eitaa logo
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
2هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
3.8هزار ویدیو
230 فایل
🌸اگر کسی فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام را نقل کند خداوند گناهان زبان او را می بخشد🌸 💠تعجیل در فرج قطب عالم امکان صلوات💠 خادم : @fattemeh0606 🌷درمحضراستادشجاعی @jalasate_ostad
مشاهده در ایتا
دانلود
📣📣📣 ___________🍃♻️🍃_____________ . ___________🍃♻️🍃_____________ @mola_amiralmomenin_as
🔰اين خطبه از فصيح‌ترين سخنان امیرالمؤمنین على (ع) است و در آن مردم را اندرز مى‌دهد و از گمراهى به سوى هدايت مى‌برد و گفته مى‌شود: «اين خطبه را بعد از (جنگ جمل و) كشته شدن طلحه و زبير ايراد فرموده است». خطبه در يك نگاه اين خطبه احتمالا بعد از ماجراى «جنگ جمل» و قتل «طلحه و زبير» ايراد شده است و به طور طبيعى ناظر به پيامدهاى اين جنگ و درسهاى عبرتى است كه مسلمانان مى‌بايست از آن بياموزند. 🔰محورهاى اصلى خطبه را در سه قسمت مى‌توان خلاصه كرد: 1 - تصريح به اين واقعيّت كه مردم در ظلمات و تاريكيها به وسيلۀ اهل بيت پيامبر (ص) هدايت شدند و به مقامات عالى و اوج ترقّى رسيدند و به همين دليل بايد آماده باشند تا نصايح و اندرزهاى آنها را به گوش جان بشنوند. 2 - اشاره به اين كه من پيش‌بينى پيمان‌شكنى‌ها را مى‌كردم، ولى نمى خواستم پرده‌ها را كنار بزنم. 3 - در بخش آخر خطبه اشاره به اين نكته مى‌كند كه امروز جاى پرده‌پوشى نيست، واقعيّتها را بايد گفت و گرنه بيم اين مى‌رود كه تودۀ مردم گمراه شوند و اگر من ترسى داشته باشم از همين جهت است نه از ناحيۀ خودم. ♻️چشم و گوش خود را باز كنيد ✔️متن خطبه به وسيلۀ ما در تاريكيها (ى جهل و گمراهى) هدايت يافتيد و به كمك ما به اوج ترقّى رسيديد و در پرتو شعاع ما (خاندان پيامبر - ص -) صبح سعادت شما درخشيدن گرفت و تاريكيها پايان يافت، كر باد! گوشى كه نداى پند و اندرز را نشنود و چگونه، كسى كه صيحه و فرياد، او را «كر» كرده است مى‌تواند صداى ملايم (مرا) بشنود؟ (آن كس كه فرمان خدا و پيامبر را زير پا گذارده، آيا فرمان مرا پذيرا مى‌شود؟) و مطمئن باد! قلبى كه از خوف خدا جدايى نپذيرد (و آمادۀ پذيرش حق باشد). 🔘امام (ع) در آغاز اين خطبه به نعمتهاى فراوان و چشمگيرى كه در سايۀ اسلام نصيب مسلمانان - مخصوصا مسلمانان آغاز اسلام - شد اشاره كرده و در سه جملۀ كوتاه كه با تشبيهات زيبايى همراه است اين مطلب را توضيح مى‌دهد: @mola_amiralmomenin_as
🔰هدايت در پرتو خاندان وحى آنچه در فراز اول از خطبه چهارم نهج البلاغه بیان شد، اشاره به يك واقعيّت مهمّ‌ تاريخى است كه از مقايسۀ عصر جاهليّت عرب با دوران شكوفايى بعد از طلوع اسلام، روشن مى‌شود كه عرب جاهلى از نظر معتقدات دينى، مسائل مربوط‍‌ به مبدأ و معاد، نظام اجتماعى، نظام خانواده، اخلاق، تقوا و وضع اقتصادى در چه سطحى بوده و بعد از نزول قرآن و اسلام در چه سطحى قرار گرفت. تفاوت در ميان اين دو آن قدر زياد است كه جز تعبير به يك معجزۀ بزرگ، تعبير ديگرى براى آن نمى‌توان تصوّر كرد. آنچه امام (ع) در اين بخش از خطبه بيان فرموده كه: ظلمت و تاريكى تمام جامعۀ آنان را در بر گرفته بود و با ظهور اسلام سپيدۀ صبح