🔹 اولین مشتریِ امروز بود. آن هم بعد از سه ساعت نشستن زیر آفتاب. مرد جوان چانه میزد و قیمت را پایین میآورد و پیرزن دستفروش هم چارهای نداشت. به قیمتی که گفت، راضی شد. به شرطی که سه روسری رنگی بردارد، عوض یکی.
💵 اسکناس های رنگارنگ را که میشمرد، به پیرزن گفت: «خودت سه تاشو برام انتخاب کن، میخوام ببرم برای یه خانم جوان.» دستفروش روسریهای آبی و سفید و کرمی را از بین بقیه روسریها بیرون کشید و مرتب تا کرد. ته دلش از قیمت راضی نبود ولی پول کم، بهتر از هیچی بود. میدانست که به خانه که برود باید شکم نوههای یتیمش را سیر کند.
🔆 اسکناس ها را از روی ناچاری گرفت و روسری ها را به دست مرد داد. هنوز پول ها را نشمرده بود که شنید: «مادر، یه ده تومنی بده من.» سرش را بالا گرفت و مات نگاه کرد. مرد جوان، روسری ها را به دستش داد و گفت: «من اینارو شصت تومن ازت خریدم، حالا ده تومن به خودت میفروشم؛ نذر امام زمان!»
📖 #داستانک
✅ کانال مهدویت مهدیاران
@Mahdiaran
🔰بمناسبت شهادت ⚘مظلومانه امام #حسن_عسکری علیه السلام
✅ #شرک_خفی( ریا)
🔶️امام #حسن_عسکری علیه السلام فرمودند:
الإشْراکُ فِی النّاسِ اَخفی مِنْ دَبیبِ النَّملِ عَلیَ المَسْحِ الاَسودِ فی اللّیلَه المُظلِمَهِ؛
شرک وزی (و ریا) در مردم، پنهان تر است از جنبیدن و حرکت مورچه بر روی سنگ سیاه در شب تاریک.
📚منبع:[بحار الأنوار (ط – بیروت)، ج۷۵، ص: ۳۷۱]
_______________________
🔸️یکی از مهم ترین مصادیق شرک خفی، ریا است. یعنی انسان کاری را انجام می دهد، تا مردم ببینند. مثلا منبر می رود برای اینکه مردم ببینند یا روضه می رود یا مجلس برگزار می کند و … .
📖 #داستانک:
🔸️یکی از شاگردان محدث قمی نقل می کند که: از همان اوقات که به تحصیل مقدمات اشتغال داشتم نام #محدث_قمی را در محضر مبارک پدر بزرگوارم زیاد و توأم با تجلیل می شنیدم. وقتی که برای تحصیل به مشهد مشرف شدم زیارت ایشان را بسیار مغتنم می شمردم. چند سالی که با این دانشمند با ایمان معاشرت داشتم و از نزدیک به مراتب علم و عمل و پارسایی و پرهیزکاری ایشان آشنا شدم، روز به روز بر ارادتم می افزود. در یکی از ماه های رمضان با چند تن از دوستان از ایشان خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه جماعت را بر معتقدان و علاقمندان منت نهند. با اصرار و پافشاری، این خواهش پذیرفته شد و وی چند روز نماز ظهر و عصر را در یکی از شبستان های آنجا اقامه کرد و بر جمعیت این جماعت روز به روز افزوده می شد. هنوز دو روز نشده بود که اشخاص زیادی اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد.
روزی پس از اتمام نماز ظهر، به من که نزدیک ایشان بودم گفتند: « من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم». رفتند و دیگر آن سال برای نماز جماعت نیامدند. در موقع ملاقات و سؤال از علت ترک نماز جماعت گفتند: «حقیقت این است که در رکوع رکعت چهارم متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پشت سر من می گویند: «یا الله، یا الله، ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می رسد و متوجه زیادی جمعیت شدم و در من شادی و فرحی تولید شد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است! بنابراین، من برای امامت اهلیت ندارم.»
📚[منبع: مفاخر اسلام، ج ۱۱، ص ۳۶۰]
_______________________
🔸️باید یک ریاسنج برای خودمان داشته باشیم. مرحوم فیض کاشانی می گوید:
«ببینید در کاری که انجام می دهید، اگر کسی بود که بهتر از شما آن کار را انجام می داد، شما ناراحت می شوید یا نه؟ اگر ناراحت می شوید معلوم است برای خدا کار انجام نمی دهید»
🌐 #منبرک
🆔 @manbarak
📌 بهخاطر یه استوری...
▫️ بهش گفتم: چته دختر؟ خیلی سرحالی؟ نکنه قرعهکشیای چیزی برنده شدی! ها؟
لبخند زد و با انرژی گفت: امروز خیلی خوشحال شدم انگار تمام دنیا رو بهم داده بودند.
گفتم: چرا؟
گفت: بالاخره بهخاطر یه استوری که در دفاع از امام زمان گذاشتم کلی فحش از رفیقام خوردم و خیلیاشون برا همیشه قیدمو زدن و رفتن. با خودم گفتم اگه مدافعان حرم برا عمه سادات سر دادند، منم بهعنوان یه دختر، بهخاطر دفاع از امام زمانمون، فحش خوردم اما ذرهای ارادهام نلرزید.
📖 #داستانک
✅ واحد مهدویت مصاف (مهدیاران)
@Mahdiaran