🌸🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🍃🌸
🌹الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لاَ يَجِدُونَ إِلاَّ جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
(۷۹، توبه)
🌹منافقان بر مؤمنانى كه (علاوه بر صدقات واجب،) داوطلبانه صدقات مستحب نيز مى دهند و همچنين بر مؤمنانِ (تهى دستى) كه جز به اندازه ى توانشان چيزى (براى انفاق وپشتيبانى از جبهه) نمى يابند، عيب مى گيرند و آنان را مسخره مى كنند. (بدانند كه) خداوند آنان را به ريشخند مى گيرد (و كيفر تمسخرشان را خواهد داد) و براى آنان عذابى دردناك است.
🌸🍃🌻🍃🌸
✅رسول خداصلى الله عليه وآله از مردم تقاضاى كمك به جبهه كرد. توانگران كمك هاى شايانى كردند و ناتوانان كمك اندك داشتند.
✅ منافقان، كمك توانگران را ريايى دانسته و مورد عيب جويى و طعن قرار مى دادند و كمك بى بضاعت ها را مسخره مى كردند. [۱]
✅ از جمله ابوعقيل انصارى با اضافه كارى، مقدارى خرما براى كمك به جبهه نزد پيامبر آورد، منافقان او را نيز مسخره كردند.
✅ مال و ثروت داشتن، شرط انفاق نيست، بايد اخلاص، ايمان و سخاوت داشته باشيم.
✅ در آيه ى 79 خوانديم كه ثعلبه با آن همه ثروت، حقّ واجب الهى را نپرداخت و ابوعقيل كه كارگرى ساده بود، با اخلاص چند عدد خرما را به جبهه ى اسلام كمك كرد.
❇️امام رضاعليه السلام فرمودند:
مراد از مسخره كردن خداوند، «سخر اللّه منهم»، آن است كه خداوند كيفر استهزاى آنان را مى دهد.
🔸🔸🔸
۱) يَلمِزون» كه به معناى طعنه زدن است، درباره ى مؤمنان توانگر است و «يَسخرون» در مورد مؤمنان تهيدست مى باشد.
🌸🍃🌻🍃🌸
1⃣ مسخره كردن، كار منافقان است.
خود كمك نمى كنند، كمك هاى ديگران را نيز زير سؤال مى برند.
«الذين يلمزون»
2⃣ مؤمنان با ميل وعلاقه انفاق مى كنند.
«المطوعين» (يعنى از روى رغبت)
3⃣ تضعيف روحيّه ى كمك كنندگان به جبهه، حرام و كارى منافقانه است.
«يلمزون المطوعين ... لهم عذاب اليم»
4⃣ منافقان مى خواهند با تبليغات واستهزا، مردم را نسبت به جهاد دلسرد و بى انگيزه كنند.
«يلمزون ... فيسخرون » [۱]
5⃣ در ديد منافقان مقدار مال مهّم است، نه انگيزه ها و خصلت ها، لذا انفاقِ اندك را بر فقيرانِ مؤمن، خُرده مى گيرند.
«يلمزون ... الذين لايجدون الاّ جُهدهم»
6⃣ براى برطرف كردن نياز جامعه، بايد از تمام امكانات استفاده كرد.
«جهدهم»
7⃣ مسئوليّت هركس به اندازه ى توان اوست.
«لايجدون الاّ جهدهم»
8⃣ به وظيفه ى خود عمل كنيم واز استهزاى دشمن نهراسيم.
«لايجدون الاّ جهدهم» زيرا خداوند جزاى آنان را مى دهد.«سخراللّه منهم»
9⃣ كيفر بايد متناسب با عملكرد باشد. «يسخرون، سخراللَّه»
-----
۱) در آيه ى 7 سوره منافقون مى خوانيم: «هم الذين يقولون لاتُنفقوا على مَن عند رسول اللَّه حتّى ينفضّوا» به اطرافيان پيامبر كمك مالى نكنيد تا پراكنده شوند.
