فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔹همه جا بروم به بهانه تو
🔹که مگر برسم در خانه تو
🌺 @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت۹ ابراهيم به جز واليبال در بســياري از رشــته هاي ورزشي مهارت داشت. در کوهنور
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت10
او عماً ثابت کرد که رتبه و مقام برايش اهميت ندارد. ابراهيم هميشه
».جمله معروف امام راحل را مي گفت: »ورزش نبايد هدف زندگي شود
مسابقات قهرماني74 کيلو باشگاه ها بود. ابراهيم همه حريفان را يکي پس از
ديگري شكست داد و به نيمه نهائي رسيد. آن سال ابراهيم خيلي خوب تمرين
.کرده بود. اکثر حريف ها را با اقتدار شکست داد
اگر اين مســابقه را مي زد حتماً در فينال قهرمان مي شــد. اما در نيمه نهائي
!خيلي بد کشتي گرفت. بالاخره با يک امتياز بازي را واگذار كرد
آن ســال ابراهيم مقام سوم را کســب کرد. اما سال ها بعد، همان پسري که
.حريف نيمه نهائي ابراهيم بود را ديدم. آمده بود به ابراهيم سر بزند
آن آقــا از خاطرات خودش با ابراهيم تعريف مي کــرد. همه ما هم گوش
.مي کرديم
تا اينکه رســيد به ماجراي آشــنائي خودش با ابراهيم و گفت: آشنائي ما بر
مي گردد به نيمه نهائي کشتي باشگاه ها در وزن 74 کيلو، قرار بود من با ابراهيم
.کشتي بگيرم
!اما هر چه خواست آن ماجرا را تعريف کند ابراهيم بحث را عوض مي کرد
:آخر هم نگذاشــت كه ماجرا تعريف شود! روز بعد همان آقا را ديدم وگفتم
.اگه مي شه قضيه کشتي خودتان را تعريف کنيد
او هم نگاهي به من کرد. نَفَس عميقي کشــيد وگفت: آن سال من در نيمه
.نهائي حريف ابراهيم شدم. اما يکي از پاهايم شديداً آسيب ديد
به ابراهيم که تا آن موقع نمي شــناختمش گفتم: رفيق، اين پاي من آســيب
.ديده. هواي ما رو داشته باش
.ابراهيم هم گفت: باشه داداش، چَشم
بازي هاي او را ديده بودم. توي كشــتي اســتاد بود. با اينکه شــگرد ابراهيم
!فن هائي بود که روي پا مي زد. اما اصاً به پاي من نزديک نشد
ولي من، در کمال نامردي يه خاک ازش گرفتم و خوشحال از اين پيروزي
.به فينال رفتم
ابراهيم با اينکه راحت مي تونســت من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولي
.اين کار رو نکرد
بعد ادامه داد: البته فكر مي كنم او از قصد كاري كرد كه من برنده بشــم! از
.شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرماني براي او تعريف ديگه اي داشت
،ولي من خوشــحال بودم. خوشحالي من بيشتر از اين بود که حريف فينال
.بچه محل خودمون بود. فکر مي کردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن
اما توي فينال با اينکه قبل از مســابقه به دوســتم گفته بودم که پايم آسيب
ديده، اما دقيقاً با اولين حرکت همان پاي آســيب ديــده من را گرفت. آه از
.نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روي زمين و بالاخره من ضربه شدم
.آن سال من دوم شدم و ابراهيم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهيم قهرماني بود
از آن روز تــا حالا با او رفيقم. چيزهاي عجيبي هم از او ديده ام. خدا را هم
.شکر مي کنم که چنين رفيقي نصيبم کرده
صحبت هايش که تمام شد خداحافظي کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه
.فقط به صحبت هايش فکر مي کردم
يادم افتاد در مقر ســپاه گيان غرب روي يكي از ديوارها براي هر كدام از
:رزمنده ها جمله اي نوشته شده بود. در مورد ابراهيم نوشته بودند
»ابراهيم هادي رزمنده اي با خصائص پورياي ولي«
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
🔴 #یزیدی هستیم یا امام حسینی !
《سخنی تکان دهنده از آیتالله بهجت (ره)
📝تنها #وسیله آرامش #دل ذکر الله است ولی ما بر #اسباب 《ظاهری دنیایی》 #تکیه میکنیم و از مسبب الاسباب #غافل هستیم. [این درست نمیشود] مگر اینکه #انسان خودش از میان برود؛ 'اعدا عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ بزرگترین #دشمن تو #نفس توست که در وجودت نهفته است'.
⬅️ برای ما #امتحان پیش نیامده تا معلوم شود با #حسین علیهالسلام هستیم یا با #یزید.
