هدایت شده از پرویزن
"چکامهی ننگ"
سمفونی بمبها و موشکها نواخته شد
طبل رسوایی به زمین افتاد
خاک بر جهانی که در آن زندگی میکنیم
بیمارستانی در غزه منهدم شد
هزاران نفر در توحّش قوم برتر جان دادند
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم
پدری قطعههای فرزندش را در کیسه به هم میپیوندد
برادری کودک، در بیمارستان
شهادتین را به خواهرش تلقین میکند
جناب صدر اعظم خمیازه میکشد
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم
مادری در سرزمین مادری، قبری برای فرزند ندارد
خانههای عمودی،
در لحظهای افقی میشود
کدخدا، رعایایش را ذبح میکند
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم
در جدال موشکها
در توازن دموکراسی رسانه و دلار
چراغها خاموش میشود
لبها در تشنگی می سوزد
پرزیدنت، عقبعقب به ساعتش نگاه میکند
خاک بر سر جهانی که در آن زندگی میکنیم
حضرت شاهزاده، در حال ورزش صبحگاهی است
بیبیسی دلواپس یوزپلنگ ایرانی؛
و هیات داوران "گرمی"
مبهوت از ترانهی "زن و زندگی"؛
و اسرائیل "آزادانه" به کودکان فلسطین درخشش فسفری هدیه میکند
چشمان "خاخام"های خام از ذوق میدرخشد
وای بر جهانی که در آن نفس میکشیم
تراژدی اسلحه، به پردهی آخر میرسد
در بازی ننگ و جنگ، پرده پایین میآید
صدای جیغ کودکان در دوردست نمایش گم میشود
مجمع عمومی سازمان ملل، بازیگران را بهشدت تشویق میکند
وای بر جهانی که در آن نفس میکشیم
قاتلان سرخپوستها
جانیان ویتنام و هیروشیما
در یکسو
وارثان هالوی هولوکاست
متجاوزان الجزایر و لیبی
در دیگرسو
نظم جهانی را مدیریت میکنند.
حقّ تو
وتو میشود
جایزهی صلح نوبل
به "سوچی" میرسد
به پاس مبارزه با خشونت:
منهای مسلمانان میانمار
به اسحاق رابین و شیمون پرز
به شکرانهی کشتار صبرا و شتیلا
و به یاسر عرفات
به پاس "خفهخون"
تف بر جهانی که بر آن راه میرویم
...
و در انبوه این خاک
بر این خاک
از خاک
به خاک
...
تنها اندوه یک خاک است که رویای جهان مدرن را غبارآلود کرده است
"فلسطین"
و بغض جاودانهی او
در سکوت و صدا
بیقرار
بیقرار
که تلکَ شقشقه هدرت
و لا قرّت
#محمد_مرادی
#فلسطین
#حقوق_بشر
https://eitaa.com/mmparvizan
"واگویهای با دخترم ریحانه"
به روی شانهی باران، بخواب ریحانه!
بخند قهقهه از کنج قاب ریحانه!
بخواب دخترم و خوابهای خوب ببین:
بدون جنگ، بدون عذاب، ریحانه!
جهان بدون تو بدجور جای تاریکی است
ستارهای شو و بر ما بتاب ریحانه!
به روی بالشی از ابرها بخواب و بخند
بخند! ای گل رویت، گلاب ریحانه!
زمین برای تو و بازی تو دلگیر است
بپر به آنطرف آفتاب ریحانه!
بپا که وا نشود گوشوارهی قلبیت
میان آنهمه جیغ و شتاب، ریحانه!
چه شد که عمر نگاهت به مدرسه نرسید؟
به سنّ درس و کتاب و حساب ریحانه؟
لباس صورتیات را درآر و سرخ بپوش!
به رنگ خونیِ داغِ مذاب ریحانه!
جهان برای تو انگار جای خوبی نیست
بخواب دختر خوبم! بخواب ریحانه!
