eitaa logo
🌟کانال منتظران کوچک⚘
1.7هزار دنبال‌کننده
679 عکس
1.9هزار ویدیو
29 فایل
گاهی بهش فکـــر کنیم... یک نفر سالهاست منتظر ماست؛ تا بهش خبـــر بدیم که ما آماده ایم ؛ که برگرده.. که بیاد.. 🍃اللــهم عجــل لولیکــــ الفــرج🍃 🌹تعجیل در #ظهور مولا #صلوات کانال ویژه محبان حضرت: @Akharin_khorshid313 تبادل: @tabadolmahdavi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
داستان این هفته :امتیاز بیشتر همه انسان ها افریده های خدا هستند . یکی سفید ، یکی سیاه پوست، یکی قد کوتاه یکی قد بلند، یکی چاق یکی لاغر، یکی.... اما بعضی ها پیش ها خدا عزیز ترند..😌 به نظر شما چه چیزی انسانها را پیش خدا عزیز میکند .⁉️ خدا در قران📖 سوره جواب این سوال را داده است: 🌟هم دقیقا همین جواب را داده اند. یادم می اید در یکی از سفر های امام من روی یکی از شتر ها 🐪نشسته بودم . هوا خیلی گرم بود.😰 از روی شتر پرواز کردم تا دوری توی آسمان بزنم و کمی خنک شوم. وقتی برگشتم سفره غذا 🍚 را پهن کرده بودند ، سفره ایی بزرگ که همه اهل کاروان🐫 دورش نشسته بودند. 😊 مرد ثروتمندی که لباس های گران قیمتی👕 پوشیده بود، آرام سرش را به گوش امام نزدیک کرد و گفت: آقا کاش دستور می دادید سفره ما را از خدمتکاران جدا کنند، آنها که نباید سر سفره کنار ما بنشینند.😏 به صورت امام که ناراحت شده بود نگاهی کردم و شنیدم که فرمود: بس کن ای مرد! پدر همه ما حضرت آدم و مادر همه ما حضرت حوا است همه ما مثل هم هستیم ارزش و امتیاز هم نزد خدا به بیشتر است ، هرکس با تقوا تر است پیش خدا عزیز تر است .😇 مرد سرش را تکان داد و چیزی نگفت. احساس کردم هنوز نمیداند که پول و لباس های گران قیمت کسی را پیش خدا عزیز نمیکند و خدا انسانهای با تقوا را بیشتر دوست دارد.😌 @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
7 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 8⃣1⃣سر رشته به دست کیست؟ 🔸آشنایی با متولّیان شبکه‌های ماهواره‌ای📡، می‌تواند هشدار در بارۀ این شبکه‌ها را تأثیرگذارتر کند. تسخیر رسانه‌های جهان، از تفکّرات اصلی صهیونیسم👹 است. 🔹در حال حاضر، بیش از نود درصد رسانه‌های جمعی در اختیار صهیونیست‌هاست و یا در مسیر اهداف آنها گام بر می‌دارند. 🔸راه‌اندازی یک شبکۀ ماهواره‌ای برای پخش فیلم و سریال📽، هزینۀ بالایی دارد؛ هزینۀ خرید امتیاز، خرید تجهیزات، ادارۀ یک مجموعۀ نیروی انسانی و ... . چرا دنیای غرب برای ما فارسی‌زبانان، این قدر هزینه می‌کند؟ آیا ما را دوست دارد و برای ما دل سوزانده؟......... 🔹فکر می‌کنم نگاهی به گذشته‌های نه چندان دور، بتواند کسانی که خود را به خواب نزده‌اند، بیدار کند. مگر همین چند سال پیش نبود که فاجعه‌ای انسانی را در دلِ اروپای شرقی، یعنی بوسنی هرزگوین به راه انداختند؛اینها اگر به مسلمانان علاقه داشتند، هشت هزار نفر را در صربرنیتسا در عرض چند روز نمی‌کُشتند و نسل‌کشی به راه نمی‌انداختند. اینها اگر علاقه‌ای به مسلمانان داشتند، اجازه نمی‌دانند به پشتیبانی آنها در میانمار، این فجایع به بار بیاید و سر بچّه‌ و بزرگ را از تن جدا کنند و انسان‌ها را زنده زنده در آتش🔥 بسوزانند. 