🌹 منتظران ظهور🌹
#ادامه_داستان_چهارم 🎬: این بانوی فرهیخته و با بصیرت به خاطر طرح باغ قرآنی و کاشت درختان مثمر ،هدف ت
بانوان آسمانی
#داستان_پنجم 🎬:
بانو طوبی کرمانی:
سوز و سرمایی که در فضا پیچیده بود به انسان گوشزد می کرد که فصل زمستان است ، اولین روز بهمن ۱۳۲۶،برخلاف سرمای هوای بیرون ، گرمای جانبخشی در خانهٔ محمد کرمانی در شهر اردبیل پیچیده بود و این گرما با صدای نوزادی نورس بیشتر و بیشتر میشد.
هشتمین فرزند محمدآقا که دخترکی معصوم بود ، پای به این کرهٔ خاکی نهاده بود.
هرکس اسمی را برای نوزاد پیشنهاد میداد، در این بین پدر خانواده از جای برخاست و به سمت طاقچهٔ گلی انتهای اتاق رفت، قرآن را از کنار آینه برداشت ، به رسم همیشه بوسه ای از آن گرفت، قرآن را به پیشانی چسپانید و در دل نیت کرد که خود خداوند با زبان قرآن ، نامی برای دخترکش برگزیند، قرآن را گشود و همانطور که لبخندی بر لب مینشاند رو به جمع پیش رو که مشتاقانه منتظر شنیدن نام انتخابی نوزاد بودند، نمود و گفت :طوبی....نامش را طوبی میگذاریم.
و اینچنین شد که طوبی کرمانی ، پای به عرصهٔ وجود گذاشت ، گویا این دخترک شاخه ای از درخت بهشتی طوبی بود که می بایست چند صباحی میهمان فرشیان زمین باشد و مأموریت داشت تا نام زن را بر فراز قله های دنیا با تلالؤ بنگارد.
طوبی تحصیلات ابتدایی را به سرعت گذراند و در سال۱۳۴۵ موفق به گرفتن دیپلم تجربی شد ،وی در سال ۱۳۶۴کارشناطی الهیات و معارف اسلامی را از دانشگاه تهران اخذ نمود و در سال ۱۳۶۷موفق به گرفتن کارشناسی ارشد فلسفه و کلام اسلامی در تهران شد و در سال۱۳۷۴ دکتری فلسفه و کلام اسلامی را گرفت.
طوبی مدارج علمی را به سرعت طی می کرد و چنان شتابان در میدان علم و فلسفه پیش میرفت که چشم جهانی را به خود خیره نمود ، او اولین زنی بود که در ایران موفق به اخذ دکترای فلسفه شد و زنی بی نظیر بود که فارغ التحصیل فوق دکتری فلسفهٔ تطبیقی و کلام از دانشگاه کالیفرنیای آمریکا شد.
طوبی زنی فعال و خستگی ناپذیر بود ،در جلسات مختلف با حضور اساتید و علمای اهل فن شرکت می کرد ، در یکی از همین جلسات بود که سخنی از آیت الله تسخیری شنید که او را به فکر فرو برد،سخنی که سرآغاز حرکتی عظیم شد،ایشان گفته بودند: بانوان جهان اسلام در یک جا باید همدیگر را ببینند .
این سخن جرقه ای شد که در پی آن محفلی گرم تشکیل شود، همان زمان اجلاس بسیار بزرگی برگزار کردند و فرهیختگان خانم از جهان اسلام گرد هم آمدند و مذاکرات زیادی صورت گرفت و در اینجا طوبی کرمانی رایزن علمی فرهنگی یونان شد.
طوبی زنی فرهیخته بود که تمام تلاشش را می کرد تا زنان جامعه راه درست را بیابند و هر کدام ستاره ای شوند در آسمان کشور و جهان..
ایشان با پیشنهاد آیت الله اراکی در سال ۱۳۹۲ تشکیلاتی راه انداختند، اساسنامه و چارت تشکیلاتی نوشتند و از سال ۱۳۹۳به عنوان مسؤلیت دبیر کلی اتحادیه انتخاب شدند و با تلاش زیاد ،مؤسسه را در سازمان ملل ثبت نمودند.
