چای بریز برای مجید و شوهرش😂😂
✍🏻عید بود منم خونه مامان بزرگم بودم که کمکش کنم ،بعد برا مامان بزرگم مهمون آمد رفتم داخل آشپز خانه و به زن داییم گفتم که چایی بریز برا مجید و شوهرش یکم بهم نگاه کرد گفت: یه بار دیگه بگو؛گفتم لطفا چایی بریز برا مجید و شوهرش برگشت خندید و گفت : متوجه شدی چی گفتی,گفتم ن چی ؟ گفت مجید و شوهرش یا مجید و زنش...گفتم وای چی گفتم و خودم متوجه نشدم.
#خاطرات_شیرین
#خاطرات_عید
👳 @mollanasreddin 👳