📚 مبادا از #رحمت_خدا ناامید بشی
#امام_محمد_باقر علیه السلام:
اى محمد بن مسلم!گناهان مؤمن كه از آن توبه كرده آمرزيده است و بايد براى آينده پس از توبه و آمرزش،كار خوب كند،همانا به خدا اين فضيلت نيست مگر براى آنها كه ايمان دارند،
من گفتم:اگر بعد از توبه و استغفار از گناهان، باز گناه كرد و باز توبه كرد؟
در پاسخ فرمود:اى محمد بن مسلم! تو پندارى كه بندۀ مؤمن از گناه خود پشيمان گردد و از آن آمرزش خواهد و توبه كند سپس خدا از او توبهاش را نپذيرد؟
گفتم:راستش اين است كه چندبار اين كار كرده است، گناه مىكند و باز هم توبه مىكند و از خدا آمرزش مىخواهد
فرمود:هرآنچه كه مؤمن به آمرزشخواهى و توبه بازگردد،خدا به آمرزش او برمىگردد و به راستى كه خدا بسيار آمرزنده و مهربان است،توبه را مىپذيرد و از بدكردارىها مىگذرد، مبادا تو مؤمن را از رحمت خدا نااميد سازى.
📕اصول کافی/ج۴/ص۲۶۹
🔴 توصیف امام حسین علیهالسلام از زبان حضرت مهدی علیهالسلام...
🌕 از بهترین توصیفاتی که راجع به امام حسین علیهالسلام شده، زیارتنامهای است منسوب به حضرت ولی عصر عجلالله فرجه که مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب گرانسنگ خود «نفس المهموم» عباراتی از این زیارت را بدون هیچ تردیدی به حضرت مهدی علیهالسلام نسبت میدهد، آنجا که حضرت میفرماید:
«کُنتُ لِلرَّسُولِ وّلَداً و لِلقُرآن سَنَداً وَ للاُمَّة عَضُداً وَ فِی الّاعَهة مُجتَهِداً حافِظاَ لِلعَهد وَ المیثاق ناکِباَ عَن سُبُلِ الفُسّاق تَناوه تأوه المَجهُود طَوِیل الرُکُوع وَ السُّجُود زاهِداَ فِی الدُّنیا ژُهدَ الرّاحِل عَنها ناظِراَ بِعَین المُستَوحِشِینَ مِنها»
«تو ای حسین! برای رسول خدا صلیالله علیه و آله فرزند، و برای «قرآن» سند و برای «امت»، بازویی بودی. در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان، حافظ و مراقب بودی. از راه فاسقان سر بر میتافتی. آه میکشیدی؛ آه! آدمی که به رنج و زحمت افتاده است. رکوع و سجود تو طولانی بود. زاهد و پارسای دنیا بودی؛ زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت بر کشیده است و با دیده وحشت زده بدان نگاه میکردی»
📗بحارالانوار، ج ۹۸، ص۳۲
📚#عذابهای_الهی:
آیه 65 سوره انعام:
«قُلْ هُوَ الْقَادِرُ عَلَىٰ أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عَذَابًا مِنْ فَوْقِكُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِكُمْ أَوْ يَلْبِسَكُمْ شِيَعًا وَيُذِيقَ بَعْضَكُمْ بَأْسَ بَعْضٍ ۗ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ»
بگو خدا قادر است که عذابی از آسمان یا زمین که در زیرپای شماست بر شما برانگیزد و یا شما را گروه گروه کند، و بچشاند به بعضی ازشما آزار بعضی دیگر را، ببین چگونه آیات خود را می گردانیم تا شاید ایشان بفهمند.
(بعث )به معنای برانگیختن و چیزی را به طرفی سوق دادن است و بعث به دو معناست :
1ـ بعث بشری : مانند بپاداشتن و به راه انداختن شتر یا فرستادن انسانی به سوی حاجتی ازحوائج ،
2ـ بعث الهی که به دو گونه است : اول ، هستی بخشیدن به اشیاء، پس از نیستی و عدم که خداوند قدرت آن را به کسی نبخشیده و مختص به اوست ، دوم ، زنده کردن مردگان که این از بعضی از اولیاء خدا مانندعیسی (ع ) و امثال وی نیز بر می آید.
به هر صورت (بعث عذاب )یعنی فرستادن عذابی که می بایستی متوجه آنان بشود و اگر تاکنون متوجه آنها نشده ، مانعی از قبیل ایمان و اطاعت در کار بوده که اگر این نبود، خداوند آن عذاب را متوجه آنها می کرد،
پس آنها استحقاق عذاب را دارند و خداوند قادر است بر اینکه از بالا یا پایین عذاب بر آنان بفرستد و یاآنان را با اینکه فرقه های مختلفی هستند به یکدیگر مشتبه سازد.
