eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
230 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س) #بخش_پنجم 🔘ویژگی های ساختاری خطبه حضرت زینب(س) در کوفه
✔️تحلیل گفتمان ادبی خطبه های حضرت زینب (س) 🔘ویژگی های ساختاری خطبه حضرت زینب(س) در کوفه ✔️حضرت زینب(س)نیز با به کارگیری اسلوب قرآنی، در آیه ذیل پیمان شکنان را به زنی تشبیه کرده است که رشته های خود را پس از اتقان و استحکام از هم می گسست... 🔘تازه‌مسلمانان سست ايمان ✔️«وَ لاٰ تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ‌ غَزْلَهٰا مِنْ‌ بَعْدِ قُوَّةٍ‌ أَنْكٰاثاً تَتَّخِذُونَ‌ أَيْمٰانَكُمْ‌ دَخَلاً بَيْنَكُمْ‌ أَنْ‌ تَكُونَ‌ أُمَّةٌ‌ هِيَ‌ أَرْبىٰ‌ مِنْ‌ أُمَّةٍ‌ إِنَّمٰا يَبْلُوكُمُ‌ اللّٰهُ‌ بِهِ‌ وَ لَيُبَيِّنَنَّ‌ لَكُمْ‌ يَوْمَ‌ الْقِيٰامَةِ‌ مٰا كُنْتُمْ‌ فِيهِ‌ تَخْتَلِفُونَ‌»؛ (نحل: 92) ▪️همانند آن زن [سبك‌مغز] نباشيد كه پشم‌هاى تابيدۀ خود را پس از استحكام، وامى‌تابيد! در حالى كه سوگند [و پيمان] خود را وسيلۀ خيانت و فساد قرار مى‌دهيد؛ بخاطر اينكه گروهى، جمعيّتشان از گروه ديگر بيشتر است [و كثرت دشمن را بهانه‌اى براى شكستن بيعت با پيامبر مى‌شمريد]! خدا فقط‍‌ شما را با اين وسيله آزمايش مى‌كند؛ و به يقين روز قيامت، آنچه را در آن اختلاف داشتيد، براى شما روشن مى‌سازد! 🔰دورنماى بحث 🍃در آغاز اسلام كه مسلمانان در اقليّت و دشمنان و مشركان در اكثريّت بودند، برخى از جوانان شيفتۀ پيامبر شده، به آن حضرت ايمان مى‌آوردند؛ ولى آنها تحت فشار خانواده، دوستان، آشنايان و جامعۀ مشرك قرار مى‌گرفتند ، در اين مرحله برخى همانند ابوذرها، بلال‌ها و عمّارها مستحكم و پايدار بودند و حتّى در راه عقيدۀ خود جان مى‌باختند. 🍃 ولى برخى از تازه‌مسلمانان سست بودند و طاقت تحقيرها، سرزنش‌ها و اعتراضات اطرافيان را - كه اكثريّت جامعه را تشكيل مى‌دادند نداشتند و پس از پشت سر گذاشتن مراحل سخت اسلام و ايمان مرتد گشته، دوباره به صف مشركان مى‌پيوستند. آيۀ فوق دربارۀ اين دسته از تازه‌مسلمانان سست ايمان نازل شده است. ✔️در اينكه نام اين زن سفيه و أبله چه بوده است، اختلاف است.كار احمقانۀ اين زن متمكّن ابله، اين بود كه هر روز صبح مقدارى پشم آماده مى‌كرد؛ سپس كنيزهايش را مى‌خواند تا اين پشم‌ها را بتابند و با آن طنابى بسازند. آنها با زحمت فراوان اين كار را انجام مى‌دادند. به هنگام ظهر ناهار مى‌خوردند؛ پس از صرف ناهار دوباره آن زن، كنيزان خود را فرامى‌خواند تا اين ريسمان تابيده شده را واتابند و دوباره تبديل به پشم كنند، آنها نيز چنين مى‌كردند. روز بعد دوباره صبح هنگام پشم‌ها را طناب و عصرگاهان طناب تابيده را تبديل به پشم مى‌كردند و اين داستان احمقانه هر روز تكرار مى‌شد. ♦️قرآن مجيد در اين آيۀ شريفه به تازه‌ مسلمانان سست‌ايمان هشدار مى‌دهد كه مانند آن زن احمق عمل نكنند و از دين و ايمان خود بازنگردند. @mola_amiralmomenin_as