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
#ادامه_داستان_پنجم 🎬:
وی حقیقتاً مظهر مادری نمونه برای زنان مسلمان بود؛ با فزونی علم و دانش و فرهنگ، تعهد دینی و مذهبی به دور از هرگونه تعصب و فرقهگرایی، تواضع کمنظیر به مثال انبیاء و اولیاء، حیای مریمی، مهربانی فاطمی و بلاغت زینبی، عمر خود را در راه خدمت به اسلام و مسلمین و مسیر جهاد و وحدت سپری کرد. ولایتمداری، طرفداری عالمانه از گفتمان انقلاب اسلامی، پایبندی و پاسداری نسبت به آرمانهای انقلاب اسلامی و اخلاقمداری از ویژگیهای بارز این بانوی فرهیخته و با فضیلت بود.
طوبی کرمانی در سالهای حیات علمی خود در بیش از هشتاد کنگره ملی و بینالمللی در داخل و خارج از کشور حضور داشت.
طوبی کرمانی، بانویی بی نظیر بود که سوابق درخشانی در کارنامه اش ثبت شده که در این مجمل نمی گنجد ،او نخستین زن فوق دکترای فلسفه در ایران و فارغ التحصیل فلسفه تطبیقی و کلام، دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان و مشاور دبیرکل مجمع تقریب مذاهب اسلامی در امور بانوان بود و سالها در کسوت استاد دانشگاه به تربیت شاگردان موثر و اندیشمند پرداخت.
خانم دکتر طوبی کرمانی، استاد برجسته دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران، اولین رایزن فرهنگی زن جمهوری اسلامی و اولین بانوی رایزن علمی جمهوری اسلامی ایران در یونان، مؤلف دهها مقاله و کتاب علمی و فرهنگی و دبیرکل اتحادیه جهانی زنان مسلمان بود که نمونهای عالی از روش و منش بانوان مسلمان را در اندیشه و عمل خود به تصویر میکشید.
و سرانجام در ۲۲ شهریور ۱۳۹۹ پس از عمری تلاش در راه رضای خداوند در سن ۷۳ سالگی دعوت حق را لبیک گفت و آسمانی شد.
📝ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
بانوان آسمانی
#داستان_ششم 🎬:
شهیده مرجان ناز قلیچی(شهید منا):
همه جا تیره و تار بود، از هر طرف سیلی طغیانگر به سوی آنها می آمد، مرجان همانطور که نگاهش به حریم امن خداوند بود ،دستش را به سمت کعبه دراز کرد، در همین حین چشمانش را گشود، عرق سردی بر تنش نشسته بود.
مرجان تکانی به خود داد و متوجه شد هر چه بوده،خواب بوده و شاید یک کابوس وحشتناک، هنوز خواب را حس می کرد ، انگار واقعی واقعی بود.
مرجان ،کمی جابه جا شد و بیصدا بر روی تخت نشست، در تاریک روشن اتاق دنبال قرآن جیبی اش بود، او را از روی میز کنار تخت برداشت و بوسه ای از قرآن گرفت و آن را برسینه چسپانید.
احساس خاصی داشت و حسی درون او نهیب میزد که این خواب بی علت نیست و شاید می خواهد او را از وقایعی مطلع کند.
مرجان به گذشته های دور فکر می کرد ، گویی زندگی او مانند نواری ضبط شده در جلوی چشمانش به نمایش در آمده بود:
او خود را نوزادی نورس میدید که در سرمای پاییز و پنجم آذر ماه پای به این دنیا نهاده بود و چه زیبا روزی بود که همزمان با ولادت بانوی دو عالم حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها بود.
زندگی اش پیش چشمانش رژه می گرفت از کودکی به نوجوانی رسید و از نوجوانی به جوانی او دوران تحصیل دانشگاه را مثل روز در خاطر داشت چه زمانی که کارشناسی علوم تربیتی را گرفت و چه آنزمان که در پی تحصیل در علوم قضایی بود.
مرجان به خود می بالید که زنی ترکمن است و همیشه و در همه حال با پوشش زنان ترکمن در اجتماع ظاهر میشد .مرجان مراسم ازدواجش را که درست در سال ۱۳۷۸با همسرش شهرام کُر صورت گرفت به یاد می آورد و با یادآوری این ازدواج مبارک لبخندی بر لب نشانید.
