نعمانی به سند خود آورده، از امام صادق (علیه السلام) از پدرانش (علیهم السلام) که: رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: مثل خاندان من همچون ستارگان آسمان است، هرگاه ستاره ای غروب کند ستاره دیگری طلوع نماید، تا آن هنگام که ستاره ای از ایشان طلوع کند پس چون شما چشم ها به او بدوزید وبا انگشتان به وی اشاره کنید فرشته مرگ او را فرا رسد و(به سرای دیگرش) ببرد، سپس دورانی از روزگارتان را بر این حال خواهید ماند وفرزندان عبدالمطلب یکسان بمانند، وندانی که کدام از کدام است، در آن هنگام ستاره تان آشکار شود، پس خدای را حمد گویید واو را بپذیرید.(۷۴۹)
و به یاری خداوند وبه برکت اولیای او از این روایات صحیح معتبر معلوم شد که برای هیچ کس جایز نیست کسی که در زمان غیبت کبری مدعی نیابت خاصه شود را تصدیق نماید.
و نیز شاهد بر آن است آنچه شیخ اجل کلینی (رحمه الله) به سند صحیحی از امام صادق (علیه السلام) آورده که فرمود: برای قائم (علیه السلام) دو غیبت هست، یکی کوتاه مدت، ودیگری دراز مدت، در غیبت اول جای او را نمی داند مگر خواص شیعیانش، ودر غیبت دوم جز خواص وموالی او کسی جایش را نشناسد.(۷۵۰)
مؤلف وافی پس از نقل این حدیث گوید: گویا منظور حضرت از خواص موالی کسانی هستند که خدمتگزار آن جنابند، زیرا که سایر شیعیان راهی به سوی آن جناب ندارند، اما در غیبت اول، آن حضرت سفیرایی داشته که توقیعات را برای شیعیانش می آورده اند، واولین سفیر، ابو عمر وعثمان بن عمری (رحمه الله) بوده، وچون عثمان بن سعید وفات یافت، به پسرش ابو جعفر محمد بن عثمان وصیت کرد، وابو جعفر به ابوالقاسم حسین بن روح وصایت داد، وابوالقاسم به ابوالحسن علی بن محمد سمری -رضوان الله علیه- وصیت سپرد، وچون فوت سمری نزدیک شد از او خواستند وصیت دهد، وی گفت: خداوند را امری است که خود آن را به آخر خواهد رساند، پس غیبت کبری همین است که پس از فوت سمری واقع گشته است.
و نیز بر این مقصود دلالت دارد آنچه صدوق به سند خود از عمر بن عبدالعزیز روایت آورده از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) که فرمود: هرگاه صبح وشام کردی در حالی که امام را نبینی که به او اقتدا نمایی پس هر که را دوست می داشتی دوست بدار، وبر بغض کسی که پیش تر دشمن می داشتی باقی باش تا این که خدای (عزَّ وجلَّ) او را آشکار سازد.(۷۵۱)
و کلینی (رحمه الله) در اصول کافی به سند خود از منصور از کسی که او را یاد کرده از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آورده که راوی گوید: از آن حضرت پرسیدم: هرگاه صبح وشام کردم در حالی که امامی نبینم که به او اقتدا نمایم چکار کنم؟ فرمود: هر کس را که پیش تر دوست می داشته ای دوست بدار وهر کس را که قبلاً دشمن می داشتی دشمن بدار تا این که خدای (عزَّ وجلَّ) او (امام (علیه السلام)) را آشکار فرماید.(۷۵۲)
و نعمانی به سند خود از محمد بن منصور صیقل از پدرش منصور آورده که گفت: حضرت ابا عبد الله امام صادق (علیه السلام) فرمود: هرگاه روزی صبح وشام کردی در حالی که امامی از آل محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) را نبینی پس هر که را پیش تر دوست می داشتی دوست بدار وبا هر کس دشمنی داشته ای دشمن باش واز هر کس پیروی داشته ای پیروی کن، وهر صبح وشام منتظر فرج باش.(۷۵۳)
می گویم: این روایات به ما امر می کنند که در زمان غیبت از کسی که ادعای امامت یا بابیت ونیابت خاصه را داشته باشد پیروی نکنیم، تا این که خدای تعالی ولی منتظرش (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ظاهر گرداند، زیرا که فرمایش امام (علیه السلام): پس هر که را پیشتر دوست می داشتی دوست بدار... کنایه است از وجوب ترک محبت وپیروی کسی که برای خود مرتبه خاصی از امامت یا نیابت خاصه را در زمان غیبت تامه ادعا کند، یعنی اگر کسی برای خودش مقام خاصی ادعا کند از او پیروی مکن ودعوتش را برای هیچ کاری مپذیر، واین است معنی تکذیب ادعای او، چنان که بر اهل فهم که با شیوه های سخن آشنا هستند پوشیده نیست.