✔️ 🔘2. السَّلَامُ‌ عَلَيْكَ‌ يَا ثَارَ اللَّهِ‌ وَ ابْنَ‌ ثَارِهِ‌ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ : ▪️تحقيق در كلمۀ (ثار) : ✔️اگر (ثار) بمعناى آشكار ساختن حقايق پنهانى باشد چنانچه در خطبه اول نهج البلاغه آورده : (لِيثيروُا لَهُم دَفائِنَ‌ العُقوُل) پيامبران آمده‌اند تا دفينه‌هاى عقلانى را از باطن انسانها آشكار سازند. 🔘قطعاً (ثارالله) بودن اين دو امام همام معناى بسيار زيبا و مهمى بخود مى‌گيرد كه به بركت مجاهدت‌ها و ايثارها و از خود گذشتگى‌هاى آنها خداى متعال بر مردم آشكارتر گرديد. ✔️ كلمه (وَتْر) بمعناى يگانه و بى مانند و يكى بودن است آخرين ركعت نماز شب كه يك ركعت است بنام (وَتْر) معروف است و در زيارت مطلقه امام حسين(ع) آمده (وَ اشْهَدُ انَّكَ‌ وِتْرُ اللهِ‌ المَوْتوُرِ فِي السَّمواتِ‌ و الْاُرْضِ‌ ) و شهادت مى‌دهم تو يگانه بى نظير خداوند در آسمانها و زمين هستى 🔘اگر به خصوصيات آنحضرت دقت شود كه براى اصلاح امت اسلامى با نشان دادن رضا و تسليمش در برابر فرمان الهى چقدر سختيها و گرفتاريها و شكنجه‌ها را تحمل كرد و سرزمين كربلا را به دانشگاه بزرگ ايمان بخدا تبديل نمود و تعريف بسيار دقيقى از عرفان نشان داد كه تمام سالكان و مدعيان عشق و محبت را زمين گير نمود و چنان اوج گرفت كه تمام پيامبران و فرشتگان مقرب را مبهوت ساخت و يگانگى خود را نسبت بخداى متعال با پشت سر گذاشتن چنين امتحان‌هاى بزرگ اثبات نمود. @mola_amiralmomenin_as
✔️تاكتيك هاى نظامى، تبليغى در 🔘تاكتيك هاى نظامى ✔️مختصات جبهۀ جنگى حضرت ابا عبد الله الحسين «ع»: 1 - نام عمليّات: هيهات منّا الذّلّة 2 - سال عمليّات:61 هجرى قمرى 3 - ماه عمليّات: محرم الحرام 4 - روز عمليّات: جمعه دهم محرّم 5 - نوع عمليّات (جنگ): جهاد ابتدايى 6 - استراتژى حركت و حمله: افشاى چهرۀ نفاق - تشكيل حكومت 7 - موضع جنگى: دفاعى 8 - طول جبهۀ دفاعى (قطر نعل): 180 متر 9 - طول محور عمليات:360 متر 10 - فاصلۀ خيمه‌ها:2 متر 11 - تعداد خيمه‌ها:60 عدد 12 - تركيب كيفيّت نيرو: بنى هاشم، ياران، زنان، كودكان 13 - وضعيت روحى و روانى: عاشقانى حفاظت پيشه 14 - تعداد سواره نظام: 32 نفر 15 - تعداد پياده نظام: 40 نفر 16 - تعداد كلّ‌ نيروهاى رزمى:72 نفر 17 - فرماندۀ كلّ‌ قوا: سيد الشهدا حسين بن على «ع» 18 - پرچمدار لشكر: ابو الفضل العباس «ع» 19 - فرماندۀ سمت راست: زهير بن قين 20 - فرماندۀ سمت چپ: حبيب بن مظاهر 21 - وضعيت تداركات: محاصرۀ كامل 22 - وضعيت تجهيزات: كمبود شديد 23 - وضعيت آب و آذوقه: محاصره (تشنگى - گرسنگى) 24 - موقعيت جغرافيايى: قتلگاه 25 - زمان و ساعت شروع حمله: دو ساعت گذشته از روز(8 صبح) 26 - رمز عمليّات: لا حول و لا قوّة الاّ بالله العلى العظيم 27 - نوع آرايش جنگى: ساعتى - مثلثى - نعلى 28 - تعداد بر هم زدن آرايش دشمن: در سه مرحله كه مرحلۀ چهارم به جنگ تن به تن انجاميد 29 - طول مدّت عمليّات:8 ساعت 30 - پايان عمليات: غروب آفتاب همان روز @mola_amiralmomenin_as
