اگر این دنیا غریبه پرور است، تو آشنا بمان
تو پای خوبیهایت بمان.
مردم حرف میزنند، حرف باد میشود میوزد در هوا و تو را دورتر میکند از تمام کسانی که «باور» برایشان یک چهار حرفی نا آشناست.
اگر کسی معنای عاشقانههایت را نفهمید؛ بر روی عشق خط نکش!
عاشقانههایت را محکم در آغوش بگیر و بگذار برای داشتنش آغوشت را بفهمند.
دنیا خوب، بد، زشت، زیبا فراوان دارد.
تو خوب باش...
تو زیبا بمان،
و بگذار با دیدنت هر رهگذر نا امیدی لبخند بزند، رو به آسمان نگاه کند
و زیر لب بگوید:
هنوز هم عشق پیدا میشود.
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستانآموزنده
روزی در مسجد شیخی پس از نماز جماعت، رو به مردم ایستاد و گفت: ای مردم امروز میخواهم جوانی را به شما معرفی کنم که قبلاً فردی لااُبالی و نااهل بود که انواع مال مردم خوری، دزدی، هیزی، عیاشی، ظلم و خلاصه گناهی نبود که انجام نداده باشد...
اما امروز او توبه کرده و در صف نماز میان شما نشسته و انسان شریفی شده؛
(سپس به جوانی اشاره کرد و گفت): از او میخواهم که به اینجا بیاید و برایمان از خود و مهربانی خدا بگوید.
جوانی از میان جمعیت بلند شد؛ کنار شیخ رفت و گفت:
از مهربانی و پرده پوشی خداوند همین بس که عمری گناه کردم اما او پرده پوشی کرد و هيچكس نفهمید؛
اما از وقتی توبه کرده ام و به این شیخ گفته ام، آبروی مرا در تمام محل بُرده است!!!
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
≼ خیلی چیزا تو دنیا اونقدر ارزش نداره که به خاطرش آرامشت رو بهم بزنی … ≽
✨#ســـــــــلام✋🏻
روز بـخیــــر🌹
👳 @mollanasreddin 👳
در برخورد با مردم دریادل باشیم💗
بعضی از آدمها مثل یک آپارتمان هستند
مبله ... شیک ... راحت
اما دو روز که توش زندگی میکنی
دلت تا سرحد مرگ میگیره
بعضی آدمها مثل یه قلعه هستند
خودت را می کُشی تا بری داخلش
بعد می بینی اون تُو هیچی نیست
جز چند تا سنگ کهنه و رنگ و رو رفته
اما ... بعضی ها مثل باغند
میری تُو، قدم میزنی؛ نگاه میکنی
عطرش رو بو می کشی
رنگ ها رو تماشا میکنی
میری و میری آخری در کار نیست
به دیوار که رسیدی بن بست نیست
میتونی دور باغ بگردی
چه آرامشی داره
همنفس بودن با کسیکه دلش دریاست
و تو هر روز یه چیزی میتونی
ازش یاد بگیری چون روحش بزرگه
💗زندگیتون پر باشه از اين آدما
👳 @mollanasreddin 👳
🔴حکایتهای بهلول
روزی بهلول در حمام مشغول استحمام بود که ناگاه هارون الرشید و جمعی از یارانش وارد حمام شدند و چشم هارون الرشید به بهلول افتاد و از بهلول پرسید که اگر بخواهی من را بخری به چه قیمت میارزم؟!
بهلول گفت: پنجاه دینار.
هارون الرشید برآشفت و گفت: نادان پنجاه دینار که فقط لُنگ من میارزد.
بهلول نیز در جوابش گفت: من هم فقط لُنگتان را قیمت کردم وگرنه خود خلیفه که ارزشی ندارد.
👳 @mollanasreddin 👳
🔴کارگردان دنیا خداست!
مهم نیست نقش ما ثروتمند است یا تنگدست،
سالم است یا بیمار! مهم این است که محبوبترین کارگردان عالم نقشی به ما داده! نباید از سخت بودن نقش گله مند بود، چرا که سخت بودن نقش، نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است.