🌸🍃🌻🍃🌸
🌹 منتظران ظهور 🌹
این دعاهای زیبا تقدیم به شما هم گروهی های ...💕 🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن 📖 اللّهُمَّ
این دعاهای زیبا تقدیم به شما
هم گروهی های ...💕
🌸اللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
📖 اللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ اغْفِرلَنا ذُنُوبَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اَکْرِمْنا بِکَرامَةَ الْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْحَمْنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اخْذُلِ الْکُفّارَ وَالْمُنافِقینَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اشْفِ مَرضانا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْحَم مَوْتانا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوفیقَ الطّاعَةَ بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ ارْزُقنا حَجَّ بَیتِکَ الْحَرامَ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ تَقَبَّل صَلاتَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ تَقَبَّل تِلاوَتَنا بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اسْتَجِب دُعاءَنا بِالْقُرآن
🌸اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُصَلّینِ بِالْقُرآن
📖اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الْمُتَّقینِ بِالْقُرآن
*کانال منتظران ظهور*
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃🍃🍃
📗شرح خطبه ۷۴ نهج البلاغه
پیام امام امیرالمومنین علیه السلام
ج۳،ص:۳۳۳-۲۱۳
🍃🍃🍃🍃🍃
و من خطبة له عليه السّلام لمّا عزموا على بيعة العثمان.
اين سخن را هنگامى بيان فرمود كه گروهى از مردم تصميم گرفته بودند، با عثمان بيعت كنند.
خطبه در يك نگاه:
بعضى از شارحان نهج البلاغه شأن ورودى براى اين خطبه ذكر كرده اند كه خلاصه آن چنين است: هنگامى كه شوراى شش نفره بعد از عمر به دستور او تشكيل شد، «عبدالرّحمن بن عوف» و «سعد بن ابى وقّاص» و «طلحه» به «عثمان» رأى دادند و طبعاً وى به عنوان خليفه، برنده شد؛ «على عليه السلام» از بيعت خوددارى كرد و فرمود: «ما حقّى داريم اگر به آن برسيم حقّ خود را مى گيريم و اگر ما را از حقّ خود بازدارند، مانند كسى خواهيم بود كه بر ترك شتر سوار شود (ولى ما صبر مى كنيم تا به حقّمان برسيم) هر چند زمانى طولانى و تاريك بر اين حال بگذرد.»
سپس رو به آنها كرد و فرمود: «شما را به خدا سوگند مى دهم آيا در آن روز كه «پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله» ميان مسلمانها پيمان برادرى برقرار كرد (و هر كسى فردى را به عنوان برادر خود پذيرفت) آيا در ميان شما كسى جز من وجود دارد كه با رسول خدا صلى الله عليه و آله پيمان برادرى بسته باشد؟» همه گفتند: نه. بعد فرمود: «آيا در ميان شما كسى جز من هست كه رسول خدا صلى الله عليه و آله درباره او گفته باشد: «مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهذَا مَوْلَاهُ» گفتند: نه. فرمود: «آيا در ميان شما كسى جز من هست كه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره او گفته باشد: تو نسبت به من، مانند هارون نسبت به موسى هستى جز اين كه بعد از من پيامبرى نيست؟» «أَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إلَّاأَنَّهُ لَانَبِيَّ بَعْدِي» عرض كردند: نه ... و به همين ترتيب بخش مهمّى از فضايل خود را برشمرد.
در اين هنگام «عبدالرّحمن» كه سخت از اين سخنان برآشفته بود و شرايط را برضدّ توطئه خود در حال تغيير مى ديد، كلام «على عليه السلام» را قطع كرد و گفت: اى على! مردم عثمان را مى خواهند (و اين خود نشان مى دهد كه توطئه اى در اين زمينه در كار بوده و الّا شوراى شش نفرى «عمر» تنها منتخب او بودند و ارتباطى به مردم نداشت) پس خود را به زحمت نينداز و در معرض خطر قرار نده! سپس «عبدالرّحمن» رو به سوى گروه پنجاه نفرى كرد كه سركرده آنها «ابوطلحه» بود و مأموريت داشتند هر كس با نتيجه شورا مخالفت كند، خونش را بريزند؛ گفت: «اى ابوطلحه! عمر چه دستورى به تو داده است؟» گفت: «به من دستور داده كسى كه اختلافى در ميان مسلمين بيندازد او را بكشم.»
