eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
9.5هزار ویدیو
298 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی #اللّهم_عجِّل_لولیِّک_الفرج مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
"درخشندگی نور شریف آن حضرت در دنیا چند قسم است: اول: هنگام ولادت. دوم: در زمان ظهور وغیبت. سوم: زمان غیبت به طور خصوص. چهارم: زمان حضور به طور خصوص. قسم اول: هنگامی ولادت، نور آن حضرت به طوری بود که تا آسمان رسید. چنان که در کتاب کمال الدین از محمد بن عثمان عمری - قدس الله روحه - روایت شده که گفت: هنگامی که خلف مهدی - صلوات الله علیه - متولد شد نوری از بالای سرش تا بر فراز آسمان ساطع گشت، سپس به رو به سجده افتاد وبرای پروردگار متعال سجده بجای آورد، آن گاه سر برداشت در حالی که می گفت شهد الله انه لا اله الا هو... وولادت او (علیه السلام) روز جمعه بود(۶۰۹)."
"در روایت دیگری از امام ابو محمد عسکری (علیه السلام) روایت شده که: وقتی سید (علیه السلام) متولد شد، نوری از آن حضرت دید که تا افق آسمان ساطع است، وپرندگان سفیدی دید که از آسمان فرود می آیند وبال های خود را بر سر وصورت وسایر قسمت های بدنش می کشند، سپس پرواز می کنند. وقتی به جناب ابو محمد این مطلب را خبر دادیم، خندید وفرمود: آن ها ملائکه بودند، به خاطر تبرک به این نوزاد فرود آمدند، وآن ها یاران او هستند هنگامی که خروج نماید(۶۱۰). در روایت دیگری از حکیمه آمده که گفت: ناگاه او (نرجس) را دیدم که اثر نور بر او هست تا جایی که چشمم را گرفت(۶۱۱). که در کمال الدین وبحار وغیر این ها ذکر گردیده است. قسم دوم: درخشندگی نور آن حضرت در هر دو زمان حضور وغیبت. این درخشندگی دو نحوه است: ۱- اشراق بدون واسطه برای جمعی از مؤمنین تشرف به دیدار آن اشراق حاصل گردیده است. از جمله در کتاب کمال الدین از محمد بن الحسن کرخی روایت شده که گفت: ابوهارون - مردی از هم مسلکان ما - می گفت: حضرت صاحب الزمان (علیه السلام) را دیدم در حالی که صورتش مانند ماه شب چهارده می درخشید(۶۱۲)."
"نیز محدث بزرگوار محمد بن الحسن حر عاملی در کتاب اثبات الهداة بالنصوص والمعجزات به نقل از کتاب اثبات الرجعة شیخ اجل فضل بن شاذان آورده که گفت: ابراهیم بن محمد بن فارس نیشابوری گفت: هنگامی که عمرو بن عوف قصد کشتن مرا کرد، ترس شدیدی بر من عارض گردید، با خانواده ام خداحافظی کردم، می خواستم فرار کنم، به خانه حضرت ابو محمد امام عسکری (علیه السلام) رفتم، وقتی بر آن جناب وارد شدم نوجوانی دیدم که در کنارش نشسته بود، چهره اش مانند ماه شب چهارده می درخشید، از آن نور وروشنایی تعجب کردم، ونزدیک بود وضع وحال خودم را هم فراموش نمایم که به من فرمود: ای ابراهیم! فرار مکن که خداوند شر او را از تو دور خواهد ساخت. بر حیرتم افزود، به امام ابومحمد (علیه السلام) عرض کردم: ای فرزند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم)، مولای من! این کیست که از باطن من خبر داد؟ فرمود: او پسر وخلیفه من است(۶۱۳)."
