ترجمه ای آزاد از دعای 45 صحیفه سجادیه
در پایان ماه مبارک رمضان
خداحافظ ای بهترین ماه هستی
کلید سرآغار درگاه هستی
خداحافظ ای بهترین عید با تو
شب نا امیدی و امّید با تو
خداحافظ ای لحظهی دوست بودن
شبیه دو بادام و یک پوست بودن
خداحافظ ای ساعت هم نشینی
رفیق هوایی، انیس زمینی
خداحافظ ای وسعت آرزوها
خداحافظ ای عصمت آبروها
خداحافظ ای عاشقی زنده در تو
که اعمال نیکو پراکنده در تو
خداحافظ ای بودن تو گرامی
خداحافظ ای رفتنت تلخ کامی
فراق تو آغاز اندوه عالم
بدون تو بی کالبد روح عالم
خداحافظ ای همدم خو گرفته
رفاقت کنار تو پهلو گرفته
کنار تو شور بهار است پاییز
بدون تو گلزار هم وحشت انگیز
خداحافظ ای رقّت هم جواری
خداحافظ ای روزهایت بهاری
تو ماه نزول خدا بر زمینی
تو ماه خدایی و تنها همینی
خداحافظ ای پرزدن از تباهی
خداحافظ ای ساحت بی گناهی
خداحافظ ای آستان رهایی
خداحافظ ای لحظهی آشنایی
خدا حافظ ای نیکویی با تو آسان
بدی از تو صد سال نوری هراسان
حریم تو آوردگاه شهادت
فضای کریمت سراسر سعادت
تو ستار بودی گناهان ما را
شکفتی دل روسیاهان ما را
به صد رود رحمت که جوشیده بودی
همه عیب ها را تو پوشیده بودی
دل مومنان مست از طاعت تو
تن مجرمان خوار از هیبت تو
خداحافظ ای بهترین روزها : تو
دلیل همه عافیت سوزها: تو
درود ای سراسر سلام و سلامت
که بشمار بر دشمنانت ملامت
درود ای پسندیده در همدمی ها
زداینده ی داغ نا محرمی ها
خداحافظ ای تار و پودت مبارک
خروجت غم افزا، ورودت مبارک
کنار تو با غیر دل بستگی؟ نه
تو را از مناجات ما خستگی؟ نه
تو را پیش از این چشم بر جاده بودیم
به شوق تو یک سال آماده بودیم
خداحافظ ای نور صد بدر با تو
تب راز در تو، شب قدر با تو
خداحافظ ای ماه یک دست بودن
تسلای قرآن به سر، مست بودن
تو را غرق شادی و غم می نویسم
از این بیت را از خودم می نویسم
خدا حافظ ای روزهایت صمیمی
خدا حافظ ای دردهایت قدیمی
خداحافظ ای شور دریا و ساحل
خداحافظ ای نور، ای ماه کامل
خداحافظ ای مستی باد جنگل
طنین خوش کوه و فریاد جنگل
خدا حافظ ای پاکی برف و باران
زمستان زمستان بهاران بهاران
خداحافظ ای حیرت کوچه باغی
پر از صوت قمری، پر از بچه زاغی
خداحافظ ای صد بغل آه با تو
نوای علی، حسرت چاه با تو
خداحافظ ای لحظهی نان و خرما
شب و کوفه و مرد و انبان و خرما
خداحافظ ای صد غزل شعر و خوبی
بمان تا غبار دلم را بروبی
تو رفتی و یک سال چشم انتظارم
که از نو بیایی و در را بکوبی
من اهل شمالم مرا هم صدا کن
تو که همدم مردمان جنوبی
تو را روزها دل سپردم دریغا
چه اوقات سبزی چه شب های خوبی
پر از ظلمتم: نور دل را طلوعی
پر از حیرتم : برق غم را غروبی
خداحافظ ای آسمانت سعادت
خداحافظ ای آستانت ربوبی
#محمد_مرادی
ذوقي چنان ندارد بي دوست زندگاني
دودم به سر برآمد زين آتش نهاني
شيراز در نبسته ست از کاروان وليکن
ما را نمي گشايند از قيد مهرباني
اشتر که اختيارش در دست خود نباشد
مي بايدش کشيدن باري به ناتواني
خون هزار وامق خوردي به دلفريبي
دست از هزار عذرا بردي به دلستاني
صورت نگار چيني بي خويشتن بماند
گر صورتت ببيند سر تا به سر معاني
اي بر در سرايت غوغاي عشقبازان
همچون بر آب شيرين آشوب کارواني
تو فارغي و عشقت بازيچه مي نمايد
تا خرمنت نسوزد تشويش ما نداني
مي گفتمت که جاني ديگر دريغم آيد
گر جوهري به از جان ممکن بود تو آني
سروي چو در سماعي بدري چو در حديثي
صبحي چو در کناري شمعي چو در مياني
اول چنين نبودي باري حقيقتي شد
دي حظ نفس بودي امروز قوت جاني
شهر آن توست و شاهي فرماي هر چه خواهي
گر بي عمل ببخشي ور بي گنه براني
روي اميد سعدي بر خاک آستانست
بعد از تو کس ندارد يا غايه الاماني
مگه میشه ایرانی بود و عاشق سعدی نبود.