اشاره به اين که من اگر کوتاه بيايم، به خاطر مصالح مسلمين است; مبادا در اين لحظاتِ حسّاس که دشمنان در داخل و خارج براى خاموش کردن نور اسلام توطئه مى کنند، اختلافى در داخل به وجود آيد و شکافى در صفوف مسلمين ايجاد شود و آنها از آن بهره بگيرند. يا خونهاى بى گناهان در اين راه ريخته شود; من اين ستم را بر خودم مى پذيرم و از حقّ خود صرف نظر مى کنم، ولى اين تا زمانى است که ظلم و فساد از ناحيه حکومت وقت، در محيط اسلام ظاهر نشود.
سپس مى افزايد: «من در برابر اين سکوت و مصلحت انديشى (اوّلاً:) اجر و پاداش الهى و فضل او را مى طلبم» (الْتِمَاساً لاَِجْرِ ذلِکَ وَ فَضْلِهِ).
(و ثانياً:) «مى خواهم در برابر زر و زيورهايى که شما به خاطر آن با يکديگر رقابت داريد، پارسايى ورزيده باشم» (وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ(1) مِنْ زُخْرُفِهِ(2) وَ زِبْرِجِهِ(3)).
امام(عليه السلام) در اين عبارت کوتاه حقايق مهمّى را بيان فرموده است.
نخست اين که: او از همه افراد براى جانشينى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شايسته تر بود و آنهايى که به خاطر منافع شخصى يا کينه و حسادت او را از حقّ خود بازداشتند، هم بر او ستم کردند، و هم بر مسلمين (که آنها را از چنين پيشواى شايسته اى، محروم نمودند).
ديگر اين که: سکوت امام(عليه السلام) و تسليم در برابر شرايط موجود، هرگز بى قيد و شرط نبود; بلکه مشروط به اين بوده که کار مسلمانان سامان يابد و بر کسى ظلم و ستمى نشود.
و ديگر اين که: امام(عليه السلام) در برابر اين سکوت تلخ و بسيار رنج آور، اجر و پاداش الهى را مى طلبيد و در ضمن مى خواست اثبات کند آنچه را آنها از زرق و برق دنيا به خاطر آن بر سر و سينه مى زنند و به اصطلاح «سر و دست مى شکنند» چيز بى ارزشى است، که در ترازوى سنجش فکر بلند امام(عليه السلام) وزنى ندارد.
پی نوشت:
1. «تَنَافَسْتُمُوه» از مادّه «مُنافسه» به معناى رقابت در بدست آوردن چيزى است که آن را نفيس مى شمرند (هر چند در واقع نفيس نباشد) و اشياى مرغوب را از اين جهت «نفيس» مى گويند، که انسان نفس خود را براى بدست آوردن آن، به زحمت مى اندازد.
2. «زُخْرُف» در اصل به معناى طلاست و به معناى زينت نيز اطلاق شده است و گاه گفته اند که در اصل به معناى زينت است و اگر به طلا «زخرف» گفته مى شود، چون يکى از وسايل زينتى است و «مزخرف» به سخنان فريبنده و به ظاهر زيبا گفته مى شود و همچنين به خانه هاى زينتى و مانند آن.
3. «زِبْرِج» آن نيز مانند «زُخرف» به معناى طلا و زينت آمده است و به هر چيزى که ظاهر زيبايى داشته باشد - هر چند در باطن بر خلاف آن باشد- نيز اطلاق شده است.
4. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد دوم، صفحه 129 به بعد.
5. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 11، صفحه 11.
6. سند خطبه: بعضى از شارحان نهج البلاغه از كلام «ابن ابى الحديد» در اينجا چنين استفاده كرده اند كه در نزد او روايتى طولانى وجود داشته كه اميرمؤمنان على عليه السلام سخنانى را بعد از بيعت «عبدالرّحمن بن عوف» و حاضران مجلس با «عثمان» بيان فرموده است و سخنى كه در اين خطبه آمده است بخشى از آن است، امام عليه السلام در بيانات مشروح خود، فضايل و سوابق خويش را بيان فرموده، و با صراحت مى گويد: «كه براى خلافت از همه كس شايسته تر است، ولى اكنون كه مردم به غير او روى آورده اند، سكوت مى كند مشروط بر اينكه امور مسلمين بر محور صحيح، گردش كند.» (شرح نهج البلاغه علّامه خويى، جلد 5، صفحه 223).