و از احادیثی که در آنها بر قطع شدن سفارت در غیبت تامه دلالت واشاره ای هست، روایتی است که نعمانی (رحمه الله) به سند خود از مفضل بن عمر جعفی از حضرت ابی عبد الله امام صادق (علیه السلام) آورده که فرمود: صاحب این امر را دو غیبت خواهد بود، یکی از آن دو آن قدر طول می کشد تا بعضی از مردم گویند: مرده، وبعضی گویند: کشته شده، وبعضی گویند: مفقود شده، پس بر امر او از اصحابش باقی نماند مگر تعداد اندکی، وبر جایگاهش اطلاع نیابد -از دوست وغیر دوست - مگر آن خدمتگزاری که کارش را بر عهده دارد.(۷۵۴)
نعمانی (رحمه الله) گوید: واگر درباره غیبت جز این حدیث روایت نمی شد، همین برای کسی که در آن تأمل کند کافی بود.
تتمه ای پر سود: دانستی که این چهار شخصیت یاد شده -رضی الله تعالی عنهم- به طور خاص از حضرت صاحب (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمان غیبت نخستین نایب بوده اند، وشیعیان در امور خود به ایشان رجوع می نمودند، چون نزد آن ها نیابت ووکالت ایشان از آن حضرت ثابت شده بود، واین به نص امام (علیه السلام) برایشان ثبوت یافت، چنان که در مورد عثمان بن سعید(۷۵۵) وپسرش محمد که توسط امام هادی وامام عسکری (علیهما السلام) انجام شد، ودر مورد ابوالقاسم حسین بن روح توسط محمد بن عثمان به امر امام (علیه السلام) انجام گشت، وحسین بن روح در مورد ابوالحسن علی بن محمد سمری به امر امام (علیه السلام) وصایت داد، واز این نواب (رحمه الله) معجزات بسیاری ظاهر شد، وآن معجزات در کتب غیبت ذکر گردیده است.(۷۵۶)
و سید بن طاووس در کتاب مجمع الرجال خود از او حکایت نموده است، وسید بن طاووس در کتاب ربیع الشیعة تصریح کرده که معجزاتی از آنان ظاهر شده چنان که مولی عنایت الله در کتاب مجمع الرجال خود از او حکایت نموده است، وهمین طور دیگر علمای ما (رحمه الله) وبدون تردید وکالت ونیابت خاصه جز با یکی از سه طریق ثابت نمی شود: یعنی؛ نص امام، یا نایب خاص او، یا آشکار شدن معجزه بر دست کسی که نیابت خاصه را ادعا می کند، وهرگاه چنین نبود بسیاری از دنیا پرستان آن مقام را ادعا می کردند، همچنان که برای عده ای این اتفاق افتاد که دروغگویی شان ثابت گشت وتوقیع از سوی امام (علیه السلام) مبنی بر لعنت وبیزاری از آنان صدور یافت، مانند: نصیری ونمیری ودیگران که اسم هایشان در کتب غیبت یاد آمده است، هر که مایل است به آن کتاب ها مراجعه کند.
و اما در غیبت کبری باب وکالت ونیابت خاصه بسته شد، ولی با نصوص پیغمبر واماما ن(علیهم السلام)، واجماع وسیره متصله قطعیه، نیابت عامه برای علمای عامل وفقهای ره یافته، حامیان دین، وراویان احادیث ائمه طاهرین ((علیهم السلام) ۹ ثابت گردیده است، پس بر عموم مؤمنین واجب است در آنچه از امر دینشان نیاز دارند به آنان مراجعه نمایند.
