eitaa logo
🌹 منتظران ظهور 🌹
2.8هزار دنبال‌کننده
16هزار عکس
9.5هزار ویدیو
299 فایل
🌷بسم ربِّ بقیة الله الاعظم (عج)🌷 سلام بر تو ای امید ما برای زنده کردن حکومت الهی مرا هزار امید است و هر هزار تویی کپی متن حلال با ذکر صلوات برای فرج🌱 مدیر: @Montazer_zohorr @Namira_114 تبادل و تبلیغ: https://eitaa.com/joinchat/1139737620C24568efe71
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣 بخش اول🌹مفهوم وابعادرجعت 🍃رجعت درلغت 🍃رجعت دراصطلاح 🖋سابقه تاریخی رجعت دراسلام الف🔆رجعت درزمان پیامبرصلی الله علیه وآله ب🔆رجعت درزمان امیرالمؤمنین وسایرائمه سلام الله علیهم
.....سیّد مرتضی رجعت را چنین تعریف کرده است: إعلم انّ الّذی تذهب الشّیعه الامامیه إلیه أنّ الله تعالی یعید عند ظهور الامام الزّمان المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) قوما ممّن کان قد تقدّم موته من شیعته، لیفوزوا بثواب نصرته و معونته و مشاهده دولته، و یعید أیضا قوما من اعدائه لینتقم منهم، فیتلذّوا بما یشاهدون من ظهور الحق وعلوّ کلمه اهله؛ بدان آنچه شیعه امامیه به آن معتقد است، این است که خداوند متعال، هنگام ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، گروهی از شیعیان را که پیش از ظهور او مرده اند، به دنیا باز می گرداند، تا به پاداش یاری و کمک به او و مشاهده دولت ایشان برسند. نیز گروهی از دشمنان ایشان را باز می گرداند، تا از آنان انتقام بگیرد. پس آنان از مشاهده آشکار شدن حق و علوّ سخن [پیروزی آیین] پیروان آن، لذّت می برند.(۱) این تعریف، از جامعیت خوبی برخوردار است؛ امّا به ویژگی کفر و ایمانِ خالصِ رجعت کنندگان اشاره نکرده است. البتّه تعاریف زیادی وجود دارد که در بخش چهارم در ظرف زمانی رجعت ذکر خواهد شد. کامل ترین و جامع ترین تعریفی که می توان بر رجعت ارائه کرد، این تعریف خواهد بود: انَّ الله تبارک و تعالی یُعیدُ عندَ الظُّهورِ الامامِ الزّمان المهدِی المنتظر فئهً منَ الأمواتِ مَن مَحَضَ الایمانَ محضاً و محضَ الکفرَ محضاً بعدَ الموتِ و قبلَ القیامه الی الدّنیا فی أبدانِهم هذا العنصریه لیفوزوا منهم بثوابِ نُصرَتِهِ وَ مُشاهده دولَته أو لِینتَقِمَ👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- جوابات المسائل الرازیه، رسائل المرتضی، ج۱، ص۱۲۵. 👈منهم و یعذِّبَهم؛ خداوند متعال، هنگام ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، عدّه ای از مردگان - که دارای ایمان خالص یا کفر خالص بوده اند - را پس از مرگ و پیش از قیامت، با همین بدن عنصری به این دنیا باز می گرداند، تا مؤمنان به اجر و پاداش یاری آن حضرت برسند و شاهد عزت و حاکمّیت او بر زمین باشند و کافران، مورد انتقام و عذاب قرار گیرند. تعریف فوق، بر گرفته از آیات و روایاتی است که در بحث های آینده خواهد آمد. آنچه در این کتاب مورد استناد قرار می گیرد، رجعت به این معنا می باشد. البتّه درباره رجعت، نظریات دیگری نیز وجود دارد، که با تعریفی که کردیم متفاوت است؛ امّا برای اطلاع بیشتر خوانندگان، چند نمونه از آن ها بیان می شود: عده ای قائل به رجعت با بدن مثالی می باشند، نه با بدن عنصری مادّی. برای روشن شدن نظریه آنان، ابتدا سخن مرحوم آیت الله محمد علی شاه آبادی را می آوریم.
