❇️ شیعه شدن سنی ناصبی پس از عنایت امام زمان (عج) و حضرت فاطمه زهرا (س)
(تشرّف محمود فارسی)
🔖 قسمت دوم
▫️ تا این سخن را فرمود، احساس کردم که در تنم روح تازهای یافتم؛ لذا سینهخیز نزد او رفتم. ایشان هم دست خود را بر سینه و صورت من کشید و بالا برد، تا فکّ پایینم به بالایی چسبید و زبان به دهانم برگشت و همه خستگی و رنج راه از من برطرف شد و به حال اوّل خود برگشتم.
بعد فرمود:
🔶 برخیز و یک دانه حنظل (= میوه گیاهی شبیه هندوانه ولی بسیار تلخ) از این حنظلها برای من بیاور.
▫️ در آن بیابان حنظل زیاد بود؛ لذا یک دانه بزرگ برایش آوردم. آن را نصف کرد و به من داد و فرمود:
🔶 بخور.
▫️ حنظل را از ایشان گرفتم و جرأت نداشتم که مخالفت کنم و با خود حساب میکردم که به من دستور میدهد حنظل تلخ بخورم؛ چون مزّه بسیار تلخ حنظل را میدانستم امّا همینکه آن را چشیدم،
✨ دیدم از عسل شیرینتر، از یخ خنکتر و از مشک خوشبوتر است و با خوردن آن سیر و سیراب شدم.
▫️ آنگاه فرمود:
🔶 به رفیقت بگو بیاید.
▫️ او را صدا زدم.
به زبان شکسته ضعیفی گفت:
🔹 قدرت حرکت را ندارم.
▫️ ایشان به او هم فرمود:
🔶 برخیز چیزی نیست.
▫️ او نیز سینهخیز به طرف آن بزرگوار آمد و به خدمتش رسید. با او هم همان کار را انجام داد.
آنگاه از جای خود برخاست که سوار شود. به او گفتیم:
🔹شما را به خدا نعمت خود را تمام کرده و ما را به خانههایمان برسانید.
▫️ فرمود:
🔶 عجله نکنید.
▫️ و با نیزه خود خطّی به دور ما کشید و با رفیقش رفت.
من به رفیقم گفتم:
🔹 از این حنظل بیاور تا بخوریم.
▫️ او حنظلی آورد، دیدیم از هر چیزی تلختر و بدتر است. آن را به دور انداختیم.
به رفیقم گفتم:
⛰ برخیز تا بالای کوه برویم و راه را پیدا کنیم. برخاستیم و بهراه افتادیم.
ناگاه دیدیم دیواری مقابل ما است. به سمت دیگر رفتیم دیوار دیگری دیدیم همینطور دیوار را در هر چهار طرف، جلوی خود مشاهده میکردیم؛ وقتی این حالت را دیدیم، نشستیم و بر حال خود گریه کردیم.
مدّت کمی که آنجا ماندیم،
🐺 ناگاه درندگان زیادی ما را احاطه کردند که تعداد آنها را جز خداوند کسی نمیدانست؛ ولی هرگاه به طرف ما میآمدند آن دیوار مانعشان میشد و وقتی میرفتند دیوار برطرف میشد و باز چون برمیگشتند دیوار ظاهر میشد. خلاصه آن شب را آسوده و مطمئن تا صبح بسر بردیم.
🏜 صبح که آفتاب طلوع کرد، هوا گرم شد و تشنگی بر ما غلبه کرد و باز به حالتی مثل وضعیّت روز قبل افتادیم. ناگاه آن دو سوار پیدا شدند و آنچه را در روز گذشته انجام داده بودند، تکرار کردند. وقتی خواستند از ما جدا شوند، به آن سوار عرض کردیم:
🔹 تو را به خدا ما را به خانههایمان برسان.
▫️ فرمود:
🔶 به شما مژده میدهم که به زودی کسی میآید و شما را به خانههایتان میرساند.
▫️ بعد هم از نظر ما غایب شدند.
وقتی آخر روز شد، دیدیم مردی از اهل فراسا (۱) که با او سه الاغ بود، برای جمعآوری هیزم میآید همینکه ما را دید، ترسید و فرار کرد و الاغهای خود را گذاشت. صدایش زدیم و گفتیم که ما فلانی هستیم و تو فلانی میباشی.
برگشت و گفت:
🔹 وای بر شما، خانوادههایتان عزای شما را برپا کردهاند. برخیزید برویم که امروز احتیاجی به هیزم ندارم.
▫️ برخاستیم و بر الاغها سوار شدیم وقتی نزدیک فراسا رسیدیم، آن مرد پیش از ما وارد شد و خانوادههایمان را خبر کرد. آنها هم بینهایت خرسند و شادمان شدند و به او مژدگانی دادند.
🏡 پس از آنکه وارد منزل شدیم و از حال ما پرسیدند، جریان را برایشان نقل کردیم؛ ولی آنها ما را تکذیب کردند و گفتند:
این چیزها تخیّلاتی بوده که از شدّت عطش و تشنگی برای شما رخ داده است.
(ادامه دارد)
⬅️ برکات حضرت ولی عصر (علیه السلام)، صفحه ۱۵۴
14.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ «ظلم اثباتی»
👤 استاد #عالی
⁉️ چرا حضرت تشریف نمیارن؟
🔥 ظلم بعد از سقیفه همه جا رو گرفت، اما خیلیا نفهمیدند که تو ظلمن...
✅ @montzrn313
❇️ آنها مانند کسانی هستند که در رکاب حضرت محمد (ص) شمشیر زده اند.
✅ امام حسین (ع) میفرماید:
🚨 «برای او غیبتی هست که گروهی در آن مرتدّ میشوند و گروهی دیگر ثابت و استوار میمانند.
به آنها - از راه شماتت- میگویند:
🔹 این وعده کی هست؟ اگر راستگویانید؟!
🕯 آنها که در زمان غیبت او به آزار و تکذیب، صبر میکنند مانند کسانی هستند که در حضور رسول اکرم (ص) شمشیر زدهاند».
⬅️ بحار الانوار جلد ۵۱ صفحه ۱۳۳، اعلام الوری صفحه ۳۸۴، الزام النّاصب صفحه ۶۷، غیبت طوسی صفحه ۲۰۴، و ...
🏷 #حضرت_محمد_ص #امام_حسین_علیه_السلام #امام_زمان_عج #دوران_غیبت #صبر
16.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
سلام بر آنهایی که
رفتند تا بمانند و نماندند تا بمیرند
و تا ابد به آنانکه پلاکشان را از گردن خویش درآوردند🥀🥀
تا مانند مادرشان گمنام و بی مزار بمانند مدیونیم🥀🥀
به پهلوى شكسته فاطمه زهرا(س) قسمتان می دهم كه، حجاب را حجاب را، حجاب را، رعایت كنید..
🥀🥀 .شهید بهرام یادگارى 🥀🥀🥀
دعامکنمادر!_۲۰۲۱_۱۲_۲۳_۱۹_۱۱_۲۳_۳۲۹.mp3
8.69M
-دعامڪن!
-شبجمعههاکهمیریڪربلادعامڪن..(:
#آرومجونم🌿
#محمدحسینپویانفر🎙
سلام امام زمانم
جمعه ها که می رسد
دلم مدام غر می زند
بهانه می گیرد
تو را می خواهد
و من، جوابی ندارم به او بدهم !
جمعه ها که می رسد
دلم را با یاد تو آرام می کنم !
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج
✅ @montzrn313