📕رحمت_واسعه، ص۱۶۸
🔴 #یزیدی_هستیم_یا_امام_حسینی
📡 #لطفانشردهید
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ_استاد_رائفی_پور
🔮 « عروس زهرا (مادر امام زمان)» قسمت چهارم
🔺خلاصه سخنرانی استاد در روایت عهد ۴٩
🌷 @montazar
🔴 خدا رحمت کند #شهید_مصطفی_چمران را؛ میگفت: «وقتی شیپور جنگ نواخته میشود، مرد از نامرد معلوم میشود»
✍️ نیمه شب، آمده بود دزدکی در داخل مرزهای ما سرک بکشد؛ قلبهایی مملو از ایمان، منهدمش کردند. نه فقط افتخار نمیکنند، هنوز یک روز نگذشته، بذل هراس از جنگ میپراکنند تا علف هرز مذاکره درو کنند. برویم مذاکره کنیم تا جنگ نشود!
🔺۶ بار هواپیمایشان را گرفته یا منهدم کردیم. این آخری دیگر شاهبیتشان بود؛ آن شش تای دیگر باید جلوی این یکی لُنگ پهن کنند! همین هواپیماهای بدون سرنشین، پاکستان را ۴۷۰ بار بمباران کردند و صدها تن را به کشتن دادند؛ واکنش که هیچ! دریغ از یک صدای اعتراض که از دولت پاکستانِ صاحبِ سلاح اتمی درآید! آمریکا آنجا سفارتخانه دارد و سالها باهم رابطه دارند، اما دستشان زیر ساطور آمریکاست.
🔻روسها از حیرت دهانشان باز مانده. چینیها در بهت و حیرتاند. کابینه جنگی آمریکا سه بار تشکیل جلسه داده که آبروی نیروی هوافضای آمریکا رفت!
💠 «وَ ما رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَ لکِنَّ اللَّهَ رَمي»
✅ خدا بود که دیروز، شاخ آمریکا را شکست؛ کرک و پرش را ریخت تا بگوید آهای لیبرالهای داخلی! من هوای ملتی را دارم که رشیدترین انسانهایش را فدا کرد تا ملت سوریه و عراق از حرامیها نجات پیدا کند. که: «إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذينَ آمَنوا»
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️🚨فوری
جنگ شروع شد..
🔴هیچ باور نمیکنیم که ربا، گزینه روی میز خداست...
آمریکا و هزاران برابر بزرگتر از آمریکا هیچ غلطی نمی توانند بکنند، منتها ما در حال جنگیدن با خدا هستیم..
هر چه بلا و مصیبت میبینیم از ناحیه ی خودمان است..
⚠️🔥از این بترسیم...
🔥ربا نخوریم...
📣نشر دهید لطفا.
#ربا_جنگ_با_خداست #رباخواری
#گزینه_نظامی_خدا #جنگ_با_خدا
#نه_به_بانک_لیبرال
✅ @montazar
هدایت شده از حرم
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃
📖🕋📖🕋📖
🕋📖🕋📖
💠همراهان گرامی کانال
🌷ختم دسته جمعی ذکر تسبیحات اربعه(سُبْحانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا الهَ الَّااللَّهُ وَ اللَّهُ اکْبَرُ): پاک و منزّه است خداوند و حمد و ستایش مخصوص اوست و معبودى جز او نیست و خداوند بزرگتر از آن است که به وصف آید.)
✅ تعداد ثبت مجموعه یا ضامن آهو میشود و توسط متصدی آمار در حرم مطهر
🍃🍂آقا علی بن موسی الرضا 🍂🍃
از طرف شما عزیزان ثبت میشود و نزد ولی نعمتمان به امانت سپرده میشود
❇️فرصت تا آخر روز پنج شنبه ۶/ ۴ / ۹۸
❇️به نیت تعجیل در فرج و سلامتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
و حاجات افراد شرکت کننده
📣لطفا تعداد ذکر درخواستی خود را که می فرستید ،به آیدی زیر بفرمایید تا آمار در حرم مطهر ثبت شود
تشکر و عاقبت بخیری از حضور پر رنگتون 🌹
⬅️آیدی جهت پیام دادن برای شرکت در ختم دسته جمعی ذکر 👇👇
🆔 @ZZ3362
🍂☘چه چیزهایی هستند که #انسان در #قیامت با #حسرت ازآن یاد می کند؟
☘ياليتني كنت ترابا
النبا : ۴۰
🍂ای کاش من خاک بودم.
☘يقول_ياليتني قدمت لحياتي
الفجر : ۲۴
🍂ای کاش پیشاپیش عمل خیری می فرستادم."