🔘ويژگى‌هاى 4️⃣جمود و خشك‌مغزى 🔘جمود و خشك‌مغزى از ويژگى‌هاى برجستۀ است، و به همين سبب آنان درك درستى از امور نداشتند؛ اندازۀ ديدشان تا نوك بينى‌شان بود، و از قرآن جز لفظ‍‌ و رسم، و از ايمان جز شور و شعار نصيبى نداشتند. اين‌گونه بود كه چون قرآن‌ها بر سر نيزه شد، آن‌گونه رفتار كردند، و در موضوع داورى، نتوانستند بپذيرند كه انسان‌ها به قرآن رجوع كنند و با رويكرد درست بدان، از آن راه‌حل جويند. «قرآن نوشته‌اى است نگاشته شده بر روى كاغذ ميان دو جلد، و به زبان سخن نمى‌گويد، و ناچار از داشتن مترجم و روشنگرى از انسان‌ها است. اين انسان است كه اگر از احكام قرآن شناخت كافى و قدرت استنباط‍‌ درست، و خالى از غرض و مرض داشته باشد، حكم درست را از قرآن كه داراى احكام كلى و هميشگى است، و از سنّت و سيرۀ رسول خدا كه جنبۀ عملى و اجرايى و موردى آن احكام را دارد، استخراج مى‌كند.» (ع) اين امر را به يادآور شد، ولى پذيرش آن براى چنان دشوار بود كه پيوسته به تعيين حَكَم براى يافتن راه‌حل از قرآن اعتراض مى‌نمودند. امام(ع) به آنان فرمود: «بى‌گمان ما افراد بشرى را به داورى نگمارده‌ايم، بلكه قرآن را داور ساخته‌ايم، و اين قرآن تنها، نوشته‌اى است نگاشته ميان دو جلد، به هيچ زبانى سخن نمى‌گويد، و ناچار از داشتن سخنگويى است؛ و ترديدى نيست كه افراد بشرى از زبان آن سخن مى‌گويند. هنگامى كه آن گروه از ما خواستند كه قرآن را ميان خود داور كنيم، ما دسته‌اى نبوده‌ايم كه از كتاب خداى والا جايگاه رويگردان باشيم. و خداى پاك از هر كاستى گويد: «فَإِنْ‌ تَنٰازَعْتُمْ‌ فِي شَيْ‌ءٍ فَرُدُّوهُ‌ إِلَى اللّٰهِ‌ وَ الرَّسُولِ‌» (نساء: 59) «پس اگر در چيزى به ستيزه با يكديگر برخاستيد، آن را به خدا و پيامبر برگردانيد». پس بازگردانيدن آن به خدا، داورى كردن به كتاب او است و بازگردانيدن به پيامبر، گرفتن شيوۀ رفتار آن بزرگوار است. از اين روى، اگر از سرِ راستى به كتاب خدا داورى كنند، ما از ديگر مردمان براى بهره‌مند شدن از آن داورى سزاوارتريم؛ و اگر به شيوۀ رفتار پيامبر خدا(ص) گردن نهند، باز هم ما بدان شايسته‌تريم.» ✔️جمود و خشك‌مغزى، از مردمى سرسخت مى‌ساخت، به گونه‌اى كه اين ، ايشان را به انكار واقعيات مى‌كشاند، و اجازه نمى‌داد به راحتى، حقيقت را بپذيرند و بدان تن دهند، چنان كه پس از سخن گفتن (ع) با آنان و دليل آوردن بر درستى اقدامات خود، در ميان خود فرياد برآوردند كه با ايشان هم زبان نشويد و سخن نگوييد. وحشت داشتند كه مبادا تحت تأثير قرار گيرند و باورهاى منجمدشان فرو ريزد. در روز نبرد، پيش از درگيرى، امام(ع) با سخن گفت و مسائل را روشن كرد. عبداللّٰه بن وَهْب احساس خطر كرد كه سخنان امام(ع) مؤثر افتاده و جمعى را به بازنگرى كشانده است، پس براى آن كه به سخن امام(ع) گوش نسپارند، به ياران خود فرمان داد كه نيزه‌هاى خود را در برابر على(ع) و يارانش به كار گيرند و شمشيرها را از غلاف به در آرند كه مبادا چون روز حروراء كه جمعى بازگشتند يا به على(ع) پيوستند، اينان نيز از راه به در شوند. 📓کتاب "دامگه شیطان"، اثر مصطفی دلشاد تهرانی. @mola_amiralmomenin_as