امیدوارم خوش بدرخشیم !
غر نزن.
گله نکن
خدا حکمت همه کارها را میدونه
فقط مرتب بهش بگو: "ای که مراخوانده ای راه نشانم بده..."..،،
👳 @mollanasreddin 👳
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_24299446.jpg
104.6K
به ریشش چه کار داری؟!!
یکی از شاگردان شیخ رجبعلی خیاط (ره) می گوید:
شبی وارد جلسه شدم، کمی دیر شده بود و شیخ مشغول مناجات بود.
چشمم که به افراد جلسه افتاد، یکی را دیدم که ریشش را تراشیده بود، در دل ناراحت شدم و پیش خود اعتراض کردم که چرا این شخص چنین کرده است. جناب شیخ که رو به قبله و پشت به من بود، ناگهان دعا را متوقف کرد و گفت:
به ریشش چه کار داری؟ ببین اعمالش چگونه است. شاید یک حسنی داشته باشد که تو نداری!
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احـســاس خــوب💚
همینکه بارها و بارها بگویی:
من میخواهم احساس خوبی داشته باشم , موجودیت درونت در گوشت زمزمه میکند: اینجا برو ، آنجا برو
به این کتاب نگاه کن ، آن ایمیل را دور بینداز ، این برنامه تلویزیونی را نگاه کن ، آن یکی برنامه را نگاه نکن ، به این آهنگ گوش بده ، آن یکی را گوش نده.
موجودیت درونت قدم به قدم ، جزء به جزء ، حرکت به حرکت ، تو را راهنمایی خواهد کرد اگر به درون جهان هستی با این کلید مهم شیرجه بزنی که تنها چیزی که مهم است اینست که احساس خوبی داشته باشم🌷
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
👳 @mollanasreddin 👳
💡#مکث
دوستی میگفت:در قهوه خانه ساده بالای کوه، سفارش املت دادیم.
کنار دست فروشنده نوشته بود: ما را در فیــسبـــوک ملاقات کنید.
بازفکر کردم در کجای دنیا میشود اینچنین املت خوشمزه و نان لواشی پیدا کرد
که فروشنده اش هم تا این حد به روز باشد؟
چون من تا حدی دنیا دیده هستم ، به تجربه میگویم : هیچ کجا …
هنگام برگشتن خانمی با مانتو و روسری و ظاهری مرتب در حال فروختن گل بود.
آنقدر ظاهر با کلاسی داشت که برای خرید گل پنجره را باز کردیم.
شخصیت با وقاری داشت.
وقتی گفتیم به شما نمی آید گل بفروشید، با کلامی تکان دهنده گفت:
بی کس هستم، اما ناکس نیستم.. زندگی را باید با شرافت گذروند.
کجای دنیا میتوان این سطح از فلسفه و حکمت را، در کلام یک گلفروش یافت؟
به خانه که رسیدیم همسرم یادش افتاد چیزهایی را نخریده است.
به سوپری نزدیک خانه رفتم و خرید کردم. دست کردم دیدم کیفم همراهم نیست.
گفتم ببخشید پول نیاوردم، میروم بیاورم و در حالیکه مبلغ کالایی که خریده بودم کم نبود،
مغازه دار با اصرار گفت نه آقا قابل شما رو نداره ببرید و با کلامی جدی و قاطع کالا را به من داد.
تشکر کردم و در راه خانه فکر کردم کجای دنیا چنین اعتمادی به یک غریبه وجود دارد؟
تازه پول را هم که آوردم فروشنده با تعجب گفت: آخه چه عجله ای بود؟
شب در حالیکه پشت لپ تاپم داشتم کار میکردم، یکباره صدای آکاردئون یکی از ترانه های خاطره انگیز را سر داد.
در کوچه نوازنده ای با زیباترین حالت و مهارتی خاص مینواخت.
به دنبال صدا رفتم و پنجره را باز کردم.
یکی آمد و به او نزدیک شد و گفت از طبقه هشتم آمدم پایین فقط بخاطر این ملودی قشنگی که میزنی.