و اما روایاتی که درباره آنان وارد شده در کتب فقه وحدیث مذکور است، مانند فرموده پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) که سه بار گفت: بار خدایا خلفای مرا بیامرز گفته شد: یا رسول الله خلفای تو کیانند؟ فرمود: آنان که پس از من می آیند وحدیث وسنت مرا روایت کنند.
و در توقیع شریف آمده:...و اما حوادثی که واقع می شود پس در آن ها به راویان حدیثمان مراجعه کنید که آنان حجت من بر شمایند ومن حجت خداوند بر ایشان(۷۵۷). واحادیث دیگری که در جاهای خود آمده وضبط شده اند.
دو نکته: در اینجا شایسته است دو نکته تذکر داده شود:
اول: اینکه عده ای از علمای ما بر آنند که ولایت عامه برای فقها در زمان غیبت ثابت است، یعنی تمام مناصب وتصرفاتی که برای امام (علیه السلام) هست برای آنان نیز می باشد -مگر آنچه با دلیل خارج شده است- که به نظر ایشان نیابت عامه ثابت است مگر آنچه با دلایل استثنا شده است. وعده ای دیگر آن را نفی کرده، وگفته اند: در مواردی که دلیل خاصی بر آن دلالت کند نیابت برای فقها ثابت است، مانند:
تتمه ای پر سود: همان طور که مستحب است نایل شدن به دیدن آن حضرت در زمان ظهورش را طلب نماید، هم چنین مستحب است لقای آن جناب در خواب یا بیداری در زمان غیبتش را مسئلت نماید، ودلیل بر این از چند وجه است:
وجه اول: تمام آنچه بر استحباب دعا کردن برای هر کار مشروعی دلالت دارد، مانند فرموده خدای تعالی: وقال ربکم ادعونی استجب لکم(۷۶۳)؛ وپروردگار شما فرمود مرا (با خلوص دل) بخوانید شما را اجابت کنم. وفرموده خدای تعالی: واسئلوا الله من فضله(۷۶۴)؛ وهر چه خواهید از فضل خدا مسئلت نمایید. واذا سئلک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان(۷۶۵)؛ وچون بندگان من (دور ونزدیکی) من از تو بپرسند پس (بدانند که) من نزدیکم دعای هر که مرا بخواند را اجابت نمایم.
و روایات در این باره متواتر است، از جمله:
۱- از امام صادق (علیه السلام) است که فرمود: دعا همان عبادت است.(۷۶۶) که خدای (عزَّ وجلَّ) فرموده: ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین(۷۶۷)؛ همانا آنان که از عبادت من تکبر ورزند سر افکنده به جهنم خواهند افتاد.
۲- واز آن حضرت (علیه السلام) است که فرمود: دعا مخزن عبادت است همچنانکه ابر مخزن باران است.(۷۶۸)🍃🌹🍃🌹❤️🌹🌷
🎍قسمت 8⃣8⃣
🟪جلددوم
#مکیال المکارم
💐📚💐ثانیه های مهدوی🌺🌺🍃🍃
🖋🎙مطالب ناب درمسیربصیرت افزایی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
امام زمان 057.mp3
2.44M
#فایل_صوتي_امام_زمان ۵۷
قلـ❤️ـب ما،
برای رسیدن به سلامتیِ کامل
که آرامش و نشاطِ دائمیه؛
اول باید بزرگ بشه،
و دغدغه های بزرگ سراغش بیاد.
قلبتو به قلبهای بزرگ گره بزن
تا بزرگش کنی
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔹💠🔸 مروری بر اعمال عصر جمعه 🔸💠🔹
1⃣ صلوات ضراب اصفهانی
2⃣ دعای غیبت
3⃣ صد مرتبه سوره قدر
4⃣ صلواتی جهت دفع بلا در عصر جمعه
5⃣ دلیل دلگیرهای عصرهای جمعه
6⃣ دعای سمات
7⃣ زمان استجابت دعا در عصر جمعه
🔹🔸💠🔸🔹💠🔹🔸
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🦋🌸
برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید
که خود فرج و نجات شما است.
