eitaa logo
مرسلات مدیا
1.3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
1.1هزار فایل
﷽ 💠 مرجع تولید و نشر محتوای فرهنگی ✅ کانال موشن گرافیک: https://eitaa.com/morsalatmotion اداره مهر دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان🇮🇷 کانال آپارات: https://aparat.com/morsalatmedia🌍 ارتباط با مدیر، نظرات و تبادل: eitaa.com/resaneh_tablighateslami
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴🔶مهربان باشیم... فارغ از تمام تفاوت ها و اختلاف عقیده ها... اگر امروز هوای همدیگر را داشته باشیم، روزی می رسد که سرفصل همه روزنامه ها می خوانیم: بیایید با مهربانی دست یکدیگر را بفشاریم! چقدر دلمان هوای هم را کرده بود! بیایید با هم نفسی عمیق بکشیم! هوای شهرمان برای همه گروه های حساس و غیرحساس در شرایط سالم است! ✍️محمد_پورسینا @taghcheh1399
🔴🔶جهانگشای2019 (5) مباحثه ویروسی بوی نم دیوار وبوی کتاب های چیده شده در طاقچه به همراه بخار کتری روی بخاری ،فضای رمانتیکی را برایش فراهم کرده بود نشستن روی نوک مداد حسابی اورا جو گیر کرده بود و خود را شخصیتی فرهنگی می دید دکمه های کت پروتئینی اش را بست یقه اش را درست کرد ،برگه کد ها و مشخصات سلولی را تا زد وآماده شد برای ماموریت ،صاحبان مدادها امروز قرار مباحثه داشتند واو قرار بود به اندازه همه آنها کوید چاق وبد قواره تکثیر کند وشاید به اندازه تمام مدادهایی که درآن شهر وجود داشت ! مداد جوان اولی خطاب به مداد دومی :" فوقع فیه" چگونه امری است ومداد دومی به سومی تارسیدبه مداد دهم ، صاحب مداد دهم مردی رشید ،کلاهی عجیب وسفید به سر داشت اما لباسش متفاوت بود ،لباسی سرتاسر آبی همراه با ماسک ودستکش ،کاغذ را گرفت تا کرد ودر جیبش گذاشت لبخندی زد وگفت :یعنی حرف بس است بیایید برویم به بیمارستان ها وشبکه های بهداشت برای کمک به مردم کوید که حسابی جا خورده بود نگاهی به چهره مرد کرد وتوانست نمونه ای از "Li" را خریداری کند ودر سامسونت خود بگذارد. مجموعه آدابی که باپیروی از آن هر چیزی به سامان می آید و جامعه آرمانی تشکیل میشود /خانم حسن‌پور @taghcheh1399
🔴🔶درخت بادام کاش زبان داشتم و مانند این پیرزن ، بلند بلند حرف می زدم و ای کاش ای کاش می گفتم. آنقدر که از حرف هایش دستگیرم شد، این است که خوابی دیده، و در آن خواب، امام هشتم علیه السلام، در راه خراسان، چند ساعتی ، مهمان خانه کوچکش می شوند. بیچاره پیرزن، از لحظه ای که این خواب شیرین را دیده، ازخواب و خوراک افتاده و با این پاهای لرزان و ضعیفش،تمام خانه و کوچه را آب و جارو و کرده است، حتی به لباس هایش عطر خوشبو زده، گمانم‌خواب هایی هم برای من دیده باشد.‌( نهال بادام در دلش تبسمی می کند) پیرزن هر یک ساعت یک بار و بازحمت و مشقت زیاد، تا درب خانه و سر کوچه می رفت و با حالتی درهم و گرفته بر می گشت، این کار را چندین مرتبه انجام داد.‌گربه شیطان محلّ که پاتوقش خانه پیرزن بود، با تعجب زیاد، رفته بود و گوشه حیاط لم داده بود، جالب اینکه گنجشک هایی که لابلای درخت انار،سر و صدای جیک جیک شان برای چنین گربه ای هوس انگیز است، نظرش را جلب نمی کرد. پروانه زیبایی از جلوی چشم گربه پشم آلو، بال بال زد و نشست روی یکی از شاخه های خیلی جوان نهال بادام .اما نظر گربه شکمو و بازیگوش را جلب نکرد.‌ناگهان در یک لحظه سرو صدای هلهله و طبل و دهل، فضای محله را پر کرد.‌پیرزن با عجله زیاد ، خودش را درب کوچه رساند.وای خدای من ، بالاخره امام رضا علیه السلام .‌در حالی که سوار اسب سفیدی بودند در میان استقبال پرشور مردم وارد محله پیرزن شدند. دل توی دل پیرزن بیچاره نبود. باورش نمی شد که خوابش تعبیر شود.