.
خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست
طاقت بار فراق این همه ایامم نیست 💚
#سعدی
👳 @mollanasreddin 👳
2.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸هنگام سپیدہ دم خروس سحری
🌿دانے ڪہ چرا همے ڪند نوحہ گری؟
🌸یعنے ڪہ : نمودند در آیینۀ صبح
🌿ڪز عمر شبے گذشت و تو بیخبری!
خیـام نیشابوری
🌸سلام صبحتون عالی
🌸شروع روزتون پراز خیروبرڪت
👳 @mollanasreddin 👳
#پندانه
🔴 مشت خدا از همه بزرگتره
🔹دختر کوچولو وارد بقالی شد و کاغذی رو بهطرف بقال دراز کرد و گفت:
مامانم گفته چیزایی که در این لیست نوشته رو لطفاً بهم بدین، اینم پولش.
🔸بقال کاغذ رو گرفت و لیست نوشتهشده در کاغذ رو فراهم کرد و به دست دختربچه داد.
🔹بعد لبخندی زد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات بهعنوان جایزه برداری.
🔸ولی دختر کوچولو از جای خودش تکون نخورد!
🔹مرد بقال که احساس کرد دختربچه برای برداشتن شکلاتها خجالت میکشه، گفت:
دخترم! خجالت نکش، بیا جلو خودت شکلاتهاتو بردار.
🔸دخترک پاسخ داد:
عمو! نمیخوام خودم شکلاتها رو بردارم، میشه شما بهم بدین؟
🔹بقال با تعجب پرسید:
چرا دخترم؟ مگه چه فرقی میکنه؟
🔸دخترک با خندهای کودکانه گفت:
آخه مشت شما از مشت من بزرگتره!
🔹خیلی از ما آدمبزرگها، حواسمون بهاندازه یک بچه کوچک هم جمع نیست که بدونیم و مطمئن باشیم که مشت خدا از مشت آدمها و وابستگیهای اطرافشون بزرگتره.
👳 @mollanasreddin 👳
.
گفته بودی بلدی حال مرا خوب کنی
حال من خوب خراب است به آن دست نزن 🥀
👳 @mollanasreddin 👳
ای گوش من گرفته تویی چشم روشنم
باغم چه می بری ؟ چو تویی باغ و گُلشَنَم
عمری است کز عطای تو من طَبل می خورم
در سایه لِوای کَرَم طبل می زنم
می مالم این دو چشم که خواب است یا خیال
باور نمیکنم عجب ای دوست کاین منم
آری منم ولیک برون رفته از منی
چون ماه نو ز بدر تو باریک می تَنَم
در تاج خسروان به حقارت نظر کنم
تا شوق روی توست مها طوق گردنم
با ماهیان ز بحر تو من نُزل می خورم
با خاکیان ز رشک تو چون آب و روغنم
گر چه زِ بَحر صَنعَتِ من آب خوردنی است
چون ماهیم نبیند کس آب خوردنم
گر ناخن جفا بخراشد رگ مرا
من خوش صدا چو چنگ ز آسیب ناخنم
خود پی بِبُردهای تو که رَگ دار نیستم
گر می جَهَد رَگی بنما تاش بَرکَنم
گفتی چه کار داری بر نیست کار نیست
گر نیست نیستم ، ز چه شد نیست مَسکَنم ؟
نَفخِ قیامتی تو و من شخص مُردهام
تو جان نوبهاری و من سرو و سوسنم
من نیم کاره گفتم باقیش تو بگو
تو عقلِ عقلِ عقلی و من سخت کودنم
من صورتی کَشیدم ، جان بخشی آنِ توست
تو جانِ جانِ جانی و من قالبِ تَنَم
#حضرت_مولانا
👳 @mollanasreddin 👳
13.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یار و همسر نگرفتم که گرو بود سرم
تو شدی مادر و من با همه پیری پسرم
.
پدرت گوهر خود تا به زر و سیم فروخت
پدر عشق بسوزد که در آمد پدرم...
👳 @mollanasreddin 👳
#حکایت_بهلول
بهـلول هــارون را در حــمام دید و
گفت: به من یک دینار بدهڪاری
طلب خود را مــےخــواهــم.
هــارون گفت: اجازه بده از حمــــام
خارج شوم منڪه اینجا عـریانم
و چــیزی ندارم بدهم بهلول گفت:
در روزقیامت هم اینچنین عریان
و بیچیز خــواهــــے بود!!