پاسخ به چند پرسش:
در اينجا چند سؤال باقى مى ماند؟
نخست اين که: آيا مفهوم اين سخن آن است که سکوت امام(عليه السلام) در دوران خلافت خليفه اوّل و دوّم، دليل بر اين است که آنها از مسير حقّ و عدالت خارج نشدند، و گر نه امام قيام مى نمود و اعتراض مى کرد؟
پاسخ اين سؤال آن است که امام(عليه السلام) به يقين از آن وضع رضايت نداشت و همانطور که در «خطبه شقشقيّه» و غير آن آمده، اعتراض خود را نسبت به وضع آن زمان پنهان نکرد، منتهى در آغاز کار، با خوددارى از بيعت با خليفه اوّل و اعتراض بر آنچه در «سقيفه» گذشت، آنچه را بايد بگويد، گفت (همانگونه که در شرح خطبه 67 گذشت) و بعد که پايه هاى خلافت آنها محکم شد و اعتراض بر آنان سودى نداشت سکوت اختيار کرد، مبادا درگيرى در داخل حکومت اسلامى، سبب تضعيف آن گردد.
و از اينجا جواب اين سؤال نيز روشن مى شود که چرا امام به «عثمان» اعتراض نکرد، در حالى که خطاهاى او در مورد بذل و بخشش بيت المال به خويشاوندانش و سپردن پست هاى حسّاس کشور اسلامى به افراد نالايق، بر هيچ کس مخفى نبود، آيا اين سکوت دليل بر رضايت آن حضرت به اعمال «عثمان» است؟
بى شکّ امام نه در برابر «عثمان» سکوت کرد و نه نسبت به اعمال او رضايت داد، اعتراض به تبعيد «ابوذر» به «ربذه» و پاره اى از کارهاى ديگر، به خوبى نشان مى دهد که امام(عليه السلام) نسبت به اعمال «عثمان» معترض بود و از جمله گواهان روشن بر اين معنا همان چيزى است که از امام(عليه السلام) در آخرين روزهاى عمر «عثمان» نقل شده است که وقتى «عثمان» از اجتماع مسلمانان از بلاد مختلف اسلامى در مدينه با خبر شد شخصاً به منزل امام(عليه السلام) آمد و عرض کرد: «تو نزد مردم قدر و منزلت دارى و همه به سخنانت گوش فرا مى دهند، اوضاع را که مشاهده مى کنى چقدر بحرانى است، من دوست دارم تو با آنها صحبت کنى و آنان را از اين راه که در پيش گرفته اند، منصرف سازى.»
امام(عليه السلام) فرمود: «با چه شرطى آنها را راضى و منصرف نمايم؟» «عثمان» گفت: «به اين شرط که من از اين به بعد با صلاح ديد تو رفتار کنم». امام(عليه السلام) فرمود: «من بارها با تو درباره خلافکاريها سخن گفته ام و تو هم وعده دادى که عمل کنى ولى به سخنان «مروان» و «معاويه» و «ابن عامر» گوش فرادادى و پيمانت را با من شکستى.»
پی نوشت:
1. «تَنَافَسْتُمُوه» از مادّه «مُنافسه» به معناى رقابت در بدست آوردن چيزى است که آن را نفيس مى شمرند (هر چند در واقع نفيس نباشد) و اشياى مرغوب را از اين جهت «نفيس» مى گويند، که انسان نفس خود را براى بدست آوردن آن، به زحمت مى اندازد.
2. «زُخْرُف» در اصل به معناى طلاست و به معناى زينت نيز اطلاق شده است و گاه گفته اند که در اصل به معناى زينت است و اگر به طلا «زخرف» گفته مى شود، چون يکى از وسايل زينتى است و «مزخرف» به سخنان فريبنده و به ظاهر زيبا گفته مى شود و همچنين به خانه هاى زينتى و مانند آن.
3. «زِبْرِج» آن نيز مانند «زُخرف» به معناى طلا و زينت آمده است و به هر چيزى که ظاهر زيبايى داشته باشد - هر چند در باطن بر خلاف آن باشد- نيز اطلاق شده است.
4. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد دوم، صفحه 129 به بعد.
5. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 11، صفحه 11.