✔️ پس از اشاره كوتاه به پراكندگى ايرانيان در جزيرة‌العرب، در ادامه به شرح حال صحابه ايرانى رسول خدا (ص) مى‌پردازيم. 🔰سلمان فارسى سلمان فارسى، از جمله ايرانيانى بود كه پيش از هجرت رسول‌خدا (ص) به يثرب، در راه حجاز به اسارت درآمد و برده«بنى قريظه»، از قبايل يهودى يثرب، و ساكن آن شهر شد. منابع درباره چگونگى آزادى و مسلمان شدن سلمان گزارش‌هاى مختلفى آورده‌اند. قول مشهور، وى را نخستين ايرانى مى‌داند كه در سال دوم هجرت در مدينه مسلمان شد، اما چون او برده يكى از يهوديان بنى‌قريظه بود، آزادى‌اش تا آستانه غزوه خندق (سال پنجم هجرى) به تأخير افتاد. رسول خدا (ص) در اين سال، سلمان فارسى را آزاد كرد و به اين ترتيب، سلمان به جمع اصحاب و مسلمانان پيوست؛ چنان‌كه وى خود افتخار مى‌كرد و مى‌گفت: «من برده بودم، رسول خدا مرا آزاد كرد و سلمان ناميد». سلمان پس از آزادى در غزوه خندق (سال پنجم) حضور و در حفر خندق، و در طول محاصره مدينه از سوى سپاه احزاب، نقش مهمى داشت. در همين جنگ بود كه پيامبر از وى با تعبير «سلمان منا اهل البيت» ياد كرد. اين سخن گهربار، جايگاه والاى سلمان فارسى را نزد رسول‌خدا نشان مى‌دهد و سند افتخار، نه تنها براى سلمان، بلكه براى تمام ايرانيان و مسلمانان است. سلمان فارسى نزد اهل بيت (ع) نيز مقام ارجمندى داشت. در مناسبات بسيار خوب سلمان با معصومين (ع) شكى نيست. اميرمؤمنان على (ع) درباره سلمان فرمود: سلمان از ما اهل بيت است، شما در كجا، مانند سلمان مى‌يابيد كه مانند لقمان حكيم باشد و علم پيشين و آيندگان را بداند. او دريايى است كه پايان ندارد. امام صادق (ع) نيز درباره سلمان فرمودند: «سلمان فارسى نگوييد، بلكه سلمان محمدى بگوييد». «جابربن‌عبدالله انصارى» مى‌گويد كه از پيامبر (ص) درباره مقام سلمان پرسيدم، فرمودند: سلمان درياى علم است كه نمى‌توان به عمق آن رسيد، سلمان اختصاص داده شده به علم پيشين و آينده، هر كس كه او را دشمن دارد، خدا او را دشمن خواهد داشت، و هر كس كه او را دوست دارد، خدا او را دوست مى‌دارد. ✔️براساس روايتى پيامبر (ص) به درخواست سلمان، عهدنامه‌اى به خط‍‌ امام على (ع) براى بستگان او (برادرش مهاد بن‌فروخ بن مهيار و خانداناو) نوشت كه در واقع امان نامه‌اى براى آنها و مردم شهر سلمان بود؛ اما اين نامه منسوب به پيامبر (ص) را نمى‌توان پذيرفت؛ زيرا افزون بر سستى و نارسايى جمله‌ها و لغزش‌هاى آشكار نحوى آن، از ساده‌ترين ارزش‌هاى بلاغى نيز تهى است. سلمان پس از وفات رسول خدا، همچنان مدافع اهل بيت (عليهم السلام) باقى ماند. وى در عصر خليفه دوم (١٣٢٣ ه. ق) و در جريان فتوحات، ضمن حضور در برخى از آنها از سوى خليفه، بر مداين (پايتخت ساسانيان) حكومت يافت. سلمان در گرويدن ايرانيان به اسلام و تشيع نقش قابل ملاحظه‌اى داشت. @mola_amiralmomenin_as