"از کسانی که درخشندگی نور حضرتش را دیده اند، احمد بن اسحاق قمی است که در حرف غین بخش چهارم حدیثش را آوردیم. ۲ - اشراق نور آن حضرت با واسطه است، بدان که درخشندگی تمام نورها در شب وروز، ماه وخورشید وغیر این ها از اشراقات نور آن حضرت وفیوضات وجود شریف آن جناب است در غیبت وحضور. توضیح وبیان ابن معنی به چند وجه تقریر می گردد: اول: این که خورشید. ماه وغیر این ها از نور آن حضرت - صلی الله علیه - آفریده شده است - چنان که روایاتی بر این معنی دلالت می کند - واین منافاتی ندارد با حدیثی که قبلا ذکر شده که خورشید وماه از نور از امام حسن (علیه السلام) خلق شده، چون باز در روایات آمده که نور وارواح وطینت خاندان عصمت (علیه السلام) یکی است، یعنی از یک اصل آفریده شده اند، بنابر این صحیح است که گفته شود: ماه از نور پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) خلق شده یا نور امیر المؤمنین یا حضرت قائم (علیه السلام) یا امامان دیگر (علیه السلام). نظیر این معنی را عالم ربانی شیخ جعفر شوشتری (رحمة الله) در کتاب خصائص الحسین (علیه السلام) آورده، وی ضمن بیان این که نور حسین (علیه السلام) اولین مخلوقات است گفته"
"چون نور او از نور آن حضرت وفیوضات وجود شریف آن جناب است گفته: چون نور او از نور پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) است ورسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: أول ما خلق الله نوری ؛ نخستین چیزی که خداوند آفرید نور من بود(۶۱۴). دوم: روایاتی که دلالت می کند بر این که تمام مخلوقات به عنوان مقدمه خلقت وجود آن حضرت وپدران بزرگوارش آفریده شده اند، پس علت غایی خلقت موجودات هستند، بنابراین وجود خورشید ونور وروشنایی آن بواسطه حضرت حجت وپدران معصوم آن حضرت است. سوم: اخباری که دلالت می کند بر این که بقای عالم وآنچه در آن است - از خورشید وماه وغیر این ها، به سبب وجود حضرت قائم (علیه السلام) است، بنابر این درخشندگی نور آفتاب وماه از آثار نور آن حضرت است در غیبت وحضور. گفتنی است که در بخش سوم کتاب، استدلال بر این معنی گذشت. قسم سوم: اشراق نور آن حضرت در زمان غیبت - به طور خصوص - آن نیز بر دو قسم است: باطنی وظاهری."
"اشراق باطنی: اشراق باطنی در دل مؤمنین است که امام خود را با حقایق ایمان مشاهده می کنند، گویا که جلو چشمشان است در هر زمان ومکان. این معنی را ضمن ابیاتی آورده ام: بنیت بقلبی منزلا لجنابکم * * * اقمت بها مذ کنت فی غایه الحب اما والذی لو شاء ما خلق النوی * * * لئن عبت عن عینی فما عبت عن قلبی یوهمنیک الشوق حتی کانما * * * اناجیک من قرب وان لم تکن قربی در قلبم برای جناب شما منزلی ساخته ام که در منتهای محبت از اول پیدایش در آن سکنی گزیده ام. سوگند به آن که اگر می خواست هسته را نمی آفرید؛ اگر از چشمم غایب شده ای از دلم غایب نیستی. آن چنان شوق تو خیالت را برای من مجسم می کند که گویی از نزدیک با تو آهسته سخن می گویم، هر چند که تو نزدیک من نباشی. و دیگری چنین سروده: احبا بنا ان غبتم عن ناظری * * * فعن الفواد وخاطری ما عبتم ای دوستان! اگر از چشمم پنهان ماندید * * * از دل وخاطرم غایب وپنهان نیستند."
"روایات بسیاری نیز بر این معنی دلالت می کند که بعضی را در فصل سوم آوردیم، از جمله: ثقة الاسلام کلینی در اصول کافی از ابوخالد کابلی از حضرت ابو جعفر باقر (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: والله، ای ابوخالد! نور امام در دل مؤمنین از خورشید تابان در روز نورانی تر است، وآنان (امامان) به خدا سوگند دل های مؤمنین را نورانی می کنند، وخداوند (عزّ وجلّ) نور ایشان را از هرکه بخواهد منع می کند که دلشان تاریک گردد، به خدا، ای ابوخالد! هیچ بنده ای نیست که محبت وولایت ما را داشته باشد مگر این که خداوند قلبش را پاکیزه گرداند، وخداوند قلب بنده ای را تا تسلیم امر ما نباشد پاکیزه نگرداند، پس اگر تسلیم ما شود خداوند از حساب شدید او را به سلامت بدارد واز هول بزرگ روز قیامت ایمن نماید(۶۱۵).⭐️💫⭐️💫⭐️ 🔰🔰🔰قسمت 4⃣7⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖋📗🔆💫🔆پاسخ به شبهات دانش آموزان 👤🎥جناب احسان عبادی 📚 قسمت 🔎3⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
2_1152921504635369069.mp3
20.81M
‍ 💠 سلسله مباحث فرقه شناسی 🎙 استاد علی محمدی هوشیار 🔹جلسه ششم 🔹با موضوع: بایسته های دانش فرقه شناسی(۱) 🏷تحلیل لایه ای علت ها در جریان شناسی 🏷موسسه فرق و‌ ادیان بصائر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖋📖نگاهی فلسفی به عرفان های نوظهور🔥
📚🖋جناب دکترقادرحافظ استاددانشگاه ادیان
"قرن 21 قرن انفجار فرقه‌ها نامیده شده‌است. این فرقه‌ها غالبا با شعار وانگیزه اتصال وارتباط با ماوراء شکل می‌گیرند. این ماوراء، حتی در شکل علمی آن هم در برخی فرقه‌ها مطرح شده‌است؛ مثلاً آنها که به بشقاب پرنده‌ها تعلق خاطر دینی پیدا کرده‌اند! از طرفی، فهم ماوراء در ‌ترانس‌فیزیک یا ماوراء الطبیعه مطرح بوده که بخشی از دانش متافیزیک است. طرد این مبحث و تقلیل آن، بلکه نقد و مخالفت با آن در مغرب زمین، با عث چرخش توجه از متافیزیک به ماوراء، با شیوه‌های فراروانشناختی به معنی اعم کلمه (شامل علمی و عرفی) آن شده است.