با رضایت پولی به او داد و رفت…حساب کردم دیدم پولی که در این کوچه گرفت را اگر در ده کوچه گرفته باشد، درآمد ماهانه خوبی دارد.
در کجای دنیا کسی میتواند در کوچه ای سرودی را سر دهد؟ من جایی ندیده ام.
میتوان همه رخدادهای بالا را منفی دید.
چرا باید خانمی با وقار گل بفروشد..؟
چرا فردی که به کامپیوتر وارد است باید بالای کوه املت درست کند..؟
چرا باید نوازنده ای ماهر در کوچه بنوازد…؟؟ و از این دست نگاههای منفی که خیلی ها دارند..
اما هیچ راه حلی هم ندارند که مثلا این مرد اگر در کوچه ننوازد، چه مشکلی حل خواهد شد؟
و آیا نگاههای منفی ما کمکی به حل مشکلات دنیا میکند؟
من هر چه را دیدم مثبت میدیدم.
بعضی از ما چیزهایی را برای خودمان ذهنی کرده ایم در حالیکه در عمل وجود ندارند..
و آنچه را نیز که وجود دارد، چشم ما نمی بیند و ذهن ما درک نمیکند.
مثلا آدمها را به دو گروه “باکلاس” و” بی کلاس” تقسیم کرده ایم..!
ماکسیما، لكسوس و بنز با کلاس، و پیکان و پراید بی کلاسند.
حالا در جاده گیر کنید، به هردلیل…، چه تمام شدن بنزین، چه خرابی ماشین…
امتحان کنید حتی یک ماکسیما و لكسوس و بنز بخاطر کمک به شما توقف نمیکند
و اگر کسی به کمکتان بیاید یا پیکان دارد یا پراید یا وانت… کدام با کلاس ترند؟
میتوانید به رخدادهای یکروز عادی از زندگی فکر کنید، در آن تلخ و شیرین بسیار وجود دارد...
👳 @mollanasreddin 👳
🦉قلب جغد پیر شکست...!
جغدی روی کنگرههای قدیمی دنیا نشسته بود. زندگی را تماشا میکرد؛ رفتن و ردپای آن را و آدمهایی را میدید که به سنگ و ستون، به در و دیوار دل میبندند.اما جغد میدانست که سنگها ترک میخورند، ستونها فرو میریزند، درها میشکنند و دیوارها خراب میشوند.او بارها و بارها تاجهای شکسته، غرورهای تکه پاره شده را لابهلای خاکروبههای کاخ دنیا دیده بود.
او همیشه آوازهایی درباره دنیا و ناپایداریاش میخواند و فکر میکرد شاید پردههای ضخیم دل آدمها، با این آواز کمی بلرزد.
روزی کبوتری از آن حوالی رد میشد، آواز جغد را که شنید، گفت: «بهتر است سکوت کنی و آواز نخوانی. آدمها آوازت را دوست ندارند. غمگینشان میکنی. دوستت ندارند. میگویند بدیمنی و بدشگون و جز خبر بد، چیزی نداری.» قلب جغد پیر شکست و دیگر آواز نخواند...
سکوت او آسمان را افسرده کرد. آن وقت خدا به جغد گفت: «آوازخوان کنگرههای خاکی من! پس چرا دیگر آواز نمیخوانی؟ دل آسمانم گرفته است.»
جغد گفت: «خدایا! آدمهایت مرا و آوازهایم را دوست ندارند.»
خدا گفت: «آوازهای تو بوی دل کندن میدهد و آدمها عاشق دل بستن هستند. دل بستن به هر چیز کوچک و هر چیز بزرگ. تو مرغ تماشا و اندیشهای! و آنکه میبیند و میاندیشد، به هیچچیز دل نمیبندد. دل نبستن سختترین و زیباترین کار دنیاست اما تو بخوان و همیشه بخوان که آواز تو حقیقت است و طعم حقیقت تلخ.»
