eitaa logo
ملانصرالدین👳‍♂️
235.1هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.6هزار ویدیو
70 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/vD91.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
📚عنوان: چشم به راه یار ✍نویسنده: حسن رشیدی ناشر: انتشارات کتابداران شعر فارسی آمیخته با تصاویری بدیع است و سالیان درازی است که شاعران پارسی‌گو به ساختن این تصاویر مشغولند. کتاب چشم به راه یار نوشته‌ی حسن رشیدی مجموعه‌ای از اشعاری است که در قالب غزل به مخاطب ارائه شده است. این کتاب به‌عنوان برگزیده‌ای از اشعار این شاعر معاصر منتشر شده است. 👳 @mollanasreddin 👳
چند جایگزین فارسی طرز 👈شیوه عجب 👈شگفت ظن 👈گمان طبخ 👈پختن صریح 👈روشن شاهد 👈گواه صداقت 👈راستی 👳 @mollanasreddin 👳
متحد شویم! ابر باران می شود دانه گندم می شود چشمه جویبار می شود متحد شویم! بهار می رسد از جنازه نهرها می زایند ما جنازه هاییم بهار هزار قلب که جوانه می زند در عشق... 👳 @mollanasreddin 👳
چفیه یه بسیجی رو از دستش قاپیدن ، داد میزد : آهــــای ...😃 سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسڪ ، ڪلاه ، ڪمربند ، جانماز ، سایه بون ، ڪفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ... هــــمـــه رو بردن !!!😂😄🙈 شادی روحشون ڪه دار و ندارشون همون یڪ چفیه بود صلوات 😞🥀😍
ماشین حمل پرنده، بوق بلبلی می‌زند. 👳 @mollanasreddin 👳
خار و میخك - قسمت ۳.mp3
7.36M
🎙| زندگی، ایستادگی و امید در دل تاریکی‌ها 🖼 قسمت سوم کتاب خار و میخک، نوشتۀ شهید یحیی سنوار 👳 @mollanasreddin 👳
صبح به ما می‌آموزد که باور داشته باشیم روشنایی با تاریکی معنا می‌یابد. و خوشبختی با عبور ازسختی‌ها زیباست سلام صبح بخیر 👳 @mollanasreddin 👳
بچه‌هـا را برای نماز📿 صبح بلند می‌کرد و این بیت را می‌ خواند : ای لاله خوابیده چو نرگس نگران خیز از خوابِ گران، خوابِ گران، خواب گران خیز می گفت : اگر آیه آخر سوره ڪهف را بخوانید ، هر ساعتی که بخواهید بیدار می شوید یک روز آمد بالای سرم و گفت : مگر آیه را نخواندی؟! 🤔 گفتم : چـــرا ؛😇 گفت : پس چرا دیر بلند شدی؟ 😕 درست موقعِ اذان بود ، گفتم : نیت کرده بودم سر اذان بیدار شوم که شدم😅 خندید و گفت : مردِ مؤمن ؛ این را گفتم برای نماز شب بلند شوید 😄 گفتم : حاجی‌جان ما خوابمان سنگین است اگر بخواهیم برای نماز شب بیدار شویم ، باید ڪل سوره ڪهف را بخوانیم نه آیه‌ی آخـرش را ...😅😁 👳 @mollanasreddin 👳
ما از دلگیریِ روزهایمان، به شب پناه می‌بردیم، و از دلتنگیِ شب‌هایمان، به روز... و این‌گونه بود که تمامِ جوانیِ‌مان؛ در ناتمامِ یک انتظار، تمام شد! 👳 @mollanasreddin 👳
در زندگی همیشه غمگین بودن از شادی آسان‌تر است ولی من اصلا از آدم‌هایی خوشم نمی‌آید که آسان‌ترین راه را انتخاب می‌کنند تو را به خدا شاد باش و برای آن‌ که شاد شوی هرکاری از دستت برمی‌آید بکن! 🖋آنا گاوالدا 📚۳۵ کیلو امیدواری 👳 @mollanasreddin 👳
ﻣﻦ ﭼﻬﺮﻩ‌ ﺍﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ! ﻣﻦ ﻗﺎﯾﻘﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺧﺸﮑﯽ! ﻣﻘﺼﻮﺩ ﻣﻦ ﺯ ﺣﺮﻓﻢ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺑﺮ ﺷﻤﺎﺳﺖ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺑﯽ ﺻﺪﺍﺳﺖ! ﻣﻦ، ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﮐﻤﮏ ﺯ ﺩﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻃﻠﺐ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺍﮔﺮ ﺩﺭ ﮔﻠﻮ ﻭﮔﺮ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﻦ ﺭﺳﺎ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﻩ ﺧﻼﺹ ﺧﻮﺩ ﻭ ﺷﻤﺎ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ! 👳 @mollanasreddin 👳
شانزده سالم بود که پول توجيبي و کادوي تولد و عيدي هاي دو سالم را جمع کردم گيتار برقي بخرم. بابا اجازه نداد. خيلي که اصرار کردم، قبول کرد. گيتار و يک آمپلي فاير کوچک خريدم. همه ي تهران را گشتم تا معلم گيتار زن پيدا کنم. پيدا نشد. بابا اجازه نداد پيش معلم مرد بروم. خودم تمرين مي کردم. فايده نداشت. سيم هاي گيتار خيلي سفت بود. دستم را درد مي آورد. نمي توانستم کوک اش کنم. صدايش بلند بود و خانواده را اذيت مي کرد. نااميد شدم. دو سال گذشت. گيتار کنار اتاق ماند و خاک خورد. برايش که مشتري پيدا شد، به اصرار مامان و بابا فروختم اش. مامان گفت پول گيتار را دست بند طلا بخر و نگه دار برايت بماند. دست بند را هنوز دارم. حتی بعد ازدواج که براي خريد خانه، همه ي طلاهايم را فروختم، نگه اش داشتم. هميشه هم دستم است. گاهي دختر دو سال و نيمه ام ،سرش را روي دستم مي گذارد و لبخند مي زند. مي گويد: "مامان، چرا از دستت صداي آهنگ مي آد؟ 👳 @mollanasreddin 👳