#کودک_کشی
#ریحانه_سلطانی_نژاد
#کودکی
#حقوق_بشر
#کرمان
@drmomoradi
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"به بهانهی این روزها"
صبح شد، باز از تشک برخیز، از سکون معاصران بنویس
غُر، بزن بر سر جهان یک چند، از شب وحشیِ "گِران" بنویس
باز کن با غرور پنجره را، زل بزن کوچهکوچه دلهره را
بعدهم با امید روزی خوش، از تکاپوی عابران بنویس
طعم صبحانه؛ چایِ بیقند است، مِلک امروز قیمتش چند است؟
برج عاجی برای خویش بساز، از حقوق مشاوران بنویس
پُک بزن خاطرات دیشب را، به غمی فلسفی بگز لب را
بعد از آن صفحهای دکارت بخوان، از کرامات شاعران بنویس
باز کن پیج اینستا را یا...، لایک کن عکسهای زیبا را
هشتگ منع سگکشی بگذار، از هیاهوی حاضران بنویس
#
ساعت ده: پر از کیاست شو، وارد عرصهی سیاست شو
لم بده روی مبل و نقدی بر خیلِ آسودهخاطران بنویس
#
عصر، تغییر ده عبارت را، بازکن منطق تجارت را
از فلسطین سخن مگو، عیب است، از غم و درد تاجران بنویس
یکبغل سینما تماشاکن، گره از زلف یار خود واکن
وصفی از آن لبان خونین را، به گروه "معاشران" بنویس
پرس و جو کن که وضع مطلوب است؟ حال همجنسبازها خوب است؟
مثل احمد شهید تحلیلی، بر حقوق معاصران بنویس
تیترکن، دادهای کیروش را، بورس بازان ظاهرا خوش را
داوران را به انتقاد بگیر، از تبانیّ ناظران بنویس
شمّهای از فواید فمنیسم، راه حلّی برای جذب توریسم
از گرانی نرخ ارز بگو، از هجوم مسافران بنویس
نقدکن سینمای داخل را، حصر را، حکم مرگ قاتل را
نامهای هم برای دلجویی، به حضور مهاجران بنویس
در هوای غروب، دلدل کن، یمن و شام و غزه را ول کن
جای آن چند جرعه چای بنوش، از سلوک مجاوران بنویس
#
دیگران را به دیگران بسپار، هشتگ قلب من، زمین، بگذار
از فلسطین نوشتن آشوب است،
حال همجنسبازها خوب است
#محمد_مرادی
#حقوق_بشر
#صلح
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"اطلاعیه"
صاحبان این تصویر مجرمند
در "سِفر تثنیه" نامی از آنان به میان نیامده است
راویانِ "لاویان"، سخنی از آنان نگفتهاند
یوم السبت را ماهی نگرفتهاند
صاحبان این تصویر مجرمند
در اورشلیم زاده نشدهاند
نسبشان به ارض موعود نمیرسد
آینههای عبرتند
که به عبری سخن نمیگویند
صاحبان این تصویر مجرمند
چون هالهی هولوكاست بر سرشان نمیدرخشد
خون ارمیا را از نزدیک مزمزه نکردهاند
به گوسالهی سامری توسل نجستهاند
و بهانههاشان،
رنگ گاو زرد ندارد
به آن کودک بالای تصویر نگاه کن:
او یک گناهکار است
ناحیهناحیهی مدیترانه را نفس کشیده است
و خندهاش
رنگ و بوی ضاحیه دارد
او مجرم است
که لبنان زاده شده است
و در مزارع زیتون بازی کرده است
آن مرد را ببین:
او جنایتکار است:
به منشور سازمان "سکوت" پایبند نبوده است
و با "شورای ناامنی" رابطهی خویشی ندارد
صاحب این تصویر یک تروریست است
چون آنگونه نیست که باید باشد:
چون خمرههای نفت
چون یابوهای آنسوی خلیج
چون گوسفندهای مزارع رقص شمشیر
چون مفتیان مفتخور الازهر
آن زن یک تروریست است
مقنعه میپوشد
و نماز را به جماعت میخواند
و گاه
به پیادهروی اربعین میرود.
صاحبان تصویر فوق تروریستند
و نامشان در فهرست تحریم آمده است:
نامشان حرام و خونشان حلال
حلالِ بمبهای سنگرشکن
حلالِ هواپیماهای جاسوسی
حلال ِخاخامهای خام
حلال تانکهای ضدنفر
و همه باید بمیرند
چون شیطان بزرگ خواسته است
و بعضیها:
اینگونه تصمیم گرفتهاند
#محمد_مرادی
#لبنان
#ضاحیه
#حقوق_بشر
#بیروت
https://eitaa.com/mmparvizan
هدایت شده از پرویزن
"تقدیم به فرزندان وطنم که گلهای پرپر شعبدهی حقوق بشرند"
#شورای_امنیت
#حقوق_بشر
#ننگ
#جنگ
#فریب_صلح
#امیر_علی_امینی
#محدثه_اقدسی
#محمد_رضا_اقدسی
#مهرسانا_بهرامی
#علی_رضا_نیازمند
#فاطمه_نیازمند
#مطهره_نیازمند
#محمد_حسین_خاکی
#زهرا_بهمن_آبادی
#هانیه_بهمن_آبادی
#محمد_علی_بهمن_آبادی
#ایما_زینلی
#محیا_نیکزاد
#زهرا_ذاکریان
#فاطمه_ذاکریان
هدایت شده از پرویزن
"به کودکان عزیز سرزمینم که دختران و پسران منند"
کجای حادثه ماندی؟ بگو امیر علی؛
تمام آن شب را موبهمو امیر علی!