6. سند خطبه: بعضى از شارحان نهج البلاغه از كلام «ابن ابى الحديد» در اينجا چنين استفاده كرده اند كه در نزد او روايتى طولانى وجود داشته كه اميرمؤمنان على عليه السلام سخنانى را بعد از بيعت «عبدالرّحمن بن عوف» و حاضران مجلس با «عثمان» بيان فرموده است و سخنى كه در اين خطبه آمده است بخشى از آن است، امام عليه السلام در بيانات مشروح خود، فضايل و سوابق خويش را بيان فرموده، و با صراحت مى گويد: «كه براى خلافت از همه كس شايسته تر است، ولى اكنون كه مردم به غير او روى آورده اند، سكوت مى كند مشروط بر اينكه امور مسلمين بر محور صحيح، گردش كند.» (شرح نهج البلاغه علّامه خويى، جلد 5، صفحه 223).
اشاره به اين که من اگر کوتاه بيايم، به خاطر مصالح مسلمين است; مبادا در اين لحظاتِ حسّاس که دشمنان در داخل و خارج براى خاموش کردن نور اسلام توطئه مى کنند، اختلافى در داخل به وجود آيد و شکافى در صفوف مسلمين ايجاد شود و آنها از آن بهره بگيرند. يا خونهاى بى گناهان در اين راه ريخته شود; من اين ستم را بر خودم مى پذيرم و از حقّ خود صرف نظر مى کنم، ولى اين تا زمانى است که ظلم و فساد از ناحيه حکومت وقت، در محيط اسلام ظاهر نشود.
سپس مى افزايد: «من در برابر اين سکوت و مصلحت انديشى (اوّلاً:) اجر و پاداش الهى و فضل او را مى طلبم» (الْتِمَاساً لاَِجْرِ ذلِکَ وَ فَضْلِهِ).
(و ثانياً:) «مى خواهم در برابر زر و زيورهايى که شما به خاطر آن با يکديگر رقابت داريد، پارسايى ورزيده باشم» (وَ زُهْداً فِيمَا تَنَافَسْتُمُوهُ(1) مِنْ زُخْرُفِهِ(2) وَ زِبْرِجِهِ(3)).
امام(عليه السلام) در اين عبارت کوتاه حقايق مهمّى را بيان فرموده است.
نخست اين که: او از همه افراد براى جانشينى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) شايسته تر بود و آنهايى که به خاطر منافع شخصى يا کينه و حسادت او را از حقّ خود بازداشتند، هم بر او ستم کردند، و هم بر مسلمين (که آنها را از چنين پيشواى شايسته اى، محروم نمودند).
ديگر اين که: سکوت امام(عليه السلام) و تسليم در برابر شرايط موجود، هرگز بى قيد و شرط نبود; بلکه مشروط به اين بوده که کار مسلمانان سامان يابد و بر کسى ظلم و ستمى نشود.
و ديگر اين که: امام(عليه السلام) در برابر اين سکوت تلخ و بسيار رنج آور، اجر و پاداش الهى را مى طلبيد و در ضمن مى خواست اثبات کند آنچه را آنها از زرق و برق دنيا به خاطر آن بر سر و سينه مى زنند و به اصطلاح «سر و دست مى شکنند» چيز بى ارزشى است، که در ترازوى سنجش فکر بلند امام(عليه السلام) وزنى ندارد.
🎇🎇🎇🎇🌿﷽🌿🎇🎇🎇🎇
#یکشنبه_های_عــــــلوی
#کــــلام_پــــــــــــــدر
࿐ ༉༉༉🍃🥀🕊
💠ودوردخدا براو فرمود: حاصل كوته فکری پشيمانی، و حاصل دورانديشی سلامت است.
📒 #نهج_البلاغه #حکمت۱۸۱
🎇🌹🕊
🎇🌿🌹
🎇🎇🎇🎇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #گلبرگ_احکام
مناسبت: روز بیست و سوم #محرم الحرام
موضوع: #احکام_عزاداری
❓آيا نماز جماعت اول وقت مهم تر است یا عزاداری امام حسین (ع)؟
✅ طبق نظر همه مراجع عظام تقلید، عزاداری برای حضرت سیدالشهداء (ع) بسیار اهمیت دارد اما مسلماً اقامه نماز جماعت در اول وقت، مقدم است؛ همان طوری که امام حسین علیه السلام در روز عاشورا، هنگام ظهر، نماز را اقامه کردند، از این رو باید پیروان اهل بیت علیهم السلام در همه حالات سعی کنند تا آنجا که ممکن است، نمازها را اول وقت و به جماعت بخوانند؛ چون هدف عمده از مجاهدتها و زحمتها و حتی شهادت ائمه معصومین علیهم السلام و فرزندان و اصحاب آنان، اقامه دین بوده که در رأس آن ها بعد از معرفت خدا، نماز است.