ياليتني لم اوت كتابيه
الحاقة : ۲۵
☘ای کاش نامه مرا به من نداده بودند.
🍂ياويلتى ليتني لم أتخذفلاناخليلا
الفرقان : ۲۸
☘ای کاش فلان را دوست نمی گرفتم.
🍂ياليتنا أطعنا الله وأطعنا الرسولا
الاحزاب : ۶۶
🍂ای کاش خدا را اطاعت کرده بودیم و از رسول پیروی کرده بودیم.
☘یاليتني_اتخذت مع الرسول_سبيلا
سوره : الفرقان ۞ آیه : ۲۷
☘ای کاش راهی را که رسول در پیش گرفته بود ، در پیش گرفته بودم.
☝️پس تا زندهایم آنها را بر آورده کنیم
✅ @montazar
پسرفاطمه(عج)
#سلام_بر_ابراهیم #قسمت10 او عماً ثابت کرد که رتبه و مقام برايش اهميت ندارد. ابراهيم هميشه ».جمله م
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۱۱
مسابقات قهرماني باشگاه ها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم جايزه
.نقدي مي گرفت هم به انتخابي کشــور مي رفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود
:هرکس يک مسابقه از او مي ديد اين مطلب را تأييد مي كرد. مربيان مي گفتند
.امسال در 74 کيلو کسي حريف ابراهيم نيست
مسابقات شروع شــد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برمي داشت. با
چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتي ها را يا ضربه مي کرد
.يا با امتياز بالا مي بُرد
به رفقايم گفتم: مطمئن باشــيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما مي ره تيم
ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي مطرح بود ولي ابراهيم برنده
.شد. او با اقتدار به فينال رفت
حريف پاياني او آقاي »محمود.ك« بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات
.ارتش هاي جهان شده بود
قبل از شروع فينال رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي
حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب
.کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب مي شي
مربي، آخرين توصيه ها را به ابراهيم گوشــزد مي کرد. در حالي که ابراهيم
.بندهاي کفشش را مي بست. بعد با هم به سمت تشک رفتند
من ســريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف
ابراهيــم هم وارد شــد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيــم جلو رفت و با لبخند به
.حريفش سام كرد و دست داد
حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به عامت تائيد
!تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد
من هم برگشــتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تســبيح به دســت، بالاي
.سکوها نشسته
.نفهميدم چه گفتند و چه شــد. اما ابراهيم خيلي بد کشــتي را شــروع کرد
همه اش دفاع مي کرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که
صِ دايــش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدن هاي
!من را نمي شنيد. فقط وقت را تلف مي کرد
حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما جرأت پيدا کرد. مرتب
.حمله مي کرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود
داور اوليــن اخطــار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيــم داد. در پايان هم
!ابراهيمسه اخطاره شد و باخت و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد
وقتي داور دســت حريف را بالا مي برد ابراهيم خوشــحال بــود! انگار که
.خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشتي گير يکديگر را بغل کردند
حر ِ يف ابراهيم در حالي که از خوشــحالي گريه مي کرد خم شــد و دست
ابراهيم را بوســيد! دو کشــتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي
.سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم
داد زدم و گفتــم: آدم عاقــل، اين چه وضع کشــتي بود؟ بعــد هم از زور
عصبانيت با مشــت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نمي خواي کشتي
.بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن
!ابراهيم خيلي آرام و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر حرص نخور
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹
" ﷽
📚دانستنیهــ✅ــاے مـ📿ـذهبـے📚
🌹علی(ع)درنکوهش ستم کردن بر مردم می فرماید :
💠به خدا سوگند؛ اگر شب را با كمال ناراحتى روى خاروخاشاک به سر برم و يا در حالى كه دست و پايم به زنجير بسته است بر روى زمين كشيده شوم ، برایم خوشتراست از اين كه روز قيامت خدا و رسولش را در حالى ملاقات كنم كه بر بعضى از بندگان ستم كرده و چيزى از كالاهاى پست دنيا را از كسى به صورت غصبی تصرف كرده باشم.
❤️والله اگر هفت اقلیم را با آنچه در زیرآسمانهاست به من دهند تا خداوند را با ربودن یک پوست جو از دهان مورچه اى نافرمانی كنم ، چنین نخواهم کرد!
📚منبع : گفتار224 نهج البلاغه
#علی(ع)_تنها نشان عدالت
#دانستنیهای_مذهبی
🕊ظهـــور نـزديــڪ اســت🕊
❄️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج❄️
🆔 @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⬆️ درد دل زیباے دختر #شهید_مدافع_حرم با #حضرت_رقیه(س)🌷
سلام و علیڪم منم اسمم رقیه است..