بگو چهشد عطش خوابهای کودکیات؟
از انفجار از آتش بگو، امیر علی!
تو خواب بودی و لبریزِ زندگی، پسرم!
که با گدازه شدی روبهرو، امیر علی!
بخواب، خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
بخواب دختر خوبم! بخواب مرسانا!
بدون قصّهی درس و کتاب، مرسانا!
تمام شد همهی غصّههای کودکیات
بخند! بیغم و بیاضطراب، مرسانا!
عزیز کوچک من، بازی تو لالاییاست
به روی بالش رویا بخواب، مرسانا!
بخواب! خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
به سمت پنجره، پرواز کن! محدثهجان!
کبوتری شو و پر، باز کن! محدثهجان!
بگیر دست محمدرضا، برادر، را
جهان تازهای آغاز کن، محدثهجان!
فرشتهای به ملاقاتتان میآید، بَه!
کمی برای خدا ناز کن، محدثهجان!
بخواب! خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
به روی بالشی از نور، بیصدا، آرام؛
بخواب و دور شو از چنگ دردها... آرام!
به فکر بازی توپ و حیاط و کوچه نباش
بپر به آنطرف کوچهی خدا...آرام!
صدای قلب تورا بمبها نمیفهمند
ببند چشمانت را... علیرضا... آرام؛
بخواب! خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
بدون درد و غم و واهمه، بخواب گُلم!
در این جهان پر از همهمه، بخواب گلم!
بپوش چادر مشکیت را و پاک و نجیب بخواب دخترکم فاطمه! بخواب گلم!
بخند فاطمهجان! مرگ خواب زیبایی است
عروسکی شو و بیواهمه، بخواب گلم!
بخواب! خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
شب تولد و شادی است، ها! مطهره جان!
بیا و جیغ بکش، ها! بیا! مطهره جان!
کفن بپوش که این طرحِ برف شادی توست
بپر در آنطرف ابرها، مطهرهجان!
بخواب دخترم و خوابهای خوب ببین!
لالا لالا لالالالا لالا... مطهرهجان!
بخواب، خواب در این روزگار شیرین است
که سهمتو ز حقوق بشر فقط این است
لباس تو خاکی شد...نترس... خاکی باش!
تو جویبار زلالی، نماد پاکی باش!
برو به شهر خدا، پیشِ پیشِ او آنجا
از این زمانهی کودکستیز... شاکی باش!
تمام جسمت خاکی شده است؟ عیبی نیست
شبیه کعبه، محمدحسین... خاکی باش!
بخواب، خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر، فقط این است
سلام محیا! گلدخترم! عروسک من!
سلام باغ گلِ برگریزِ کوچک من!
بخند و موی طلاییت را به باد بده
عزیز من! دل و جانم! گلم! وروجک من!
زمین برای تو امروزه، جای خوبی نیست
به روی دوش ملایک بخواب کودک من!
بخواب! خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
چه موی ناز و قشنگی، شبیه ماه شبی!
چه خندهای! چه نگاهی! چه عشوهای! چه لبی!
برای قهقه بابا، بهانهای ناگاه!
برای خندهی مادر، دلیلِ بیسببی!
از آن دقیقه از آن شب بگو، عزیز دلم
چه دیدهای ایماجان! خدای من!... چه شبی!
بخواب، خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
بخند مثل گل نوبهار هانیهجان!
تورا به بمب... به موشک چهکار؟ هانیهجان!
بگیر دست پر از مهر و نور زهرا را
چه خواهری! گل باغ بهار... هانیهجان!
بخواب راحت! تا مثل تو... محمدعلی
میان خواب، بگیرد قرار... هانیهجان!
بخواب، خواب در این روزگار شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
دو خواهرند که همدرد و همزبان همند
دو خواهرند که گلهای بوستان همند
شبیه دخترکان گلم، ضحا و سنا
دو خواهرند که عمر همند جان همند
بخواب! فاطمهجان پیش خواهرت زهرا
شبیه گنجشکانی که عاشقان همند
بخواب! خواب در این روزگار، شیرین است
که سهم تو ز حقوق بشر فقط این است
حقوق زور، حقوق کلک، حقوق فریب
حقوق حافظِ قاتل، حقوق دزد نجیب
حقوق کشتن آوارگان سنگ به دست
مدافع همهی قتل عامهای عجیب
حقوق ننگِ تمدن، حقوق ختمِ بهشر
حقوق ظلم و تجاوز حقوق مکر و فریب
بخواب! خواب در این روزگار شیرین است
که سهم ما ز حقوق بشر، فقط این است
#محمد_مرادی
#حقوق_بشر
https://eitaa.com/mmparvizan