eitaa logo
کانال منتظران واقعی ظهور امام عصر روحی فدا
490 دنبال‌کننده
27.6هزار عکس
7.3هزار ویدیو
112 فایل
مهدویت، فرهنگی، مباحث سیاسی ممنوع، جز سخنان مهم رهبری هرگونه کپی برداری از کانال اکیدا ممنوع ❌❌ @Shabnegar مدیر تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5974470761966995454.mp3
6.98M
شرح کتاب داستان کسانی که را دیده وبرگشته اند🔞 قسمت #۲ الاسلام_امینی خواه 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
🏴 بمناسبت سالروز شهادت صحابی بزرگوار، عماربن‌یاسر در صفین؛ ۳۷ق 🌹باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیسترهبرمعظم انقلاب: چرا شما عمار را «سلام‌اللَّه‌علیه» میگویید، ولی نسبت به یکی دیگر از صحابی - رفیق عمار - که او هم از مکه بوده و در مکه کتک خورده است، «سلام‌اللَّه‌علیه» نمیگویید؟ چون عمار در وقت حساس اشتباه نکرد و فهمید؛ ولی او اشتباه کرد. ♦️ببینید، خط عمار را خط مستقیم میگویند. به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. ♦️عمار یاسر را خود ماها هم درست نمیشناسیم. عمار یاسر، یک قاطعه‌ی الهی است. ♦️من در زندگی امیرالمؤمنین (علیه‌الصّلاةوالسّلام) که نگاه کردم، دیدم هیچ‌کس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابه‌ی رسول‌اللَّه، هیچ‌کس نقش را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند، ولی ایشان حیات بابرکتش ادامه پیدا کرد. ♦️هر وقت برای امیرالمؤمنین یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد - یعنی در یک گوشه شبهه‌ای پیدا شد - زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در اول خلافت حضرت همین‌طور، در قضایای جمل و صفین هم همین‌طور، تا در صفین به شهادت رسید. باید مثل عمار هوشیار بود و فهمید که وظیفه چیست. ✅ حضرت آیت‌الله بهجت قدس سره : خدا می داند که ابوذر ، مقداد و عمار چه مقامی داشته اند! اگر امثال آنها در اصحاب نبودند، حقانیت مکتب اسلام شناخته نمی شد. به واسطه‌ی مقام آنها معلوم شد که اسلام و قرآن مدرسه‌ی تربیت و ترقی است. 📚 در محضر بهجت ج ١ ص ٨٣ 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
🧕👥 این مردم منتظر و مومن بودند که به بهترین شکل به دستور ؛ برای مراجعه به علمای عامل در عصر غیبت کبری عمل کردند و با ایمان و اعتقاد، را که آرزوی دیرینه بسیاری از علمای گذشته بود، در جامعه محقق کردند، تا با ایمان به ولایت فقیه، زیست در عصر ظهور را تمرین کنند. ✍در روایتی که به «توقیع شریف» معروف است؛ از ولی‌عصر (عج) نقل شده که فرمودند: «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواه حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجهًْ الله علیهم» «و اما در رخدادهایی که پیش می‌آید به ؛ زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنان هستم» 📚وسائل‌الشیعه - حر العاملی ًْ، ج18, ص 101 💢البته در کنار اهمیت رجوع به برای اطلاع از احکام شرعی و مسائل روزمره وقتی حضرت از عبارت «حوادث واقعه» سخن می‌گویند، مشخص می‌شود که موضوع صرفاً مراجعه برای احکام فردی و شخصی نظیر و‌... نبوده است؛ چرا که مردم خود می‌دانسته‌اند که باید برای اطلاع از سؤالات شرعی خود به فقها مراجعه کنند لذا منظور حضرت فراتر از این امر است. 🌹علامه مصباح یزدی(ره) در این خصوص می‌فرمایند: «کلمه «حوادث واقعه» به هیچ وجه از نظر لغت و دلالت وضعی به معنای احکام شرعی نیست، بلکه معنای بسیار وسیعتری دارد که شامل مسائل و مشکلات و رخدادهای می‌شود. تعبیر «فانهم حجتی علیکم و انا حجهًْ الله علیهم» بیانگر این است که نظر فقهای جامع‌الشرایط در همه مسائل مربوط به جامعه اسلامی به‌عنوان است و آنها حجت بر مردم در«عصر غیبت»هستند.