❓آيا برگزاری مراسم عقد و عروسی در ماه محرم اشکال شرعی دارد؟
✅ به نظر مراجع عظام تقلید، برگزاری این نوع مراسم، اگر توام با معصیت و یا هتک حرمت حضرت سیدالشهدا علیه السلام نباشد، اشکال شرعی ندارد؛ ولی در آن هیچ نوع برکتی هم نیست و سزاوار است که مسلمانان غیرتمند، سعی کنند اینگونه مراسم را در ماههای دیگر و ایام متناسب با خود برگزار کنند.
📚 برگرفته از استفتائات مراجع عظام تقلید
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «علامه کبیر»
روز یکشنبه، ١۴٠١/٠۵/٣٠
✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم شمسی به عنوان روز بزرگداشت فقیه و محدث بزرگ شیعه در قرن یازدهم هجری قمری، علامه کبیر ملا محمد باقر مجلسی (ره) است، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح بلند این مرجع عظیمالشأن جهان تشیع آغاز مینمائیم؛
محمد باقر مجلسی در سال ١٠٣٧ (هـ ق) در خانوادهای معروف به علم و تقوا در اصفهان چشم به جهان گشود؛ پدرش «محمد تقی مجلسی(ره)» مرجع بزرگ جهان تشیع و از شاگردان ویژه شیخ بهائی (ره) در علوم اسلامی و از سرآمدان روزگار خود در علم و فضیلت به شمار میرفت؛ مادر ایشان نیز دختر "صدرالدین محمد عاشوری" از خاندان علم و عمل بود؛
علامه مجلسی درس و بحث، و تعلیم و تربیت را از کودکی نزد پدر و مادر آغاز کرد، و به سبب هوش سرشار و شگفتآورش، در پایان سیزده سالگی از فیلسوف بزرگ اسلام مرحوم ملاصدرا (ره) اجازه روایت گرفت؛ او که به علمآموزی عشق میورزید، در اندک زمانی در علوم گوناگون حوزه درسی آن زمان، مثل صرف و نحو، معانی و بیان، منطق و ریاضی، تاریخ و فلسفه، حدیث و رجال، درایه و اصول، و همچنین فقه و کلام، به درجه استادی رسید؛ و در بسیاری از این دانشها کتابهای ارزشمندی را به رشته تحریر در آورد؛
علامه مجلسی در دوران جوانی خود علاوه بر دانشمندان و علمای بزرگ اصفهان از محضر عالمانی عالیقدر همچون فقیه و حکیم و محدث نامی ملا محسن فیض کاشانی (ره) بهره کافی برد؛
همچنین مورخین آوردهاند که بیش از یک هزار نفر از طلاب و دانش پژوهان از محضر پرفیض ایشان استفاده نمودهاند که بسیاری از آنها از دست علامه مجلسی (ره) اجازهى اجتهاد کسب نمودهاند؛
برخى از بزرگان عرصه علم و فضیلت، علامه مجلسى (ره) را در طول تاریخ اسلامى از حیث جامعیت در علوم و فنون گوناگون بىنظیر دانستهاند و لقب پرافتخار «علامه کبیر» را به ایشان دادهاند؛ بزرگانى همچون حضرات آیات عظام وحید بهبهانى، علامه بحرالعلوم و شیخ اعظم انصارى (ره) که هر یک از آنها، دریایى متلاطم از علوم و معارف اسلامى بودهاند، اما با دیدن مقام و منزلت والای علامه مجلسی (ره) لقب علامه را در مورد ایشان به کار بردهاند؛
البته مقام بلند علمی علامه مجلسی (ره) آن چنان شهرتى در جهان اسلامى دارد که محتاج هیچ بیان و توضیح دیگری نیست؛ چنانچه در زمان حاضر نیز همچون آفتابی فروزان بر آسمان فقاهت و اجتهاد مکتب اهلبیت عصمت و طهارت (ع) مىدرخشد و در بسیاری از علوم اسلامى، فضلا و اندیشمندان در جهان اسلام از آثار ارزشمند به جای مانده از آن عالم فرزانه، مخصوصاً مجموعه عظیم «بحارالأنوار» بهره میبرند؛
