لباس زيرين و رويين
در روايتى معتبر آمده است كه روزى سفيان ثورى از سران متصوّفه به مسجدالحرام رفت. امام صادق عليه السلام را ديد كه در گوشهاى از مسجد نشسته و لباسهايى زيبا و ارزشمند بر تن دارد. با خود گفت: به خدا سوگند بايد به نزدش بروم و او را به خاطر اين لباسها سرزنش كنم. سپس خدمت حضرت رسيد و با سخنى اعتراضآميز عرض كرد: اى فرزند رسول خدا، به خدا قسم پيامبر و هيچيك از پدرانت چنين لباسى نپوشيدهاند.
بر آمده است كه روزى سفيان ثورى از سران متصوّفه به مسجدالحرام رفت. امام صادق عليه السلام را ديد كه در گوشهاى از مسجد نشسته و لباسهايى زيبا و ارزشمند بر تن دارد. با خود گفت: به خدا سوگند بايد به نزدش بروم و او را به خاطر اين لباسها سرزنش كنم. سپس خدمت حضرت رسيد و با سخنى اعتراضآميز عرض كرد: اى فرزند رسول خدا، به خدا قسم پيامبر و هيچيك از پدرانت چنين لباسى نپوشيدهاند.
امام فرمود: «حضرت رسول صلی الله عليه و آله در روزگارى زندگى مىكرد كه عموم مردم در فقر وتنگدستى به سر مىبردند (وبه همين علّت چنين لباسهايى نمىپوشيد)، امّا امروز وضعيّت مالىشان بهتر است و سزاوارترين مردم به استفاده از نعمتهاى پروردگار، انسانهاى نيكوكار و پرهيزگاران هستند»
سپس آيه ۳۲ سوره اعراف را كه در روايت پيشين گذشت، تلاوت كرد. آنگاه فرمود : «ما سزاوارترين مردم براى استفاده از نعمتهاى پروردگار هستيم». و در ادامه فرمود: «اى ثورى، اين جامه رويين را كه مىبينى براى (حفظ آبرو در برابر) مردم پوشيدهام»، سپس دامن لباس را بالا زد و لباس زيرين را كه لباس بسيار ساده و كمارزش بود به وى نشان داد وفرمود: «اين لباس را براى خود پوشيدهام».
بعد حضرت لباس رويين سفيان ثورى را بالا زد و او لباس زيبا و ارزشمندى در زير و لباس ساده و كمارزشى روى آن پوشيده بود! حضرت فرمود: «ثورى، لباس زيرين را براى لذّت نفس و لباس رويين را براى فريب دادن مردم پوشيدهاى».[۹]
آراسته بودن در بيرون خانه
در روايتى معتبر مىخوانيم كه امام رضا عليه السلام در فصل تابستان بر روى حصير و در زمستان بر روى پلاس[۱۰] مىنشست و در خانه لباس گشاد مىپوشيد، امّا در بيرون خانه و در برابر مردم، آراسته ظاهر مىشد.[۱۱]
فلسفه سختىهاى دنيا
از حضرت على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «خداوند متعال بر اثر علاقهاى كه به برخى بندگانش دارد، دنيا را بر آنها تنگ گرفته و محبّت دنيا را از دل آنها برداشته است. از اين رو آنان بر تنگى خوردنىها و آشاميدنىها و سختىهاى دنيا شكيبايى ورزيده و به جهان آخرت و آنچه از كرامت ابدى كه نزد خداست مشتاق و راغباند و جان خود را در راه رضاى خدايشان بر كف گرفته و سرانجام به شهادت مىرسند و هنگام كوچيدن به جهان ديگر، خداوند از آنان خشنود است.