🪴
👤حضرت مهدی (عج)
🍀
📚کمال الدین، ج۲، ص۴۸۵
🌿
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🤲
#جمعه_های_مهدوی
#امام_زمان
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🌿🌸🌺🌸🌿
🌿🌷🌹🌷🌿
#تشرفات
#تشرف_علما
♡ آیت اله سید ابوالحسن اصفهانی (نامه ی امام زمان به ایشان)
♡ مرحوم کربلایی کاظم (قسمت اول)
♡ مرحوم کربلایی کاظم (قسمت دوم)
♡شیخ محمد تقی قزوینی (قسمت اول)
♡شیخ محمد تقی قزوینی (قسمت دوم)
♡تشرف مرحوم بغلی؛ شیعیان جان ما هستند!
♡تشرف شیخ علی بغدادی (قسمت اول)
♡تشرف شیخ علی بغدادی(قسمت دوم)
♡حاج سید حسین حائری (قسمت اول)
♡حاج سید حسین حائری (قسمت دوم)
♡تشرف سید بحرالعلوم؛ ارزش گریه بر امام حسین(ع)
♡جناب شیخ علی حلاوی در شهر حله
♡آیت اله مرعشی نجفی؛ سوره نوح بعد از نماز عصر
♡تشرف حاج سید اسماعیل شرفی؛ من مظلوم ترین فرد عالمم!
♡هم صحبتی آیت اله مرعشی نجفی با امام زمان و راهنمایی های حضرت(قسمت اول)
♡تشرف آیت اله مرعشی نجفی(قسمت دوم)
♡آیت اله محمد تقی بافقی؛ سه بار ملاقات در یک سفر! (قسمت اول)
♡تشرف آیت اله محمد تقی بافقی( قسمت دوم)
♡آیت اله بافقی؛ تهیه ۴۰۰ عبا برای طلبه های قم توسط حضرت
♡تشرف آیت اله محمد تقی بافقی (قسمت اول)
♡تشرف آیت اله بافقی خدمت حضرت(قسمت دوم)
♡تشرف جنگجوی جنگ صفین محضر امام زمان (ع)!
♡تشرف جناب سید رشتی؛ توصیه امام زمان به راه گم کرده ها!
♡عنایت ویژه ی حضرت به بانویی برای حفظ حجاب!
♡فراهم شدن امر ازدواج به دست امام زمان (عج)
♡تشرف خادم و مؤذن مدرسه سامرا
🤍🦋🤍🦋🤍
⏯ #تشرفات_صوتی_تصویری
☆بشارت آیت اله بهجت به نزدیکی ظهور!
☆تشرف شیخ حسین آل رحیم
☆سید محمد باقر مجتهد سیستانی؛اهمیت حفظ حجاب!
☆ماجرای ملاقاسم علی رشتی؛ دعای او کجا و دعای ما کجا؟!
☆تشرف حاج محمد؛ اهمیت توسل به حضرت نرجس خاتون(س)
☆تشرف شیخ جواد سهلاوی، خادم مسجد سهله
☆روایت تشرف آیت اله سید ابوالحسن اصفهانی در نوجوانی
☆حاج علی بغدادی؛ اهمیت زیارت امام حسین در شب جمعه
☆تشرف شیخ محمد کوفی؛ ما امام زمان داریم
☆تشرف سید بن طاووس و علامه بحرالعلوم؛ حوادث آخرالزمان و علائم ظهور
☆تشرف شیخ حسین فاضلی؛ راز تشرفات مکرر!
☆تشرف آیت اله نخودکی محضر امام عصر (عج)
☆تشرف حاج قدرت اله لطیفی نسب؛ چرا از این نماز غافلید؟!
☆تشرف جناب علی بن مهزیار؛ علت ندیدن امام عصر (عج)
☆تشرف مثله جمکرانی و دستور امام زمان پیرامون ساخت مسجد جمکران
☆داستان تشرف مرحوم محمد علی فشندی؛ من در روضه های عمویم عباس شرکت میکنم
☆تشرف مرحوم شیخ حسین فاضلی و راز تشرفات مکرر ایشان خدمت حضرت و آموزش یک عمل دینی جهت برقراری ارتباط قوی و موثر با امام زمان (عج)
🤍🦋🤍🦋🤍
#چگونه_مشرَّف_شوم؟
¤ لازم نیست در پی دیدن حضرت باشیم!