🌕عذابهای آسمانی مانند صیحه آسمانی و طوفان و باد کشنده و مانند عذابی که به قوم عاد و ثمود و شعیب و لوط رسید.
🌕عذابهای زمینی مانند فرو بردن زمین ،(مثل قارون که در زمین فرو رفت )یا زلزله می باشد. بعضی گفته اند عذاب از فوق همان فشار و شکنجه ای که ممکن است از ناحیه سلاطین و گردنکشان به قومی برسد و عذاب از پایین ، منظور ناراحتیهایی است که ممکن است از ناحیه زیر دستان و بردگان به ایشان برسد. و بعضی دیگر گفته اند مراد از فوق و تحت سلاحهای آتشینی است که بشراخیرا آنرا اختراع کرده مانند:
هواپیماهای بمب افکن ، توپهای سنگین ، ضدهوائیها و کشتیهای جنگی و...اما حق مطلب این است که لفظ آیه قابل انطباق برهمه این معانی می باشد.
ولی اگر تعمق کنیم خواهیم دید که تنها چیزی که امت رامستحق عذاب نموده ، همانا #اختلاف_کلمه و #تفرقه است که دعوت پیامبر را که به سوی اتفاق کلمه بود نپذیرفتند، اما عبارت (یلبسکم شیعا)،(البس علیه الامر) یعنی امر را براو مشتبه نمود و (لبس )اشتباه امر و اختلاط کلام را می گویند و (شیع )به معنای فرق وطوایف است وشیعه یعنی پیرو،و(تشیع )یعنی پیروی به صورت تدین وولاء.
و ظاهرا این عبارت می خواهد دسته بندیهایی را که بعد از رحلت رسول خدا(ص ) به وجود آمد پیشگویی نماید، همان دسته بندیهایی که باعث ایجاد مذاهب گوناگونی در اسلام گردید و هر فرقه در باره مذهب خود اعمال تعصب و حمایت جاهلانه نمودند و آن برادر کشیها به راه افتاد و هر فرقه ای فرقه دیگر را جایز القتل و از حریم دین و مرز اسلام بیرون دانستند.
پس عبارت (یذیق بعضکم بأس بعض )نیز اشاره به همین مسائل دارد، لذا شاید این دوعبارت اشاره به یک عذاب باشد ،شاید هم تفرقه پیامدهای گوناگون و بیشتری داشته باشد،
چون تفرقه بین امت علاوه بر #جنگ و خونریزی ، آثار دیگری از قبیل ضعف در نیروی اجتماعی و متمرکز نبودن قوا را نیز در پی دارد و لذا جمله دوم ، ذکر خاص بعد از عام یا مقید بعد از مطلق خواهد بود، اما این از فصاحت قرآن دور است ، چون عنایت خاصی در اینجا در بین نیست ، بنابراین هردوعبارت اشاره به یک عذاب است .
لذا معنا چنین می شود که ای محمد(ص ) مردم را از عاقبت وخیم استنکاف از #اتحاد و اجتماع در زیر لوای توحید و اعراض از شنیدن دعوت حق بترسان و به آنان بگو که عاقبت حرکت و رویه ای که در پیش گرفته اند تا چه اندازه وخیم است.
و درخاتمه برای تکمیل سخن می فرماید: نگاه کن چطور این نشانه ها را در خور فهم آنان می گردانیم تا شاید آنها تفکر و تعمق نمایند و به اوامرالهی ملتزم شوند.
📙تفسیرالمیزان جلد 7 صفحه 140 و 155
#عطرنماز 🌸🕋
نماز های واجب خود را
دقیق و اول وقت بخوانید.
خواهید دید که چگونه درهای رحمت الهی رو به روی شما باز خواهند شد.
#شهید_مدافع_حرم
#سجاد_زبرجدی
#نماز_اول_وقت📿
انسانشناسی ۹.mp3
11.43M
#انسان_شناسی ۹
#استاد_شجاعی 🎤
#استاد_پناهیان
✖️اینکه خداوند، تمام آفرینش را مسخّر انسان کرده، اما بشریت، سالهاست در آرزوی سفر به
نزدیکترین سیاره به زمین، به سر میبرد؛
✖️این که با وجود قرنها پیشرفت علم، مشاهدهی ماورای طبیعت، برای اکثر قریب به اتفاق ما، رؤیایی دستنیافتنیست؛
💥به دلیل نگاه غلطیست که به کل جهان خلقت داریم!
نگاه درست را، چگونه باید بدست آورد؟!
