eitaa logo
🌼 منتظران ³¹³ 🌼
176 دنبال‌کننده
16.4هزار عکس
18.1هزار ویدیو
304 فایل
⸤ بسم‌رب‌الشھداء🌿'! ⸣ • . "هل‌من‌ناصرینصرنـے❔" 🌱|مۍشنوے‌رفیـق؟! امام‌زمـ؏ـانمون‌یـٰارمۍطلبـد♥️!(: ــــــ ـ🌼. ا شروط: @Shartha60 !
مشاهده در ایتا
دانلود
بیچاره کلمه ( آزادی) ،چقدر غریب است. چقدر از کلمه { آزادی} سوء استفاده می کنند. باید بفهمیم 👇👇 آزادی درصعود کردن است نه سقوط کردن! ✨ مردم { آزادی} را اشتباه فهمیده اند. باید تعریف خود را از آزادی درست کنیم. آزادی با گناه و فساد حاصل شدنی نیست. ✨غرق گناه و فساد شدن آزادی نیست. ✨بی حجابی و برهنگی آزادی نیست. ✨ولنگاری آزادی نیست. ☝اینها اسارت شیطان است.کسانیکه بدنبال گناه و فساد و بی بند و باری هستند،در اسارت شیطان قرار گرفته اند. اینها اصلا آزاد نیستند.اینها اصلا معنای آزادی را هم نفهمیده اند. ✨آزادی در ترک گناه است. ✨آزادی در رها شدن از هوای نفس و شهوت است. ✨آزادی در اطاعت از خداوند متعال است. { بیاییم آزادی واقعی را تجربه کنیم.} @montazeran60
🔹بدن زن تو حق ما است🔹❗️ در یکی از کشور های عربی پیرمردی محترم در قطار نشسته بود که یک زوج جوان آمدند و در جلو او نشستند وضعیت آن زن زیاد مناسب نبود دامن کوتاه        پیراهن بدون آستین                     با سینه ای باز پیرمرد از این وضع زن معذب بود و با خودش گفت چطور آنها را متوجه این اشتباهاشان بکنم که برایشان درس عبرت شود. و شروع کرد به خیره شدن به دست برهنه زن به طوری که زن متوجه شد❗️ و به شوهرش گفت وشوهر عصبانی به پیرمرد گفت خجالت نمیکشی با این سن وسالت به زن من خیره می شوی پیرمرد گفت تو خجالت نمیکشی که زنت را با این وضعیت به بیرون آورده ای تو خودت می خواهی که ما به زنت نگاه کنیم آن قسمت که لخت است حق ماست و آن قسمت که پوشیده است حق توست پس مزاحم نشو بگذار کارم‌ را بکنم و شوهر ساکت ماند        و غیرت خوابیده اش زنده شد. 💎خــــواهرم‌,,,,,,! در زمستان از ترس سرما خود را می پوشانی اما      از حرارت آتشی که سنگ را ذوب میکند نه درخت پر برگ‌ و پوشیده برای انسان ها ارزش دارد و درخت بی برگ و خشک ارزشش فقط در حد سوختن است. @montazeran60
⤵️"هانا" دختر محمد_علی_کلی، در مورد یکی از نصایح پدرش این گونه می گوید: زمانی که به محل اقامت پدرم رسیدیم، من و خواهر کوچک‌ترم، با اسکورت یک محافظ به سویش رفتیم. من و خواهرم لیلا، لباس نامناسبی پوشیده بودیم که قسمت عمده‌ی بدنمان لخت بود. پدرم مثل همیشه خود را قایم کرده بود تا ما را بترساند و با ما شوخی کند. وقتی همدیگر را دیدیم، به شدت یکدیگر را در آغوش گرفتیم و پدرم ما را، و ما پدر را بوسیدیم. پدر کمی ما را برانداز کرد و سپس مرا در آغوش خود گرفت و چیزی گفت که هرگز از یادم نمی‌رود! چشمانش را به چشمانم دوخت و گفت: هانای عزیزم! تمام چیزهای با ارزش در این دنیا، توسط خداوند با چیزهای مختلفی پوشیده شده و پنهان‌اند. گفت: کجا می‌توانی الماس به دست بیاری؟ بدون شک در اعماق زمین که زیر خروارها خاک پنهان شده است. کجا می‌توانی مروارید به دست بیاوری؟ در اعماق دریاها و درون پوسته‌ی سخت صدف‌ها. کجا می‌توانی طلا به دست بیاوری؟ در اعماق معادن، که زیر لایه‌هایی از سنگ و خاک قرار گرفته و برای به دست آوردنش باید زحمت زیادی متحمل شوی. سپس با نگاهی تیز و گیرا به چشمانم زل زد و گفت: دختر عزیزم! بدن تو ارزشمند است؛ بسیار با ارزش‌تر از چیزهایی که برایت مثال زدم… اگر آن چیزهایی که ارزششان از تو کم‌تر است، آن‌گونه پوشیده اند، پس تو هم باید خودت را بپوشانی (تا به آسانی در دسترس دیگران قرار نگیری و ارزشت کم شود). 📣📣⛔متاسفم برای پدرهای امروزی جامعه که بچه هاشون، همسرانشون.، ناموسشون رو مثل یک کالای بی ارزش در اختیار چشم های هوس آلود جامعه میکنن و عین خیالشون نیست داداش غیرت چیز قشنگیه یکی مثل محمد علی کلی تو اون جامعه ولنگار هواسش به ناموسش هست یه عده غرب زده هم اینجوری....📣 @montazeran60