✅ @montazar
#یاصاحب_الزمان_عج❤️
آنقدر نداشتنٺ درد دارد، ڪہ جاے همہ شادمانے هاے عالم را، در قلبمان تنگ میڪند...
نمیدانم تا ڪے؛ بہ استمرار شڪستن دلٺ، عادٺ خواهیم ڪرد...
نمیدانم تا ڪے؛ بدون تو، هنوز نفس هایمان، بالا مےآیند...
نمیدانم چقدر طول میڪشد؛ تا ما بفهمیم بدون تو؛ زندگے مان، فقط یڪ بازے ڪودڪانہ اسٺ!
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✅ @montazar
4_5868286560385892355.mp3
1.53M
#خیلی_زیبا 🌹😍
#یامهدی_ادرکنی
#تلنگر
#خود_سازی
✅ @montazar
⚠️ بنیصدر میگفت من از امام محبوبترم!
🔻 رهبرانقلاب: ایشان یک نظرخواهی کرده بودند که نتیجهاش این بود که آقای #بنی_صدر (شاید ارقام را اشتباه کنم، درست یادم نیست، ولی نسبتها نزدیک به این مقدار است.) در میان ۸۰درصد مردم محبوبیت دارد، امام ۵۳درصد در میان مردم #محبوبیت دارد و بقیه هم که جای خود دارند. ایشان این را آوردند در شورای انقلاب و گفتند که نظرخواهی ما این را نشان میدهد که محبوبیت من از امام امروز در جامعه بیشتر است! و همین را ایشان در یک مصاحبهی خارجی گفته بود و بعد در شورای انقلاب مطرح شد. آقای #بهشتی سؤال کرد که شما این را گفتی؟ گفت: «نه، این یک دروغ است.» یادش نبود که خودش در #شورای_انقلاب این را به ما هم گفته است!» ۱۳۶۰/۰۳/۳۱
🔄 بازنشر بهمناسبت سالگرد رأی مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت سیاسی #بنی_صدر (۳۱ خرداد ۱۳۶۰)
✅ @montazar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬کلیپ 💠استاد رائفی پور
📝 عروس زهرا (مادر امام زمان)
«« قسمت پنجم »»
📌خلاصه سخنرانی عروس زهرا(س)
📥 دانلود با کیفیت بالا
#شناخت_امام_زمان
✅ @montazar
📌 #تلنگر
«رختخواب را رها کردم و روی زمین خوابیدم؛ سرما به بدنم نفوذ کرد و مریض شدم، اما روحم شفا پیدا کرد. چه مریضی لذت بخشی...»
چمران اینگونه در خاطراتش نوشت، وقتی طاقت دیدن نداشت؛ دیدن خواب پیرمردی روی زمین سرد و دیدن خودش داخل رختخواب گرم
و اما این روزها...
این روزها سرما جهانی را گرفته
سرمای یتیمی
سرمای یک وعده غذا
سرمای یک جرعه آب
سرمای یمن...
اگر پیرمردی قلب شهیدی را چنین بیازارد، این عصر یخبندان با قلب یک امام چه میکند؟!
✅ @montazar
#سلام_بر_ابراهیم
#قسمت۱۲
.بعد سريع رفت تو رختکن، لباس هايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت
از زور عصبانيت به در و ديوار مشــت مي زدم. بعد يك گوشــه نشستم. نيم
.ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم
جلوي در ورزشــگاه هنوز شــلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و
کلي از فاميل ها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي خوشحال بودند. يکدفعه
همان آقا من را صدا کرد. برگشــتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به ســمت من و
!گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟
بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرامي داريد. من قبل مســابقه به آقا ابرام
گفتم، شــک ندارم که از شــما مي خورم، اما هواي ما رو داشته باش، مادر و
.برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم
بعد ادامــه داد: رفيقتون ســنگ تموم گذاشــت. نمي دوني مــادرم چقدر
خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه ازدواج کرده ام. به جايزه
.نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نمي دوني چقدر خوشحالم
.مانــده بودم كه چه بگويم. کمي ســکوت کردم و به چهره اش نگاه كردم
تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش
ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نمي کردم. اين کارا
.مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه
از آن پســر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان
انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر مي کردم. اينطور گذشت
!کردن، اصاً با عقل جور درنمي ياد
با خودم فکر مي کردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه
...احتياج دارد و حاکم شهر، آن ها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم
ياد تمرين هاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي
!آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم
💕join ➣ @montazar
🔹 #نشر_صدقه_جاریست 🔹