او به خاطر می آورد که در سال ۱۳۸۱استخدام وزارت کشور شد به عنوان کارشناس امور بانوان در فرمانداری شهرستان ترکمن و بعد از یک سال بخشدار مرکزی این شهرستان شد.
مرجان ناز قلیچی چنان لیاقتی از خود نشان داد که مردان دیارش او را میستودند و چون بانویی کاردان بود او را برای فرمانداری شهرستان ترکمن کاندید نمودند و خیلی زود عنوان اولین فرماندار زن ترکمن و سومین فرماندار زن ایران را به خود اختصاص داد.
مرجان دستی به روی قرآنی که به سینه چسپانیده بود کشید و با خود زمزمه کرد : خدایا تو شاهدی که از هیچ خدمتی به مردم شهر و دیار و کشورم فرو گذار نکردم.
و می دانم سعادتی بزرگ به من عطا کردی که از سال ۱۳۹۰ به عنوان معینه هر سال مرا به خانه ات خواندی و به من سعادت لبیک گفتن در حریم امن خانه ات عطا نمودی.
مرجان ، لبخندی به روی لب نشانید و زمزمه کرد : وچه سعادتی به من عطا نمودی که در سال ۱۳۹۲به نیابت از ولایت زمانم ،ولی امر مسلمین جهان حج به جای آورم ، خدایا صد هزار بار شکرت...
در همین حین یکی از همسفران تلنگری بر در اتاق زد .
مرجان از جا برخواست ، در را گشود و مشغول صحبت با حاجیه خانم شد و در همین حین یاد خوابش افتاد ، خواب را تمام و کمال برای همسفرش تعریف کرد و باز حسی ناشناخته بر وجودش مستولی شد.
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
#ادامه_داستان_ششم 🎬:
روز عید قربان ، روز بندگی و عبادت و سر نهادن بر آستان کبریایی پروردگار بود.
جمعیت از همه طرف به سمت بیت الحرام روان بودند و در منا ، موجی از بندگان خالص خداوند روی به درگاه آن خالق بی همتا نهاده بودند و هر کس در ذهنش چیزی از خدا می خواست ، ناگهان جمعیت به هم فشرده شدند ، نه راه پس بود و نه راه پیش...
مرجان که خود شاهد ماجرا بود ،انگار بندی درون دلش پاره شد، خدای من آن خواب، آن سیل ویرانگر که حاجیان را با خود میبرد ....براستی این تعبیر خواب من است.
فشار جمعیت مرجان را از افکار خود بیرون کشید، او متوجه شد زنی زیر دست و پا از نفس افتاده، خود را مؤظف میدانست که نجاتش دهد ، او به عاقبت کارش فکر نمیکرد، که شاید جانش را بر سر این تصمیم نهد، آخر جایی که عشق خدا و ایثار بجوشد ، دلیل و منطق جایی ندارد.
مرجان با زحمت خود را به آن زن رسانید و با تلاش زیاد او را از زیر دست و پا بیرون کشید و به همسرش که کمی آنسوتر در التهابی سخت بود ، رساند.
مرجان خیالش بابت آن زن راحت شد، اما هنوز بودند زنان زیادی که زیر دست و پا ،جان می دادند.
مرجان نگاهی به اطراف انداخت و از دیدن صحنه های دلخراش پیش رو قلبش گرفت و اشک چشمانش جاری شد و با خود زمزمه می کرد : آخر به چه گناهی این خیل آدمیان را چنین قربانی می کنید؟ مگر اینان جز لباسی برتن چه دارند؟ چه سلاحی همراه حاجیان مظلوم است؟
از شواهد بر می آمد که این حادثه عمدی ست و دستهایی خون آلود در پس پرده است.
صدای مردان و زنان غریب و مظلوم بر آسمان بلند بود، مرجان تعلل نکرد و به سمت بانویی رفت که در سیل جمعیت گرفتار شده بود ، دستش را دراز کرد تا آن بانو را بیرون کشد، موجی از پشت سرش آمد و مرجان بر زمین افتاد.
خانمی از ترکمن ها که فرماندارشان را خوب می شناخت و به زبان عربی مسلط بود ، فریاد زد ، شما را به خدا قسم آن زن را نجات دهید ، او فرماندار ماست.