حکایت عجیب علامه جعفری در خصوص ارادت به اباعبدالله الحسین «علیه السلام».mp3
1.61M
❣بشارت به آقا اباعبدالله الحسین «صلوات الله وسلامه علیه به عدد علمه»....😭 حکایتی عجیب از علامه جعفری «رحمة الله علیه» 👌حجة الاسلام وکیلی سرم خاک کف پای حسین است دلم مجنون صحرای حسین است بود پرونده ام چون برگ گل پاک در این پرونده امضای حسین است 💚ثواب نشرباهزارااان صلوات هدیه به شهداومومنین به نیت ظهورحضرت سلام الله علیه 🌸⃟🌼჻ᭂ࿐✰🌸🌼 @montazeranzohooremamasr
🔹آیت الله حائری شیرازی🔹 🔸 | خاطره ای درس آموز از آیت الله العظمی مکارم شیرازی🔸 خدا رحمت کند مرحوم آقای شیخ محمد علی موحد. ایشان استاد [و مدیر مدرسه علمیۀ ما] بودند. ایشان گاهی به ما نصیحت می کردند. یک دفعه از آقای مکارم شیرازی که استاد بزرگ حوزه علمیه است و از مفاخر ما هستند قضیه ای نقل کردند. آقای مکارم هم از شاگردان مرحوم آقای موحد بودند و سطوح حوزه را تا آخر پیش ایشان خوانده بودند. [آقای موحد] گفت یک روزی به ناصر آقا -با همین تعبیر گفت- گفتم: برو به فلانی بگو که ماندن تو در این حجره، خلاف شرع است. به او تذکر بده که این حجره را معطل نگذارد. برود تا یک طلبۀ دیگری را بفرستیم به این حجره. بعد ناصر آقا از من پرسید: من از چه باب این حرف را به او بگویم؟ از باب امر به معروف بگویم؟ از باب نهی از منکر بگویم؟ از باب نصح مستشیر بگویم؟ از باب ارشاد جاهل بگویم؟ از باب تنبیه غافل بگویم؟ بابش را برای من معین کن! من از چه دری وارد شوم؟ این کدامیک از وظایف من است؟ مرحوم آیت الله موحد میگفت: خوشم آمد که با اینکه آقای مکارم بچه سال بود، اما وقتی استادش به او می گوید برو به فلانی بگو، نمی گوید خوب من می روم و به او میگویم. بلکه از من پرسید این حرف را از چه بابی بگویم؟ می گوید من مسلمانم. مسلمان هر حرفی می خواد به دیگری بزند، باید در یکی از این ابواب [فقهی] بگنجد. شما که به من می گویی برو به فلانی بگو، به من بگو از کدام باب باید بروم بگویم؟ از بین این راه هایی که برای من باز شده که مسلمان می خواهد از آن باب برود مکالمه بکند یا تذکر بدهد، برای من باید بابش را مشخص بکنی. این یعنی: «حرکت علی الحجه» (حرکت بر اساس ). انسان سیری که می خواهد بکند علی الامیال نباشد؛ لاحجت را نگیرد، متشابهات را مستند قضایا نگیرد. کما اینکه اداری ها هر وقت بخواهند چیزی بنویسند ماده یا تبصره قانونی اش را مشخص می کنند. اگر رئیس اداره می خواهد یک تصمیم بگیرد که بر اساس هیچ کدام مواد قانونی نیست، کارمند انجامش نمی دهد. شما اگر یک ریال را هم بخواهید خرج کنید، باید طبق یکی از ضوابط و یکی از بندهای قانون خرج کنید. یعنی نسبت به آن کار باید وجود داشته باشد. آن امر است که کارتان را قانونی می کند، کارتان را «اطاعت» می کند. شما اگر از پول اداره تان یک مقدارش را دادید به یک مستحقی، قانون چه کارتان می کند؟ پوست از کله تان می کند. شما را به عنوان اختلاس بیت المال، به زیر سوال می کشد و پیش هرکسی هم که بروید محکومتان می کند. می گوید از کیسه خلیفه بخشش کردی؟ هر یک ریال این پول، کد دارد، برنامه دارد، طبق ضوابط است. باید ببینی از چه راهی خرج کنی. این چیزهایی که شما در دنیا می‌بینید اینها عکس آخرت افتاده رویش، تصویر آخرت افتاده رویش، خدا خواسته آخرت را در این دقتها نشان بدهد به ما و اینها را حجت قرار دهد برای ما که شما پول شخصیتان را هر کاری می خواهید کنید باید آیین نامه داشته باشد، بند داشته باشد، مواد قانونی داشته باشد. بنابراین، خرج شخصی را هم که انسان می کند، خرج خانه‌اش هم که می خواهد بکند، دقیقاً طبق تبصره‌های اسلامی و طبق موازین شرعی باید باشد. حرفی که می خواهد بزند، وقتی که می خواهد مصرف کند، گفتگویی را که می خواهد کند، تلفنی که می خواهد به کسی بزند، صحبتی که می خواهد بکند، حتی صحبتی را که می خواهد گوش بگیرد، طبق یکی از این مواد شرعیه باید باشد. این امر، همه چیز را درست می کند. بی‌امر که شد یعنی هیچی! این یعنی نظام ، نظام شرعی. در نظام ولایت فقیه هم هر کسی باید به یک نحوی، امرش به امر ولایت فقیه بخورد. و هر شخصیتی را که به فرمانش توجه می کنی، باید به یک نحوی مربوط بشود به امام. اگر شد، ارزش پیدا میکند. چون ارتباط با امام برمیگرد به امام زمان و سپس رسول خدا و سپس خداوند. این می شود . یعنی انسان تمام مأموریت هایش از یک جا نشأت بگیرد، اگر همه کارهایی که انسان می خواهد بکند، برگردد به امر خدا، این می شود توحید. فرد اگر همه کارهایش را بر اساس فرمان خدا انجام داد، آن موقع میشود موحّد.