🔴اهمیت رفتن سر قبر اموات!
💥بهترین زمان زیارت اموات عصر پنجشنبه است که پیامبر فرموده است، شاید بهتر از آن صبح جمعه بین الطلوعین باشد.
🌺از امام صادق(علیه السلام) سؤال شد که:
اگر شخص سر قبر کسی برود، آیا او به درد آن شخص میخورد؟
🌹امام فرمود : بله. این مثل هدیه ای است که به زندهها میدهید و او را کاملاً خوشحال میکنید.
✅یکی از نزدیکان رجبعلی خیاط میگفت:
ما با ایشان به قبرستان ابنبابویه رفته بودیم و قبر مادر من هم آنجا دفن بود. من سر قبر مادرم نرفتم.
🍃سر چند تا قبر فاتحه خواندیم. وقتی میخواستیم از قبرستان بیرون بیاییم، ایشان گفتند که مادر شما اینجا دفن است؟ گفتم: بله.
🍀گفت: مادر شما در عالم برزخ داشت از شما گله میکرد. برگشتیم و سر قبر مادرم رفتیم.
🔴اگر کار خیری که میکنیم، به تعدادی از اموات هدیه کنیم آیا از ثواب آن کم میشود؟
💠خیر.اگر شما یک صلوات به کل اموات مؤمنین و مؤمنات هدیه کنید به خاطر کار ارزشمندی که شما کردید و همه را در نظر گرفتید و بخل نورزیدید، خدا ثوابش را به همه میدهد و از هیچ کس هم ثوابی کم نمیشود.
🌹پیامبر فرمود :
وقتی انسان آیت الکرسی را بخواند و ثوابش را برای همهی اهل قبور مومنین و مؤمنات بفرستد خدا ثواب را به هر کدام از اموات میدهد.
🔹🔹💠🔹🔹💠🔹🔹💠🔹🔹
📗 بیانات حجت الاسلام عالي،برنامه سمت خدا
-752214271_-211250.mp3
3.03M
🎙 بشنوید | صوت کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار اعضای همایش گام دوم از نگاه قرآن و حدیث.۱۴۰۰/۱۱/۰۵
.
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌈
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr
📝 #بسته_خبری | انتشار سریع بیانات امروز رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری
.
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌈
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr
🚨 تخصیص بودجه سنگین برای جهاد تبیین کار غلطی است
🔺 رهبر انقلاب، صبح امروز: طبیعت این کار یک طبیعت غلطی است که یک بودجهی سنگینی را بهعنوان جهاد تبیین بگذارند. ۱۴۰۰/۱۲/۱۹
.
🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌈
#کانال_منتظران_واقعی_ظهور_امام_عصر_عج
@montazeranzohooremamasr
#سرگذشت ارواح در برزخ
(قسمت ۲۳)
آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند
میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید.
در همان لحظه نیک صدایم کرد و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم.
در راه از نیک پرسیدم:
تکلیف اینها چیست؟
گفت به فکر آنها نباش،
در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد
عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند و ...
حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند
اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،
در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند.
حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند.
هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:
کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند.
نیک نگاهی به من انداخت و گفت: نه اینطور نیست،
همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او هستند،
گروهی برای وارد شدن به بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر...
از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم.
پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: 👇 👇
بخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،
بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند
چطور کسی اینها را شفاعت کند؟
مگر اینکه مدتی در عذاب🔥 بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...
سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم.
دروازه ی ولایت
احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم
گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام برسانم
نگاهی به بالا کردم،
اثری از اتش نبود
گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند
با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم..
رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند
بی اختیار روبه روی دروازه ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم.
گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،
از دروازه رد میشدند
سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟
نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است.
اینجا دروازه ولایت است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است.
گفتم دروازه ی ولایت چیست؟
گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله سپرده باشند
به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..
با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم!
نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی
با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم
مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد.
گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند.
سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم،
توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست.
آن مرد با نازاحتی از آنجا رفت
من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم
جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،
دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد .
از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:
تو به سعادت رسیذی،
این سعادت بر تو مبارک باد..
از خوشخالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم.
دروازه های وادی السلام
نگاهم به بالا افتاد،
هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.
زمین صاف و همه جا سبز و با نشاط بود.
شادی امانم را بریده بود
به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و شادی بود.
بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم.
از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..
نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد
دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی
💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد...
✍🏻ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💞السلام علیک یا صاحب الزمان💞
بیچاره منم که یک عمر عادت کردم به جدایی😭
یارب به حق ناله های مادر عجل لولیک الفرج 🤲🤲🤲🌷