ازفراروانشناسی[1] دو تلقی وجود دارد، یکی از آنها علمی و دیگری در برابر آن است. در فراروانشناسی علمی هیچ تاییدی بر آنچه نتوان بطور علمی و شناختی آن را ثابت نمود، وجود ندارد؛ در صورتی که فراروانشناسی غیرعلمی یک رهگذار پر آشوب است و در آن، درست و نادرست، امر واقع و امر متوهم، معنویت و مادیت و عرفان و طغیان به هم آمیخته است. واگذاری ‌ترانس‌فیزیک به بخش علمی فراروانشاسی از یک جهت مورد نقد است و به بخش عرفی از طرف دیگر و جدی‌تر!"
"عرفان‌های نوپدید از واژگان خدا، نفس، روح، تناسخ، مرگ، ارواح، شیاطین، عقل، اراده، خیال، توهم، ادراک و ... سخن می‌گویند؛ از طرف دیگر مقولاتی چون استدلال، منطق، طبیعت، ماوراءالطبیعة، درستی، نادرستی، دین، سعادت  و... نیز مورد بحث آنان است؛ اما همه اهل فلسفه می‌دانند که تمام اصطلاحات و مقولات یادشده در درجه اول فلسفی‌اند و دانش متافیزیک، در دو شاخه مفاهیم فلسفی و الهیات (یعنی امور عامه و الهیات خاص) به این بحثها پرداخته‌است، اما پس از رنسانس و در عصر جدید موضوع متافیزیک و شیوه آن در میان فلاسفه مغرب زمین چرخش اومانیستی، تجربی و زبانی پیدا کرد و از مسیر اصلی خود خارج گشت.
"در این کتاب بحث می‌شود که فرقه‌های نوظهور که به صورت التقاطی یا اختراعی به وجود آمده‌اند، ناشی از جبران خلاء نظام‌های متافیزیکی در غرب است. البته جبران صوری نه محتوایی. حضور اینها در کشورهای شرقی نیز به همین دلیل و نوعی غرب‌زدگی است و در کشورهای اسلامی کاملاً صوری یا سیاسی است؛ و نتیجه عدم توجه و عدم بازخوانی میراث متافیزیک به عنوان دانش بنیادین در عقلانیت و تمدن اسلامی است.
"عرفان‌ها، فرقه‌ها، ادیان خودساخته، جنبش‌ها، عرفان‌های کاذب،گرایش‌های معنوی و ... اصطلاحاتی جایگزین یکدیگرند. برایان ویلسون در کتاب جنبش‌های نوین دینی مجموعه آنها را نوعی ادیان تلقی می‌کند: «در نامگذاری این صور جدید برخی از جامعه‌شناسان از اصطلاحاتی چون ادیان سکولار، ادیان تمثیلی، ادیان استعاره‌ای، ادیان بی‌شکل، ادیان موازی، ادیان خودساخته، دین سبک و دین کدر و ... استفاده کرده‌اند و دیگران از شبه دین، تقریباً دین و از معنویت‌های آلترناتیو سخن گفتند» اما باید در آنها سنخ‌شناسی کرد. برخی از آنها به فراروانشناسی علمی و برخی به فراروانشناسی عرفی نزدیک‌اند. برای تبیین نظریه کتاب، پنج مبحث زیر به صورت تفصیلی مورد بحث واقع شده‌است: سرگذشت متافیزیک چیستی دانش فراروانشناسی بررسی علل پیدایش جنبش‌ها سنخ شناسی فرقه‌ها نقد نمونه‌هایی از جنبش‌ها 📚سخن کتاب درباب سرگذشت متافیزیک.......... 💫🌏💫🌏قسمت 1⃣