سعادت آشكار گشت و بر قلّه‌هاى معرفت و فرهنگ و تمدّن قرار گرفتند، فقط‍‌ يك اشاره كوتاه بود و شرح آن را در كتب تاريخ تمدّن اسلام بايد مطالعه كرد. اين معنى در خطبه‌هاى متعدّدى از نهج البلاغه با توضيح بيشترى آمده است. ♦️در جملۀ اوّل،(بنا اهتديتم فى الظّلماء) امام به شرايط‍‌ زمان جاهليّت كه تاريكى جهل و فساد و جنايت همه جا را فرا گرفته بود اشاره مى‌فرمايد كه در پرتو وجود پيامبر (ص)، مردم صراط‍‌ مستقيم را پيدا كردند و با سرعت به سوى مقصد حركت نمودند. ♦️در جملۀ دوّم،(و تسنّمتم ذروة العلياء) ترقّى و تكامل را به شترى تشبيه مى‌كند كه داراى كوهان است (با توجّه به اين كه «تسنّمتم» از مادۀ سنام به معناى كوهان شتر مى‌باشد) و مى‌فرمايد: شما بر بالاى آن كوهان قرار گرفتيد كه اشاره به اوج ترقّى و تكاملى است كه نصيب مسلمين در پرتو اسلام شد و همۀ مورّخان شرق و غرب در كتابهاى خود به هنگام شرح تمدّن اسلام به آن اعتراف و اذعان دارند. ♦️در جملۀ سوّم، (و بنا افجرتم عن السّرار) وضع جامعۀ جاهلى را به شبهاى تاريك ماه و محاق (با توجّه به اين كه سرار به معناى شبهايى است كه ماه مطلقا در آن نمى‌درخشد) تشبيه كرده و مى‌فرمايد: «به وسيلۀ پيامبر و خاندان او پرده‌هاى تاريكى شكافته شد و داخل در فجر و صبح سعادت شديد». 📌در واقع اين تعبيرات از سرچشمۀ قرآن گرفته شده كه اسلام و ايمان و وحى الهى را تشبيه به نور كرده، گاه مى‌فرمايد: «اَللّٰهُ‌ وَلِيُّ‌ الَّذِينَ‌ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ‌ مِنَ‌ الظُّلُمٰاتِ‌ إِلَى النُّورِ» @mola_amiralmomenin_as
🔰پيمان‌شكنى شما را پيش‌بينى مى‌كردم، ولى... ✔️متن خطبه من همواره منتظر عواقب پيمان‌شكنى شما بودم و نشانۀ فريب خوردگان را در شما مى‌ديدم ولى به خاطر استتار شما در لباس دين بود كه از شما چشم پوشيدم (و راز شما را افشا نكردم) در حالى كه صفاى دل، مرا از درون شما آگاهى مى‌داد (و از نيرنگهاى شما آگاه بودم). من در كنار جادّه‌هاى گمراه كننده ايستادم تا شما را به طريق حق رهنمون شوم، در آن هنگام كه گرد هم جمع مى‌شديد و راهنمايى نداشتيد و تشنۀ رهبر شايسته‌اى بوديد و براى پيدا كردن اين آب حيات تلاش مى‌كرديد و به جايى نمى‌رسيديد. 🔰در اين بخش از خطبه، امام (ع) بازماندگان «جنگ جمل» را مخاطب قرار داده است. امیرالمؤمنین علی(ع) به نكتۀ مهمّى اشاره فرموده است و آن اين كه: 🔻«صفاى دل و صدق نيّت از اسباب بصيرت و روشن‌بينى است» مؤمنان پاكدل، مسائلى را مى‌بينند كه از ديگران پنهان است و اين حقيقتى است كه هم در قرآن مجيد به آن اشاره شده و هم در روايات اسلامى، قرآن مى‌گويد: «إِنْ‌ تَتَّقُوا اللّٰهَ‌ يَجْعَلْ‌ لَكُمْ‌ فُرْقٰاناً» ، اگر تقوا پيشه كنيد خداوند وسيلۀ شناخت حق از باطل را براى شما قرار مى‌دهد(و به وسيلۀ نور تقوا مى‌توانيد، حق و باطل را در پنهان‌ترين چهره‌هايش بشناسيد)»؛ (انفال: 29) در حديث معروفى كه از پيامبر (ص) نقل شده، مى‌خوانيم: 🔻«اتّقوا فراسة المؤمن فانّه ينظر بنور اللّه، از هوشيارى مؤمن بپرهيزيد كه او به كمك نور خدا مى‌بيند» و در حديث ديگرى از امام «على بن موسى الرّضا» (ع) مى‌خوانيم: 🔻«هيچ مؤمنى نيست مگر اين كه هوشيارى خاصّى دارد كه با نور الهى به اندازۀ ايمان و مقدار بصيرت و علم خود مى‌بيند و خداوند براى امامان اهل بيت - عليهم السلام - آنچه را به همۀ مؤمنان داده قرار داده و در همين زمينه در كتابش فرموده: در اين، نشانه‌هايى است براى هوشياران». سپس افزود: 🔻«نخستين متوسّمان (هوشياران روشن‌بين) رسول خدا (ص) سپس امير مؤمنان (ع) و بعد از او حسن و حسين (عليهما السلام) و امامان از فرزندان حسين (عليهم السلام) تا روز قيامتند». 