پس طلبدنیا را تا زندهای بده
ڪه حمـام آخـرت گـرم اســت و
دستـتخــالـی
👳 @mollanasreddin 👳
📒#حکایت
گوﯾﻨﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﻳﻪ ﺩﺯﺩ ﺑﺎ ﻳﻚ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ 1 ﻛﺎﺳﻪ ﺁﻟﻮﭼﻪ ﺧﺮﻳﺪﻧﺪ
ﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ ,ﺩﻭ ﺗﺎ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺑﺨﻮﺭﻧﺪ ﺗﺎ ﺗﻤﻮﻡ ﺑﺸﻪ
ﻭﺳﻂ ﻛﺎﺭﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻣﭻ ﺩﺯﺩ ﻭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ : ﻣﺮﺩﻙ، ﭼﺮﺍ ﺗﻮ ﻣﺸﺖ ﻣﺸﺖ
ﻣﻴﺨﻮﺭﻱ؟ ﺩﺯﺩ ﮔﻔﺖ : ﺗﻮ ﮐﻪ ﮐﻮﺭﻱ ﺍﺯ ﻛﺠﺎ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪی ﻛﻪ ﻣﻦ ﻣﺸﺖ
ﻣﺸﺖ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ؟
ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻣﻴﮕﻪ؛
ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﻛﻪ ﻣﻦ
ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﭼﻬﺎﺭ ﺗﺎ ﻣﻴﺨﻮﺭﻡ ﻭ ﺗﻮ
ﺻﺪﺍﺕ ﺩﺭ ﻧﻤﻴﺎﺩ!
👳 @mollanasreddin 👳
📚#حکایتی_آموزنده_از_بهلولدانا
#هارون_الرشید برای گردش و سرکشی به طرف ساختمان های جدید خود رفت. در کنار یکی از قصرها به بهلول برخورد، از او خواست خطی بر دیوار قصر بنویسد.
#بهلول پاره ای از زغال برداشت و نوشت: گل بر روی هم انباشته شده ولی دین خوار و پست گردیده.
گچ ها بر هم مالیده شده اما دستور صریح دین از بین رفته است.
اگر این کاخ را از پول و ثروت حلال خود ساخته ای اسراف و زیاده روی نموده ای که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد و چنان چه از مال مردم باشد به آن ها ستم کرده ای که خداوند ستمکاران را دوست ندارد.
👳 @mollanasreddin 👳
آقــا مــن از هر انگشــتم یک هنــر میریزد و همه کاری بلــدم اما اوضاع زندگی ام روبه راه نیست. همیشه گرفتارم وفقیر.
جناب صمصام سرش پایین بود. با انگشت اشاره عمامۀ سبز رنگش را بالا داد و بدون بالا آوردن سر، گفت:دلیلش این است که شما خدا را نمیشناسی و باور نداری.
جــوان آب گلویــش را قــورت داد و بــا صــدای کلفتــش جــواب داد:نــه اینطور نیست. من هم خدا را قبول دارم، هم به وجودش معتقدم.
سید سرشرا بالا آورد.
- نــه جانــم!قبــول نــداری! چــون من یــک پیرمــرد ضعیف و شکســته هسـتم و از همه مهمتر،بی هنر اما از صبح تا غروب بدون اینکه خودم بخواهــم چندین برابر یک ســرمایه دار درآمــد دارم.ولی توبا اینکه صد هنــر داری هیــچ اجاقــی از تــو گرم
نمیشــود چون تــو خدا را بــه رزاقیت قبول نداری!
#صمصام
👳 @mollanasreddin 👳
#حکایت
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
🍃
شخصی در یکی از مناطق کویری زندگی میکرد.
چاهی داشت پر از آب زلال زندگیش به راحتی میگذشت با وجود اینکه در همچین منطقه ای زندگی میکرد.
بقیه اهالی صحرا به علت کمبود آب همیشه دچار مشکل بودند اما او خیالش راحت بود که یک چاه آب خشک نشدنی دارد.
یک روز به صورت اتفاقی سنگ کوچکی از دستش داخل آب افتاد صدای سقوط سنگریزه برایش دلنشین بود اما میترسید که برای چاه آب مشکلی پیش بیاید.
چند روزی گذشت و دلش برای آن صدا تنگ شد از روی کنجکاوی اینبار خودش سنگ ریزه ای رو داخل چاه انداخت کم کم با صدای چاه انس گرفت و اطمینان داشت با این سنگ ریزه ها چاه به مشکلی بر نمیخورد.
مدتی گذشت و کار هر روزه مرد بازی با چاه بود تا اینکه سنگ ریزه های کوچک روی هم تلمبار شدند و چاه بسته شد.
دیگر نه صدایی از چاه شنیده میشد
و نه آبی در کار بود.
مطمئن باشید تکرار اشتباهات کوچک و
اصرار بر آنها به شکست بزرگی ختم خواهد شد
🍃
🌺🍃
👳 @mollanasreddin 👳
1.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸 خدایا
🌾در آخرین جمعه
🌸فصل زیبای بـهار
🌾زندگی دوستانم
🌸را مثل بهار قشنگ
🌾مثل بهار پر برکـت
🌸مثل بهار خوش عطر
🌾مثل بهار تازه وشکوفه باران
🌸ومثل بهار دوست داشنی کن
#آخرهفته_تون_زیـبـا
👳 @mollanasreddin 👳