اگر دوست دارید یک عاشقانهی سرشار از هیجان و تقدس رو تجربه کنید غزلیات رو بخونید. اگر دنبال رسیدن به اخلاقهای خوب و رشد هستید بوستان رو بخونید. اگر علاقهمند به درس گرفتن از زندگی هستید گلستان کتاب مناسبی هست و اگر دنبال عرفان و موعظه اید مجالس...
سعدی یک روحانی و یک شاعر جامعالاطرافه که هر حال خرابی رو خوب میکنه.
اول اردیبهشت ماه جلالی، یادروز سعدی، گرامی.
حال دلتون عاشقانه و خوب.
این مقالهها بهتون کمک میکنه که اگه تمایل دارید با بچهها سعدی کار کنید به ویژه بوستانخوانی و گلستانخوانی، از حکایات متناسبتر با دنیاشون استفاده کنید.👇👇👇
بیا تا برآریم دستی ز دل
که نتوان برآورد فردا ز گل
به فصل خزان درنبینی درخت
که بی برگ ماند ز سرمای سخت
برآرد تهی دستهای نیاز
ز رحمت نگردد تهیدست باز
مپندار از آن در که هرگز نبست
که نومید گردد برآورده دست
قضا خلعتی نامدارش دهد
قدر میوه در آستینش نهد
همه طاعت آرند و مسکین نیاز
بیا تا به درگاه مسکین نواز
چو شاخ برهنه برآریم دست
که بی برگ از این بیش نتوان نشست
خداوندگارا نظر کن به جود
که جرم آمد از بندگان در وجود
گناه آید از بندهٔ خاکسار
به امید عفو خداوندگار
کریما به رزق تو پروردهایم
به انعام و لطف تو خو کردهایم
گدا چون کرم بیند و لطف و ناز
نگردد ز دنبال بخشنده باز
چو ما را به دنیا تو کردی عزیز
به عقبی همین چشم داریم نیز
عزیزی و خواری تو بخشی و بس
عزیز تو خواری نبیند ز کس
خدایا به عزت که خوارم مکن
به ذل گنه شرمسارم مکن
مسلط مکن چون منی بر سرم
ز دست تو به گر عقوبت برم
به گیتی بتر زین نباشد بدی
جفا بردن از دست همچون خودی
مرا شرمساری ز روی تو بس
دگر شرمساری مکن پیش کس
گرم بر سر افتد ز تو سایهای
سپهرم بود کهترین پایهای
اگر تاج بخشی سر افرازدم
تو بردار تا کس نیندازدم
تنم میبلرزد چو یاد آورم
مناجات شوریدهای در حرم
که میگفت شوریدهٔ دلفکار
الها ببخش و به ذلّم مدار
همیگفت با حق به زاری بسی
میفکن که دستم نگیرد کسی
به لطفم بخوان و مران از درم
ندارد به جز آستانت سرم
تو دانی که مسکین و بیچارهایم
فرو مانده نفس امارهایم
نمیتازد این نفس سرکش چنان
که عقلش تواند گرفتن عنان
که با نفس و شیطان برآید به زور؟
مصاف پلنگان نیاید ز مور
به مردان راهت که راهی بده
وز این دشمنانم پناهی بده
خدایا به ذات خداوندیت
به اوصاف بی مثل و مانندیت
به لبیک حجاج بیتالحرام
به مدفون یثرب علیهالسلام
به تکبیر مردان شمشیر زن
که مرد وغا را شمارند زن
به طاعات پیران آراسته
به صدق جوانان نوخاسته
که ما را در آن ورطهٔ یک نفس
ز ننگ دو گفتن به فریاد رس
امیدست از آنان که طاعت کنند
که بی طاعتان را شفاعت کنند
به پاکان کز آلایشم دور دار
وگر زلتی رفت معذور دار
به پیران پشت از عبادت دو تا
ز شرم گنه دیده بر پشت پا
که چشمم ز روی سعادت مبند
زبانم به وقت شهادت مبند
چراغ یقینم فرا راه دار
ز بند کردنم دست کوتاه دار
بگردان ز نادیدنی دیدهام
مده دست بر ناپسندیدهام
من آن ذرهام در هوای تو نیست
وجود و عدم ز احتقارم یکی است
ز خورشید لطفت شعاعی بسم
که جز در شعاعت نبیند کسم
بدی را نگه کن که بهتر کس است
گدا را ز شاه التفاتی بس است
مرا گر بگیری به انصاف و داد
بنالم که عفوم نه این وعده داد
خدایا به ذلت مران از درم
که صورت نبندد دری دیگرم
ور از جهل غایب شدم روز چند
کنون کامدم در به رویم مبند
چه عذر آرم از ننگ تردامنی؟
مگر عجز پیش آورم کای غنی
فقیرم به جرم و گناهم مگیر
غنی را ترحم بود بر فقیر
چرا باید از ضعف حالم گریست؟
اگر من ضعیفم پناهم قوی است
خدایا به غفلت شکستیم عهد
جه زور آورد با قضا دست جهد؟
چه برخیزد از دست تدبیر ما؟
همین نکته بس عذر تقصیر ما
همه هرچه کردم تو بر هم زدی
چه قوت کند با خدایی خودی؟
نه من سر ز حکمت بدر میبرم
که حکمت چنین میرود بر سرم
سعدی..