✔️پرتو اول 🔘فلسفه خداشناسى ♻️مشرق حمد فاطمى (2) در اين محراب قدس، حضرت فاطمه عليها السلام اين‌گونه خدا را ستايش مى‌كند: «أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى بِنِعَمِهِ‌ بَلَغَتْ‌ مَا بَلَغَتْ‌ مِنَ‌ الْعِلْمِ‌ بِهِ‌، وَ الْعَمَل لَهُ‌، وَ الرَّغْبَةِ‌ إلَيْه...؛ ستايش مخصوص خداوند سبحان است كه ما را در پرتو نعمت‌هايش قرار داده و شناخت به او - كه از بالاترين نعمت‌هاست - به ما ارزانى داشته و پاس بندگى‌اش را به ما عنايت نموده و دل‌هاى ما را به سوى خود متوجه ساخته و اطاعت اوامرش را بر ما لازم گردانيده است. سپاس او را مى‌گويم كه مرا منكر آيات كتابش قرار نداده، بلكه فروغ آيات قرآن بر جانم جارى گشته - و نيز با بصيرت مرا هدايت كرده كه سرگردان و متحير در منهج بندگى‌اش نيستم. او را مى‌ستايم كه مرا به دين خود هدايت كرد و جز بندگى خودش چيزى در جانم ننهاد و فقط‍‌ پرستش خودش را به من ارزانى داشت». و در فرازى ديگر چنين ستايش مى‌كند: «وَ الْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى لَمْ‌ يَجْعَلْنِى كَافِراً لِأَنْعُمِهِ‌، وَ لَا جَاهِداً لِفَضْلِهِ‌، فَالْخَيْرُ مِنْهُ‌ وَ هُوَ أَهْلُهُ‌...» . و در مقام حمد خداوند به پاس رفعت و جلالتش چنين ستايش مى‌كند: «أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ الْعَلِىِّ‌ الْمَكَانِ‌، أَلرَّفيعِ‌ الْبُنْيَانِ‌، أَلشَّدِيدِ الْإمْكَان، أَلْعَزِيزِ السُّلْطَان، أَلْعَظِيمِ‌ الشَّأْن، أَلْوَاضِح الْبُرْهَان، أَلرَّحِيمِ‌ الرَّحْمن، أَلْمُنْعِمِ‌ الْمَنَّان، أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى... ؛ سپاس شايسته‌ى خداوندى است كه مكانتش بلند، بنيانش برتر و پابرجا، اركانش استوار، سلطنتش پايدار، مقامش رفيع، برهانش روشن و نيز بخشنده، مهربان و روزى‌رسان و منّان است؛ ستايش از آن خداوندى است كه از هر مخلوقى كه او را به حقيقت ربوبى و قدرت خداوند مى‌شناخت مستور مانده است. ديدگان، او را نمى‌يابند و اخبار، او را در بر نمى‌گيرند. به راستى چه كسى را ياراى حمد اوست‌؟» به هر روى طنين «حمد» فاطمه، عالم‌گستر و بى‌نهايت است. او در ستايشى چنين مى‌گويد: «أَللّهُمَّ‌ لَكَ‌ الْحَمْدُ مِلْاءَ السَّمواتِ‌ السَّبع، وَ مِلْاءَ طِبَاقهنّ‌، وَ مِلْاءَ الْأرْضِ‌ السَّبْع وَ مِلْاءَ مَا بَيْنَهُمَا، وَ مِلْاءَ عَرْشِ‌ رَبَّنَا الْكَرِيم ...» . و در ستايشى ديگر اين گونه خدا را مى‌ستايد: «أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى لا يَنْسى مَنْ‌ ذَكَرَهُ‌، أَلْحَمْدِ لِلّهِ‌ الَّذِى لا يُخَيِّبُ‌ مَنْ‌ دَعَاهُ‌، أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ الَّذِى مَنْ‌ تَوَكَّلَ‌ عَلَيْهِ‌ كَفَاهُ‌، أَلْحَمْدُ لِلّهِ‌ ...» . و نيز مقام ذات، افعال و نعمت‌هاى مادى و معنوى خدا را اين گونه مى‌ستايد: «أَلْحَمُدِ لِلّهِ‌ رَفِيع الدَّرَجَاتِ‌، مُنَزِّلِ‌ الْآيَاتِ‌، وَاسِعِ‌ الْبَرَكَاتِ‌، سَاتِرِ الْعَوْرَاتِ‌، قَابِلِ‌ الْحَسَنَاتِ‌، مُقِيلِ‌ الْعَثَرَاتِ‌، مُنَفِّسِ‌ الْكُرُبَاتِ‌، مُنْزِلِ‌ الْبَرَكَاتِ‌، مُجِيبِ‌ الدَّعَوَاتِ‌، مُحْيِى الْأَمْوَاتِ‌، إلهِ‌ مَنْ‌ فِى الْأَرْضِ‌ وَ السَّموَاتِ‌» . 📓برگرفته از کتاب «مبانی قرآنی خطبه ی فدکیه»؛ اثر غلامعلی عباسی فردوئی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#شرح_بر_صد_کلمه_امیرالمؤمنین_(ع) #بخش_ششم 🔰6- اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: *مَن عَرَفَ‌ نَفْسَه
