eitaa logo
منادی
1.6هزار دنبال‌کننده
289 عکس
42 ویدیو
0 فایل
🔴 محفل نویسندگان منادی 🔴 اینجا محوریت با کتاب است و کلمه ارتباط با ادمین @m_ali_jafari8
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 قطره‌ای اشک برای شاهدِ روضه‌هایِ کربلا از کودکی هر بار می‌خواستم برای امامی گریه کنم باید یک جور موضوع را ربط می‌دادم به کربلا تا غدد اشکی‌ام تحریک شود. اسم کربلا خوب اشکم را در می‌آورد. فقط برای امام رضا(ع) یک کیسه اشک جدا کنار می‌گذاشتم و بقیه را حواله می‌دادم به امام حسین(ع). امام رضا(ع) حرم داشتند. چند باری توی حرمشان قدم زده بودم. احساس نزدیکی به میزان کافی شکل گرفته بود. اما بقیه نه. بقیه فقط عکس حرمشان را توی تلویزیون می‌دیدم و تهِ دلم یک جوری می‌شد. یک‌جوری شبیه اشتیاق رفتن و دیدن. توی روضه‌های امامان بی‌حرممان خیلی باید دل‌پاک و دل‌صاف می‌بودم تا حس گریه سراغم بیاید. برای امام حسن(ع) همیشه منتظر بودم مداح بحث را بکشاند سمت روضه‌ی کوچه تا با کمی همزادپنداری اشکم جاری شود‌. اوج روضه‌ی امام سجاد(ع) برایم می‌شد لحظه‌ی آتش‌زدن خیمه‌ها و دیالوگ‌های رد و بدل شده با عمه‌شان، حضرت زینب(س). توی روضه‌ی شهادت امام باقر(ع)، عذاب وجدان بود که فرو می‌شد توی تک تک سلول‌های بدنم. نه شوق دیدار حرمی که ذوقش جمع شود توی چشمانم و بعد سرریز شود، نه روضه‌ی شاخصی توی ذهن داشتم که چنگ بزنم به لحظات اوجش، شاید قلبم را رقیق کند. سال‌ها می‌نشستم توی روضه‌ی امام پنجمم و بدون قطره‌ای اشک، دست از پا درازتر برمی‌گشتم خانه. امسال مداح شروع کرد به خواندن. از کربلا، از حرم حضرت عباس(ع)، از کوچه و خردسالی امام حسن(ع). می‌خواند و من ذره‌ای اشک نریختم. تمام طول روضه به سال‌های گریه نکرده برای امام غریبم فکر کردم. تمام ساعت مداحی، دلم را دادم دست شاهد روضه‌های کربلا. دنبال دلیل می‌گشتم که فقط و فقط مخصوص امامم باشد و دلیل بالاتر از این‌که ده سال طول بکشد تا تو غربت امامت را درک کنی؟ من منشأ اشک را پیدا کرده بودم. دلیل گریه‌ را. همانجا شروع کردم و به اندازه‌ی ده سال برای غربتش باریدم... به محفل نویسندگان منادی بپیوندید 👇 https://eitaa.com/monaadi_ir