در ساعات پایانی ماه مبارک زمزمه این ابیات ناب سعدی بیفایده نیست.
🌿🌸🌺
🌸🌺
🌺
مرکز #تعاون و #خیریه
🌱 وَتَعاوَنوا عَلَى البِرِّ وَالتَّقوىٰ (مائده_۲)
🌱 وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَهُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (انفال_۶۰)
🌱و هر چیزی را که انفاق کنید، خداوند عوض آن را می دهد و او بهترین روزی دهندگان است.
─═⊱❀══✿❀🌸❀✿══❀⊰═─
سلام به همه عزیزان
امیدواریم حال دلتون خوب خوب باشه إن شاء الله🙏🌷
إن شاءالله میخوایم یک کار بزرگ و خیرخواهانه رو با کمک همدیگه شروع کنیم.
👌هم ثواب زیادی داره هم اینکه راحته و اصلا هزینه ای نداره...
طرح بزرگ #انفاق_همگانی
#انفاق_بدون_هزینه
#انفاق_آسان
#انفاق_غیرحضوری
تاحالا شده به این فکر کنی که ما هر روز چه مقدار مواد قابل بازیافت رو دور میریزیم؟😔
همهی ما روزانه با موادی مثل بطریهای پلاستیکی، تکه های کاغذ، قوطیهای فلزی و ... مواجه میشیم که اونها رو به زباله تبدیل می کنیم.🤦🏻♂
همون چیزهایی که در واقع ارزش خاصی ندارند، امّــا میتونیم بهشون ارزش ببخشیم؛🌼
👌یعنی اونها رو با نیت امور خیر، انفاق کنیم😍 و در اختیار خیریه بگذاریم.
▪️بطری و وسایل پلاستیکی
▪️قوطیهای فلزی
▪️کاغذ و مقوا
خیریه پس از جمع آوری اونها، درآمدش رو در امور مختلفی از جمله رسیدگی به محرومین، امور فرهنگی و ... هزینه میکنه..
👌 این کار ما چندین فایده ی مادی و معنوی برای فرد و خانواده و از همه مهمتر برای جامعه داره...😊
🔹 صرفه جویی (جلوگیری از اسراف)
🔹پاداش دنیوی و اخروی انفاق
🔹کاهش آلودگی و کمک به حفظ محیط زیست
🔹کسب امتیاز برای شرکت در برنامه های مختلف موسسه
🔻🔻 نکات مهم 🔻🔻
💢 عزیزان توجه داشته باشند که
نیّت خود را به صورت کلی 👌 انفاق برای هر امرخیر قرار دهند تا خیریه در هزینه کرد آن با مشکل مواجه نشود.
💢 برای سهولت در کار، میتوانید نشانی خود را به مدیر کانال خیریه ارسال نمایید، تا همکاران ما در محل شما حضور یابند و کیسهها را دریافت کنند.
─═⊱❀══✿❀🌸❀✿══❀⊰═─
#انفاق_بدون_هزینه
#انفاق_آسان
به طرح #انفاق_همگانی بپیوندید👇
🌾 eitaa.com/Enfagh7
عید آمد و عید آمد و عید آمد و عید
لبریز نشاط و مهر، سرشار امید
ای یار قدیمی! لحظات تو نکو
همراه صمیمی! همه روز تو سعید
#عید_فطر_مبارک
@drmomoradi