¤ضرورتِ حصولِ معرفت
¤ دعاهای سفارش شده توسط حضرت هنگام تشرفات
🌿🌸اللّهمَّ عجِّل لِوَلِیِّک الفَرَج🌸🌿
.❣️☺️❣️☺️❣️☺️❣️
*خــیــر مــقــدم بــہ اعــضــاے جــدیــد 🍃🌸*
*و ســپــاس از همــراهان همــیــشــگــے*
*مــقــدمــتــان گــلــبــارانــ🌹🌹🌹*
*هرگــز ادعــا نــڪــردیــم و نــمــیــڪــنــیــم ڪ بــهتــریــنــیــمــ🌸*
امــا ؛
*مــا مــفــتــخــریــم ڪ بــهتــریــنــها ڪــنــارمــون هســتــنــد*
🌹🤲
*🌹* عصرتون متبرك به صلوات*🌹
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🪴🪴🪴🪴🪴🪴
May 11
#شکرانه🌿
#استاد_شجاعی
▪️▫️▪️▫️▪️▫️
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
قسمت پنجم
قسمت ششم
قسمت هفتم
قسمت هشتم
قسمت نهم
قسمت دهم
قسمت یازدهم
قسمت دوازدهم
قسمت سیزدهم
قسمت چهاردهم
قسمت پانزدهم
قسمت شانزدهم
قسمت هفدهم
قسمت هجدهم
قسمت نوزدهم
قسمت بیستم
قسمت بیست و یکم
قسمت بیست و دوم
قسمت بیست و سوم
قسمت بیست و چهارم
قسمت بیست و پنجم
قسمت بیست و ششم
قسمت بیست و هفتم
قسمت بیست و هشتم
قسمت بیست و نهم
قسمت سی ام
قسمت سی و یکم
قسمت سی و دوم
قسمت سی و سوم
قسمت سی و چهارم
قسمت سی و پنجم
قسمت سی و ششم
قسمت سی و هفتم
قسمت سی و هشتم
قسمت سی و نهم
قسمت چهلم
قسمت چهل و یکم
قسمت چهل و دوم
قسمت چهل و سوم
قسمت چهل و چهارم
قسمت چهل و پنجم
قسمت چهل و ششم (آخر)
▫️▪️▫️▪️▫️▪️
🔰ما را به دوستان خود معرفی کنید👇
کانال عاشقان و منتظران ظهور حضرت حجت علیه السلام
✍امام علی علیهالسلام:
آن كه فردا را از عمر خويش بشمارد، [پدیده] مرگ را به گونه واقعی نمیشناسد.
📚 اصول كافى، ج۳، ص۲۵۹، ح۳۰
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
آیت الله جوادی آملی (1).mp3
613.4K
🎧 اینکه بگوییم اول خدا دوم فلان شخص، غلط است
🎙آیت الله #جوادی_آملی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
خانواده آسمانی 52.mp3
13.49M
#خانواده_آسمانی ۵۲
#استاد_شجاعی
#آیتالله_دارستانی
#استاد_فرحزاد
✿ روند تولد سالم انسان به حیات ابدی، دقیقا شبیه روند تولد سالم یک جنین، به دنیاست!
حتما یک رحم امن، سالم، پاک در بطن یک مادر لازم است، که نطفه را به جنینی سالم تبدیل کرده و او را به دنیا تحویل دهد!