اما در عین ناباوری، اسب امام رضا علیه السلام، کنار پای پیرزن ایستاد.‌امام علیه السلام از اسب پیاده شدند ، بعضی از ثروتمندان شهر، می خواستند امام را به خانه خود ببرند، پیرزن بخودش آمد و التماس کنان از امام خواهش کرد تا مهمان خانه محقرش باشند.‌امام رضا علیه السلام با خوش رویی پذیرفتند و وارد خانه پیرزن شدند.‌تعدادی از مردم هم به خانه پیرزن آمدندو پس از پذیرایی مختصری، رفتند. امام رضا علیه السلام، توی حیاط خانه، قدم می زدند که چشمشان به نهال بادام افتاد، پیرزن از امام ، خواهش کرد تا نهال بادام را برایش بکارند. سال ها از آن ماجرا گذشت، و نهال بادام درخت تنومند و باروری شد. مردم به در خانه پیرزن می آمدند و برای تبرک و برکت زندگی شان از او تقاضای بادام‌می کردند /محمد رحیمی @taghcheh1399
🔴🔶حوصله تو مثل باغ گل از عطر ناب سرشاری ومثل بارش باران قشنگ می‌باری شکوه رویش سبز جوانه‌ها در توست ومثل هرچه بهاریست سبز و پر‌باری  چقدر شانه سنگین باغ حوصله کرد چرا که آیۀ تردید را تو انکاری بیا و مثل وجودت تب جوانه بیار بگو که از تن عریان شاخه بیزاری بگو همین که بیایی به برکه می‌خندی بگو که خشک‌ترین چشمه می‌شود جاری بیا که در پس پرچین انتظارم من به شوق گام‌های بهارآوری که می‌آری /محمد رحیمی @taghcheh1399
🔴🔶انتظار شیرین است... بهانه کن، دل من! انتظار شیرین است دویدن و نرسیدن به یار شیرین است به مهرورزی خورشید، مانده در پس ابر ستاره‌خوانی شب‌های تار شیرین است به جاده خیره شو، احساس کن حضورش را خیال آمدنش در غبار شیرین است چراغ اشک برافروز در دل تنگت که سوز هرچه بیاید به کار شیرین است می‌آید و همه‌جا عطر و نور می‌پاشد امید لطف خداوندگار شیرین است کنون که در تب دلشوره‌ها زمین‌گیری بهانه کن، دل من! انتظار شیرین است /خانم نجاتی @taghcheh1399
🔴🔶چشم به راه به تمنای طلوع تو جهان چشم به راه به امید قدمت، کون و مکان چشم به راه به تماشای تو، ای نور دل هستی! هست آسمان کاه کشان، کاه کشان چشم به راه رخ زیبای تو را یاسمن آیینه به دست قد رعنای تو را سرو جوان چشم به راه در شبستان شهود اشک فشان دوخته اند همه شب تا به سحر خلوتیان چشم به راه دیدمش فرشی از ابریشم خون می گسترد در سراپرده ی چشمان خود آن چشم به راه نازنینا نفسی اسب تجلی زین کن! که زمین گوش به زنگ است و زمان چشم به راه آفتابا دمی از ابر برون آ... که بوَد بی تو منظومه ی امکان، نگران، چشم به راه /زکریا اخلاقی @taghcheh1399
🔴🔶چراغ خانه را روشن کنید... چراغ خانه را روشن کنید، آواز بگذارید کسی دارد می‌آید، لای در را باز بگذارید بیفشانید آبی بر حیاط و یادتان باشد که در بالای مجلس، چار بالش، ناز بگذارید بجنبید و بیندازید نقلی در دهان غم به‌ پا خیزید و در دستان شادی‌ ساز بگذارید الا دل‌های تمرین کرده دور از او پریدن را ! از اینجا تا رسیدن‌ْگاه او پرواز بگذارید بیاید، بیشتر گل می‌دهد بیشْ‌انتظاران را اگر دل‌کنده‌‏اید از این صبوری باز بگذارید نگاهش راهزن بسیار دارد من که می‌ترسم‏ مگر در رهگذار چشم او سرباز بگذارید! /عباس چشمای @taghcheh1399
🔴🔶ویتامین های آرامش در عصر انتخاب 💊 ۱- آرامش در سایه امید به زندگی اگرچه «امید به زندگی» از شاخصه های سنجش میزان توسعه یافتگی است و کشورهای مختلف می کوشند این شاخص توسعه را با ابزارهای مادی و این دنیایی مثل رفاه بیشتر و … افزایش دهند اما خدای متعال قرن ها قبل از کشف و شناسایی این معیار عصر مدرن، با مسئله مهدویت و بشارت به ظهور منجی ای که جهانیان از عدالت او بهشت را در زمین تجربه می کنند، این شاخص را در روح و جان بشر نهادینه کرد و این امید به منجی و انتظار برای آمدن او است که انسان را از بی هدف، پوچی، سردرگمی نجات داده، راه درست انتخاب همراه با شور و تلاش و امید را به ارمغان می آورد. @taghcheh1399
