فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علت اصلی تحریمهای ایران توسط آمریکا،. حتما ببینید
فقط یک چیز است:
جلوگیری از
سرمایهگذاری کمپانی های بزرگ دنیا
در ایران
01 Mostanade Soti Shonood (1401-03-05).mp3
16.34M
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 جلسه اول
* گفتگو با راوی کتاب شنود با نام مستعار «صادق»
* بیان مطالب کتاب شنود بدون سانسور
* درخواست راوی برای بیان حقایق ناگفته
* چرا گفتگو تصویری نشد؟
* روشن شدن زوایای وسیعی از عالم شیاطین
* تصاویر عجیب شیاطین
* اجناس مختلف شیاطین
* چه شد که تصمیم به نشر حقایق گرفتم؟
* شروع داستان ...
* بیماری که تجربه ام را رقم می زد.
* گردابی که از جنس نور بود.
* صدای نفسم را نمی شنیدم.
* حضور اجدادم را حس می کردم.
* پیرمردی که بسیار نورانی و با جذبه بود.
* علاقه شدید واشتیاق دو طرفه به فرشته مرگ
*چه شد که مشتاق مرگ شدم؟
* اعمالی که به آن تکیه کرده بودم.
* جلوه نفس لوامه
⏰ مدت زمان:۴۰:۰۵
📆1401/03/05
#شیطان
#مرگ
#عمل
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #پیشنـهاد_ویـژه
🎥 نماوا : سست است خانه همه عنکبوتها
🎙 شعر خوانی حاج #میثم_مطیعـی در پی اهانت به ساحت مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا (علیهالسلام)
🌸 جـشـن مـیـلاد حـضـرت عـلـی ابـن مـوسـی الـرضـا (عـلیـه الـسـلام)😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با تسلیت چهلمین روز شهادت نادر ترین منتقد پاک نهاد و روشن ضمیر نادر طالب زاده //روایت استاد نادر طلب زاده از موقعیت استثنایی که در جوانی در آمریکا داشت ولی به عشق انقلاب و امام از آن گذشت و به ایران آمد
من و شما چقدر حاضریم به خاطر انقلاب از زندگیمون بگذریم؟
🌹 منتظران ظهور 🌹
#روایت دلدادگی #قسمت ۶۵ 🎬 : سهراب چای جلویش را یک نفس سر کشید و با تمسخر گفت اگر داخل گونی نیست حکم
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۶🎬 :
حسن آقا قبل از غروب آفتاب به همراه سهراب از راهرویی در انتهای آن خانه ی بزرگ، گذشت و در کمال تعجب وارد خانه ی وسیع دیگری شد که به نظر میرسید نوعی انبار بزرگ است که همه چیز در آن وجود داشت.
حسن آقا ،مستقیم به حیاط پشتی خانه رفت ،گاری مورد نظر را که به دو اسب بسته شده بود با نیمکت های توخالی نشان داد و سپس دست سهراب را گرفت و وارد حیاط اولی شد و مستقیم به طرف اتاقی رفت که یک نگهبان داشت.
از جیب قبایش کلید اتاق را بیرون آورد....سهراب با تعجب تمام حرکات او را زیر نظر داشت و هر چه که زمان بیشتر می گذشت به رفتار و گفتار صادقانه ی میزبانش ،بیشتر پی می برد.
بالاخره وارد اتاق نیمه تاریک شدند. اتاقی که پر از وسایل رنگ وارنگ بود.
حسن آقا به سمت دخمه ای در انتهای اتاق رفت ، سرش را داخل دخمه برد و پارچه ای سفید را از روی دو صندوقچه ی چوبی بیرون کشید .
سهراب را صدا زد تا جلوتر بیاید و درب صندوق ها را گشود.
سهراب همانطور که خیره به جواهرات داخل صندوق ها بود ، با خود می گفت : به خدا نیمی از اینها برای زندگی شاهانه ی من و تمام بچه های من تا هفتاد نسل ، کفایت می کند....
حسن آقا که سهراب را مطمئن نمود ،دوباره به سمت خانه ی اول راه افتاد و در حین رفتن گفت : ببین پسرم ،همانطور که می بینی ، همه چیز مهیا برای سفر است ، برو داخل اتاقت خوب استراحت کن که فردا راهی سفری....
سهراب که هنوز در شوک دیدن آن خروار جواهرات بود ،سری تکان داد و گفت : باشد...همان کنم که شما گویی...او هر چه که فکر می کرد بیشتر به این نتیجه می رسید که باید این گنجینه را از آنِ خود کند.
بالاخره بعد از نماز ظهر، کاروان کوچک قصه ی ما که شامل ده نفر میشد ،به راه افتاد و از آن طرف در قصر خبرهایی دیگر بود...
فرنگیس با بی تابی طول و عرض اتاق را می پیمود و منتظر رسیدن گلناز و شنیدن خبری خوش از طرف او بود که تقه ای به درب خورد...
فرنگیس در حالیکه صدایش می لرزید گفت : بیا داخل گلناز، بیا که منتظر....
ناگهان با باز شدن درب و ظاهر شدن قامت روح انگیز در چارچوب درب ، حرف در دهان فرنگیس خشکید....
#ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۷ 🎬:
روح انگیز با حرکاتی آرام جلو آمد ، دستی به موهای نرم و آبشارگون فرنگیس کشید و همانطور که سلام زیر لبی دخترش را جواب میداد گفت : سلام به روی ماهت...ببینم الان منتظر شخص خاصی بودی؟
راستی امروز سوار کاریت را دیدم بی نظیر بود...بی نظیر و سپس از پشت سر ، شانه های دخترش را در بغل گرفت و گفت ، تو یه اعجوبه ای دخترم...یک شاه بانوی تمام عیار...
فرنگیس آهسته برگشت طرف مادرش و همانطور که بوسه ی نرمی از گونه روح انگیز می گرفت گفت : منتظر گلناز بودم و صد البته که انتظار دیدن شما را در این وقت نداشتم...