جغد به خاطر خدا باز هم بر کنگرههای دنیا میخواند و آنکس که میفهمد، میداند آواز او پیغام خداست.
👳 @mollanasreddin 👳
هر صبح خدا💗
یک غزل از
دفتر عشق است💗
سرسبزترین مثنوی
ازمنظر عشق است💗
هـر صـبح ســلامی 💗
به گـل روی تـو زیبـا💗
چون یادگـلِ روی تو
یادآور عـشق اسـت💗
صبحـت قشنگـــــ💗
روز خوبی
داشتـه باشی💗
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروفسور حسابی: ۲۲ سال درس دادم
🍁هیچگاه لیست حضور و غیاب نداشتم (چون کلاس باید اینقدر جذاب باشد که بدون حضور و غیاب شاگردت به کلاس بیاید)
هیچگاه سعی نکردم کلاسم را غمگین و افسرده نگه دارم! (چون کلاس، خانه دوم دانش آموز هست).
هر دانش آموزی دیر آمد، سر کلاس راهش دادم! (چون میدانستم اگر ۱۰ دقیقه هم به کلاس بیاید؛ یعنی احساس مسئولیت نسبت به کارش).
هیچگاه بیشتر از دو بار حرفم را تکرار نکردم (چون اینقدر جذاب درس میدادم که هیچکس نگفت بار سوم تکرار کن).
هیچگاه ۹۰ دقیقه درس ندادم! (چون میدانستم کشش دانش آموز متوسط و کم هوش و باهوش با هم فرق دارد).
هیچگاه تکلیف پولی برای کسی مشخص نکردم! (چون میدانستم ممکن است بچه ای مستضعف باشد یا یتیم).
هیچگاه دانشآموزی درب دفتر نفرستادم (چون میدانستم درب دفتر ایستادن یعنی شکستن غرور).
هیچگاه تنبیه تکی نکردم و گروهی تنبیه کردم! (چون میدانستم تنبیه گروهی جنبه سرگرمی هست ولی تنبیه تکی غرور را میشکند).
همیشه هر دانش آموزی را آوردم پای تخته، بلد بود (چون میدانستم که کجا گیر میکند نمیپرسیدم!)
👳 @mollanasreddin 👳
🟣از نظر گاندی هفت موردی که بدون هفت مورد دیگر خطرناک هستند:
۱-ثروت، بدون زحمت
۲-لذت، بدون وجدان
۳-دانش، بدون شخصیت
۴-تجارت، بدون اخلاق
۵-علم، بدون انسانیت
۶-عبادت، بدون ایثار
۷-سیاست، بدون شرافت
+این هفت مورد را گاندی تنها چند روز پیش از مرگش بر روی یک تکه کاغذ نوشت و به نوهاش داد ...
👳 @mollanasreddin 👳
ملا نصرالدین با دوستی صحبت میکرد. خوب
ملا، هیچ وقت به فکر ازدواج افتادهای؟ ملا نصرالدین پاسخ داد: فکر کردهام. جوان که بودم، تصمیم گرفتم زن کاملی پیدا کنم. از صحرا گذشتم و به دمشق رفتم و با زن پر حرارت و زیبایی آشنا شدم اما او از دنیا بیخبر بود. بعد به اصفهان رفتم؛ آن جا هم با زنی آشنا شدم که معلومات زیادی دربارهی آسمان داشت، اما زیبا نبود. بعد به قاهره رفتم و نزدیک بود با دختر زیبا با ایمان و تحصیل کردهای ازدواج کنم.
پس چرا با او ازدواج نکردی؟ آه، رفیق! متاسفانه او هم دنبال مرد کاملی میگشت!
👳 @mollanasreddin 👳
🟢بیسوادی عاطفی چیه؟
افراد وقتی دچار بیحوصلگی، غمگینی، ناراحتی و... میشن نمیتونن توضیح بدن و فقط میگن: حالم بده یا اعصابم خورده!
اما اینکه این حال گرفتهشون، ناشی از خستگی، احساس خجالت، طرد شدن از جمع دوستان، حسادت، حس تنفر، احساس گناه، شرمندگی و یا حقارته، واسشون مشخص و روشن نیست...