مأمورین سعودی با شنیدن این سخن به سمت خانم فرماندار رفتند و او را بر برانکاردی نشاندند و سوار آمبولانس کردند.
همهٔ حضار شاهد بودند که مرجان دست تکان میداد و میگفت: نگران من نباشید، فقط پایم آسیب دیده...
اما او رفت...او را بردند و دیگر نشانی از او نیامد و سالهاست که خانواده اش و دو پسرش رئوف و حنیف در انتظار بازگشت مادر هستند.مادری که در روز تولد حضرت زهرا (س) دیده به جهان گشود و در روز عیدقربان، آسمانی شد و مزارش هم چون مادرمان فاطمه زهرا (س) گمنام است...باشد که حجت حق قدم رنجه فرمایید داد مظلومان را ستاند
📝ط_حسینی
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
10_1 Az Heyvaniyat Ta Hayat (1402-06-29) Mashhade Moghaddas.mp3
25.72M
🔉#از_حیوانیت_تا_حیات
🔰فصل هشتم؛ از فرعون تا مأمون | جلسه دهم / بخش اول
* انسان جاهل و این همه اعتماد به نفس!
* غربت مباحث تفسیری در مجامع مذهبی
* تفسیر المیزان؛ فوق تخصص معارف دین
* ماجرای توسل علامه طباطبائی رحمةالله برای کسب فهم
* بررسی و تفسیر بخشی از آیات ۷۵ سوره مبارکه یونس
* اله؛ کسی که بی چون و چرا فرمانبردار او هستیم
* جعل معنویتهای ساختگی؛ راهکار فرعون برای پیشبرد اهدافش
* هزینه ملکه انگلیس برای کارهای مذهبی!
* اسرار در معجزات حضرت موسی علیهالسلام
* سخن گفتن خداوند با حضرت موسی علیهالسلام؛ حضوریترین و عمیقترین ادراک ممکن
* تکلم خداوند با انسان در قیامت: 'چه چیزی تو را مغرور نموده؟'
* تکلم مهربانانه خداوند؛ مخصوص اولیاء الهی
⏰ مدت زمان : ۴۸:۰۸
📆 ١۴٠٢/٠۶ /٢۹
#طغیان
#سوره_یونس
#کلام_الهی
#عرفانهای_کاذب
#مشهد
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تنها جایی که خداوند خودش را ستایش کرده است!
🎙 حجتالاسلاموالمسلمین حسینی قمی
📎 #ظلم
📎 #فلسطین
📎 #غزه
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
🔰 آیت الله حق شناس ره درباره مبارزه با نفس می فرمودند:
🔸️باید نفس اماره را با #بیداری_شب و #نماز_اول_وقت کنترل کنید.
شصت مرتبه هم که در مبارزه نفس شکست خوردی، باید بلند شوی و بگویی من پیروزم!
مهم قاطعیت و تصمیم اول شماست. خداوند متعال در نهایت، شما را یاری می کند، ان شاءالله
امیر مؤمنان علیه السلام میفرمایند:
با هوای نفس تان مبارزه کنید تا
زندگی تان خُرم شود.
💢https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
1_53955784.mp3
1.9M
🌸صوت به جا مانده از عارف بالله آیت الله حق شناس رضوان الله علیه
🔸️همه چشم ها در روز قیامت گریان هستند، مگر سه چشم...
پ ن: آیت الله حق شناس ره از بندگان خاص و ویژه زمانه بودند. در این صوت به جا مانده از ایشان، با وجود سن زیادی که دارند، ولی مثل کودک سه ساله اشک می ریزند. این سوز درون، خبر از عشق سرشار او به حضرت باری تعالی می دهد.