روح انگیز به طرف پنجره رفت ، کمی پرده ی حریر ان را کنار زد و به پیاده روی سنگی که از آنجا پیدا بود چشم دوخت و گفت :به راستی چه بین و تو وگلناز می گذرد؟ گاهی اوقات فکر می کنم ، گلناز نه یک کنیز و نه دوست بلکه یک خواهر است برای تو...
فرنگیس نزدیک مادر شد و چون هم قد او بود ،سرش را از پشت سر به صورت او نزدیک کرد و دوباره بوسه ای از رخسار مادر چید و گفت : گلناز از خواهر هم به من نزدیک تر است ،حالا چه شده به دیدن من آمدی؟
روح انگیز به طرف فرنگیس برگشت و همانطور که صورتش از شادی میدرخشید گفت : دخترم ، من مادرم و مثل بقیه ی مادرها ، فرزندانم را میشناسم و کاملا میفهمم چه در ذهنشان می گذرد، درست است که تو نشان می دهی از هرچه مرد است بیزاری و تمایل به ازدواج نداری ، اما من خوب میفهمم که این نقشی ست که بازی می کنی....
روح انگیز با زدن این حرف به سمت فرنگیس برگشت و همانطور که با دو انگشتش گونه ی سرخ شده ی دخترکش را میفشرد ادامه داد: من می دانم که تو تازگیها عاشق شدی و سپس چشمکی به فرنگیس زد و به طرف صندلی کنار تخت رفت و ،روی آن نشست و در چشمان متعجب فرنگیس خیره شد و گفت : و حتی می دانم ،عاشق چه کسی شدی...
دل درون سینه ی فرنگیس به تلاطم افتاد....خدای من؛ مادر چه می گفت؟! نکند....نکند...گلناز چیزی گفته؟!
روح انگیز که سکوت و شگفتی دخترش را دید ، خنده ی ریزی کرد و گفت : تعجب کردی؟ خوب برای این است که هنوز مادر نشده ای....اگر مادر شده بودی ، می فهمیدی دنیای مادرانه در دنیای فرزندانش نهفته است....من از همه چیز فرزندانم ....دختر و پسرم خبر دارم...
من میدانم که تو در دلت چه می گذرد.....والبته انتخابت را تحسین می کنم...
فرنگیس که مبهوت بود با شنیدن این حرف مبهوت تر شد....یعنی روح انگیز از چه حرف می زند؟!....
باورم نمی شود....
یعنی مادرم با سهراب؟!....
نه ...نه.....طبق شناختی که از خوی قصر نشینی مادر دارم ، محال است با سهراب موافق باشد....پس چه می گوید؟ منظورش چیست؟!
#ادامه دارد...
📝به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨💦🌨
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۸ 🎬 :
فرنگیس همانطور که با تعجب به چهره ی مادرش خیره شده بود گفت : چه؟!...شما از چه حرف می زنید؟!
روح انگیز لبخندی زد و از جا بلند شد ، نزدیک دخترش آمد وگفت : فکر نکن من نفهمیدم که چرا آن تب عجیب به جانت افتاد و به یک باره از تنت بیرون شد ،آنهم فقط با یک بار رفتن به زیارت...درست است که زیارت شفاست ، اما شفای تو چیز دیگری بود که خبرهایش به من هم رسید ، یعنی آنقدر پرس و جو کردم تا موضوع را متوجه شدم.
فرنگیس که با هر سخن مادرش ، خون بیشتری به رخسارش می دوید و الان مطمئن بود که صورتش مثل لبو سرخ شده ،با من و من گفت : ب...ببینم ، گلناز چیزی گفته؟!
روح انگیز خنده ی بلندی کرد و گفت : نه من از گلناز چیزی نشنیدم ،اما دیدی حدسم درست بود....
فرنگیس باورش نمی شد که مادرش به این راحتی ، علاقه ی دختر یکی یکدانه اش را به پسرکی ندار و سیستانی پذیرفته باشد ، اما خدا را شکر می کرد که کارها کم کم رو به راه میشود ،تا اینکه با حرف بعدی مادر ، انگار کاسه ی آبی سرد بر سر او ریخته باشند، تمام رؤیاهایش به فنا رفت...
روح انگیز همانطور که از کشف جدیدش و عاشق شدن دخترش روی پا بند نبود ، روبه روی فرنگیس قرار گرفته ،دو طرف شانه ی او را گرفت و همانطور که با نوازشی مادرانه دست می کشید ادامه داد: وقتی شنیدم که تو به زیارت رفته ای و اتفاقا پس از تو مهرداد ،پسر مشاور اعظم حاکم هم به حرم مشرف شده و تو را پس از برگشتن، سرحال و قبراق یافتم ، فهمیدم که دخترکم دل در گرو چه کسی داده ...
روح انگیز روی پاشنه ی پایش چرخید و همانطور که به سمت آینه ی کنار دیوار می رفت و دستی به گونه اش می کشید گفت : من انتخابت را تحسین می کنم ، مهراد بسیار برازنده تر از بهادرخان است ، درست است بهادرخان ، جنگاوری بی نظیر است اما مهرداد چه از لحاظ قیافه و چه نسب و اصالت از بهادر سرتر است، درضمن رابطه اش با برادرت فرهاد هم بسیار نزدیک است و الان هم آمدم تا مژده دهم ، با پدرت در این مورد صحبت کردم و به زودی بساط عروسی را در همین قصر به راه می اندازیم ، چنان جشنی بگیرم که همه ی بزرگان ،انگشت به دهان بمانند ....
روح انگیز با زدن این حرف ، دل از آینه کند و به طرف دخترش برگشت تا عکس العملش را ببیند و فرنگیس چون مجسمه ای بی روح بر صندلی نشسته بود و سخنی نمی گفت ،در این هنگام تقه ای به درب خورد....
#ادامه دارد...