◇ بهترین رحم ، برای اینکه انسان در مدت زندگی دنیا، روح خود را در آن جایگزین نموده و در آن خوب و موفق رشد کرده، و بسلامت به ابدیت متولد شود، چیست؟
#قرب_به_اهل_بیت علیهمالسلام
#هدف_خلقت
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀🌼🍀
🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀
🌼🍀
🍀
#ادامه_قسمت_چهلم
#نویسنده_محمد_313
زیپ کاپشنشو بست و روی سنگ قبر شهید گمنام اب ریخت
با دستم روی سنگ قبر رو پاک کردم تا گرد وخاک ها کنار برن
با دیدن سنگ قبرا یاد پدر و مادرم میفتادم
تقریبا دو هفته ای از مرگ پدرم میگذشت هرچند من دیر فهمیدم
اگه کمیل نمیرفت سراغ پدرم حالاحالاهم نمیفهمیدم
کمیل :ازاده
سرمو بردم بالا که نور گوشیش رو صورتم خورد و صدای عکس گرفتن اومد
گفتم:چیکار میکنید
-ازت عکس گرفتم
خندیدم و گفتم:من اماده نبودم؟
-از قصد بیخبر گرفتم
هووم خوب شده
گفتم:میشه بیینم ؟
-نه
-چرا
-گوشی وسیله ی شخصیه
-ولی عکس منه؟
خندید و دوربین گوشیشو دوباره بالا برد که دستامو رو صورتم
گذاشتم
-دارم فیلم میگیرم دستاتو بردار
گفتم:شما ک بهم نشون نمیدید
-قول میدم نشون بدم
دستامو برداشتم و گفتم:حالا چرا فیلم میگیرید؟
صداشو صاف کرد و تو دوربینش گفت:اهم اهم...من میخواستم در محضر این شهید بزرگوار
از این بانوی گرامی که مقابل من نشستن
خواستگاری کنم
خندیدم و گفتم:ما ک ازدواج کردیم
کمیل:این خواستگاری فرق داره
-دیوونه
-خانوم ازاده
ایا شما به بنده وکالت میدهید شمارو به عقد دائم قلب اقا کمیل در بیاورم
به اطرافم که رهگذرا با خنده نگامون میکردند نگاه کردم و گفتم:زشته
-خانوم ازاده
برای بار دوم میپرسم
با خنده گفتم:عروس رفته زیارت کنه
خندید و گفت:برای بار سوم میپرسم
به لنز دوربینش نگاه کردم و گفتم: با اجازه ی پدرو مادرم......
منتظر نگام کرد که گفتم:ولی شرط داره
دوربینشو یکم پایین اورد وگفت:هرچی باشه قبوله
گفتم: باید قول بدید هیچ وقت تنهام نزارید
لبخند زد و گفت:گفتم ک قبوله
-پس بله
خندید و دستشو سمتم گرفت
انگشتاشو ازهم باز کرد ک با دیدن حلقه ای که کف دستش بود چشام برق خاصی زد
-اینو وقتی شما مشهد بودی از اینجا خریدم
هرچند دیر ولی حلقه ی ازدواجمونه
به صورتش نگاه کردم که لبخند ارامش بخشی به روم زد
#ادامه_دارد...
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌼🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🌼🍀🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀🌼🍀
🌼🍀🌼🍀
🍀🌼🍀
🌼🍀
🍀
#بسم_الرب_الشهدا_والصدیقین
#با_من_بمان_41
چمدونمون رو پشت ماشین گذاشت و صندوق عقبو بست
حوریه خانوم با لبخند پشت سرمون ایستاد و گفت:مواظب خودتون باشید
نرگس ادای گریه کردن رو دراورد و گفت :زود برگردینا..من خونه تنها میمونم دلم میگیره
بغلش کردم و گفتم:حتما خواهری
بغلم کرد و گفت:چقدر شنیدن کلمه ی خواهر حس خوبی بهم میده
کمیل :بسه بابا اشکم در اومد
باخنده از هم جدا شدیم که حوریه خانوم گفت:رسیدین قم زنگ بزنین
-چشم
باهاشون برای بار اخر خداحافظی کردم و گفتم:ممنون مامان حوری
خودش ازم خواست ک مامان حوری صداش بزنم
مثل نرگس و کمیل
با راه افتادن ماشین مامان حوری پشت سرمون اب ریخت و نرگس با صدای بلند گفت:سوغاتی فراموش نشه
براش دست تکون دادم و با صدای بلند گفتم: باشه
سمت کمیل چرخیدم و اسمشو صدا زدم ک اونم همزمان اسم منو صدا زد
هردو خندیدیم ک گفت:حس میکنم که خیلی دوست دارم
می دانم ، می دانم یکشب برای چشمهایت خواهم مرد ../ چشمهایت همیشه پر از رازهای شیرین است / و هزاران خاطره ی نگفته دارد / چقدر واژه های ناشنیده و تازه ی چشمهایت را دوست دارم / همان واژه هایی که در سکوت پلکهایت پیدا کردم / مدت ها به دنبال اواز ماه می گشتم ، تا ان را فدای نفسهایت کنم / اما امشب از تو می خواهم ، تا برای ستاره های اخر ماه که همیشه تنهایند اواز بخوانی / مهربانم ..، دستانت را بده به نفسهای سردم ، تا برویم به امتداد تماشا / تا انتهای گشودن / بگذار دستانت سکوت عاشقانه را بیاموزند / بگذار در ریشه ی یخ زده ی غنچه های پژمرده ی گونه ام ، بوی فرشته بپیچد
بگذار عاشقت بمانم.