این اصطلاح رو در روانشناسی کوری عاطفی میگن که بین احساسات منفیشون، نمیتونن تفکیکی قائل بشن و درست ببینن.
بعضی افراد هم دچار بیسوادی عاطفی هستن و نمیتونن برای بیان احساس درونشون کلمات مناسب پیدا کنن.
📝 آدمها نیاز دارن بشنون که شما دوستشون دارید، چرا امروز ناراحتید، چرا جواب تلفن نمیدید و ...
تمرین کنید احساساتتون رو بیان کنید.
✍️ محدثه جعفریاری | روانشناس
👳 @mollanasreddin 👳
🌸دل من خواب پروانه شدن می بیند
⭐و ندایی که به من می گوید
🌸گر چه شب تاریک است
⭐دل قوی داری سحر نزدیک است
🌸این جمله دل قوی دار سحر نزدیک است ،
⭐واقعا حس خوبی میده ،
🌸انگار یه جایی در اعماق قلب آدم ،
⭐حسی از اطمینان و آرامش ایجاد میکنه ،
🌸رفقای خوب، دلتون قرص باشه به قدرت لایزال
🌙خدای مهربون، امید به اینکه فردا را
🌸پر از تلاش و امید آغاز کنیم
🦋شبتون سرشار از آرامش🦋
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ســــــلام
🌸صبحتون به زیبـایی گَـل
🌹قـلبتون به زلالی آب
🌸وکارهای روزمرهتون روان و جاری
🌹چـون جویبار
🌸یک دنیـا خوشبختی بـرای
🌹تک تک شما عزیزان آرزومندم
🌸صبح زیبای چهارشنبه تون بخیر
👳 @mollanasreddin 👳
#داستانک 📚
در روزگاری بچه شروری بود که اطرافیانش را با سخنان زشتش ناراحت می کرد. روزی پدرش جعبه ای پر از میخ به او داد و گفت:" هر بار که کسی را با حرف هایت ناراحت کردی، یکی از این میخ ها را به دیوار انبار بکوب. "
روز اول پسرک بیست میخ به دیوار کوبید، پدر از او خواست تا سعی کند تعداد دفعاتی که دیگران را می آزارد، کم کند. پسرک تلاش خود را کرد و تعداد میخ های کوبیده شده به دیوار روز به روز کمتر میشد. روز دیگر پدرش به او پیشنهاد کرد تا هر بار که توانست از کسی بابت حرف هایش معذرت خواهی کند، یکی از میخ ها را از دیوار بیرون بیاورد.
روزها گذشت تا این که یک روز پسرک پیش پدرش آمد و با شادی گفت:" بابا، امروز تمام میخ ها را از دیوار بیرون آوردم!" پدر دست پسرش را گرفت و با هم به انبار رفتند.
پدر نگاهی به دیوار انداخت و گفت:" آفرین پسرم! کار خوبی انجام دادی، اما به سوراخ های دیوار نگاه کن … دیوار دیگر مثل گذشته صاف و تمیز نیست، وقتی تو عصبانی می شوی و با حرف هایت دیگران را می رنجانی، چنین اثری بر قلبشان می گذاری، تو می توانی چاقویی در دل انسانی فرو کنی و آن را بیرون بیاوری، اما هزاران بار عذرخواهی هم نمی تواند زخم ایجاد شده را خوب کند."
👳 @mollanasreddin 👳
5ccfdb1f61aeb6066ed8e0d5_24381774.jpg
78.4K
ببخشيد،یک سكه دوزارے داريد؟
میخواهم به گذشته ها,زنگ بزنم!
به آن روزهاي دور...
به دل هاے بزرگ،
به محل كار پدرم،
به جوانے مادرم،
به ڪوچه هاى كودكى،
به هم بازيهاى بچگى.
میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام،
به مسیر مدرسه ام ڪه خنده هاے مرا فراموش ڪرده،
به نیمڪت هاے پر از یادگاری،
به زنگ هاى تفريح مدرسه،
به زمستانے ڪه با زمین قهر نبود،
به بخارى نفتى ڪه همۀ ما را با عشق دور هم جمع میڪرد،
میدانم آن خاطره ها ڪوچ ڪرده اند...
مے دانم...
آري ميدانم كه تو هم،دنبال سكه ميگردى !!
افسوس...هےچ سڪه اے در هیچ گوشے تلفنے،
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد ڪرد...
حيف...
صد افسوس ڪه دوزارے مان بموقع نیفتاد!
👳 @mollanasreddin 👳
💠هيچ وقت به خاطر حرف مردم زندگيتو خراب نكن... دهن اين مردم هميشه بازه...
🔻پولدار كه باشى ميگن دزده،
🔻ساده كه باشى ميگن بدبخته،
🔻زياد گردش برى ميگن وله،
🔻تو خونه باشى ميگن افسردس،
🔻شوخ كه باشى ميشى سبك،
🔻سنگين كه باشى ميشى مغرور،
🔻خوشگل كه باشى ميگن مورد داره،
🔻مرامت مردونه باشه ميگن داره دون ميپاشه،
👈پس بذار هر چى كه ميخوان بگن،
خداى توست كه بايد تو رو قضاوت کند...
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
👳 @mollanasreddin 👳
📚قدر عافیت
پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : (اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .)
شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: (حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ )
حكیم جواب داد: (او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.)
📙 حکایات پندآموز
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷هیچوقت هیچ چیز را بیجواب نگذار🌷
🌸جواب 👈 نگاه مهربان را با لبخند..
🌸جواب 👈 دورنگـی را بـا خــلوص..
🌸جواب 👈 مسئولیت را با وجدان..
🌸جواب 👈 بی ادبی را بـا سـکوت..
🌸جواب 👈 خشــم را بـــا صبـوری..
🌸جواب 👈 پشتکار را بـا تشـویق..
🌸جواب 👈 کینــه را بــا گـذشـت..
🌸جواب 👈 گنـاه را بــا بخــشش..
🌸جواب 👈 دلـمرده را بـــا امیــد..
🌸جواب 👈 منتظر را بــا نــویــد..
🌷این دسته گل زیبا جواب مهربونی شماست🌷
🌷تقدیم بـا احترام بـه شمـا همراهـان بــا وفا🌷
👳 @mollanasreddin 👳
🌷هیچوقت هیچ چیز را بیجواب نگذار🌷
🌸جواب 👈 نگاه مهربان را با لبخند..
🌸جواب 👈 دورنگـی را بـا خــلوص..
🌸جواب 👈 مسئولیت را با وجدان..
🌸جواب 👈 بی ادبی را بـا سـکوت..
🌸جواب 👈 خشــم را بـــا صبـوری..
🌸جواب 👈 پشتکار را بـا تشـویق..
🌸جواب 👈 کینــه را بــا گـذشـت..
🌸جواب 👈 گنـاه را بــا بخــشش..
🌸جواب 👈 دلـمرده را بـــا امیــد..
🌸جواب 👈 منتظر را بــا نــویــد..
🌷این دسته گل زیبا جواب مهربونی شماست🌷
🌷تقدیم بـا احترام بـه شمـا همراهـان بــا وفا🌷
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گِلی خوشبوی در حمام، روزی
رسید از دست محبوبی به دستم
بدو گفتم که مشکی یا عبیری؟
که از بوی دلاویز تو مستم
بگفتا من گِلی ناچیز بودم
ولیکن مدّتی با گُل نشستم
کمال همنشین در من اثر کرد
وگرنه من همان خاکم که هستم
👳 @mollanasreddin 👳
وقتی میمیریم، ما را به اسم صدا نمیکنند
و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟
وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟
همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم بعد از مرگ فراموش ميشه
مدير ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...نه مغرور و متكبر...
پس به چی مینازید؟؟؟؟؟!!!!!!!
عارفی گفت : آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت..
👳 @mollanasreddin 👳