📝 به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨💦
#روایت دلدادگی
#قسمت ۶۹ 🎬 :
روح انگیز همانطور که به طرف درب می رفت ،رو به دخترش گفت : می دانم الان از اینهمه تیزبینی و هوش و ذکاوت مادرت شوکه شده ای ، بدان به زودی به مراد دلت خواهی رسید ، حالاهم از بهت و تعجب خارج شو و تکانی به خود بده عروس خانم دربار و با زدن این حرف ،خنده ی بلندی سر داد و درب را باز کرد...
پشت درب کسی جز گلناز نمی توانست باشد.
روح انگیز که چهره ی غمگین گلناز را دید ،دستی به گونه ی سفید و لطیف دخترک کشید و گفت : بیا داخل که عروس خانم منتظر آمدنت بود و دوباره خنده ای کرد و به بیرون از اتاق رفت.
گلناز که از این حرف ،شاهبانوی قصر متعجب بود ، برای لحظه ای، خبر بدی را که قرار بود بدهد فراموش کرد ، وارد اتاق شد و چون فرنگیس را با رنگی پریده و بی حرکت بر صندلی دید ، خود را به او رساند، جلوی صندلی زانو زد و دستان سرد فرنگیس را در دستان ظریفش گرفت وگفت : چه شده بانوی من؟ شاه بانو از چه حرف میزد؟
فرنگیس آهی کشید و همانطور که قطره ی اشک گوشه ی چشمش را می گرفت گفت : خبرمرگ مرا به ارمغان داشت و ناگهان مانند اسپند روی آتش از جا جهید و درحالیکه بی هدف اتاق را می پیمود ادامه داد: می خواهد بساط عروسی مرا راه بیاندازد....بهادر خان کم بود ، حالا مهرداد هم اضافه شد ،مادرم به گمان اینکه منِ بدبخـت دل در گرو مهر پسر مشاور اعظم داده ام ، در ذهنش تدارک جشنی بزرگ دیده و از بدشانسی من ، به پدرم هم گفته ، حالا من چه خاکی به سرم کنم؟!
فرنگیس با زدن این حرف به طرف گلناز برگشت و تازه متوجه شد ،حال گلناز هم دست کمی از او ندارد....
آرام به طرف گلناز رفت وگفت : چه شده گلناز؟ گمانم تو هم حامل خبر بدی هستی، درست است؟
گلناز آب دهنش را قورت داد و آرام گفت : مهرداد خودش به شما ابراز عشق کرده؟!
فرنگیس که از شنیدن این حرف گلناز ، در اوج عصبانیت خنده اش گرفت و گفت : چه می گویی دختر؟! تو که شب و روز بامن هستی، از تمام اسرار من که هیچکس ،حتی مادرم هم خبر ندارد ،باخبری،احتمالا این یکی هم پدرش واسطه شده، من از کم و کیف این خاطرخواهی خبر ندارم،اما تو خوب می دانی که من اندازه ی سر سوزنی به مهرداد نه علاقه دارم و نه توجه میکنم حالا بگو ببینم چرا چنین سؤالی میپرسی؟! و ناگهان انگار چیزی را فهمیده باشد ، چشمانش را ریز کرد و خودش را به گلناز رساند و همانطور که بازوهای او را فشار میداد گفت : گلناز...من از تو چیزی مخفی ندارم ، راستش را بگو ،توچه چیزی از من پنهان می کنی؟
گلناز که صورتش مانند گل سرخی ، قرمز شده بود ،سرش را پایین انداخت وگفت : راستش....راستش..
#ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی
🌨💦🌨💦🌨💦🌨
#روایت دلدادگی
#قسمت ۷۰🎬:
فرنگیس با دو ناخن چانه ی این دخترک خجول را بالا آورد و همانطور که خیره در چشمانش بود گفت : راستش چه؟؟ راحت باش و هر چه راز در این سینه انبار کردی بگو که این عین نارفیقی ست تو از تمام اسرار من با خبر باشی و رازهای درونت را از من پنهان داری...
گلناز همانطور که مدام رنگ به رنگ می شد گفت : راستش مدتی بود که مهرداد توجه مرا به خود جلب کرده بود و انگار تمام حرکاتش برای من جالب و زیبا بود ووقتی به خود آمدم که این جلب توجه به عشقی قوی درون قلبم تبدیل شده بود و من این احساس را پنهان می داشتم آخر من که کلفت خانه زاد شما بودم را چه به عشق و عاشقی ،آنهم عشق یک صاحب منصب!!!
ازطرفی متوجه شدم که ما پا به هرکجا که می گذاریم ، مهرداد مانند سایه به دنبال ما می آید ، اوایل گمان می کردم که مهرداد هم مانند بهادرخان دل در گرو مهر شما نهاده ،برای همین سعی می کردم آن حس را درون خودم خفه کنم ، چون میترسیدم شما هم توجهی به این جوان داشته باشید و من نمی خواستم به بانوی خودم خیانت کنم تا اینکه.....
فرنگیس که از شنیدن قصه ی شیرین گلناز سر ذوق آمده بود و غصه های خودش را فراموش کرده بود ، همانطور که لبخند زیبایی بر لبان غنچه مانندش نقش بسته بود گفت : خوب ....تا اینکه چه؟
گلناز سرش را پایین انداخت و همانطور که با انگشتان دستش بازی می کرد گفت : تا اینکه دیروز به حرم مشرف شدیم ، آن زمان که شما داخل حرم بودید و من جلوی درب ورودی بودم ، قاصدی به من خبر داد که شخصی پشت ساختمان حرم منتظر من است.
اول تعجب کردم و چون اصرار قاصد را دیدم ، خود را به مکان مورد نظر رساندم ، آنجا بود که با دیدن مهرداد ،تمام تنم به لرزه افتاد.....
گلناز که گویی آتشی درونش به جوشش افتاده بود ادامه داد : مهرداد ،پیشنهاد ازدواج به من داد و خیلی اصرار داشت تا به زودی صیغه ی محرمیتمان جاری شود ، انگار او هم از پیش آمدن واقعه ای ترس داشت و حالا که شاه بانو چنین حرفی زده ، مطمئنم که مهرداد از این ترس داشته تا.....