(ع) 🔰۷- اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: *تَکَلَّموا تُعْرَفوا، فَإنَّ الْمَرْءَ مَخْبوءٌ تَحْتَ لِسانِهِ.* «سخن گوييد، تا شناخته شويد؛ زيرا آدمى در زير زبان خود، پنهان است.». ♻️كامل و ناقص بودن مرد، پوشيده و پنهان است تا وقتى كه زبانش را نجنباند پس چون زبانش را حركت داد و سخن گفت حال او آشكار مى‌شود، پس اگر سخنش سخنى باشد كه خردها بپسندند و بزرگان بپذيرند دانش و كمالش آشكار شود، و اگر سخنانى بگويد كه مردم از شنيدن آن كراهت داشته باشند و گوش دادن به آن را زشت شمارند حالت نادانى و نقصان او آشكار شود، تا مرد سخن نگفته باشد عيب و هنرش نهفته باشد. @mola_amiralmomenin_as
🔰3_ حضرت علی(ع) در مدینه در اواخر دومين سال هجرى، رسول اكرم(ص) در پى «سد معونه» به قرقرة الكدر هجوم آورد؛ كه در اين غزوه بيرق در دستان على(ع)قرار داشت. همچنين در غزوۀ حضور على(ع)در ميان رهبران مسلمانان برجسته و بارز بود. بر اساس يك روايت تاريخى رسول خدا(ص) بيرق مهاجران را به وى سپرد، در حالى كه دو بيرق انصار در دستان اسيد بن حضير(از قبيلۀ اوس) و حباب بن منذر يا سعد بن عبادة (از قبيلۀ خزرج) قرار داشت. وقتى جنگ درگرفت، على(ع)پرچمدار لشكر مشركين أرطأة بن شرحبيل را كشت. همچنين سواركار ديگرى از آنها را كه ابو الحكم بن أخنس بن شريق ثقفى نام داشت به قتل رساند. و پس از بروز نارسايى و آشفتگى در خط‍‌ دفاعى مسلمانان و شكست آنها در اين درگيرى، على(ع) به همراه طلحه و زبير در اطراف رسول خدا(ص) دلاورانه به جنگ و دفاع پرداخت. ولى پس از اين شكست كه مشركان گمان كردند پايان اسلام است، طولى نكشيد كه پيامبر(ص) نيروهاى خود را بازسازى كرد و به فاصلۀ اندكى پس از بازگشت به مدينه با حضور در غزوۀ «حمراء الأسد، قريش را شگفت زده كرد. يك روايت تاريخى مى‌گويد: «رسول خدا(ص) يكى از لشكرهاى خود را كه همچنان برقرار و از خطر فروپاشى رسته بود، فرا خواند و آن را در اختيار على ابن ابى طالب(ع) قرار داد. (و گفته شده است كه به ابو بكر سپرده شد.) و در حالى كه زخم بر صورتش بود به حركت درآمد... و مردم نيز همراه وى شدند». در غزوۀ «بنى نضير نيز على(ع)به همراه تعدادى از صحابه از جمله: ابوبكر،عمر،زبير و طلحه حضور داشت. پس از آن رسول خدا(ص) در اواسط‍‌ سال چهارم هجرى براى غزوۀ «بدر موعد» -بدر دوم و يا بدر صغرى به حركت در آمد. اين غزوه «بدر موعد» خوانده شده است زيرا ابوسفيان رهبر قريش پس از جنگ احد، مسلمانان را تهديد كرد و گفت:«وعدۀ ما و شما سال آينده در «بدر الصفراء»است تا با يكديگر به جنگ درآييم». به گفتۀ واقدى و ابن سعد، پيامبر(ص)در اين غزوه بزرگترين بيرق را به دست على(ع)داد. غزوه‌ها و حملات سريه‌ها پى‌درپى انجام مى‌گرفت و جايگاه قبيله‌هاى هم پيمان با مكه را هدف قرار مى‌داد. به دليل فشار تحركات مستمر رسول خدا (ص)، اوضاع بر قريش تنگ آمد و مقرر ساختند تا به سيطرۀ مسلمانان بر مدينه پايان دهند. لذا آنها بيشترين و بالاترين امكانات خود و هم پيمانانشان را براى حمله‌اى بزرگ به كار بستند،كه به حملۀ «» معروف است. 📗کتاب رفتارشناسی امام علی(ع) در آیینه تاریخ؛ نوشته ابراهیم بیضون؛ مترجم: علی اصغر محمدی سیجانی @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#پیروان_غدیر_در_گذر_تاریخ #بخش_ششم 🔶پیروان غدیر در ایام خلافت ابوبکر شیعیان بعد از وفات رسول خدا
