eitaa logo
منتخب کانالهای مذهبی
319 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
5.3هزار ویدیو
120 فایل
منتخبی از مطالب شاخص کانالهای مذهبی مختلف که شما را از مراجعه به کانالهای مذهبی متعدد بی نیاز میکند.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رادار انقلاب
💢معنای این سخن امام علی(ع) چیست که می‌فرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر می‌گریزم» چیست؟ گریختن از الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ آن‌حضرت فرمود از الهی به قدر الهی فرار می‌کنم». ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام می‌خواهد بگوید، اگر به در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، نیز از من دور خواهد شد.  به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار می‌کنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازه‌گیری است. البته در مقابل این ، روایت دیگری نیز وجود دارد که آن‌حضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمی‌رساند و هنگامی‌که حضرت از کنار برخاستند دیوار فرو ریخت. در جمع بین این دو رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) این‌جا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که می‌دانستند دیوار در چه زمانی سقوط می‌کند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آن‌حضرت فرو ریخت. 📚کافی کافی، ج 2، ص 58 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢معنای این سخن امام علی(ع) چیست که می‌فرماید: «من از قضای الهی به سوی قدر می‌گریزم» چیست؟ گریختن از الهی به سوی قدر الهی، مضمون روایتی است که چنین نقل شده است: «روزی امام علی(ع) از کنار دیواری که در حال ریختن بود بلند شد؛ برخی پرسیدند آیا از قضای الهی فرار می‌کنی؟ آن‌حضرت فرمود از الهی به قدر الهی فرار می‌کنم». ظاهراً مفاد این حدیث با قطع نظر از سند، این است که امام می‌خواهد بگوید، اگر به در کنار دیوار در حال خراب شدن ادامه دهم، حادثه قطعی است، ولی خداوند مقدر کرده که اگر با حسن انتخاب خودم از این دیوار فاصله بگیرم، نیز از من دور خواهد شد.  به بیان دیگر، مقصود این است که از امر حتمی خداوند به امری غیر حتمی فرار می‌کنم؛ زیرا قضا به معنای امر حتمی و قطعی است، و قدر به معنای اندازه‌گیری است. البته در مقابل این ، روایت دیگری نیز وجود دارد که آن‌حضرت بر عکس عمل کرده، یعنی در کنار دیوار در حال ریزش نشست و قضاوت شد که در برابر اعتراض برخی که گفتند دیوار در حال فرو ریختن است، حضرت فرمود: اجل هر کسی نگهبان او است؛ یعنی تا اجل فرا نرسد چیزی به وی آسیبی نمی‌رساند و هنگامی‌که حضرت از کنار برخاستند دیوار فرو ریخت. در جمع بین این دو رفتار از امام علی(ع)، برخی از محققان بر این باورند که مفاد اول بر اساس علم عادی و رفتار عقلایی است؛ زیرا دور از شدن از خطر(مثلاً از دیواری که در حال ریختن است) یک امر عقلایی است. امام(ع) این‌جا – مانند رویکردی که در بیشتر رخدادهای زندگی خویش داشتند - بر اساس همین قواعد عقلایی عمل نمودند، اما رفتار ایشان بر طبق روایت دوم بر اساس علم خاص و آگهی از غیب و واقعیت باطنی بود که می‌دانستند دیوار در چه زمانی سقوط می‌کند، به همین جهت به مجرد بلند شدن آن‌حضرت فرو ریخت. 📚کافی کافی، ج 2، ص 58 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
هدایت شده از رادار انقلاب
💢 چه کنیم نفس، ما را به آسانی به نکشاند؟ ✅اگر انسان را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ اخلاق انسان می‌‌شود. ✅امیرالمؤمنین علیه السلام می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش می‌‌کند. ✅یک چیزهایی است که اگر آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود. ✅ولی نفس جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و می ‌کند. 📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص278 @mobahelegharn_21
هدایت شده از رادار انقلاب
💢در گزارشی آمده است که امام باقر(ع) در حال در چاه بود، اما امام سجاد(ع) نمازش را رها نکرده و به او نشتافتند. این رفتار چه توجیهی دارد و ما در موارد مشابه چیست؟ ✅امام سجاد(ع) نماز بودند. فرزندشان محمد که طفل کوچکى بود، کنار چاه در منزل رفته و میان چاه افتاد. مادرش با دیدن این صحنه می‌کشید و در اطراف چاه به سر و صورت خود می‌زد و از شوهرش کمک می‌خواست. امام(ع) با آن‌که کمک همسر و ناله فرزند در عمق چاه را می‌شنید، از نمازش دست برنمی‌‌داشت. این وضعیت مدتی به طول انجامید تا آن‌جا که مادر بچه که در غرق شدن فرزندش بود، به امام گفت: ای خاندان پیامبر! سنگ‌دل هستید! امام(ع) باز هم نمازش را نشکست و بعد از آن‌که نماز را با تمام آدابش به جا آورد، به سمت همسرش رفته و کنار چاه نشست و با آن‌که چاه بسیار عمیق بود و برای نیاز به طناب بود، تنها دست خود را درون چاه فرو برد و بدون این‌که بدن و جامه‌اش خیس شده باشد، محمد(ع) را بیرون آورد و او را ناز می‌داد و می‌خندید. ✅ آیا این ماجرا دارد؟ : مؤلفان کتب در بیشتر موارد، در بیان این گزارش‌ها خود را ملزم به ذکر گزارش نمی‌دانند؛ از این‌رو نمی‌توان آن‌را از لحاظ مورد ارزیابی قرار داد، بلکه تنها اعتبار کتاب می‌تواند مبنای گزارش باشد. با فرض این گزارش نیز نمی‌توان این رفتار امام را الگویی عمومی برای تمام مردم قرار دهیم؛ زیرا نمی‌توان انتظار داشت که خداوند، همان و برخورد ویژه با امامی که در بالاترین درجات ارتباط با او است را در برابر دیگران هم داشته باشد؛ از این‌رو نظر فقها در چنین شرایطی، شکستن نماز و نجات جان افراد در خطر واجب است. 📚الهدایة الکبری، ص 215 http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59
💢 چه کنیم نفس، ما را به آسانی به نکشاند؟ ✅امیرالمؤمنین( ع )می فرمایند: النَّفْسُ انْ لَمْ تَشْغَلْهُ شَغَلَک؛ یعنی اگر تو نفس را به کاری مشغول نکنی، او تو را به خودش می‌‌کند. 🔰🔰🔰🔰🔰 ✅اگر انسان را در اختیار خودش نگیرد یکی از چیزهایی است که انسان را فاسد می‌کند؛ یعنی انسان نیاز به تمرکز قوّه خیال دارد. اگر قوّه خیال آزاد باشد، منشأ اخلاق انسان می‌‌شود. ✅یک چیزهایی است که اگر انسان آنها را به کاری نگمارد طوری نمی ‌شود، مثل یک جماد است. این انگشتر را که من به انگشتم می‌ کنم، اگر روی طاقچه‌ ای یا در جعبه‌ ای بگذارم طوری نمی‌ شود. ✅ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می ‌خواهد وادار می‌ کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌ شود؛ در رختخواب فکر می‌ کند، در بازار فکر می‌ کند، همین‌ طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع می ‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می ‌کشد و می ‌کند. 📚شهید مطهری،تعلیم و تربیت در اسلام، ص278