🖋جالب اين كه: امام على بن موسى الرضا (ع) همۀ اين سخنان را در پاسخ كسى فرمود كه سؤال كرده بود: چگونه شما از قلوب مردم آگاه مى‌شويد و خبر مى‌دهيد؟! ♦️در حقيقت حقايق جهان پرده‌اى ندارد، اين ما هستيم كه به خاطر هوا و هوسها و وسوسه‌هاى شيطانى پرده در برابر چشم قلب خود ايجاد مى‌كنيم و اگر با نور تقوا و ايمان اين پرده‌ها كنار رود همه چيز آشكار است. چنان كه در حديثى از پيامبر اكرم (ص) آمده است: 🔻«اگر شياطين دلهاى فرزندان آدم را احاطه نكنند مى‌توانند به عالم ملكوت (و باطن اين جهان) نظر بيفكنند». @mola_amiralmomenin_as
🔘پرده‌پوشى بر عيوب مردم غالب افراد داراى عيوب پنهانى هستند و گاه انسان از طرق عادى يا از طريق فراست و ايمانى از آن آگاه مى‌شود، وظيفۀ هر كس - مخصوصا رهبران جامعه - اين است تا آنجا كه خطرى براى اجتماع به وجود نيايد در عيب‌پوشى بكوشند و پرده‌درى نكنند، چرا كه پرده‌درى‌ها از يك سو، احترام شخصيت افراد را در هم مى‌شكند و از سوى ديگر، آنها را در ارتكاب گناه جسور مى‌كند، زيرا در پرده بودن عيب همواره سبب احتياط‍‌ افراد است، امّا اگر كار به رسوايى كشيد ديگر كسى ملاحظه نمى‌كند و از همۀ اينها گذشته پرده‌درى باعث اشاعۀ فحشاء در جامعه و آلوده شدن ديگران به گناه مى‌گردد. به همين دليل در احاديث اسلامى تأكيد فراوانى بر اين مطلب شده است در حديثى مى‌خوانيم كه يكى از حقوق مؤمنان، بر يكديگر اين است كه: 🔻«اسرار و عيوب يكديگر را بپوشانند و خوبيها را آشكار سازند» (و اكتم سرّه و عيبه و اظهر منه الحسن). در حديث ديگرى از امام صادق (ع) مى‌خوانيم: 🔻«كسى كه عيب مؤمنى را كه از آشكار شدنش بيمناك است بپوشاند، خداوند هفتاد عيب او را در دنيا و آخرت مى‌پوشاند». امیرالمؤمنین علی(ع) در اشارۀ پر معنايى به اين دستور اسلامى نموده و پايبندى خود را نسبت به آن آشكار ساخته، البته اين در موردى است كه عيوب پنهانى سرچشمۀ مشكلات اجتماعى نگردد كه در آنجا وظيفۀ افشاگرى به ميان مى‌آيد. ولى نبايد به بهانۀ اين استثنا اسرار و عيوب مردم را فاش كرد، بلكه بايد به راستى محلّ‌ روشنى براى اين استثنا پيدا شود. @mola_amiralmomenin_as
فضائل امیرالمؤمنین علی علیه السلام🇵🇸
#خطبه‌هاى_اميرالمؤمنین_عليه_السلام #خطبه_چهارم #فراز_دوم 🔘پرده‌پوشى بر عيوب مردم غالب افراد
🔘امروز پرده‌ها را كنار مى‌زنم! من امروز حوادث عبرت‌انگيز تاريخ را كه خاموش است و براى اهل معرفت گوياست براى شما به سخن در مى‌آورم تا حقايق را فاش كنم، آن كس كه از دستورات من تخلّف كند، از حق دور گشته است، (چرا كه) از زمانى كه حق را به من نشان داده‌اند هرگز در آن ترديد نكرده‌ام (و نگرانى من هرگز به خاطر خودم نبوده بلكه به خاطر اين بود كه مبادا مردم گمراه شوند همان گونه كه) موسى (ع) هرگز احساس ترس نسبت به خودش نكرد بلكه از اين مى‌ترسيد كه جاهلان و دولتهاى ضلالت غلبه كنند و مردم را به گمراهى كشند، امروز ما و شما بر سر دو راهى حق و باطل قرار گرفته‌ايم (ما به سوى حق مى‌رويم و شما به راه باطل، چشم باز كنيد و در كار خود تجديد نظر نمائيد) كسى كه اطمينان به آب داشته باشد تشنه نمى‌شود (و تشنگى‌هاى كاذب او را آزار نمى‌دهد، همچنين كسى كه رهبر و راهنماى مطمئنّى دارد در دام شك و وسوسه‌هاى شيطان نمى‌افتد). 