البته علامه مجلسى (ره) همزمان با طى مدارج عظیم علمى، مدارج معنوى و کمالات اخلاقی را نیز پیموده تا آنجا که او را مصداق واقعى «عالم ربانى» دانستهاند که پرداختن به آن مقامات، نیاز به مجال دیگری دارد و در این کلام کوتاه نمیگنجد؛
✍️ دانستن این موضوع نیز بسیار ضروری است که علامه مجلسی (ره) علاوه بر شخصیت ویژه اخلاقی و علمی و فرهنگی، قهرمان عرصه سیاست نیز بوده است؛ چنانچه بعد از فوت عالم بزرگ محمد باقر سبزواری (ره) در سال ١٠٩٠ هجری قمری، علامه به منصب «شیخ الاسلامی» در دولت صفویه دست یافت و در این منصب، خدمات بسیاری را در مقولههای گوناگون سیاسی و اجتماعی به ایران و جهان تشیع نمود، که در پایان سخن به برخی از آنان به صورت فهرستوار اشاره مینمائیم:
⬅️ در هم شکستن هيبت و صولت «صوفيه» که در آن دوران قدرتى فراگير بدست آورده بود؛ و جایگزین کردن معارف پربار اهل بيت عصمت و طهارت (ع) به جای آن؛
⬅️ رونق دادن به مساجد و نمازهای جمعه و جماعات در سطح کشور؛ و جايگزين ساختن مجالس وعظ و معارف اهلبیت (ع) به جای محافل قهوهخانهای و میخانهای که متأسفانه در آن روزگار بسيار شايع و محل تجمع مردم آن عصر شده بود؛
⬅️ ترجمه و نشر کتب دینی و معارف اهل بيت (ع) به زبان فارسی و با بیان ساده و درخور فهم عامه مردم، و پاسخگویی به سؤالات و حل مشکلات آنان در این زمینه؛
⬅️ استفاده از موقعيّت و نفوذ خود در دربار صفویه، و پشتيبانی از فقرا، و دفاع از ستمديدگان در برابر ستمکاران و اغنياء، و استيفاء حقوق مظلومان؛ و...
✍️ و بالاخره آن عالم عامل و پرکار، پس از عمرى پر برکت که سراسر آن، وقف خدمتگزارى به مردم و مکتب انسانساز اهلبیت (ع) گردید، در سن ۷۳ سالگى و در آخرین روزهاى ماه مبارک رمضان سال ۱۱۱۱ ه.ق در شهر علم وفضیلت اصفهان، چشم از جهان فرو بست و در مسجد جامع این شهر در کنار پدر بزرگوارش آرام گرفت که امروزه یکی از مهمترین زیارتگاههای مردم متدین اصفهان است؛
روحش شاد، یادش گرامی، نامش جاودان و راهش همواره پررهرو باد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #روزبرگ_شیعه
🎧 پادکست
مناسبت: روز بزرگداشت علامه محمد باقر مجلسی (ره)
موضوع امروز: «علامه کبیر»
روز یکشنبه، ١۴٠١/٠۵/٣٠
*🔳 آثار و برکات فردى سیدالشهدا(۱)*
*🔺۱- چراغ هدایت و کشتى نجات:*
*✍️روایت شده که امام حسین (ع) فرمود: «خدمت رسول خدا (ص ) شرفیاب شدم درحالیکه ابى بن کعب هم آنجا بود.* حضرت رسول اکرم (ص) فرمود: مرحبا به تو، اى اباعبدالله، اى زینت آسمانها و زمین. ابى گفت: چگونه او زینت آسمانها و زمین است درصورتیکه کسى غیر از تو چنین نیست؟ حضرت فرمود: اى ابى، قسم به کسى که مرا بهحق به نبوت مبعوث کرد، حسین بن على در آسمان بزرگتر از روى زمین است، و همانا برطرف راست عرش الهى نوشته شده است که او چراغ هدایت و کشتى نجات است».