ایشان در رشحات البحار ذیل «کتاب الایمان و الرّجعه» بحث رجعت را مفصلاً مورد تحلیل و بررسی قرار داده و در آن ده مقدّمه ذکر می کند و بعد نتیجه می گیرد رجعت، با بدن برزخی (مثالی) صورت می گیرد. از آن جا که بنای این نوشته بر اختصار است از ذکر مقدّمات ده گانه صرف نظر کرده و تنها نتیجه مقدّمات را نقل می کنم. إذا عرفت هذه فنقول أن ظهور الأرواح فی الملک إنّما هو بأبدانهم البرزخّیه لا بأبدانهم الملکیه و ذلک باقتدار الرّوح علی تکاثف بدنه و الإستمداد و الإستزاده من الهواء و الأثیر فهو الدبابه و سر التعبیر عنه بالدّابه کما فی الایه هو اقتداره علی إظهار نفسه علی اهل الملک بحیث یرونه مع تقییدهم بالملک من غیر تجرید لهم کما أن علیّا (علیه السلام) أظهر جسده البرزخیه علی ولدیه حین حمله مقدم نعشه بنفسه و اظهر الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم) لأبی بکر فی مسجد قبا و بدنه الشّریف فی قبر المدینه و أظهر الصّادق (علیه السلام) مولانا الباقر (علیه السلام) و بدنه المادی فی قبره و قد یتعلّق مشیه الروح باظهار یده و کتبه کما رای ظلمه مولانا الحسین (علیه السلام) فی الطریق یدا یکتب علی الجدار: اترجوا امه قتلت حسینا شفاعه جده یوم الحساب؟ کما یتعلّق مشیته باعلان صوته فی الملک حتی یسمع السامعه المقیده مثل انه قرء مولانا الحسین (علیه السلام) آیه الکهف «أم حسبت أن أصحاب الکهف و الرقیم کانوا من آیاتنا عجبا» و قال (علیه السلام) ایضا و «سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» کما ورد فی الأخبار الکثیره ظهور أشخاص معینه و لا یخفی علی المنصف الخبیر فتدبر فیه.(۱)؛ بعد از بیان مقدمات سابقه، می گوییم: ظهور ارواح صاعده در عالم ملک با تعلّق آن ها به بدن های برزخی است نه ابدان ملکی؛ امّا نسبت به ارواح قوی به واسطه اقتدار روح است بر تکاثف (غلیظ شدن) بدن برزخی و استمداد و استزاده از هوا و اثیر (جو) و لذا از آن ها به دابّه الأرض تعبیر شده است، زیرا می توانند خود را به اهل عالم اظهار نمایند؛ به نحوی که آن ها با حواس مقیّد به مواد ملکی، آن ها را مشاهده کنند. همانطور که علی بن ابی طالب (علیه السلام) بدن مثالی خود را به دو فرزندش امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) نمایاند، در هنگامیکه حامل مقدم نعش خود بود. [با این که بدن ملکی آن حضرت در تابوت بود.] هم چنین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، در مسجد قبا، خود را به ابوبکر نمایاند، با این که بدن شریف آن حضرت در مسجد مدینه مدفون بود. نیز حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) را نمایاند و حال این که بدن مُلکی آن حضرت در قبر بود. ۱- رشحات البحار، ص۴۱. و گاهی اراده روح تعلّق گیرد به اظهار دست برزخی خود، به نحوی که اهل ملک با باصره مقیّد به بصرِ مادّی او را اِبصار کنند؛ همچنان که قتله حضرت سید الشهدا (علیه السلام) در یکی از منازل بین کوفه و شام دستی را دیدند که بر دیوار این جمله را کتابت می کرد: آیا امید دارند جماعتی که حسین را کشتند، شفاعت جدّ او را در روز حساب؟ و گاهی اراده روح تعلّق می گیرد به اظهار صوتش در عالم ملک، به گونه ای که اهل ملک، صوت او را با سامعه مقید به سمع ادراک کنند؛ چنانچه حضرت سید الشهداء (علیه السلام) آیه کهف را قرائت کرد و نیز این آیه را: ﴿و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون﴾ البتّه تظاهر ارواح صاعده در عالم ملک به حسب اخبار و روایات، بسیار است و از حد تواتر اجمالی هم گذشته است(۱). امام خمینی (ره) در باب رجعت، نظریه دیگری دارد. ایشان قائل به بازگشت رجعت کنندگان با بدنی انشائی، می باشند؛ که روح تکامل یافته به اراده خداوند، آن را ایجاد می کند. برای تبیین بیشتر مسأله، عبارات وی را بدون تصرف، ذکر می کنیم: و امّا جواب از قضیه رجعت، این است که آنچه بر ما مسلّم است، اصل رجعت است و این، ضروری مذهب ماست و همین اندازه بر آن دلیل داریم؛ امّا بر مازاد بر این، که بدنی خلق می شود، یا آن بدن اولی را آورده و ارواح پاک رجعت کنندگان در آن داخل می شود، دلیل نداریم؛ فلذا ممکن است قضیه رجعت به نحو تمثّل مثالی ولو در عالم مُلک صورت بگیرد و رجعت حسینیه هم ممکن است به این نحو باشد؛ زیرا ما بر اصل رجعت دلیل داریم، نه بر کیفیت آن و کیفیت آن، ضروری مذهب ما نیست.
.. خلاصه آنچه بر آن، دلیل داریم و ضروری است، اصل قضیه رجعت است؛ امّا خصوصیات آن که مثلاً در رجعت حسینی (علیه السلام) بعضی👇 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- البتّه، کتابت دست و قرائت قرآن توسط سر امام حسین (علیه السلام)، فقط در برخی کتب تاریخی وارد شده است 👈را می آورند و می بندند، یا این که با همان بدنی که سرش را بریدند رجعت می فرماید، و یا این که آن بدن شریف، اجزایش را جمع کرده و روح مطهّرش با آن بدن خواهد آمد، این ها خصوصیاتی است که بر آن ها دلیل نداریم و ضروری هم نیستند؛ پس در خصوص رجعت، اگر بگوییم که نفس شریف و مبارک رجعت کنندگان، بدن مُلکی انشا کرده و با آن بدن انشایی مُلکی رجوع می نمایند، هیچ استبعادی ندارد؛ بلکه حتماً قضیه چنین خواهد بود. آیا... قائل نیستند که حضرت امیر (علیه السلام) در یک شب، در زمان واحد در چهل جا حاضر بود؛ در عرش با ملائکه، در خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و در همان شب، مهمان حضرت سلمان بود و هم با فاطمه زهرا (علیها السلام) در منزل خود بود. البتّه نه این است که حضرت با احاطه روحی بود، بلکه با ابدان متعدّد در جاهای متعدّد حاضر بود و هر یک از ابدان، حقیقتاً بدون اشکال، بدن شریف حضرت بوده است. البتّه بعد از آن که نفس، قدرت کامله را دارا شد، ممکن است به عون الملک الکریم، هزاران بدن انشا کند و همه آن ها بدن حقیقی نفس باشند و نفس با هر یک مشغول کاری باشد، بدون این که اشتغال به کاری در جایی او را از اشتغال به کار دیگری مشغول کند. البتّه هیچ محال نیست؛ بلکه قضیه چنین است... چنان که اخبار هم ناطق است، حضرت امیر در بالای سر محتضرین از مؤمن و منافق حاضر می شود. البتّه چه بسیار جنگ هایی اتّفاق می افتد که روزی بیست هزار، پنجاه هزار نفر می میرند و اکثر آن ها در عرض هم در حالت احتضار هستند و این معنی در خصوص بعض ائمّه هدی (علیهم السلام) هم وارد شده است. آیا این قضیه چگونه است؟ آیا غیر از این است که بگوییم با ابدان منشئه متعدّده حاضر می شوند؟ و بالجمله، نباید ما آن ها را به خود قیاس کنیم،...»(۱) نظریات دیگری نیز در این باب وجود دارد؛ مانند این که منظور از رجعت را همان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- تقریرات فلسفه امام خمینی (ره)، ج ۳، ص ۱۹۷ - ۱۹۹. ↑صفحه ۲۵↑ بازگشت حکومت به ائمّه (علیهم السلام) می دانند و نه بازگشت افراد. البتّه چنان که قبلاً ذکر کردیم، منظور از رجعت در این کتاب، همان بازگشتِ افراد خاص به این دنیا، با بدن مادّی و عنصری می باشد و نه غیر آن. 🔆📖🖋🌹سابقه تاریخی رجعت در إسلام🔆💐🔆💐🔆💐🔆💐💫💫💫🕋 🔶قسمت 🔍2⃣ ازفصل 1⃣ دایکندی
⭐️🕋📚تدریس کتاب حجت جناب استاددکتراحسان عبادی📖🌷🍃🌷
تدریس کتاب حضرت حجت 17.mp3
5.27M
🎧 تدریس 👌 اثری بی نظیر حاوی بیانات آیت الله بهجت درباره امام_زمان (عج) 🔰 جلسه 7️⃣1️⃣ : تدریس صفحات113 الی 117 👌چرا برای امورات معنوی سراغ حضرت نمی رویم؟ 🎤 با توضیحات جناب دکتراحسان_عبادی از اساتید مهدویت ✅ امام زمان (عج) را از زبان یک عارف کامل بشناسیم. 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 نمی‌شه بی‌تفاوت بود... ⚡️ یک دقیقه از صحبت‌های تکان‌دهنده حاج حسین یکتا درباره وضعیت زندگی مردم لبنان و فلسطین 📲 شیوه‌های کمک نقدی: ۱. شماره‌گیری # ۱۴ * ۲. شماره کارت
6037998200000007
«بزنید روی شماره‌ها کپی میشه» ۳ـ شماره شبا
IR320210000001000160000526
۴. پرداخت مستقیم از درگاه بانکی 👇 https://farsi.khamenei.ir/irane-hamdel 💍 اهدای طلا و جواهرات: ارسال عدد ٢ به
3000222
☑️ کمک‌هزینهٔ سرپرستی از آوارگان: ارسال عدد ۳ به
3000222

🔰 اطلاعات بیشتر در کانال ایران همدل: @irane_hamdel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧡 یاد بگیریم توی ترافیک به داخل ماشین همدیگه زل نزنیم! یاد بگیریم هنگام مهمانی بدون اجازه وارد اتاق های منزل میزبان نشیم یاد بگیریم وقتی کسی با ذوق و علاقه از چیزی، کسی یا اهدافش میگه دلسردش نکنیم. یاد بگیریم هنگام احوال پرسی لبخند به لب داشته باشیم و به چشمان طرف مقابل نگاه کنیم یاد بگیریم سوال های بیجا از دیگران راجب زندگی شخصی خودش نپرسیم یاد بگیریم وقتی توی یک جمعی هستیم سرمونو تو گوشی نکنیم و صدای گوشی و بلند نکنیم و تو اینستا یا .‌. با صدای بلند نچرخیم... https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بدون شرح شما فقط سخنگوی قوه مجریه هستی؛ نه قانونگذار.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 برادر جایی برای ای کاش‌ها و اگرها باقی نمانده است... 👌 بخشی از خطبه امام حسین 🌷 علیه السلام از زبان شهید سید حسن نصرالله 🎙 این کلمات سید مرتضی آوینی، شاید امروز بیش از هر زمانی، زنگ هشداری برای ما باشد. 