🔴🔶ویتامین های آرامش در عصر انتخاب 💊* ۲- آرامش در سایه شناخت واقعیت دنیا* امام علي ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: کسي که دنيا را بشناسد، از حوادث و بلاهاي آن اندوهگين نمي شود.(۱) واقعيت هاي دنيا را بشناسيد تا انتظارتان از دنيا واقع گرايانه باشد. دقت کنيد: دنيا محل آسايش مطلق نيست! دنيا محل آسودگي بدون اندوه نيست. مطمئن باشيد راحتي شما در اين است که دنيا را محل آسودگي مطلق ندانيد. آن جا که سراسر راحتي و آسودگي است، بهشت است. خداوند متعال مي فرمايد: من راحتي را در بهشت قرار دادم و مردم آن را در دنيا طلب مي کنند و به همين جهت آن را نمي يابند.(۲) (۱) . غرر الحکم، ح۸۹۳۵، شرح نهج البلاغه، ابن ابي الحديد، ج۲۰، ص ۲۷۱، ح ۱۳۷. (۲). عوالي اللالي، ج۴، ص ۶۱، ح۱۱. @taghcheh1399
🔴🔶گنج پنهان آن روز ، برای شیعیان و پیروان اهل بیت ( علیهم السلام) روز بد وغم انگیزی بود .در همه جای شهر سامرا، سخن از درگذشت جانشین امام هادی علیه السلام بود.احمد و پدرش، دوان دوان برای عرض تسلیت، بطرف خانه امام هادی می رفتند. نزدیک خانه امام هادی، احمد نفس نفس زنان، پرسید: پدر، حالا چه می شود؟ دوستم صالح، همان پسر خرمافروش همسایه، می گفت، امام علیه السلام دیگر فرزند پسری ندارند و محمد، تنها پسر ایشان بود که از دنیا رفت.آنها دیگر داشتند وارد حیاط خانه امام هادی می شدند. پدر با نگاهی پر از نگرانی و اندوه ، جواب داد: نمی دانم، خدا خودش اصلاح کند. در آن خانه ساده و کوچک، جایی برای نشستن نبود.‌تعداد زیادی از شیعیان و دوستداران امام هادی برای ابراز همدردی، با امامشان، در آن منزل کوچک اجتماع کرده بودند. احمد و پدرش هر طور که بود، جایی را پیدا کردند و همانجا ایستادند.‌حاضران یا فاتحه می خواندند یا ذکر مصیبت می کردند.‌اما نا امیدی و بهت از چهره ها پیدا بود.‌ناگهان احمد بی اختیار پدرش را تکان داد و فریاد زد: پدر جان، این پسر را ببین.در حقیقت همگان دیدند که پسری با وقار و متین و زیبا، بطرف امام هادی رفت و ایشان پسر را در آغوش کشیدند.اندوه و ناامیدی در یک لحظه جای خود را به سوال و کنجکاوی داد. امام هادی علیه السلام با صدای بلند فرمودند: سپاس خدای را که فرزندم حسن را بعد از من به امامت مسلمانان، انتخاب کرد.‌موجی از شادی و امید بر دل ها و لبهای شیعیان نشست .تقریبا تا ان لحظه هیچکس از وجود امام حسن عسکری با خبر نبود.فقط نزدیکان مخصوص امام هادی از وجود ایشان اطلاع داشتند..‌وجود امام حسن عسکری، آنها را از تفرقه و یاس نجات داد. ما می دانیم که نام‌مبارکش، امام حسن عسکری می باشد.او یازدهمین ستاره درخشان امامت است. که بخاطر اقامت اجباری از طرف حاکمان ظالم عباسی، در محله عسکر شهر سامرا، مشهوربه حسن عسکری هستند. ایشان پدر بزرگوار امام زمان عجل الله تعالی فرجه می باشند. محمد رحیمی @taghcheh1399
🔴🔶ویتامین های آرامش در عصر انتخاب 💊 ۳-آرامش در سایه بی توجهی به ثروت و قدرت دیگران در عصر و روزگاری که انتخاب های فراوان رفتاری در برابر تفاخرهای مادی اطرافیان هرکدام بازتاب خاص خودش را دارد؛ بهترین نسخه حفظ آرامش عزت نفس و رهایی از وابستگی و دلبستگی به ثروت و قدرت دیگران است که مطمئنا پلکان پرواز به بلندای آزادی و آزادگی و در یک کلام عظمت شخصیت می باشد. رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: برتو باد به نومیدی و بی توجهی به آنچه در دست مردم می بینی که همانا ( این صفت پسندیده) غنا و بی نیازی الان و آماده برای توست. 📖من لایحضره الفقیه،ج۴، ص۴۱۰ @taghcheh1399