🌱
شما چهل روز دائم الوضو باشید خواهید دید که درهای رحمت خداوند چگونه یک به یک در مقابل شما باز خواهد شد.
نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد.
سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.
انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد.
#شهید_سجاد_زبرجدی🕊🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
● يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
● كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
● بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
#شهید_برونسی
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
تصاویر مراسم عقد ازدواج شهید علیرضا محمدی پور در گلزار شهدای کرمان و مزار سردار شهید #حاج_قاسم سلیمانی اسفندماه ۱۴۰۱
● وقتی شهید علیرضا محمدی پور از دفتر عقد گلزار شهدا نوبت گرفتن ، طبق نوشته دفتر عقد گلزار ، سیصد و نهمین زوجی بودند که نوبت عقد می گرفتند...
حجت الاسلام علیرضا محمدی پور در حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان به جمع شهدا پیوست
#شهید_علیرضا_محمدی_پور
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
چیزهای نو را میداد
به آنهایی که وسایلشان گُم
یا درب و داغان شده بود..!
آرزو به دل بچههای تدارکات ماند
که یک بار او لباس نو تنش کند
یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛
فقط در یک عملیات لباس نو پوشید
عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که
در آن #شهید شد ...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#سالروز_شهادت
#عاقبتمون_شهدایی
🥀 @morvaridkhaky
.
اومد و گفت ؛ آقا پاشو
زود باش پاشو ، ظهر شده پاشو...
یهو یکی از برادرها گفت :
کاریش نداشته باشین بزارین بخوابه؛
این دیشب تا صب داشت آرپی جی میزد ،
هم خسته ست هم گوش هاش نمیشنوه !
#پنجشنبه_های_شهدایی
#مردان_بی_ادعا
🥀 @morvaridkhaky
.
روز سوم ماه است و یادم افتاد...
پنج سال است ماه مبارک ، جای تو خالیست...
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
روایت شنیده نشده از شب آزادسازی محاصره نبل و الزهرا: #حاج_قاسم نفر اول وارد شهر شد
جوان سوری: حاج قاسم در یک کیلومتری شهر پشت بی سیم اعلام کرد خواهران و برادران در نبل و الزهرا؛ خیلی نزدیک شدیم #چایی را آماده کنید!
#حاج_قاسم
#ماه_رمضان
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انتشار برای اولین بار
🔰 مادر شهید فصیحی: به داد اسلام برسید... ما همچنان چشم انتظار مسئولین در رابطه با وضعیت حجاب هستیم.
پ.ن: اگر دق کنیم از اینکه کار به جایی رسیده که مادران شهدا یجورایی دارن التماس میکنن تا مسئولین تکونی بخورن جا داره 😔😢
#رئیسی #قالیباف #اژه_ای
#حجاب
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماچاره ای در این عصر نداریم جز اینکه شهید زنده باشیم
#سردارشهیدحاج_احمدکاظمی
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
✧ همان اول انقلاب دادستان اروميه شده بود. من و حميد را فرستاد برويم يک ساواکي را بگيريم.پيرمرد عصا به دستي در را باز کرد. گفت « پسرم خونه نيست.» گزارش که مي داديم، چند بار از حال پيرمرد پرسيد. مي خواست مطمئن شود نترسيده.
#شهید_مهدی_باکری
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
مروارید های خاکی
#شهیدانه 🕊🕊 ✧ همان اول انقلاب دادستان اروميه شده بود. من و حميد را فرستاد برويم يک ساواکي را بگيريم
🍃
✧ داشت اسلحه خالي مي کرد؛ با دو- سه تا بسيجي ديگر.
از عرق روي لباس هايش مي شد فهميد چه قدر کار کرده .
کارش که تمام شد همين که از کنارمان داشت مي رفت، به رفيقم گفت « چه طوري مشد علي؟»
● به علي گفتم « کي بود اين؟» گفت :
« مهدي باکري ؛ جانشين فرمانده تيپ.» گفتم « پس چرا داره بار ماشين رو خالي مي کنه؟ » گفت « يواش يواش اخلاقش مي آد دستت.»
#شهید_مهدی_باکری
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
✧ با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضد انقلاب، همراه نیروهای #دکتر_چمران راهی کردستان شد
وی را بهعنوان فرمانده یکی از گردانهای تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن متوسلیان بود، انتخاب کردند و بعد از شش ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.
حاج کاظم در این زمان طی مأموریتی جهت توانمندسازی نیروهای حزبالله، بهعنوان فرمانده گردان به جنوب لبنان اعزام شد و مسئولیت تعدادی از عملیاتها را برعهده گرفت. وی در راه آمادهسازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
● بازگشت او با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران مصادف شد، که این تیپ بهنام مبارک “سیدالشهدا(ع)” مزین شد و با جمعی از یاران و دوستانش، فرماندهی عملیات تیپ را عهدهدار شد.
● شهید رستگار که تمام عمر خود را در جستجوی رستگاری ابدی گذرانده بود، در حین “عملیات بدر”، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ #سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد و آخرین آرزویش نیز محقق شد.
● پیکر مطهرش بعد از ۱۳ سال همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت.
۲۵اسفند ماه،#سالروز_شهادت
#شهید_سردار_کاظم_رستگار
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذِی لَایهْتَک حِجابُهُ، وَ لَا یغْلَقُ بابُهُ، وَ لَا یرَدُّ سائِلُهُ، وَ لَا یخَیبُ آمِلُهُ.
خدا را سپاس که پرده اش دریده نگردد و در رحمتش بسته نشود و گدایش ردّ نگردد و آرزومندش نومید نشود.
#دعای_افتتاح
#ماه_رمضان
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هربار که نِگاهتان میکنم
جملهای آشنا به ذهنم خطور میکند:
در اين سرزمين، چيزیهست
كه ارزش زندگی کردن دارد..!
پ،ن؛
سرزمین مان بنام کسانی نام گذاری شده که
همهی دین و دنیامون رو مدیون اوناییم
یعنی #شهدا❤️
🌷یادشون باذکر #صلوات
🥀 @morvaridkhaky
.