#آیت_الله_حق_شناس
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لطفا در صورت امکان، این دعای زیبا را انتشار دهید🤲
https://eitaa.com/montazeraan_zohorr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پایان بخش برنامه کانال
#زمزمه دعای#فرج
#تصویری
شب خوش
التماس دعا
https://eitaa.com/joinchat/1965162593Cbe8736d84c
🔹💠🔹بسم ربِّ مولانا مهدی (عج)🔹💠🔹
آنچه که به خاطرش به #کانال_منتظران_ظهور، دعوت شدید💌
📣 توجه📣
🔻ارزاق معنوی روزانه
#اعمال_و_ادعیه_روزانه:
🌕روز شنبه
🌖روز یک شنبه
🌗روز دوشنبه
🌘روز سه شنبه
🌑روز چهارشنبه
🌒روز پنج شنبه
🌓روز جمعه
🌔عصر جمعه
#حجةالاسلام_قرائتی
#تفسیر_صفحه_ای_قرآن
#قرار_شبانه
☆تلاوت سوره های مبارکه واقعه و ملک
#نماز_شب
☆نماز شب را به نیت ظهور بخوانیم
🔹🔸💠🔸🔹
🔻خداشناسی
#استاد_شجاعی
#مجموعه_لا_اله_الا_الله
☆۲۸ جلسه صوت شناور
🔸️🔹️💠🔹️🔸️
🔻مرگ پژوهی
#استاد_امینی_خواه
#سه_دقیقه_در_قیامت
☆۹۵ جلسه صوت شناور
#مستند_صوتی_شنود
☆۱۶ جلسه صوت شناور
☆به همراه ۴ جلسه ی پرسش و پاسخ
🔹🔸💠🔸🔹
🔻معادشناسی
#استاد_شجاعی
#سفر_پر_ماجرا
☆۶۱ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
🔻شیطان شناسی
#استاد_شجاعی
#شیطان_شناسی
☆۵۴ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
🔻مباحث معرفتی
#استاد_شجاعی
#راضی_به_رضای_تو
☆۴۵ جلسه صوت شناور
🔹️🔸️💠🔸️🔹️
🔻مباحث اخلاقی
#استاد_شجاعی
#مهارتهای_کلامی
☆۲۷ جلسه صوت شناور
#کارگاه_انصاف
☆۴۸ جلسه صوت شناور
#تنبلی_و_بی_حوصلگی
☆۵۸ جلسه صوت شناور
#این_که_گناه_نیست
☆۷۶ جلسه صوت شناور
🔹🔸💠🔸🔹
🔻 کتاب صوتی
#حاج_قاسم
☆جان فدا، ۱۰ قسمت
🔹🔸💠🔸🔹
🔻کلیپ های عبرت آموز
☆چهار عمل عالی برای حذف عذاب
☆کاملا واقعی،جسد ۳ هزار ساله فرعون مصر!
☆داستان جوانی که از غیب خبر میداد!
☆یک مانع در انسان که اجازه نمیدهد تقدیرات مثبت و بلند شب قدر را جذب کند
☆توبه مصطفی دیوانه، به نقل از شهید کافی
🔰 ادامه دارد
با منتظران ظهور همراه بمانید🙏🌱
◇💠◇💠◇💠◇💠◇
@montazeraan_zohorr
◇💠◇💠◇💠◇💠◇
May 11
#سلام مهدےجان❤️
کمتر رُخِ خويش را زِمن پنهان كن
بيمارِ تواَم درد مرا درمان كن
اين آرزويم بَرآر،تا آخر عُمر
يك جمعہ مرا به خيمه ات مهمان كن
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨صبحت بخیر نور چشمانم✨ ✨🌹
🌹اللّهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب کبری سلام الله علیها
#نیایش_صبحگاهی
✨الهی!
آفریدی به رایگان،
روزی دادی به رایگان،
بیامرز به رایگان،
تو خدایی نه بازرگان.
🌟الهی!
همه غمها، با یاد تو سرور است،
و همه شادیها، بی یاد تو غرور.
✨الهی!
تو همه، ما هیچ؛
سخن این است، بر ما مپیچ...
الهی آمین🤲
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_فاطمی
✨حضرت زهرا سلاماللهعلیها فرمودند:
سه چیز از دنیا براى من دوست داشتنى است: تلاوت قرآن، نگاه به صورت رسول خدا، انفاق و كمك به نیازمندان در راه خدا.✨
1- خداوند عادل است و قيامت روز ظهور و جلوهى عدل الهى است. «فَالْيَوْمَ لا تُظْلَمُ نَفْسٌ» (سختترين عذابها نيز عادلانه است). «لا تُظْلَمُ نَفْسٌ»
2- كيفر و پاداش در قيامت، بر اساس عملكرد ما در دنياست. «ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»
#استاد_قرائتی