🔸اینها اگر برای ایران و مردم آن دل می‌سوزاندند، در زمان جنگ، خانه‌هایشان را روی سرشان هوار نمی‌کردند. اگر مردم ایران برایشان عزیز بودند، حدود سیصد هزار نفر از جوانان و مردان و زنان 👱👩این مرز و بوم را به خاک و خون نمی‌کشیدند. باور کنید اگر همین حالا هم احتمال می‌دادند که می‌توانند به ایران حملۀ نظامی کنند، لحظه‌ای در این تصمیم، تردید نمی‌کردند. از آن جایی که یقین دارند نمی‌توانند در جنگ نظامی پیروز شوند، این گزینه را انتخاب نمی‌کنند. 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص 109-112 ... @montazer_koocholo
نجات مسافر کوهستان.mp3
10.67M
🌹🌹 🙍‍♂بالای ۴ سال 🎤با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣قرائت : 🎶تدوین : عمو قصه گو 📚منبع: کتاب نجات مسافر کوهستان @montazer_koocholo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قسمت سوم همین چند ماهِ پیش بود که او را ـ مثل خیلی از بچّه‌های دیگر ـ برای مَراسِمِ چهارم ‌آبان، روزِ تَوَلّدِ شاه، انتخاب کرده بودند. منصور، باریک و قَد بُلند بود و توی تیمِ بسکتبالِ⛹‍♂ مدرسه هم بازی می‌کرد؛ اما روز چهارم ‌آبان و رَقصیدن وَسَطِ میدان، اصلاً رَبطی به بازیِ بسکتبال نداشت.😒 منصور گفته بود: باید از پدرم اِجازه بگیرم.‼️ مردِ غریبه که توی دفترِ آقای مدیر نشسته بود، جواب داده بود: اجازه‌ی پدرت هم دستِ‌ ماست.😏 منصور، با شُجاعت گفته بود: باید از پدرم بِپُرسم که اجازه‌اش دستِ شما هست یا نه.😉 مردِ غریبه گفته بود: پَسِ گردنِ خودت و پدرت می‌زنیم. دیگر هم فُضولی نکن! باید افتخار کنی که برای این مراسم انتخاب شده‌یی...😞 منصور، دِلش شکسته بود؛ اما دیگر جُرأت نکرده بود حَرفی بزند. می‌ترسید پدرش را اذیت کنند.😟 شب، قَضیّه را به مادرش گفته بود و مادر هم جواب داده بود: عیب ندارد. مَجبوری قبول کُنی.🙃 اگر نَرَوی، پدرت را بیکار می‌کنند.😞 منصور، با صدای بُلندتر فریاد کشید: ما شاه نمی‌خواهیم، ما شاه نمی‌خواهیم✊ یک ماهِ تمام، هر روز او را برده بودند اَمجَدیه و وادارش کرده بودند که نَرمش کُند. خَم شود، راست شود، بنشیند، بلند شود، دستِ راستش را بالا بِبَرَد، دستِ چپش را بالا بِبَرَد، بچرخَد، زانو بزند، و خیلی کارهای بی‌معنیِ دیگر بکند ـ از صبح تا عصر، از صبح تا عصر...😣 منصور، ورزش را دوست داشت، حرفِ زور شنیدن را دوست نداشت.‼️ یک بار که خیلی خسته شده بود و خواسته بود کمی استراحت کُند، مُحکم زده بودند پَسِ گردنش و با یک تیپّا او را برگردانده بودند سرجایش.😒 احمق! برو توی صَف! زود باش!😒 *** منصور، باز هم بلندتر فریاد کشید: «دشمن ما شاه است ـ دشمنِ آزادی ما شاه است. مرگ بر این شاه!✊ مرگ بر این شاه!» 👊و سعی کرد جلو برود، سعی کرد جمعیت را بشکافد و تا می‌تواند جلو برود.😊 ...