رفیقان رسم همدردی کجا رفت؟
جوانمردان جوانمردی کجا رفت؟
#ستارگانِ_آسمان
@mokhbetin_ir
از ما استخوانهایی میماند که حسین را دوست دارد.
#شب_جمعه_ست_هوایت_نکنم_میمیرم
@mokhbetin_ir
🔴 يَا مَرْيَمُ اقْنُتِي لِرَبِّكِ وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ
ای مریم، به شکرانه، در برابر خدا فروتنانه بندگی کن و با جماعتِ نمازگزاران سجده و رکوع کن.
💠 این خطاب، فقط به مریم نیست و تکتک ما هم باید واجد "قنوت" و ساعی در رکوع و سجود باشیم.
مقصود از قنوت فرمانبرداری همراه با فروتنی است. گاهی انسان فرمان میبرد، اما با تلخی و بهناچاری؛ اما فرمانبریِ قانتین با نهایتِ خضوع و تواضع و از صمیم قلب است.
❗ قنوت منحصر به انسان نیست، بلکه حالت درست همهٔ مخلوقات در درگاه خداست. در سوره بقره چنین آمده: لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَهُ قَانِتُونَ [سوره البقرة : ۱۱۶]. قنوت یعنی پشت سر انداختن همه چیز غیر معبود؛ یعنی انقطاع الی الله و سلب امید از غیر خدا. قنوت، حالت درست عبودیّت و بندگی در برابر "ربّ" است.
مقصود از "وَاسْجُدِي وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ" توغُّل در نماز است. یعنی آشنای نماز بودن و مدام مشغولش شدن و لذّت بردن از نماز.
✅ "راکع" یعنی رکعتگذار نه کسی که خم شده! رکعت واحد نماز است و راکعین کسانی هستند که در رکعات نماز غرق و از خود بیخود و مشغول حقّاند.
🔷️ "سجود" مستی و بیخودی از خویش و نقطهٔ اوج نماز است. کسی که از خود رسته و به حقّ پیوسته است، همیشه در حال سجود است. ساجدان از خود فانی و به خدا باقیاند.
از این آیه برمیآید که نماز، از کاملترین راههای شکرگزاری است.
📍 عبارت "وَارْكَعِي مَعَ الرَّاكِعِينَ" دلالت بر فضیلت جماعت دارد. مؤمنان، حتّی اولیاء خدا باید با جمعِ مؤمنین و در متن جامعهٔ ایمانی باشند. انزوا پسندیده نیست و مقدّمهٔ غرور، کجفهمی، افراط و انحراف است.
🔶️ آیهٔ قبل عنایات خدا به مریم بود و این آیه انتظارات خدا از مریم. کسی که خدا بهرهٔ بیشتری از مادّه و معنیٰ به او تفضّل کرده، باید بیشتر در عبادت کوشا باشد. بر همین مبنا، نماز شب بر رسول خدا(ص) واجب بود. بر همین مبنا هریک از اولیاء خدا عبادتی مخصوص خود دارند و سعی میکنند حتیالامکان ترک نشود. البته عنایات، منحصر به عنایات معنوی نیست و به فرمودهٔ امام صادق(ع) هرگاه نعمتی جدید روزی شخص شد، به شکرانهاش عبادتی جدید انجام دهد! همچنین در روایت است که نمازهای نافله بر اغنیاء شیعه، واجب(یعنی مستحبّ مؤکّد) است.
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
🔴 فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَىٰ مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنْصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ
وقتی عیسی علیه السلام بوی کفر از آنها شنید، ندا داد: چه کسی یاور من است در راه خدا؟ حواریون لبیک گویان گفتند: ما یاوران خداییم؛ ما به خدا ایمان آوردیم. تو هم شاهد باش که ما همه تسلیم فرمانِ اوییم.
خدایا، به آنچه تو فرستادهای ایمان آوردهایم و دنبالهروِ پیامبرت بودهایم؛ پس ما را به رتبهٔ شاهدان مفتخر کن.
💠 طبق این آیه، کفر چندان هم پوشیده و مخفی نیست و بوی خاصّی میدهد که با مشام باطنی، میشود بویش را استشمام کرد. اگر این قوّهٔ مُدرکهٔ ما قوّی شود، کمک شایانی در آدمشناسی به ما میکند. وقتی بوی کفر و کفران را در دیگران میشود حسّ کرد، در خود هم میشود حسّ کرد و چارهای اندیشید. یعنی بوی کفر مثل تب که علامت بیماری جسم است، علامت بیماری روح است و باید هر از گاه سنجیده شود. عیسی(ع) هم از رفتار و حرفهای مستمعینش، به اضافهٔ شمّ باطنی خویش، احساس کرد که بوی کفر میدهند، لذا ندا در داد که "مَنْ أَنْصَارِي إِلَى الله؟"
❇ دوم اینکه، خود این کاری که عیسی کرد خیلی جالب است؛ او همه را در معرض آزمون ایمان و کفر قرار داد و از همه خواست که اقرار به ایمان کنند. عدّهای لبیک گفتند و اقرار کردند. اینها شدند "حواری"؛ نه اینکه حواریون لبیک گفتند! توجّه بفرمایید. پس این آیه کلیدِ حواریشدن را در خود نهفته دارد.