🔶پیروان غدیر در ایام خلافت ابوبکر شیعیان بعد از وفات رسول خدا (ص) نیز به تلاش خود در راه عملی کردن دستور پیامبر اکرم(ص) در رابطه با امام علی علیه السلام ادامه دادند، و در این راه اقداماتی انجام دادند که به برخی از آن ها اشاره می کنیم: 3 - موضع گیري ها در دفاع از ولایت شیعیان بعد از آن که تحص نشان توسط عمر بن خطاب بر هم خورد، وارد مسجد رسول خدا (ص) شده، درصدد احتجاج و اقامه حجت بر مردم آمدند، تا آنان را از این خواب غفلت بیدار سازند. اینک به موضع گیري هاي برخی از آنان اشاره می کنیم: الف) فضل بن عباس او در ضمن سخنان خود خطاب به مردم فرمود:‌« صاحب ما - علی علیه السلام - به خلافت، از شما سزاوارتر است.» ب) مقداد بن اسود او می گوید:«عجب دارم از قریش که چگونه خلافت را از اهل بیت نبی شان گرفت درحالی که درمیان آنان کسی است - علی علیه السلام - که اوّل مؤمن به پیامبرصلی الله علیه وآله است. » ج) سلمان فارسی بعد از واقعه سقیفه خطاب به مردم فرمود کردید آنچه نباید می کردید، و نکردید آنچه را که باید می کردید، اگر با علی علیه السلام بیعت می کردید نعمت فراوانی براي شما از آسمان و زمین جاري بود. د) ابوذر غفاري او می گوید:« به کم قتاعت کردید، و قرابت رسول خداصلی الله علیه وآله را رها ساختید، اگر امر خلافت را در اهل بیت نبی تان قرار می دادید هرگز دو نفر هم در میان شما اختلاف نمی کرد. ه) أُبی بن کعب او از جمله کسانی بود که هرگز با ابوبکر بیعت نکرد و شوراي سقیفه را بی ارزش خواند. ابونعیم اصفهانی در کتاب "حلیه الاولیاء" از قیس بن سعد نقل میکند: وارد مدینه شدم تا با یاران پیامبرصلی الله علیه وآله ملاقات کنم، علی الخصوص خیلی علاقه داشتم که ابی بن کعب را ملاقات نمایم، وارد مسجد پیامبرصلی الله علیه وآله شدم و در صف اوّل به نماز ایستادم، ناگهان مردي را دیدم که نماز خود را تمام کرد و شروع به حدیث گفتن نمود. گردن ها به سوي او کشیده شد تا بیاناتش را بشنوند. او سه بار گفت: سران این امّت گمراه شدند و آخرتشان تباه شد، ولی من دلم به حال آن ها نمی سوزد، بلکه به حال مسلمانانی می سوزد که به دست آنان گمراه شدند. و) بریده بن خضیب اسلمی ذهبی در ترجمه او می نویسد: «بعد از غصب خلافت از طرف ابوبکر، بریده خطاب به ابوبکر کرده، گفت: « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ»، چه مصیبت هایی که حق از طرف باطل کشید، ای ابوبکر آیا فراموش کردی یا خودت را به فراموشی می زنی؟ کسی تو را گول زده یا نفست تو را گول زده است؟ آیا به یاد نداری که چگونه رسول خداصلی الله علیه و آله ما را امر نمود که علی علیه السلام را امیرالمؤمنین بنامیم؟ آیا یاد نداری که پیامبر صلی الله علیه و آله در اوقات مختلف، اشاره به علی کرده، می فرمود: این امیر مؤمنین و قاتل ظالمین است؟ از خدا بترس و نفس خود را محاسبه کن قبل از آن که وقت بگذرد و خودت را از آنچه باعث هلاکت نفس است نجات بده و حق را به کسی که از تو به آن سزاوارتر است واگذار و در غصب آن پافشاری مکن برگرد تو میتوانی برگردی تو را نصیحت کرده و به راه نجات راهنمایی می کنم، کمک کار ظالمین مباش. ز) خالد بن سعید ابن اثیر میگوید: « خالد و برادرش آبان از بیعت با ابوبکر سرباز زدند و به بنی هاشم خطاب کرده گفتند: همانا شما خاندانی ریشه دار و اصلی هستید که افراد شایسته ای را به جامعه تحویل داده است و ما به دنبال شماییم... بعد از آن که بنی هاشم با ابوبکر - با تهدید و زور - بیعت کردند این دو برادر - خالد و ابان -نیز بیعت نمودند. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
♻️دعاى ٤٧ #بخش_ششم ☘️دعاى حضرت سجاد عليه السلام در روز عرفه: (28) سُبْحَانَكَ‌! سَبِيلُكَ‌ جَدَ
♻️دعاى ٤٧ ☘️دعاى حضرت سجاد عليه السلام در روز عرفه: (41) حَمْداً يُوازِنُ‌ عَرْشَكَ‌ الْمَجِيدَ وَ يُعَادِلُ‌ كُرْسِيَّكَ‌ الرَّفِيعَ‌. (42) حَمْداً يَكْمُلُ‌ لَدَيْكَ‌ ثَوَابُهُ‌، وَ يَسْتَغْرِقُ‌ كُلَّ‌ جَزَاءٍ جَزَاؤُهُ‌ (43) حَمْداً ظَاهِرُهُ‌ وَفْقٌ‌ لِبَاطِنِهِ‌، وَ بَاطِنُهُ‌ وَفْقٌ‌ لِصِدْقِ‌ النِّيَّةِ‌ (44) حَمْداً لَمْ‌ يَحْمَدْكَ‌ خَلْقٌ‌ مِثْلَهُ‌، وَ لاَ يَعْرِفُ‌ أَحَدٌ سِوَاكَ‌ فَضْلَهُ‌ (45) حَمْداً يُعَانُ‌ مَنِ‌ اجْتَهَدَ فِي تَعْدِيدِهِ‌، وَ يُؤَيَّدُ مَنْ‌ أَغْرَقَ‌ نَزْعاً فِي تَوْفِيَتِهِ‌. (46) حَمْداً يَجْمَعُ‌ مَا خَلَقْتَ‌ مِنَ‌ الْحَمْدِ، وَ يَنْتَظِمُ‌ مَا أَنْتَ‌ خَالِقُهُ‌ مِنْ‌ بَعْدُ. (47) حَمْداً لاَ حَمْدَ أَقْرَبُ‌ إِلَى قَوْلِكَ‌ مِنْهُ‌، وَ لاَ أَحْمَدَ مِمَّنْ‌ يَحْمَدُكَ‌ بِهِ‌. (48) حَمْداً يُوجِبُ‌ بِكَرَمِكَ‌ الْمَزِيدَ بِوُفُورِهِ‌، وَ تَصِلُهُ‌ بِمَزِيدٍ بَعْدَ مَزِيدٍ طَوْلاً مِنْك (49) حَمْداً يَجِبُ‌ لِكَرَمِ‌ وَجْهِكَ‌، وَ يُقَابِلُ‌ عِزَّ جَلاَلِكَ‌. (41) سپاسى كه برابر با عرش عظيم تو و همسنگ جايگاه بلند تو باشد. (42) سپاسى كه ثوابش در نزد تو كامل باشد و پاداش آن همۀ پاداشها را شامل گردد. (43) حمدى كه ظاهرش با باطنش موافق باشد و باطن آن همراه با صدق در نيت باشد. (44) حمدى كه هيچ يك از مخلوقاتت مثل آن را بجاى نياورده باشد و كسى جز تو به فضيلت آن عالم نباشد. (45) سپاسى كه هر كس در افزايش آن بكوشد از جانب خداوند يارى مى‌شود و هر كس در اداء كامل آن شوق بسيار داشته باشد مورد تأييد قرار مى‌گيرد. (46) حمدى كه جامع همۀ حمدهاى مخلوق باشد و حمدهاى پس از اين را نيز منتظم سازد. (47) حمدى كه هيچ حمد ديگرى نزديكتر از آن به قول تو نباشد و سپاسگزارى، سپاسگزارتر از آنكه بدان تو را سپاس مى‌گويد، موجود نباشد. (48) حمدى كه با افزونيش موجب شود كه از راه كرم تو نعمتها افزونتر شود و تو آن را با افزايش پى در پى به عطا و بخشش متصل فرمايى. (49) حمدى كه به خاطر كرم تو واجب گردد و برابر با بزرگى جلال تو باشد. @mola_amiralmomenin_as