eitaa logo
منادی
2.5هزار دنبال‌کننده
551 عکس
91 ویدیو
0 فایل
🔴 محفل نویسندگان منادی 🔴 اینجا محوریت با کتاب است و کلمه ارتباط با ادمین @m_ali_jafari8
مشاهده در ایتا
دانلود
یک امضای سید رضی سال ۹۳ شب آخر صفر بعد از عزاداری و سینه زنی تو حرم حضرت رقیه، سردار الله داد را دیدم. تا تنور داغ بود، لابلای رزمنده‌ها قدم برداشتم و رفتم کنار سردار. دهانم را گذاشتم کنار گوشش و گفتم: «حاجی بیست روزه علاف تجهیزاتم. می‌خوام اتاق وضعیت تشکیل بدم. دستگاه لپ تاپ و هارد و بقیه امکانات می‌خوام. دستم تو پوست گردو مونده.» حاجی گفت: «دوباره لیستش رو همین الان بنویس و بده من.» این مدت چند بار لیست وسایل و تجهیزات را فرستاده بودم پشتیبانی. همه را حفظ بودم، دانه به دانه نوشتم روی کاغذ. چشمم آب نمی‌خورد. آخرین دستگاهی که نوشتم، همه روی پا بلند شدند. شخصیتی آمده بود داخل حرم. اولین بار بود که می‌دیدمش. یکی بغلش گرفت. یکی دست انداخت گردنش. رزمنده‌ها تک به تک بوسه بارانش می‌کردند. نوبت رسید به سردار الله داد. همدیگر را بغل گرفتند و چند بار دستشان روی شانه هم زدند و در گوشی یک چیزهایی به هم گفتند. به خودم گفتم الان است که سردار دوباره یادش برود. رفتم جلو و لیستم را دو دستی تقدیم کردم به سردار الله داد. سردار هم سریع گرفت سمت سردار موسوی و گفت: «خدا کاردان رو برات فرستاد. کار رو باید بدی دست اهلش. امضای کارت رو راه می‌اندازه.» سه روز نشد که تمام تجهیزات و وسایلی که می‌خواستیم از لبنان رسید. راوی: از مدافعان حرم ✍ به محفل نویسندگان منادی بپیوندید 👇 https://eitaa.com/monaadi_ir