فرنگیس به میان حرف گلناز پرید وگفت : عجب داستانی....پس مهرداد به خاطر تو به حرم آمده و به گوش شاه بانو رسیده و مادرم خیال کرده به خاطر من است .....او الان در ذهن خود خیال میکند که بین من و مهرداد علاقه ای وجود دارد اما غافل از این است که....
ناگهان انگار چیزی یادش آمده باشد ، ادامه ی حرفش را خورد و با حالت سؤالی گفت : راستی چه خبر از سهراب، آیا فرهاد او را به قصر آورده است؟
گلناز که تازه یادش افتاده بود حامل چه خبر بدی ست با من و من گفت : دسته ای از سربازان ولیعهد به حرم رفته اند ، منتها سهراب آنجا نبوده ،حتی اطراف حرم هم....
فرنگیس به میان حرف گلناز پرید وگفت : اوه خدای من ؛ حالا منِ بیچاره چه کنم ؟ آخر کجا غیبت زد دوباره....
گلناز به طرف فرنگیس رفت و همانطور که او را در آغوش می گرفت گفت : ان شاالله درست می شود....گرچه کارها گره در گره خورده...اما من مطمئنم درست می شود ، چون آن زمان که مهرداد پیشنهاد ازدواج به من را داد ، من چون امیدی به این وصلت نداشتم ، تمام کارها را سپردم به دست خود امام رضا ع تا پدری کند برای این کنیزک یتیم و بی کس و راضیم به رضایش....
هر سخنی که گلناز میزد ، انگار آرامشی در وجود فرنگیس جاری میشد ، فرنگیس هم در دل با امامش گفت : من هم میسپرم به شما این گره های کور زندگی ام را.....
#ادامه دارد....
📝به قلم :ط_حسینی
💦🌨💦🌨💦🌨
سه دقیقه در قیامت 24.mp3
40.13M
#باز_نشر
🔈 شرح و بررسی کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
🔈 تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم
🔊 جلسه بیست و چهارم
* تکبر، ریشه تمسخر
* منطق حیوانی و اُمانیسم
* پاداش ترک غیبت
* خودمان را سرکار گذاشتیم یا دیگران را؟!
* قاعده زندگی در سوره لیل
* دوست داری خدا با تو چگونه برخورد کند؟
* پیام ما به خدا با مسخره کردن دیگران
* ادخال سُرور در قلب مومن به چند طریق
* معرفی کتاب: مومن کیست وظیفهاش چیست؟
* نزدیکترین حالت بنده به کفر چه موقع است؟
* بهشت خاص برای سه دسته
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✨💕صبح خودرابا سلام به 14معصوم (ع)شروع کنیم💕✨
❤️بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ❤
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌸
🌹ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪَ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ
💖ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ💖
🌷ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌷
🌺ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌺
💐ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍ ﻥِ ﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎته💐
💕ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ💕
✨ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ✨
🍃ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﻥِ ﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🍃
🌸ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﻥِ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌸
🌺السَّلامُ علیکَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المهدی یا خلیفةَالرَّحمنُ و یا شریکَ القران ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدی و مَولایْ الاَمان الاَمان...
ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌺
✨✨🍃🌹التماس دعا🌹🍃✨
بسم الله الرحمن الرحيم
📢🍃از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده:
⛅️هركه چهل صبحگاه اين عهد را بخواند،از يـــــــاوران قائم ما باشد،و اگـــــر پيش از ظهور آن حـضـرت از دنــيا برود،خدا او را از قــبـر بيرون آورد،كه در خدمت آن حضرت باشد،و حق تعالى بر هر كــــلمه هزار حسنه به او كرامت فرمايد،و هزار گناه از او محو سازد،و آن عــهـــد اين است:
🌥دُعــــــای عـــَــهــــــد
❄️❄️❄️❄️❄️
*☆ بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیمْ ☆*
*♡دعای عهد♡*
*💠اَللّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظیمِ،💠 وَ رَبَّ الْکُرْسِىِّ الرَّفیعِ،💠 وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ التَّوْراةِ وَالْإِنْجیلِ وَالزَّبُورِ،💠 وَ رَبَّ الظِّلِّ وَالْحَرُورِ،💠 وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظیمِ، وَ رَبَّ الْمَلائِکَةِ الْمُقَرَّبینَ، 💠وَالْأَنْبِیاءِ وَالْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ بوَجْهِکَ الْکَریمِ،💠 وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنیرِ، وَ مُلْکِکَ الْقَدیمِ،💠 یا حَىُّ یا قَیُّومُ، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذى أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمواتُ وَالْأَرَضُونَ، 💠وَ بِاسْمِکَ الَّذى یَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَالْآخِرُونَ، 💠یا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَىٍّ، وَ یا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَىٍّ،💠 وَ یا حَیّاً حینَ لا حَىَّ، 💠یا مُحْیِىَ الْمَوْتى، وَ مُمیتَ الْأَحْیاءِ،💠 یا حَىُّ لا إِلهَ إِلّا أَنْتَ.💠*
*اَللّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلانَا الْإِمامَ الْهادِىَ الْمَهْدِىَّ الْقائِمَ بِأَمْرِکَ،💠 صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلى آبائِهِ الطّاهِرینَ،💠 عَنْ جَمیعِ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ فى مَشارِقِ* *الْأَرْضِ وَ مَغارِبِها،💠 سَهْلِها وَ جَبَلِها، 💠وَ بَرِّها وَ بَحْرِها، وَ عَنّى وَ عَنْ والِدَىَّ مِنَ الصَّلَواتِ زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ، 💠وَ مِدادَ کَلِماتِهِ، وَ ما أَحْصاهُ عِلْمُهُ،💠 وَ أَحاطَ بِهِ کِتابُهُ.💠 أَللّهُمِّ إِنّى أُجَدِّدُ لَهُ فى صَبیحَةِ یَوْمى هذا،💠 وَ ما عِشْتُ مِنْ أَیّامى عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَةً لَهُ فى عُنُقى، 💠لا أَحُولُ عَنْها، وَ لا أَزُولُ أَبَداً.💠 اَللّهُمَّ اجْعَلْنى مِنْ أَنْصارِهِ وَ أَعَوانِهِ، 💠وَالذّابّینَ عَنْهُ، وَالْمُسارِعینَ إِلَیْهِ فى قَضاءِ حَوائِجِهِ، وَالْمُمْتَثِلینَ لِأَوامِرِهِ، وَالْمُحامینَ عَنْهُ،💠 وَالسّابِقینَ إِلى إِرادَتِهِ، وَالْمُسْتَشْهَدینَ بَیْنَ یَدَیْهِ.💠*
*اَللّهُمَّ إِنْ حالَ بَیْنى وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذى جَعَلْتَهُ عَلى عِبادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً، 💠فَأَخْرِجْنى مِنْ قَبْرى مُؤْتَزِراً کَفَنى،💠 شاهِراً سَیْفى، مُجَرِّداً قَناتى،💠 مُلَبِّیاً دَعْوَةَ الدّاعى فِى الْحاضِرِ وَالْبادى.💠 اَللّهُمَّ أَرِنِى الطَّلْعَةَ الرَّشیدَةَ وَالْغُرَّةَ الْحَمیدَةَ،💠 وَاکْحَُلْ ناظِرى بِنَظْرَةٍ مِنّى إِلَیْهِ، 💠وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ، وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ،💠 وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ، وَاسْلُکْ بى مَحَجَّتَهُ، 💠وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ، وَاشْدُدْ أَزْرَهُ، 💠وَاعْمُرِ اللّهُمَّ بِهِ بِلادَکَ ، وَ أَحْىِ بِهِ عِبادَکَ،💠* *فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ:💠 ظَهَرَ الْفَسادُ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِى النّاسِ، 💠فَأَظْهِرِ اللّهُمَّ لَنا وَلِیَّکَ وَابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمّى بِاسْمِ رَسُولِک💠َ*
*حَتّى لا یَظْفَرَ بِشَىْءٍ مِنَ الْباطِلِ إِلّا مَزَّقَهُ، 💠وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِکَ وَ ناصِراً لِمَنْ لا یَجِدُ لَهُ ناصِراً غَیْرَکَ،💠 وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ أَحْکامِ کِتابِکَ،💠 وَ مُشَیِّداً لِما وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دینِکَ، 💠وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ،💠 وَاجْعَلْهُ اللّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدینَ،💠 اَللّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ،💠وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلى دَعْوَتِهِ،💠 وَارْحَمِ اسْتِکانَتَنا بَعْدَهُ ،💠 اللّهُمَّ اکْشِفْ هذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ، 💠وَ عَجِّلْ لَنا ظُهُورَهُ، 💠إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعیداً وَ نَراهُ قَریباً، 💠بِرَحْمَتِکَ یا أَرْحَمَ الرّاحِمینَ.💠*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆ِ*
*☆اَلْعَجَلَ، اَلْعَجَلَ؛ یا مَولای یا صاحِبَ الزَّمان☆*
ِ
*♡ اَللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرج♡*
*♢سلامتی مولا مون صاحب الزمان عج صلوات♢*
❄️❄️❄️❄️❄️
https://chat.whatsapp.com/CROUy3ron9zCXk3WTxTq2i
*-------※💥※-------*
*💓السَّلامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ✋🏻*
*🌷ای امام مقدم بر همه ی خلق و ای افق آرزوی انسانیت! یا صاحب الزمان! تو همان آرزوی بزرگی که بشر خسته از چنگال بی عدالتی، ظلم و تباهی، تو را طلب می کند. تو آرزوی بزرگی ولی دست یافتنی هستی که ما با اتصال به تو ای امام هستی بخش از نیستی و فنا نجات پیدا می کنیم. اصلا تو آمده ای تا زندگی و حیات را برایمان ارمغان آوری.*
*🌷ای امام آرزوها! یا صاحب الزمان! تو آنچنان حی و حاضری که خود سلام کردن و توجه نمودن به ساحت مقدس خویش را به ما آموخته ای!*
*🌷ششمین جانشین رسول خدا صادق آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم نیز با دعای عهد ما را به تجدید عهد روزانه با تو فراخوانده است.*
*------------※💥*
*🙏مولایم روزم را با عهد و میثاق با شما آغاز می کنم و اعلام می دارم؛ توقعم از زیستن و آرزویم از زندگی فقط تویی ! تویی! یا صاحب الزمان علیه السلام!*
*------------※💥*
*🙏خدایا ! مرا بر عهد و پیمان با امام و پیشوایم که آرزوی همه خوبان جهان است در این روز و تمام روزهای زندگیم برقرار بدار! به حق محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم).*
*------------※💥*
*🙏معبودا ! امام زمانم را از تو می خواهم! پروردگارا مرا در معیت او قرار ده چرا که معیت او معیت توست!*
*------------※💥*
*🙏بارالها تو را سپاس بر این امام مأمول و این آرزوی بزرگ که مرا متوجه او نمودی! آرزوی امامی که وجه الله است و در نزد تو مقامی بس بزرگ دارد؛ این منم که طالب اویم تا وجهی پیدا کنم و به تو برسم؛ ای پرودگار بلند مرتبه!*
*------------※💥*
*«اَلَّلهُمعج
روز سه شنبه به اسم حضرت امام زين العابدين و امام محمّد باقر و امام جعفر صادق(عليهم السلام) است زيارت كن ايشان را بدين زيارت:
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا خُزّانَ عِلْمِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا تَراجِمَةَ وَحْيِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَئِمَّةَ الْهُدي،
السّلام عَلَيْكُمْ يا اَعْلامَ التُّقي،
اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ يا اَوْلادَ رَسُولِ اللهِ،
اَنَا عارِفٌ بِحَقِّكُمْ، مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ،
مُعاد لاَِعْدآئِكُمْ، مُوال لاَِوْلِيآئِكُمْ،
بِاَبي اَنْتُمْ وَاُمّي صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ،
اَللّهُمَّ اِنّي اَتَوالي آخِرَهُمْ كَما تَوالَيْتُ اَوَّلَهُمْ، وَاَبْرَءُ مِنْ كُلِّ وَليجَة دُونَهُمْ، وَ اَكْفُرُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَاللاّتِ وَالْعُزّي،
صَلَواتُ اللهِ عَلَيْكُمْ يا مَوالِيَّ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَيِّدَ الْعابِدينَ، وَسُلالَةَ الْوَصِيّينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا باقِرَ عِلْمِ النَّبِيّينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا صادِقاً مُصَدَّقاً فِي الْقَوْلِ وَالْفِعْلِ،
يا مَوالِيَّ هذا يَوْمُكُمْ وَهُوَ يَوْمُ الثُّلَثآءِ،
وَاَنـَا فيهِ ضَيْفٌ لَكُمْ وَمُسْتَجيرٌ بِكُمْ فَاَضيفُوني وَاَجيرُوني بِمَنْزِلَةِ اللهِ عِنْدَكُمْ، وَآلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ
🌸🌸🌸🌸🌸
دعای روز سه شنبه :
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
اَلْحَمْدُ للهِِ وَ الْحَمْدُ حَقُّهُ، كَما يَسْتَحِقُّهُ حَمْداً كَثيراً،
وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ نَفْسي، اِنَّ النَّفْسَ لاََمّارَةٌ بِالسُّوءِ اِلاّ ما رَحِمَ رَبّي،
وَ اَعُوذُ بِهِ مِنْ شَرِّ الشَّيْطانِ الَّذي يَزيدُني ذَنْباً اِلي ذَنْبي،
وَ اَحْتَرِزُ بِهِ مِنْ كُلِّ جَبّار فاجِر، وَ سُلْطان جآئِر، وَعَدُوّ قاهِر،
اَللَّـهُمَّ اجْعَلْني مِنْ جُنْدِكَ، فَاِنَّ جُنْدَكَ هُمُ الْغالِبُونَ
وَ اجْعَلْني مِنْ حِزْبِكَ فَاِنَّ حِزْبَكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ،
وَاجْعَلْني مِنْ اَوْلِيآئِكَ فَاِنَّ اَوْلِيآئَكَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ،
اَللَّـهُمَّ اَصْلِحْ لي ديني فَاِنَّهُ عِصْمَةُ اَمْري،
وَ اَصْلِحْ لي اخِرَتي فَاِنَّها دارُ مَقَرّي وَ اِلَيْها مِنْ مُجاوَرَةِ اللِّئامِ مَفَرّي،
وَ اجْعَلِ الْحَيوةَ زِيادَةً لي في كُلِّ خَيْر، وَ الْوَفاةَ راحَةً لي مِنْ كُلِّ شَرٍّ
اَللَّـهُمَّ صَلِّ عَلي مُحَمَّد خاتَمِ النَّبِيّينَ، وَ تَمامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلينَ، وَ عَلي آلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ، وَاَصْحابِهِ الْمُنْتَجَبينَ،
وَ هَبْ لي فِي الثُّلَثآءِ ثَلاثاً،
لا تَدَعْ لي ذَنْباً اِلاّ غَفَرْتَهُ،
وَ لا غَمّاً اِلاّ اَذْهَبْتَهُ،
وَ لا عَدُوّاً اِلاّ دَفَعْتَهُ،
بِبِسْمِ اللهِ خَيْرِ الاَْسْمآءِ،
بِسْمِ اللهِ رَبِّ الاَْرْضِ وَ السَّمآءِ
اَسْتَدْفِعُ كُلَّ مَكْرُوه اَوَّلُهُ سَخَطُهُ وَاَسْتَجْلِبُ كُلَّ مَحْبُوب اَوَّلُهُ رِضاهُ، فَاخْتِمْ لي مِنْكَ بِالْغُفْرانِ يا وَلِيَّ الاِْحْسانِ 🌹
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به امام سجاد علیه السلام و امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام ، اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
مادران گرامی! غذای امروزتان را با وضو به نیت این سه امام معصوم ، آماده نمایید تا خانواده تان میل نمایند.قطعا به زودی اثرات آنرا در خود و خانواده تان خواهید دید.
💚🌷🥀🍃🌿🍃🥀🌷💚
*📣📣 دکتر انصاری👇👇*
*نکند شب و روزی از شما بگذرد این چهار آیه را نخوانید*
*به ترتیب ...*
*هر روز قرائت کنید👇👇*
*✨📖البقره*
*اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مَن ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِندَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ*
=======✨=✨=======
*✨📖آل عمران*
*قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ وَتَنزِعُ الْمُلْكَ مِمَّن تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَن تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَن تَشَاءُ بِيَدِكَ الْخَيْرُ إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ*
*✨📖آل عمران*
*شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ*
*✨📖آل عمران*
*إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَن يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ*
=======✨=✨=======
*✨📖النور*
*اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِن شَجَرَةٍ مُّبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لَّا شَرْقِيَّةٍ وَلَا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُّورٌ عَلَىٰ نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَن يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ*
=======✨=✨=======
*استغفرالله الذی لااله الاهو الحی القیوم بدیع السماوات و الارض ذوالجلال و الاکرام و اسئله ان یصلی علی محمد و آل محمد و ان یتوب علی (هیچ مؤمنی نیست که در شبانه روزی چهل گناه کبیره کند و پشیمان شود و این استغفار را بگوید مگر آنکه خدا آن گناهان را بیامرزد.)📚معراج السعادة*
*اللهم عجل لولیک الفرج. آمین🤲🏻*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
👇تقویم نجومی سه شنبه👇
✴️ سه شنبه👈24 خرداد/ جوزا 1401
👈14 ذی القعده 1443👈14 ژوئن 2022
🕌 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوش یُمن و شایسته ای است و برای امور زیر خوب است:
✅مسافرت.