🌸 🤲 اللهم عجل لولیک الفرج ⛔️+۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃 هنگامی که از درون زلال باشی ، خداوند به تو نوری می‌بخشد، آنچنان که ندانی و مردم تو را دوست می‌دارند از جایی که ندانی و نیازهایت برآورده شود آنچنان که ندانی چه شد! این یعنی پاک نیتی … و پاک نیت کسی است که برای همه، بدون استثناء ، خیر بخواهد. چون می‌داند سعادت دیگران از خوشی او نمی‌کاهد. و بی‌نیازی آنها از ثروت او کم نمی‌کند. و سلامت آنها عافیت و آرامش او را سلب نخواهد کرد. پس چه زیباست که همیشه نیک اندیش و خیرخواه باشیم. https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔬⚗🧪🚀 مکتب قهرمانان پیشرفت ❇️ شهید طهرانی مقدم اهدافش فراتر از پر شدن دست جمهوری اسلامی از اقتدار موشکی بود. او دورتر را می دید و برای روزگاری برنامه ریزی می کرد که بزرگترین مسئله جهان اسلام یعنی مسئله فلسطین را به راه حل نهایی خود یعنی نابودی رژیم اشغالگر قدس نزدیک کند. 🗓 به مناسبت سالگرد شهادت شهید تهرانی‌مقدم، پدر علم موشکی ایران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 منتظران ظهور 🌹
#روایت دلدادگی #قسمت ۲۲ 🎬 : آقا سید سؤالی سهراب را نگاه می کرد ، سهراب بدون آنکه از چیزهایی که در ذ
دلدادگی ۲۳ 🎬 : آقا سید در حین پوشیدن لباس به سهراب که حیران گوشه ای ایستاده بود رو کرد و گفت : چرا لباست را نمی پوشی پسرم؟! سهراب اشاره به جای خالی بقچه اش کرد و گفت : انگار بقچه ی لباس مرا برده اند....هر چه داشتم و نداشتم داخلش بود ، کاش سکه ها را داخل کاروانسرا گذاشته بودم ، همه را برده اند. مردی که در کنار آنها حضور داشت ، با صدای بلند گفت : یعقوب...آهای یعقوب ،مگر تو مسؤل و مراقب لباس های مردم نبودی ، کجایی پسر؟ بیا که دزدی شده... آقا سید دستی روی شانه ی آن مرد گذاشت و گفت : آرام تر جانم ، هول و هراس به جان ملت نیانداز ، هر کس برداشته ، رفته ، برده ،کار از کار گذشته دیگر.... سهراب که انگار دنیا دور سرش می چرخید ، روی سکوی رختکن نشست ، او نه تنها به نداری و بی چیزی خودش در این لحظه می اندیشید بلکه فکرش رفت به سوی آنزمان که راهزن بود و بی رحمانه مردم بیچاره را لخت می کرد و دارایی هایشان را از آنها می گرفت ، بدون اینکه بداند چه حس و حالی به آنها دست می دهد ، با مال مردم، دنیا را خوش می گذارند ،بدون اینکه توجه کند ،هر سکه و هر کالا ،امید شخصی یا خانواده ای برای گذران زندگی بوده است. همانطور که در عالم خود غرق بود ، دستی به روی زانویش آمد و او را به فضای گرمابه برگردانید. سید با لبخندی زیبا ، یک دست لباس ،درست شبیه لباس های تن خودش به سمت او داد و گفت: بگیر پسرم ، ان شاالله اندازه ات باشد، بعضی اوقات که به گرمابه می آیم ، برای احتیاط دو دست لباس همراه خود می آورم ، آخر یک زمانی ،اتفاقی در حمام برایم رخ داد که لباس تمیزم به نحوی آلوده شد ، از آن زمان به بعد گاهی اوقات دو دست لباس با خود می آورم. سهراب که در این حالت ،لباس به اندازه ی طلا برایش ارزش داشت ، با خوشحالی از جا بلند شد و تشکرکنان لباس را از سید گرفت ،پشت ستون رفت و مشغول پوشیدن شد. زمانی که از پشت ستون بیرون آمد ، سید نگاهی به او انداخت و انگار بندی درون سینه اش پاره شد،نا خواسته او را به بغل گرفت و اگر سهراب پشت سرش چشم داشت حتما اشکهایی را می دید که برگونه ی سید جاری شده و او با یک حرکت آنها را پاک کرد. سهراب از حرکت سید تعجب کرد ،اما چیزی به روی خود نیاورد ، حالا نمی دانست چه کند که باز هم سید ،بقچه اش را برداشت و او را به سمت سکویی برد که قالیچه ای رویش گسترانده بودند و وسائل پذیرایی از چای و قلیان گرفته تا دیزی سنگی و سبزی و دوغ و آب و...