eitaa logo
『 یابَلْسِمَ لِلجُروحٔ』
90 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
801 ویدیو
19 فایل
بسم‌رَبّ‌الـمـ‌هدی💛!' چنل‌به‌نام‌صاحب‌الـزمان‌ست( :" صحبت‌هایِ‌شما:: https://eitaa.com/monnji/9465" rel="nofollow" target="_blank">https://eitaa.com/monnji/9465 تبادلات:: @binam_h درموردداداش‌رضا‌شنیدین!؟ یه‌سر‌بزنین:: dadashreza.comhttps://eitaa.com/monnji
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رسم رفاقت
👥 از با همه فرق داشت. گاهی اوقات التماس میکرد و میگفت: مادر؛ یک تومان به من بده! آن موقع یک تومان پول زیادی بود برای بچه ها. دو داشت به نامهای مرتضی و رضا. به زور از من پول میگرفت و می‌رفت به آنها میداد. هنگام عید نوروز میخواستم برایش لباس بخرم، قبول نمیکرد. چون مرتضی دوستش لباس بخرد، او هم میگفت من نمیخواهم. به او گفتم من پول دارم برای دوستت هم لباس بخرم. بالاخره رفتم و یک دست پیراهن و شلوار برای مرتضی خریدم تا غلامعلی راضی شد برایش یک دست لباس بخرم. 💠 شهید غلامعلی مصطفایی 📚 رسم خوبان - رفتار با دوستان ✅کانال رسم رفاقت 🔰 @Rasmerefaghat
📙 یک روز صبح جمعه در اردوگاه بودیم جعفر آمد کنارم و گفت: آقا حمید حال داری یه سر بريم شهر؟ گفتم آره حتما. مرخصی گرفتیم و رفتیم میدان راه آهن دزفول، یک راست رفتیم مغازه عکاسی، یک حلقه فیلم عکاسی سی و شش تایی خرید و آمدیم بیرون. با تعجب نگاهی به او انداختم و گفتم جعفر تو واسه همین فیلم ها مارو کشوندی اینجا من که فیلم داشتم خودم بهت میدادم! جعفر گفت: نه حمید جون من می خواستم که برای خودم فیلم بخرم. در پادگان فیلم را داد به من و گیر داد، تا از او با دوستانش عکس بگیرم وقت غروب شد، فیلم را از دوربین درآوردم و به او دادم. اما از گرفتن آن امتناع کرد و گفت: حمید جان این عکس‌ها به درد من نمی خوره، باشه پهلوی خودت بعدا به دردت میخوره! 🔸خاطرات حمیدداودآبادی از (برگرفته از کتاب " نامزد خوشگل من") ✅کانال رسم رفاقت 🔰 @Rasmerefaghat