✅دیدار بزرگان و علماء و روسا.
✅مشارکت و امور شراکتی.
✅خرید رفتن.
✅ و شروع به تحصیل خوب است.
🚘مسافرت: سفر خوب و مفید است.
👶زایمان :نوزاد علاقمند به علم باشد.ان شالله
🤕 بیمار امروز زود خوب شود.
🔭 احکام نجوم.
🌓امروز قمر در برج قوس است و برای امور زیر نیک است:
✳️جابجایی و نقل و انتقال.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️ورود به شهر جدید.
✳️خواستگاری کردن عقد و ازدواج.
✳️شروع به کارهای آموزشی و تعلیمی مثل یاد گرفتن رانندگی.
✳️شراکت و امور شراکتی.
✳️ و شروع به هر کاری خوب است.
👩❤️👨مباشرت:امشب و فردا (شب چهارشنبه ) فرزند همیشه رو به فقیری و تنگدستی می رود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،#اصلاح_مو(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، سبب شادی می شود.
💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن#خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری ، سلامتی در پی دارد.
✂️ ناخن گرفتن
سه شنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد.
👕👚 دوخت و دوز.
سه شنبه برای بریدن،و دوختن #لباس_نو روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند)
✅ وقت #استخاره در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن)
😴😴 تعبیر خواب
تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 15 سوره مبارکه "حجر" است.
لقالوا انما سکرت ابصارنا بل نحن قوم....
و از معنای آن استفاده می شود که شخصی بی حد و حساب با خواب بیننده گفتگوی باطل کند ولی بجای نرسد و کار خواب بیننده روبراه شود ان شاءالله.و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه #یاقابض که موجب رسیدن به آرزوها میگردد.
💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_سجاد_علیه_السلام و #امام_باقر_علیه_السلام و #امام_صادق_علیه_السلام سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🚀 با جستجوی " تقویم همسران" در تلگرام و ایتا و سروش به ما بپیوندید.
🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
✨ *«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»*✨
🦋🏵 **🏵 🦋
تفسیر📗 *هرروز انس باقرآن*💚
*┄┅ﷻ❀موضوع❀ﷻ┅┄*
✍🏻 *ﻟﻘﻤﻪ ﻱ ﻧﺎﺑﺠﺎ، ﺳﺒﺐ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺷﺮم ﻭﺣﻴﺎ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ*📋
🔹📗🔹📗🔹📗🔹
*«بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ»*
*┄┅🔹❀طه/۱۲۰و۱۲۱❀🔹┅┄*
🌹🍃 *«١٢٠» ﻓَﻮَﺳْﻮَﺱَ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺍﻟﺸَّﻴْﻄَﺎﻥُ ﻗَﺎﻝَ ﻳَﺂ ﺁﺩَمُ ﻫَﻞْ ﺃَﺩُﻟُّﻚَ ﻋَﻠَﻲ ﺷَﺠَﺮَﺓِ ﺍﻟْﺨُﻠْﺪِ ﻭَﻣُﻠْﻚٍ ﻟَّﺎ ﻳَﺒْﻠَﻲ*
ﭘﺲ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﺳﻮﺳﻪ ﻛﺮﺩ (ﻭ) ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﺁﺩم! ﺁﻳﺎ (ﻣﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﻛﻪ) ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﮕﻲ ﻭ ﻣُﻠﻚ (ﻭ ﭘﺎﺩﺷﺎﻫﻲ) ﻓﻨﺎ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎﻳﻲ ﻛﻨﻢ؟!
🌹🍃 *«١٢١» ﻓَﺄَﻛَﻠَﺎ ﻣِﻨْﻬَﺎ ﻓَﺒَﺪَﺕْ ﻟَﻬُﻤَﺎ ﺳَﻮْﺁﺗُﻬُﻤَﺎ ﻭَﻃَﻔِﻘَﺎ ﻳَﺨْﺼِﻔَﺎﻥِ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻤَﺎ ﻣِﻦ ﻭَﺭَﻕِ ﺍﻟْﺠَﻨَّﺔِ ﻭَﻋَﺼَﻲ ﺁﺩَمُ ﺭَﺑَّﻪُ ﻓَﻐَﻮَﻱ*
ﭘﺲ (ﺁﺩم ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻓﺮﻳﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻭ) ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ (ﺩﺭﺧﺖ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ) ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ، ﭘﺲ (ﺑﻪ ﻧﺎﮔﺎﻩ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﻳﺨﺖ ﻭ) ﺷﺮﻣﮕﺎﻫﺸﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻧﺎﻥ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪ ﻭ (ﻧﺎﭼﺎﺭﺍً) ﻫﺮ ﺩﻭ ﺑﻪ ﭼﺴﺒﺎﻧﻴﺪﻥ ﺑﺮﮒ (ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ) ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ (ﺍﻳﻦ ﭼﻨﻴﻦ) ﺁﺩم ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﻴﺮﺍﻫﻪ ﺭﻓﺖ
📚🌺تفسیرنور🌺📚
🔹🔷✍🏻 *ﭘﻴﺎم ﻫﺎ*
١- ﺭﺍﻩ ﻧﻔﻮﺫ ﺷﻴﻄﺎﻥ، ﺗﻤﺎﻳﻠﺎﺕ ﺍﻧﺴﺎﻧﻲ ﺍﺳﺖ. «ﻫﻞ ﺍﺩﻟّﻚ ﻋﻠﻲ ﺷﺠﺮﺓ ﺍﻟﺨﻠﺪ» (ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺮ ﻧﻴﺎﺯﻫﺎ ﻭﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﺁﺩﻣﻲ ﺁﮔﺎﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻟﺬﺍ ﺁﺩم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﻴﻞ ﺑﻪ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﮕﻲ، ﺍﻏﻔﺎﻝ ﻛﺮﺩ. ﺁﺭﻱ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻃﻮﻟﺎﻧﻲ ﻭﺩﺭﺍﺯ، ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻩ ﻣﻲ ﻛﺸﺎﻧﺪ.)
