eitaa logo
امتداد حکمت‌ و فلسفه
851 دنبال‌کننده
404 عکس
22 ویدیو
128 فایل
#اِمتدادِحِکمت‌وَفَلسَفِه، از ضرورت جریان یافتن اعتقادات تا عمل در مقیاس جامعه، بحث می‌کند. همان دغدغه‌ای که فَقیه‌ِحَکیم‌ِحاکمِ‌انقلاب از اهالی فلسفه مطالبه می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
تأملی در تفکیک انسان‌شناسی و هستی‌شناسی در مطالعات بنیادین. ✍محمد وحید سهیلی؛ طلبه مقطع درس خارج، دانشجوی دکتری فلسفه علوم اجتماعی. 1⃣ امروزه صحبت از مبانی انسان‌شناختی علوم و نظریات مختلف بسیار رواج دارد، لکن به نظر می‌رسد تأمل و تعمق کافی پیرامون معنای و نسبت مبانی سه‌گانه ، و ، مورد غفلت واقع شده است. محصول این غفلت، عدم توجه به ویژه حکمت اسلامی و به طور خاص حکمت صدرایی در توجه به منطق و بنیان‌های تکوین نظام دانش است و از سویی نیز نوعی آشفتگی در استفاده از اصطلاحات و مفاهیم بوجود آمده است. به همین دلیل در این یادداشت به دنبال تأمل در معنای انسان‌شناسی و نسبت آن با هستی‌شناسی هستیم. 2⃣ تا قبل از ، در دستگاه‌های مختلف فلسفی، تفکیکی به عنوان هستی‌شناسی، معرفت‌شناسی و انسان‌شناسی مطرح نبوده و تمام پرسش‌های مربوط به معرفت و انسان، ذیل هستی‌شناسی پاسخ می‌یافتند. اما در عصر روشنگری، به واسطه عواملی، همچون چرخش کپرنیکی، گستره متافزیک و فلسفه با تغییرات بنیادینی روبرو شد. از جمله؛ الهیات بالمعنی الأخص و گفتگو از خدا، از گستره متافیزیک خارج شد و از سویی دیگر، تأمل پیرامون خود انسان جایگزین گردید. در نتیجه، انسان به جای خدا در مرکز آگاهی انسان جای می‌گیرد، به گونه‌ای که توجه انسان به خود در دوره روشنگری، جایگزین توجه به خداوند و قلمرو متعالی آن میوشود. به تعبیری کانتی، همان‌گونه که در نظام کیهان‌شناسانه‌ی کپیرنیکی، خورشید به جای زمین در مرکز کیهان قرار می‌گیرد، در روشنگری نیز انسان به جای خدا در مرکز آگاهی قرار می‌گیرد. از این منظر، تلاش‌های در آثاری مانند «جستاری در باب بشر» و «رساله‌ای در باب طبیعت انسان» با ایده محوری «من می‌اندیشم، هستم» تفاوت بنیادینی ندارد. هیوم در ابتدای «رساله ای در باب طبیعت انسان» انسان‌شناسی را علمی می‌داند که به واقع، بنیانی برای همه علوم است، زیرا همه علوم ذیل شناخت انسان قرار می‌گیرند و داور، قوا و توانایی‌های انسان است. به بیانی دیگر، از آن حیث که کل علم، شناخت متعلق به انسان است، شناخت علمی انسان، بنیان تمام علوم است. از اینجا بنیانی به نام انسان‌شناسی برای هر نظام دانشی ممکن می‌شود. در کانت نیز همین معنا استقرار می‌یابد. بنابراین می‌توان گفت؛ انسان‌شناسی به عنوان یکی از بنیان‌های نظام دانش؛ اولاً بیرون از هستی‌شناسی و در عرض آن است، و ثانیاً همانگونه که انسان به جای خداوند می‌نشیند، انسان‌شناسی نیز جایگزین نسبت الهیات بالمعنی الأخص با نظام دانش می‌شود. 3⃣ اما در سنت و به طور خاص ، مفهوم مطرح « علم النفس» است. در علم‌النفس، بر خلاف انسان‌شناسی مدرن که انسان به مثابه سوژه است، انسان به مثابه نفس- با تمام خصوصیات وجودی- مورد توجه است. همچنین علم‌النفس در حکمت متعالیه، آغاز سفر چهارم عرفانی از اسفار اربعة است. این مرحله، سفر فی الخلق بالحق است. توضیح آنکه؛ در این سفر، مشاهده خلایق و اثار و لوازم آنها بالحق رخ می‌دهد. در این سفر، سالک همه ضررها و منفعت‌های دنیا و آخرت را به خوبی می‌داند و از کیفیت رجوع همه امور، به خداوند و نتایج خوب و بد امور آگاه است، لکن همه این امور بالحق انجام می‌شود. لذا سالک که در این سفر واجد مقام ولایت است؛ دانشمند نیز هست و یک وجود حقانی است که در عین توجه به کثرت‌های مختلف که نظام‌های دانشی مختلف، متکفل توضیح آنها است به وحدت نیز التفات دارد. از همین‌روی، علم النفس برخلاف تعبیر رایج، مابه ازاء روان‌شناسی مدرن! نیست بلکه گونه‌ای از توضیح حقیقت انسان است که ذیل آن، کثرت‌ها و نظام‌های دانشی متناظر با آن تکوین می‌یابند. 4⃣در نتیجه علم النفس، به مثابه انسان‌شناسی در حکمت اسلامی در عرض هستی‌شناسی نیست، بلکه ذیل هستی‌شناسی و الهیات بالمعنی الاعم و الاخص رقم می‌خورد. فلذا تفکیک واقعی هستی‌شناسی و انسان‌شناسی وجهی ندارد. حتی اگر به خاطر ادبیات مشهور علمی از آن استفاده می‌کنیم، در ضمن آن، باید تلاش کنیم نسبت به قرار گرفتن انسان‌شناسی، ذیل هستی‌شناسی در سنت فلسفه اسلامی توجه و التفات ایجاد نماییم. همچنین با توجه به جایگاه علم‌النفس، در بحث ، نباید تمرکز بر آن بخش از فلسفه که متناسب با سفر اول و دوم صورت بگیرد، زیرا در آنجا کثرت در عین وحدت مورد توجه نیست، بلکه مقام نفی کثرات است و لذا علم، که متکفل توضیح کثرت‌ها است شکل نمی‌گیرد، بلکه نقطه آغاز بحث، را باید بر مطالب سفر سوم و چهارم و از جمله بحث علم النفس قرار داد، که کثرت در عین وجود مورد نظر است و مطالب مربوط به سفرهای پیشین در حکم مقدمات بعیده، تنها باید مورد توجه قرار بگیرد. @monir_ol_din