هرکس ابراز کند که من ناصرِ خدا، یعنی ناصر دین خدا و آیینِ اویم، به مقام حواری میرسد. هر زمان عیسایی هست و حواریینی دارد. حواری مقام کمی نیست؛ در سورهٔ مائده آمده که به حواریون وحی میشود: وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ [سوره المائدة : 111] به حواریّون وحی کردم که: به من و رسولم ایمان بیاورید! گفتند: ایمان آوردیم. تو شاهد باش که ما همگی تسلیم توایم.
✅ گرچه این وحی غیر از وحی دریافت شریعت است اما دست کمی از آن ندارد. باب این وحی تا ابد مفتوح است و ضمن این وحی، خدا مؤمنین را در صراط ایمان تثبیت میکند. همهٔ ما تجربهٔ چنین وحیای یعنی وحی از نوع وحیِ حواریّ را داشتهایم. نتیجهٔ این وحی مقام شهادت بر حقّ یعنی یقین و تسلیم محض در برابر خداست. بدون این وحی که انفجار نور الهی در درون شخص است، هدایت بیاثر یا کماثر و ناپایدار است.
🔷️ مبلّغِ مؤیَّد باید در پی جوانانی باشد که این انفجار نور در درونشان رخ داده و به وحی حواریّ مخصوص گشته باشند. اینها را دستگیری کردن نشانِ لیاقت استاد است و با اینها نشستن برای خود استاد هم کیمیاست.
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
🔴 قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ
بگو ای اهل کتاب، بیایید بسوی اصول و ارزشهایی که بین ما و شما مشترک است: اینکه فقط خدا را عبادت کنیم و به او شرک نورزیم و افرادی از خودمان را بهجای خدا ارباب ندانیم. اگر ردّ کردند، بگویید: شاهد باشید که ما درهرحال به این اصل مشترک عمل میکنیم.
🔷️ همهٔ قرآن و تمام تعالیم ادیان در این آیه جوهرکشی شده. این آیه روح دیانت را به اجمال و خیلی زیبا، به تصویر کشیده.
در قرآن هفت بار "تَعَالَوْا" آمده و هر هفت آیه از آیات کمرشکناند. این کلمه از زبان کسی است که بالاست، خطاب به کسانی که پاییناند ولی استعداد صعود و تعالی دارند. کلمه "تعالوا" در اصل یعنی بالا بیایید؛ یا سر بالا کنید.
✅ این کلمه همانطور که گفتیم خلاصهٔ همهٔ قرآن هم هست.
همهٔ قرآن یککلمه است، اینکه پایین نمانید، بسوی خدا بالا بیایید و به سمت خدا پرواز کنید. چند ده آیه هست که خلاصهٔ قرآن است اما اگر بخواهیم قرآن را نه در یک آیه، بلکه در یک "کلمه" خلاصه کنیم، همین "تعالوا" بهترین کلمه است. و این تعالوا، در این سوره، از میان آن هفتتا، بهترین کلمه است برای تلخیص قرآن. چون روح قرآن و دیگر کتب آسمانی بخوبی بعدش تشریح شده است.
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
🔆 أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ الله
💠 یعنی اطاعتِ غیر خدا را، خصوصاً اطاعت از انسانی مثل خود را، رها کنیم و فقط مطیعِ محضِ خدا شویم. توحیدِ محض در این عبارت موج میزند. این عبارت که شاهبیتِ تعالیم ادیان است، بشر را از اطاعتِهم برحذر میدارد.
🔶️ اطاعت نوعی پرستش است لذا نباید جز خدا مطیع کسی شد و او را ارباب گرفت. کسی که چنین کند، بدلیل ترس یا طمع کرده، و مشرک است. ادیان آمدهاند تا انسان را از اسارتِ مثل خود آزاد کند نه اینکه کسی بخواهند بجای خدا بنشیند و چون شاهان اطاعت شود.
❇ این آیه چون خطاب به مؤمنین است، تعریضی به پرستشها و شرکهای خفی در ادیان است، چون مؤمنان معمولاً زیر بار فرعونِ بیخدا نمیروند. امّا کثیراً دیده شده که یکی از خودشان را بر تخت فرعونی مینشانند و بیحجّت، آشکارا چون خدا اطاعتش میکنند. دین آمده تا انسان را بندهٔ خدا کند نه بندهٔ داعیانِ به خدا. انبیاء دعوتشان و مکتبشان چنین بوده. خود نیز تجلّی کاملِ عبودیت بودهاند. افسوس که پس از مرگشان، اهلدنیا، از دینشان پوستینی برای خود دوختند و مردم را به طاعت خود فراخواندند و به پرستش انبیاء مشغول کردند و باب غلوّ را مفتوح نمودند: هَؤُلَاءِ الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلَا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ [سوره هود : 18].
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
صلی الله علیک یا ابا عبدالله
@mokhbetin_ir