⭕ این آیه از ترسناکترین آیات قرآن است، چون گفته خطورات و نیّات شما دقیق محاسبه میشود و باید نسبت به آن پاسخگو باشید.
بعد از حسابرسی دل هم، معلوم نیست حتماً مغفور واقع گردید و شاید به عذابِ شما حکم شود.
پس مراقب افکار و نیّات خود باشید!
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
در قرآن هشت تا "الله لا اله الا هو" هست.
از "هو" نزدیکتر، عبارتی برای اشاره به خدا نداریم. "هو" یعنی خودِ خودش! هوست که خودش را الله نامیده. دقت بفرمایید! یعنی الله فقط یک اسم است، اسمی برای "هو". پس اصل، همان هوست. بقیهٔ اسماء در دل الله مُنطویاند و الله اسم جامع صفات است برای "هو". پس دقیقترین و جامعترین ترتیب اسماء برای دلالت بر خدا – یا همان اسم اعظم – عبارت زیر است: "هو الله الذی لا اله الا هو" که در آیات آخر سوره حشر دوبار تکرار شده. بیجهت نیست که در برخی روایات که از اسم اعظم میپرسند، امام(ع ) آنها را به آیات آخر سوره حشر ارجاع میدهد.
پس از کنار این عبارت و آیاتی که واجد آنند، از جمله همین آیهٔ سورهٔ آلعمران، سرسری عبور نکنیم و آنها را عظیم بدانیم.
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ
💠 "حیّ" به معنی زنده، امّالاسماء خداست. چون علم و قدرت، هر دو، در دل حیات جا دارند و هر ذوحیاتی به قدر بهره از حیات، از علم و قدرت بهرهمند است. وقتی به اسم "حیّ" اسم "قیّوم" هم اضافه میشود، تقریباً تمام اسماء را در برمیگیرد و اسمی از دایرهٔ آن بیرون نمیماند، جز چند اسمِ منحصر به فردِ خدا، مثل احد و صمد. بیخود نیست برخی مدّعی شدهاند که "یا حیّ و یا قیّوم" اسم اعظم خداست؛ چون هرچه از اسماء فعل خداست و به نوعی به ما مربوط میشود در دل این دو اسم هست. "قیّوم" یعنی نگاهدارندهٔ دیگران. قیّوم کسی است که قوام ماسویٰ به اوست. کسی که هستی را خلق کرده و روزی میدهد، نگه داشته و هدایت میکند، میکُشد و بسوی خود احضار میکند. در برابر این موجودِ "حیّ قیّوم" معلوم است که تمام هستی باید سر تعظیم فرود آورد و خاکساری کند: عَنَتِ الْوُجُوهُ لِلْحَيِّ الْقَيُّومِ(طه:۱۱۱).
❇ در خود دو اسم حیّ و قیّوم هم، "حیّ" اسمی کلیدیتر است، برای همین هم برخی، حیّ را اسم اعظم دانستهاند. چون چیزی که زنده است، میتواند قوام زندگی دیگران باشد. یعنی قیومیّت خدا از حیات او ناشی میشود و امتداد حیات اوست. پس تمام اسماء خدا در حیّ جمع است. فیالواقع، تنها حیّ واقعی خداست و زندگیِ بقیه، بواسطه سریان حیات اوست و با عنایت و توجّه او ممکن میشود. ما زندهایم ولی به حقّ؛ اما او زنده است به خویش. پس حیات واقعی فقط اوست. ما سرپاییم ولی به او، اما او قائم به ذات است:
✅ زیرنشینِ علمت کائنات
ما به تو قائم چو تو قائم به ذات
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
🔴 دعای راسخان در علم از دعاهای بینظیر قرآن است؛ میگویند: رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ.
💠 با یک نگاه میتوان فهمید که این دعا، دعای کاملین و راهرفتگان است. چون آنها در این دعا خود را هدایتیافته میدانند و مستدعیِ هدایت و رحمت بیشترند. آنهم رحمت لدنّی که رحمتی خاصّ بلکه خاصّتر از خاصّ است. راسخون از دو اسمِ حفیظ و وهّاب خدا استمداد میجویند. تا خدا حفظشان کند و به وهّابیت خویش آنها را به کمال برساند. راسخون در علم بیخود چیزی را نمیخواهند، آنها میدانند چه بخواهند و چطور بخواهند. این دعا از دعاهای بینظیر قرآن است. شایسته نیست که اهل علم این دعا را وانهند و از آن بیبهره بمانند. خطراتی اهل علم را تهدید میکند که امانش این دعاست و برکاتی به اهل علم مُشرف است که نازلکنندهاش این دعاست.
✅ اینکه اهل علم از لغزش چنین در هراسند و به دامان حق، اعتصام میجویند، حکایت از ثبات قدم ایشان در علم دارد. چنانچه خدا فرموده: إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ [سوره فاطر : 28] بهراستی در میان بندگان، تنها عالمان ربانی در برابر خداوند خشیت دارند!
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
✅ از کنار هم گذاشتن آیات مختلف بدست میآید که وقتی کسی راه غلط میرود خداوند به ترتیب با او چنین میکند:
1️⃣ اولش حلم به خرج میدهد و خطاهایش را زیر پر ستّاریت خود میگیرد بلکه توبه کند.
2️⃣ اگر بازنگشت بلاهای کوچک و بزرگ سرش میاورد بلکه بازگردد.
3️⃣ اگر بازنگشت او را مبتلا به تنهایی میکند بلکه باعث گمراهی دیگران نشود.
4️⃣ اگر بازنگشت او را فقیر میکند تا با پول و قدرتش کمتر بدی کند. اینها هم نوعی اخذ است.
5️⃣ اگر بازنگشت او را رها میکند تا هر غلطی خواست بکند. این سنّت نامش املاء است.
6️⃣ اگر بازنگشت که در این مرحله احتمالش خیلی کم است که بازگردد او را طَمس میکند یعنی فهمش را میگیرد. طمس کوری باطن است.
7️⃣ مرحله بعد مَسخ است. یعنی ملکوتش از انسان برمیگردد و حیوان میشود. در همین مرحله است که ذریّه او هم دیگر فاسد میشوند و لیاقت داشتن نسل پاک را از دست میدهد.
8️⃣ مرحله بعد که آخرین مرحله در دنیاست أخذ است. أخذ دو جور است: یکجور، سلب قدرت فعل از طرف است مثلاً گرفتار زندان میشود یا سکته میکند یا ورشکست و فراری میشود. نوع دومِ أخذ، حذف فیزیکی طرف است بطور ناگهانی به بلایی کشنده.
❗أخذ خدا همیشه در جریان و بهراه است و شاید فردا یقهٔ هریک از ما را بگیرد.
پناه بر خدا !
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir
🔴 تعبیر "فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ" به معنی خروج از دایره ولایت و حبّ الهی است.
هرکس با مطرودینِ خدا و مُعرضین از درگاه خدا پیوند ولایی یعنی دوستی برقرار کند، از ولایت خدا خارج میشود.
به همین سادگی!
#خوانِ_قرآن
@mokhbetin_ir