***
☘پنج سال بعد
-سلام
نگاهی به چهره ی پر از ارایشش کردم و گفتم:سلام بشینید لطفا
روی یکی از صندلی ها نشست و گفت:اومدم دخترمو برای کلاس های رنگ روغن ثبت نام کنم
لبخندی زدم و گفتم:این خانوم خشگل اسمشون چیه
با لحن شیرینی گفت:پریناز
فرمی سمتشون گرفتم و گفتم:بفرمایید اینو پر کنید
ازم گرفت که در همین حین گوشیم زنگ خورد
نرگس بود
با گفتن ببخشیدی از اتاق بیرون رفتم و جواب دادم
صدای جیغ جیغی اومد که پشت بندش صدای نرگسو شنیدم:الووو ازاده
دستامو رو گوشم گذاشتم و گفتم:وای چیه گوشم کر شد
-از امیر علی بپرس..دیووووونم کرده...توروخدا بیا ببببرش
-باز چیکار کرده؟
-رو همه مبلا با ماژیک نقاشی کشیده
میگم اینا چین میگه خرن
صدای امیر علی اومد ک گفت:عمه جون خر نیستن اسبن
نرگس با حرص گفت:میبینی
خندیدم وگفتم گوشی رو بده بهش
مدتی بعد صدای کودکانه ی پسرم تو گوشی پیچید:الو مامان
-سلام پسرم
-سلام
-شیطون باز عمه رو اذیت کردی که
بهت نگفتم پسر خوبی باش یه گوشه بشین تا من برگردم
-اخه مبلای عمه جون سفید بودن روش هیچی نداشت
گفتم اگه چندتا اسب بکشم روشون خشگل میشن عمه خوشحال میشه
ولی عمه دعوام کرد
-کار بدی کردی عزیزم
نباید بی اجازه وسایل کسی رو خوشگل کنی
به مامان قول میدی تکرار نشه
-باشه
-قوربونت برم
گوشی رو داد نرگس ک ازش خداحافظی کردم و گفتم میام خونه حرف میزنیم
برگشتم داخل اتاق ک مادر پریناز فرمشو داد بهم
ک فیشی سمتش گرفتم و گفتم:اینو واریز کنید
برنامه کلاسیشو تو پوشه میزارم بهتون میدم
بعد از تموم شدن کلاسا چادرمو سرم کردم و برای گرفتن تاکسی رفتم خیابون
در همین حین مادر پرنیا رو سوار ماشین مدل بالایی دیدم ک با دیدن من جلوم ترمز زد و بوق زنان شیشه ماشینو داد پایین:بفرمایید برسونمتون
گفتم:ممنون خودم میرم مزاحم نمیشم مسیرم شاید بهتون نخوره
-خواهش میکنم بفرمایید تعارف نکنید
با اصرار زیادش ناچار سوار شدم و گفتم:بازم ممنون
خواهش میکنم
خندید و به رانندگیش ادامه داد
نمیدونم چرا حس خوبی از نشستن تو اون ماشین نداشتم
بالاخره هرجوری بود تحمل کردم که ماشین مقابل خونه توقف کرد
خدحافظی کردم و پیاده شدم ک کارتی سمتم گرفت و گفت:شماره تماس منه...کاری بود در رابطه با پریناز باهام تماس بگیرید.
-بله چشم
کارتو گرفتم ک دنده عقب گرفت و رفت
زنگ درو فشردم ک صدای خوشحال امیر علی اومد:آخ جوون مامانه
نرگس:وایستا امیرعلی از کجا میدونی شاید غریبه باشه
-نه مامانم همیشه همین موقع میاد
درو باز کرد و با دیدن من ذوق کنان تو بغلم پرید
#ادامه_دارد...
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr