eitaa logo
منادی
2.3هزار دنبال‌کننده
551 عکس
93 ویدیو
0 فایل
🔴 محفل نویسندگان منادی 🔴 اینجا محوریت با کتاب است و کلمه ارتباط با ادمین @m_ali_jafari8
مشاهده در ایتا
دانلود
5.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی نفست تنگ شود، قلبت فشرده و ریتم زدنش کند، وقتی غم عالم چهارزانو بنشیند در سینه‌ات، مطمئن باش دلتنگی. اولین بار، دلتنگی واقعی را در دوران نامزدی چشیدم. به وقت دوری هزار کیلومتری از همسر جان. دلم تنگ می‌شد به قاعده‌ای که دست و دلم به هیچ کار نمی‌رفت. می‌نشستم گوشه تخت و زل می‌زدم به دیوار. چای خوردن در ماگی که می‌دانستم شبیهش را، محبوبم در دست دارد دلم را آرام می‌کرد. شنیدن صدای خش‌دارش پشت تلفن کارتی خوابگاه هم مسکنی بود نهایتا دو ساعته. دوباره همان آش بود و همان کاسه. دل‌تنگی سخت و بی‌بازگشت بعدی را سه سال پیش چشیدم. وقتی مادربزرگ ترگل ورگلم چهل روز روی تخت بیمارستان افتاد و رفت تا بفهمم دل‌تنگی‌های قبلی‌ خاله بازی بوده. به نفَسَت وزنه بند کنند، غمِ سنگین وزن، چهارزانو نشسته باشد روی سینه‌ات، اما راهی برای کم‌کردن این حس، جز بغل کردن قاب عکسش نداشته باشی. با دیدن این مرد، حسی درونم فریاد می‌زد هنوز هم نمی‌دانی دلتنگی یعنی چه! خانه و کاشانه، کسب و کار، عشیره و خانواده‌ات را در یک چشم به هم زدن از دست داده باشی اما دلگرم باشی به سایه رهبرت. حالا که برگشتی هیچ کدام از دارایی‌هایت نباشد، رهبرت هم! دل‌تنگی، چنبره زده سرتاسر قلبت و هیچ چیز به جز در آغوش کشیدن عکسش، تسکینی نمی‌شود برای حال زار و دل ناآرامت. مردم این منطقه مثل سال‌های نامزدی‌ام نیستند. دل‌تنگند اما مقاوم و پرانگیزه. باید راهی را که محبوبشان می‌رفت و هدفی که دنبال می‌کرد پرقدرت‌تر از قبل ادامه دهند. دل‌تنگی مردم این دیار با همه دل‌تنگی‌ها فرق دارد. ✍ https://eitaa.com/monaadi_ir