eitaa logo
منتظران گناه نمیکنند
2.5هزار دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
5.2هزار ویدیو
353 فایل
خادم کانال منتظران گناه نمیکنند👇 @appear وروزو کردن تبلیغات درکانال تاسیس کانال : ۱۳۹۷٫۱٫۱۱ پایان کانال : ظهور آقا امام زمان عج ان شاء الله نشر از مطالب کانال آزاد ✔️
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸ب♡سم رب الشهدا و الصدقین ﷽🌸 📢فراخوان دعوت نامه 📨به مـراسم معرفے شـ🦋ـهدا🥀 ✋نیـت‌ڪنید‌ڪه‌مهمان‌امـروزما 👇 وماهمه مهـــمان‌این‌عزیز‌هستیم✋ حاجت ها رو از مرام و معرفتشون زیاده حتمادستگیرمون ‌میشن 🌷خو‌گرفت ✅مــنتظر حضور محفل گـرما بخش🎆 شما دوستداران شـهدا هستیم😊
خبر شهادتم را به خانواده ام دادند کوچیکم خیلی گریه می کرد😔 گفت برای نیایش(دختر خردسال شهید)گریه می کنم😭 گفت: 🌸مگر نیایش از رقیه ی امام حسین ع عزیزتر است؟😔
که با به کاروان اسرای اهل بیت😔 پیکرش در مسیر شام بر روی خاک ها کشیده شد😭😔
بابا آب داد بابا نان داد جنگ شد❗️ بابا جان داد...😔😔
🌺 😊 شاد و سرحال بود. همه رو به خنده رو بودن میشناختن. خوبی نسبت به این رفتارش داشتم، اگه جایی با شکست مواجه میشد زود حالت چهرشو تغییر میداد تا ناراحتی تو چهرش نباشه😌 خدا بزرگه، هاشو تنها نمیزاره، توکل بر خدا...
😊 که دیگر فقط و فقط باید سراغش را از قابهای عکس بگیرم😔...
«کسانی که ایمان آورده و هجرت کرده و در راه خدا با مال و جانشان به جهاد پرداخته‌اند،نزد خدا مقامی هر چه والاتر دارند و اینان همان رستگارانند.» 📚سوره توبه، آیه 20
⬅️ ➡️ بعد از دانشگاه به دلیل مشکلات زندگی کار و ازدواج خیلی کم وقت میکردم از همدیگر یاد کنیم. اما رضا خیلی بود. همیشه هفته ای یکی دوبار زنگ میزد. یا حداقل نصفه شب يه تک رو گوشیم بود از . صبح بهش زنگ میزدم و در حد چند دقیقه که شده بود باهم حرف میزدیم و کلی از صحبتهاش انرژی میگرفتم. خیلی بامعرفت بود
وقتی با بودن پدرت اینطوری روی دستاش توی هوا میخندیدی بهت حق میدم که با نبودش اینطوری بیوفتی روی مزارش.... .
💠 نا امیدی ممنوع 💠 به خاطر یک اتفاق خیلی ناراحت بودم، رضا طوری رفتار میکرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده. سعی میکرد هر جور که میشه خوشحالم کنه... تعجب میکردم از اینهمه خونسردیش اما با تموم ناراحتیم هرلحظه با خنده رو بودن چهرش امیدوارتر میشدم... همیشه میگفت به خدا شک نکن خودش گفته دو بارهم تو کتابش تاکید کرده پس نبینم غمگین باشی... گفت همین الان پاشو بریم مشهد پابوس آقا ، میدونم دوای دلت زیارته...
💠پیاده روی اربعین💠 چند روز قبل از رفتنش گفت من برا پیاده روی اربعین با چند تا از بچه ها هماهنگ کردم گفتم اسم منم بزارن تو لیست... گفتم شما که معلوم نیس کی برگردی از سوریه مگه قرار نیس دو ماه اونجا باشین؟ گفتش آره خب شایدم زودتر برگشتیم اینو گفتم که بدونی اربعین خدا بخواد کربلام... گفتم خوشبحالت...😔 ان شاالله گفتش ان شاالله بعد عید همه با هم میریم.هوا یکم بهتره بشه بخاطر نیایش چون ممکنه اذیت بشه بعد عید سه تایی میریم... خیلی خوشحالم میکرد با این حرفاش من به همه حرفاش اعتماد داشتم محال بود کاری رو بگه و انجام نده