🔻جمله‌هاى متعدّدى كه در اين فراز از كلام آمده است هر كدام اشاره به نكتۀ مهمّى دارد و به نظر مى‌رسد كه در لا به لاى اين جمله‌ها، جمله‌هاى بيشترى بوده است كه مرحوم «سيّد رضى» (ره) به هنگام تلخيص كردن، آنها را ساقط‍‌ نموده است. چرا كه سيرۀ مرحوم «سيّد رضى» (ره) بر اين قرار داشته كه از خطبه‌ها گلچين مى‌كرده و قسمتهايى را كنار مى‌گذاشته، گاهى بيشتر و گاهى كمتر. 👇 @mola_amiralmomenin_as
🔘مبارزۀ حقّ‌ و باطل در فراز پایانی حقّ‌ و باطل به دو جادّه تشبيه شده است كه گروهى از اين و گروهى از آن مى‌روند، اگر بخواهيم اين دو واژه را در يك عبارت كوتاه و روشن تفسير كنيم بايد بگوييم همان واقعيّت است و پندارهاى بى‌اساس و سرابهايى كه به صورت آب نمايان مى‌شود. به اين ترتيب ذات پاك خداوند كه از هر واقعيّتى روشنتر و بارزتر است، نخستين چيزى است كه شايستۀ نام حقّ‌ است و غير او به هر مقدار كه با او ارتباط‍‌ دارد حقّ‌ است و به هر اندازه از او بيگانه است باطل است. عالم امكان، به خاطر انتسابش به خدا حقّ‌ است و به خاطر آميخته بودن با جنبه‌هاى عدمى، باطل است. تمام راههايى كه انسان را به سوى خدا مى‌برد و به هستى او تكامل مى‌بخشد و مراحل تازه‌اى از حيات جاويد به او مى‌دهد، حقّ‌ است و آنچه او را از خدا دور مى‌كند و به اوهام و خيالات و پندارها پايبند مى‌سازد، باطل است. صحنۀ اين جهان صحنۀ مبارزۀ حق و باطل است كه قرآن مجيد براى مجسّم ساختن ابعاد اين مبارزه و نتيجه و سرانجام آن، مثال بسيار جالب و پر معنايى در سورۀ «رعد» بيان فرموده است: «أَنْزَلَ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مٰاءً فَسٰالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهٰا فَاحْتَمَلَ اَلسَّيْلُ زَبَداً رٰابِياً وَ مِمّٰا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِي اَلنّٰارِ اِبْتِغٰاءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتٰاعٍ زَبَدٌ مِثْلُهُ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْحَقَّ وَ اَلْبٰاطِلَ فَأَمَّا اَلزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفٰاءً وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَيَمْكُثُ فِي اَلْأَرْضِ كَذٰلِكَ يَضْرِبُ اَللّٰهُ اَلْأَمْثٰال» (رعد: 17) حقّ‌ را به آبى تشبيه مى‌كند كه از آسمان نازل مى‌شود و به صورت سيلاب از دامنۀ كوهها جارى مى‌شود و باطل را به كفهايى تشبيه مى‌كند كه بر اثر آلودگى آب بر آن ظاهر مى‌شود، امّا مدّت زيادى طول نمى كشد آب وارد جلگه مى‌شود آلودگى ته‌نشين مى‌شود، كفها از بين مى‌رود و آنچه مايۀ حيات و آبادانى است باقى مى‌ماند. @mola_amiralmomenin_as
📣📣📣 ___________🍃♻️🍃_____________ . ___________🍃♻️🍃_____________ @mola_amiralmomenin_as