چنين بندگانى نيك مىدانند كه مرگ دامنگير همه مىشود (و بايد دنيا و هر آنچه را در آن است بگذارند و بگذرند)؛ به همين علّت، به فكر تهيّه زاد و توشه براى جهان ديگرند. آنها به فكر گردآورى طلا و نقره نيستند، لباسهاى ساده مىپوشند و بيش از ضرورت و نياز غذا نمىخورند و اضافه بر آن را در راه خدا هزينه مىكنند، تا توشه آخرتشان باشد. آنان براى جلب رضاى خدا، با انسانهاى خوب دست دوستى داده و با دشمنان خدا قطع رابطه مىكنند. اين بندگان خوب خدا، چراغهاى هدايت و غرق در نعمتهاى جهان آخرتند».[۱۲]
منبع : از بسيارى از روايات مناسب اين فصل را در كتاب عينالحياة آوردهاند
[۱] . كافى، ج ۶، ص ۴۳۸، ح ۲؛ ميزان الحكمة، ج ۱۰، باب ۳۹۱۱، ح ۲۰۴۳۱.
[۲] . كافى، ج ۶، ص ۴۳، ح ۱ و۴؛ مكارم الأخلاق، ص ۹۸.
[۳] . البتّه اين بخش از روايت مربوط به زمانهاى گذشته است كه مردم از نعمت برق محروم بودند ولازم بودپيش از تاريكى هوا وسايل روشنكننده را آماده سازند.
[۴] . مكارم الأخلاق، ص ۴۱؛ ميزان الحكمة، ج ۱۰، باب ۳۹۱۱، ح ۲۰۴۳۳.
[۵] . كافى، ج ۶، ص ۴۳۹، ح ۱۰؛ مكارم الأخلاق، ص ۹۸.
[۶] . خز، پوست حيواناتى است كه موهايى بلند ونرم ولطيف وپرپشت دارند. برخى حيوانات غير اهلى نيز خزدارند. چنين حيواناتى در زمانهاى گذشته فراوان بود ولى امروزه بر اثر صيد بىرويّه، كمياب يا ناياب است.
[۷] . سوره اعراف، آيه ۳۲.
[۸] . كافى، ج ۶، ص ۴۴۲، ح ۸؛ بحارالأنوار، ج ۶۵، ص ۱۲۵.
[۹] . كافى، ج ۶، ص ۴۴۲، ح ۷؛ دعائم الاسلام، ج ۲، ص ۱۵۱، ح ۵۴۴.
[۱۰] . گليم، فرشى از پشم (كه) به رنگهاى مختلف مىبافند وپرز ندارد (فرهنگ عميد).
[۱۱] . عيون اخبار الرّضا، ج ۲، باب ۴۴، ح ۱؛ مكارم الأخلاق، ص ۱۱۷.
[۱۲] . معانى الأخبار، ص ۱۹۹؛ امالى طوسى، ج ۲، ص ۵۱.
[۱۳] . عين الحياة، ص ۲۸۶، لمعه ششم.
لباس های حرام
(مقدّمه:)
برخى لباسهايى كه پوشيدن آن حرام است به شرح زير است :
(اوّل:) پوشيدن لباسهايى كه از ابريشم خالص است و همچنين لباسهاى طلاباف (و هر آنچه زينت طلا دارد)، بر مردان حرام است. و نيز احتياط آن است كه عرقچين و كيف دستى و چيزهاى كوچكى كه نمىتوان با آن عورت را پوشاند از ابريشم خالص نباشد. همانگونه كه احتياط آن است كه اجزاى لباس، حتّى نوارهايى را كه در حاشيه لباس مىدوزند از ابريشم خالص نباشد.
همانگونه كه احتياط آن است كه اجزاى لباس، حتّى نوارهايى را كه در حاشيه لباس مىدوزند از ابريشم خالص نباشد. و چنانچه كسانى بخواهند لباس حرير بپوشند، بهترين راه آن است كه چيزى با ابريشم مخلوط كنند؛ به هر نسبتى كه باشد ولى سزاوار است نسبت آن ده به يك يا بيشتر باشد. و اگر مجموع تار يا مجموع پود[۱] آن غير ابريشم باشد بهتر است. و سزاوار است كه ولىّ، پسران نابالغ خود را از پوشيدن لباسهاى ابريشمين و طلاباف منع كند.