یکى از برکات فردى حضرت سیدالشهدا این است که او «چراغ هدایت» و «کشتى نجات» است. اگرچه همه پیامبران و امامان چراغها و انوار هدایت و کشتیهای نجات و رهاییاند، چنانکه پیامبر اسلام ـصلیاللهعلیهوآلهوسلمـ فرمود: «انما مثل اهل بیتى فیکم کمثل سفینه نوح من دخلها نجا، و من تخلف عنها هلک».
همانا خاندان و اهلبیت من در میان شما مانند کشتی نوح است که هر کس داخل آن شود نجات پیداکرده و هرکس که از آن تخلف کند هلاک خواهد شد.
اما کشتى نجات حسین (ع)حرکتش بر امواج توفنده و گسترده دریا، سریعتر و لنگر انداختن و پهلو گرفتن آن بر ساحلهای نجات آسانتر بوده و دایره بهرهورى و استفاده از نور مشعل وجود حسین (ع)وسیعتر است.
در آن زمانى که امواج بلند و سهمگین فساد و گناه بر پیکره نیمهجان جامعه اسلامى، و جانودل مسلمانان، تازیانه مرگ میزد و گرداب حوادث و توطئهها و پلیدیها، خفتگان در بستر غفلت را بىرحمانه به قعر تاریکى و تباهى میکشید، این حسین بود که با قیام و نهضت الهى خود و شهادت و اسارت اهلبیت خویش، گرفتاران در این اوضاع خطرناک را از دریاى پرتلاطم ساخته شده به دست فتنه گر «بنیامیه» نجات بخشید و با کشتى رهایى خود، این خفتگان و غافلان و گرفتاران را به ساحل نجات رهنمون نمود.
آرى، حسین (ع) «مصباح الهدى» است تا در این ظلمتکده خاک، دلیل و راهنماى راه باشد؛ و «سفینه النجاه» است تا در اقیانوس متلاطم فتنهها و ضلالتها، غرقشدگان را که کشتیشکسته بودند، فریادرس باشد.
*📚منبع: کتاب آثار و برکات فردی سیدالشهدا*
*:🆔:جهت عضویت درگروه:⬇: ️*
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
*🔳 از عاشورا تا ظهور (1)*
*🔴از عاشورای حسین، تا ظهور مهدی(ع):*
✍️عاشورا درسی است برای همه ی آنان که امام زمان میخواهند. شاید ۱۴ قرن پیش عاشورا شاهد خون بار ترین بی وفایی تاریخ بود، اما تمام نشد و روز به روز درحال پر رنگ تر شدن است چرا که میخواهد مفهومی را برای مردمان هر زمان اثبات کند.
عاشورا تاریخ اشک باری است برای تمام جغرافیای جهان که مردم هر زمان بدانند امام و نبود امام یعنی چه؟ بدانند همیشه تقابل بین خواستن و نخواستن، جنگی است بی پایان میان آنکه بین خود و امامت یکی را انتخاب کند. عاشورا بُن مایه ی #تفکر انتظار و مهدویت در شیعه است. حقیقت عاشورا و کربلا، درس انتظار و بال سبز اُمید مهدوی برای آینده ی روشن شیعه است.
امروز کسانی می توانند همراهی حسین زمان را آرزو کنند و فریادِ “یالَیتَنی کُنّا مَعَک” برآورند که در عصر غیبت انچه که لازم است انجام دهند و انتظار را عمل بدانند و اولویت اولّشان در تمام مقاطع زندگی باشد.
*:🆔:جهت عضویت درگروه:⬇: ️*
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
AUD-20220728-WA0089.mp3
14.49M
💙سلسله مباحث استادامينی خواه در شرح کتاب سه دقیقه در قیامت
*جلسه ۵۶ *
AUD-20220728-WA0091.mp3
11.55M
💙سلسله مباحث استادامينی خواه در شرح کتاب سه دقیقه در قیامت
*جلسه ۵۷ *
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حجت الاسلام قرائتی: آقای گلپایگانی به من گفتند؛ اگر معلم قوی بشوی امام زمان(عج) راضیتر است تا مثل من فقیه شوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سه سنگر مهم
👈🏻مراقب باشید که خیال شیطان راحت نشود
⁉️ابلیس به لشکریان خود گفت که اگر من توانستم در سه چیز بر بنیآدم مسلّط بشوم، دیگر خیالم آسوده است. آن سه چیز چیست؟
#اللھمعجلݪوݪیڪاݪفࢪج 🌱