محیا بود. هر که از کنار این دو مرد که قبای سفید و عبای قهوه ای به تن و دستار سبز به سر داشتند می گذشت ،با تعجب آنها را نگاه می کرد ، تا اینکه یعقوب ، شاگرد گرمابه با لبخند جلو آمد ، در حالیکه نان های دستش را روی سفره ی سکو می گذاشت ،گفت : آقا سید...شما پسر داشتید و رو نمی کردید؟!.سید لبخندی زد و گفت : کاش داشتم ، اما انگار خدا سهراب را از آسمان نازل کرده که پسر من باشد... وسهراب گیج تر از همیشه در دنیایش غرق بود... دارد... 📝 به قلم : ط-حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧
دلدادگی ۲۴ 🎬 : بالاخره سفره ی پذیرایی و نهار هم جمع شد و نزدیک اذان ظهر بود که آقا سید از جا بلند شد و سهراب مانند انسانی سرگردان به تبعیت از او از جابلند شد ، نمی دانست چه کند؟ به لطف آقا سید ،جامه ای بر تن داشت ، اما آن دزد بی وجدان نه تنها لباس ها و سکه های او را برده بود ، حتی به گیوه های سهراب نگون بخت هم رحم نکرده بود. آقا سید که سهراب را در آن حالت دید ، جلو آمد ،دست پشت او برد و درحالیکه شانه های سهراب را در بغل گرفته بود به خروجی گرمابه اشاره کرد و گفت : ناراحت نباش پسرم ، خدا روزی رسان است ،حتما مصلحتی در این گم شدن وسائل بوده ، حالا بعد از حمامی دلچسپ و نهاری لذیذ ، خوب است چون نزدیک صلاة ظهر است به حرم امام رضا (ع) برویم و دلی هم صفا دهیم... او ضامن غریب و در راه ماندگان و بیچارگان است ،برویم تا ضمانت شما را هم بکند. سهراب از این سخنان سید ، بغضی در گلویش افتاد و با خود می اندیشید ،به راستی راهزنی چون سهراب که عمری مال مردم غارت کرده و اشک و آه آنها را در آورده را راهی به بارگاه ملکوتی امامی پاک و غریب نواز است؟ آیا اصلا او سعادت حضور در آن آستان قدسی را دارد؟ سهراب در جدالی سخت با خود بود که بی خیال گناهانش شود و به زیارت برود یا اینکه با توجه به گذشته ی تیره و تارش ،حرمت امام را حفظ کند و با این بار گناه وارد آن سرای عزیز نشود که با حرف آقا سید به خود آمد که می گفت : چرا تعلل می کنی؟ برویم دیگر... سهراب که روی حضور در زیارت را نداشت و فکر می کرد امام رضا ع راضی به حضور چون اویی در حرمش نیست و از طرفی نمی خواست رازش را جلوی سید برملا کند و خودش را رسوا نماید ، با من و من نگاهی به پاهایش کرد و گفت : می بینید که گیوه هایم هم برده اند...میترسم حیران من شوید و وقت نماز بگذرد ، شما به زیارت بروید و من هم کفشی تهیه می کنم و سعی می نمایم خودم را به شما برسانم. سید لبخندی زد و گفت : این چه حرفی ست جوان ، خیلی ها نذر می کنند و فرسنگها راه را با پای پیاده و برهنه طی می کنند تا به حرم برسند، حالا تو نمی خواهی چند متر راه را با پای برهنه به حرم یار بروی ؟! و سپس دستش را روی شانه ی سهراب زد و ادامه داد : اگر پای برهنه ای ،حکما خود حضرت می خواسته تو را در این حال ببیند ، پس تعلل نکن ...برویم... و سهراب به ناچار برخلاف انچه در ذهنش می گذشت ،با آقا سید همراه شد.. دارد.... 📝 به قلم : ط_حسینی 💦🌧💦🌧💦🌧