24.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 از دیشب مثل پروانه دور قبر #شهید_حسننژاد میچرخید. پرسیدم: "چرا رفتی تو قبر خوابیدی؟"
🚩 گفت: "وقتی کسی خونه نو میسازه، کادو براش میبرن. این منزل نو برعکسه! ما برا رفیقمون ساختیم! اولم خودمون توش میخوابیم که کادو ازش بگیریم. خیلی سخته برا رفیقت خونهای بسازی که دیگه نمیبینیش! ته قبر شهید آرامش خاصیه! دردِدل نگفتهتو میتونی اونجا بگی!"
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 وقتی روی چفیهها مینوشت نمیدانستم برای کجا میخواهندشان. تمام که شد نصب کردند داخل قبر شهید سرسنگی.
🚩 انسان است و اُنسَش. عمری توی این یادواره و آن مجلس، با نام و نشان نورهای مقدس عالم همصحبت باشی معلوم است دلتنگشان میشوی...
#شهید_حسین_سرسنگی
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🔻 توی چند ساعتی که دور و بر تربت شهدا میپلکیدم زاغ سیاهشان را چوب میزدم. طفلکیها با دهان روزه اندازه چند تا آدم برای رفیقشان عرق ریختند تا کار تمام شود. وسط مسطها وقتی نفسشان از بالا و پایین رفتن توی قبر میگرفت مینشستند به اشک و مناجات!
سخت است آدم داغدار باشد و گرسنه و تشنه و سرشلوغ...
قبولتان باشد...
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
#شهید_حسین_سرسنگی
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 آن پیر و مراد عارفان فرمود: "مرفهین بیدرد فرق و سینۀ شکافتۀ نظام و ملت را به دست از خدا بیخبران مشاهده نکردهاند و از همۀ زجرها و غربتهای مبارزان و التهاب و بیقراری مجاهدان که برای مرگ و نابودی ظلم بیگانگان دل به دریای بلا زدهاند، غافل و بیخبرند."
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
#شهید_حسین_سرنگی
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 همدانشگاهی بودیم و هموزن و رفیقجینگ. رفتیم مسابقات کونگفو انتخابی تیم استان برای اعزام به مسابقات انتخابی تیم ملی. دوتایی رسیدیم فینال. صدایمان زدند. رفتم روی تاتامی. بلندگو چندبار حسین سرسنگی را صدا زد. نیامد. پدرش آمد گفت: "رفته که نیاد بالا!"
نخواست با رفیقش مبارزه کند. باخت تا رفیقش برنده شود!
👤 راوی: محمدصادق شیخی
#شهید_حسین_سرسنگی
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 دلم در تب و تاب است. جمعیت صدایش کم و زیاد میشود. یکی فریاد میکشد: حسین!
نوحه حاج محمود را پخش میکنند. حتی داربستهای دور قبر شهید که کشیدهاند برای راحتی تدفین و خانواده شهدا را نمیتوانم ببینم.
کیپِ کیپ ایستادهاند. چند نفر با لباس نظامی و لباسشخصی سفت جلوی ورودی را گرفتهاند و نمیگذارند احدی غیرِخودی وارد شوند!
🚩 دلم در تب و تاب است. ماندهایم پشت جمعیت. الان شهید را دفن میکنند!
علیرضا هم با من است. قرار شده نگهش دارم. نمیدانم درست فهمیده چه شده یا نه؟! قرار است بفهمد چه اتفاقی افتاده؟!
آخرینبار مادرش گفت: "فعلا به علیرضا نگویید!"
🚩 دلم در تب و تاب است. میگویم:
+ علیرضا بریم پیش مامان؟
_ آره
+ فقط خیلی شلوغه! بعیده رامون بدن!
انگار لحن و ابهت شهید را ریختهاند در لحن و بیان علیرضا، پسر ششساله شهید.
_ بیا بریم! میگم پسر شهیدم رامون میدن!
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 چشمانش پر عفونت است و قرمز. انگار ساعتها گریه کرده. میگویند طفل معصوم کرونای چشمی گرفته. از شب قبل شهادت پدر با گریه بابا امیر، بابا امیر میکرده.
🚩 دل و دماغ برای هیچکس نگذاشته. از بغل مادر و خاله هم که پایین نمیآید و فقط بعد از بابا امیر بغل آنها را قبول دارد. توی این چند روز فقط چند ساعتی آرام بود. آنهم دقیقا موقع تدفین بابا. بازی میکرد، میخندید، خودش آب میخورد. آرامِ آرام بود.
🚩 آدم نمیداند بترسد یا خوشحال باشد؟! طفل معصومی هم در شام همینطور بعد از رسیدن به بابایش و در آغوش گرفتن سر بابا آرام آرام شد. آنقدر آرام که در شام ماند و دیگر نیامد!
#شهید_امیرمحسن_حسننژاد
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef
🚩 عکس شهدای علیآباد را طراحی کرده بود. وسطش یکی جای خالی گذاشته بود. مدام میگفت: "بزودی عکس منم بین اینا میبینید!"
👤 راوی: پدر شهید
#شهید_حسین_سرسنگی
#راسک
🆔 محفل نویسندگان منادی
https://eitaa.com/joinchat/2328953113C3e644bfcef