٢- ﺷﻴﺎﻃﻴﻦ ﺍﺯ ﻧﺎم ﻫﺎ ﻭ ﻋﻨﺎﻭﻳﻦ ﺯﻳﺒﺎ ﻭ ﺟﺬﺍﺏ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺤﺮﺍﻑ ﻣﺮﺩم ﻭ ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺷﻮم ﺧﻮﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﻲ ﻛﻨﻨﺪ. «ﻫﻞ ﺍﺩﻟّﻚ ﻋﻠﻲ ﺷﺠﺮﺓ ﺍﻟﺨﻠﺪ»
٣- ﺩﺭﻭﻍ، ﺍﺑﺰﺍﺭ ﺷﻴﻄﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﻳﻔﺘﻦ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ. «ﻫﻞ ﺍﺩﻟّﻚ ﻋﻠﻲ ﺷﺠﺮﺓ ﺍﻟﺨﻠﺪ»
٤- ﺍﮔﺮ ﺍﻭﻟﻴﺎﻱ ﺍﻟﻬﻲ ﻟﻐﺰﺵ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ، ﻓﻮﺭﺍً ﺗﻨﺒﻴﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﻧﺪ. «ﻓﺒﺪﺕ»
٥ - ﻇﺎﻫﺮ ﺷﺪﻥ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﻭﺑﺮﻫﻨﮕﻲ، ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﺍﺛﺮ ﻋﺼﻴﺎﻥ ﺁﺩم ﺑﻮﺩ. «ﻓﺒﺪﺕ ﻟﻬﻤﺎ»
٦- ﭘﻮﺷﺶ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻧﺴﺎﻥ، ﻛﺮﺍﻣﺖ ﻭﺯﻳﺒﺎﻳﻲ، ﻭﺑﺮﻫﻨﮕﻲ، ﭘﺴﺘﻲ ﻭﺯﺷﺘﻲ ﺍﺳﺖ. «ﺳﻮءﺍﺗﻬﻤﺎ»
٧- ﻟﻘﻤﻪ ﻱ ﻧﺎﺑﺠﺎ، ﺳﺒﺐ ﺭﻳﺨﺘﻦ ﺷﺮم ﻭﺣﻴﺎ ﻭ ﻇﻬﻮﺭ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. «ﻓﺎﻛﻠﺎ... ﻓﺒﺪﺕ ﻟﻬﻤﺎ ﺳﻮءﺍﺗﻬﻤﺎ»
٨ - ﭘﻮﺷﺶ ﻭ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻥ ﺷﺮﻣﮕﺎﻩ، ﺩﺭ ﻓﻄﺮﺕ ﺗﻤﺎم ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﺳﺖ. «ﻭ ﻃﻔﻘﺎ ﻳﺨﺼﻔﺎﻥ»
٩- ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺍﻣﺮ ﺧﺪﺍ، ﻣﺨﺎﻟﻔﺖ ﺑﺎ ﺭﺷﺪ ﻭﺗﺮﺑﻴﺖ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ. «ﻋﺼﻲ ﺁﺩم ﺭﺑّﻪ»
١٠- ﭘﻴﺎﻣﺪﻫﺎﻱ ﮔﻨﺎﻩ ﺑﺮﺍﻱ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﻣﺮﺗﻜﺒﺎﻥ ﺁﻥ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﻧﻴﺴﺖ. «ﻓﺎﻛﻠﺎ... ﻋﺼﻲ ﺁﺩم» (ﺑﺎ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﻤﻨﻮﻋﻪ ﺧﻮﺭﺩﻧﺪ، ﻭﻟﻲ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﺑﻪ ﺁﺩم ﻧﺴﺒﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ.)
١١- ﮔﻨﺎﻩ ﺳﺒﺐ ﻣﺤﺮﻭﻣﻴﺖ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ. «ﻋﺼﻲ... ﻓﻐﻮﻱ»
*┄••❀🔹 حدیث روز 🔹❀••┄*
💚 *پيامبر خدا صلى الله عليه و آله*
*إنّ اللّه َ حَرَّمَ الجَنَّةَ على كُلِّ فَحّاشٍبَذِيءٍ، قَليلِ الحَياءِ،لا يُبالِي ما قالَ ولا ما قيلَ لَهُ*
🔹🔷🍃🌹🍃🔷🔹
خداوند بهشت را بر هر فحّاش بدزبان بى شرمى كه باكى ندارد چه گويد و چه شنود، حرام كرده است .
📚✍🏻الكافي : 2/323/3
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️
✋🏻 *هرروزبه رسم ادب* 🤚🏻
*اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائڪَ عَلَیْڪَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِڪُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَعلے اولاد الحسين وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ*
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒
🗓️امروز:سہ شنبہ
☀️۲٤/خردادماه/١٤٠۱/٠۳
🌙۱٤/ذی القعده/١٤٤۳/۱۱
2022/06/ Jun/14🌲
⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹⚜️🌹
🔹👈ذڪــــــــــرروز 📿
🕋 *یا ارحم الراحمین*
*اے مهربانترین مهربانان*
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
*اَللّهُمَّ صَلِّ عَلے فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُڪَ*
⭐💫⭐💫⭐💫⭐
...
🌷🍃 *أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ*
🔹┅❀🦋🍃🌹🍃🦋❀┅🔹
🌹 *اللهم صل علی محمد و آل محمد*
🌷 *سلام بر ائمه بقیع علیهم السلام* 🌷
🍃 تلاوت امروز سه شنبه را هدیه می کنیم به محضر سه امام معصوم علیهم السلام :
🌿 *امام زین العابدين (ع)*
🌿 *امام محمد باقر (ع)*
🌿 *امام جعفر صادق (ع)*
📖 قرآن صفحه ۱۳۱ عثمان طه
📖 آیات نورانی ۲۸ الی ۳۵ سوره مبارکه أنعام
صوت ترتیل و ترجمه آیات فوق👇👇