فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۞﴾﷽﴿۞
🇮🇷🇮🇶
⚘️#شهیدانه⚘️
💠امام خامنهای:
شهید ابومهدی (رضوان الله تعالی علیه)، مرد نورانی، مرد مؤمن، مرد شجاع که انسان وقتی نگاه میکرد، چهرهی او مصداق «و بَیِّض وَجهِی بنورک» [بود]. 🌱
۱۳۹۸/۱۰/۱۸
🔻انتشار این پست ها حسنه جاریه هست و کپی با هر عنوانی از مطالب کانال جایز می باشد،حتی حذف آدرس و لگو کانال موردی ندارد.
#شهید_دوم
#ابومهدی_المهندس
🥀 @morvaridkhaky
به سید می گفتن :
اینا کی هستن ميـٰاری هيئت
بهشون مسئوليت میدۍ ؟!
مۍگفت : کسۍ کهِ تو راه نیست ،
اگه بیـٰاد توی مجلس اهلبیت و
یه گوشه بشینه و شما بهش بهـٰا ندی ،
میرهِ و دیگه هم بر نمۍگـرده !
امـٰا وقتۍ تَحویلِش بگیرۍ
جذب همین راه میشه
#شهیدسیدمجتبیعلمدار
#یادشهداباصلوات
♥️•••|↫ #شهــیدانه
♥️•••|↫ #مکتب_الشهدا
🥀 @morvaridkhaky
°❀°🍃°❀°🍃°❀°
🍃
°❀°
مي گفت: کنار يکي از زاغه مهمات ها سخت مشغول بوديم. تو جعبه هاي مخصوص،مهمات مي گذاشتيم. ودرشان را مي بستيم.گرم کار،يک دفعه چشمم افتاد به يک #خانم_محجبه،با چادري مشکي!داشت پابه پاي ما مهمات مي گذاشت توي جعبه ها.
با خودم گفتم:حتماً ازاين خانم هاييه که مي يان #جبهه.اصلاً حواسم به اين نبود که هيچ زني را نمي گذارند وارد آن منطقه بشود.به بچه ها نگاه کردم. مشغول کارشان بودند وبي[توجه] مي رفتند ومي آمدند،انگارآن #خانم را نمي ديدند. قضيه، عجيب برام سؤال شده بود.موضوع،عادي به نظرنمي رسيد.کنجکاو شدم بفهمم، جريان چيست!رفتم نزديک تر، تا رعايت ادب شده باشد.سينه اي صاف کردم وخيلي با احتياط گفتم:خانم!جايي که ما مردها هستيم،شما نبايد زحمت بکشيد.رويش طرف من نبود.به تمام قد ايستاد وفرمود:«مگرشما درراه برادرمن زحمت نمي کشيد؟»يک آن ياد #امام_حسين(علیه السلام) افتادم واشک توي چشمام حلقه زد.
خدا بهم لطف کرد، که سريع موضوع را گرفتم وفهميدم جريان چيست. بي اختيار شده بودم ونمي دانستم چه بگويم خانم، همان طور که روشان آن طرف بود، فرمود:«هرکس که ياور ما باشد. البته ما هم ياري اش مي کنيم»
منبع:کتاب خاک هاي نرم کوشک
به نقل از:همسر شهيد عبد الحسین برونسی
#شهیدانه 🕊🕊
●➼┅═❧═┅┅───┄
🥀 @morvaridkhaky
این مهندسـامون
خیلـی باهوش بودند
برای رسیدن به آسمان هم راه ساختنــد......
5 اسفند روز "مهندس" گرامی باد
#شهدای_مهندس
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
شهادت بسیجی طرح امنیت در منطقه «کورین» زاهدان
#شهید_عثمان_شه_بخش بسیجی بومی طرح امنیت در منطقه «سرجنگل» بخش کورین شهرستان زاهدان توسط اشرار مسلح مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🔹پیکر این شهید والامقام امروز۱۳ اسفندماه ساعت ۱۰ صبح در روستای «گلچاه» کورین تشییع و خاکسپاری شد
#شهیدانه🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
📸 عکسی از مادر یک شهید که جهانی شد
تهران-خیابان انقلاب-زمستان۱۳۷۴
🔹مادر شهید شاهین باقری:
▫️شاهین در عملیات خیبر در جزیره مجنون مفقود شد، ۱۱ سال از فرزندم خبری نداشتم و هرلحظه منتظر بازگشتش بودم تا جاییکه هرگاه کسی درب خانه را میزد به گمان بازگشت شاهین به سمت درب میدویدم و هر بار بیش از قبل ناامید میشدم
🔹هرگاه کاروانی از شهدا به تهران میآمد به امید اینکه خبری از فرزندم بگیرم به استقبال شهدا میرفتم.یک روز زمستانی هنگامی که برف هم شدید میبارید متوجه شدم کاروانی از شهدا به تهران آمده فوراً به سمت آن کاروان رفتم. در همین حال عکسی از من در کنار ماشین حمل شهدا گرفته شد که این عکس در رسانههای داخلی وخارجی بازتاب زیادی داشت
🔹شاهین درجزیره مجنون بشهادت رسید و پیکرش هم در باتلاقهای این جزیره ماند،اما بلاخره پس از ۱۱ سال به من خبر دادند که پیکر فرزندت بازگشته؛ هنگامي که اين پسر به دنيا آمد سه کيلو وزن داشت اما دست آخر شايد 700، 800 گرم استخوان تحويلم دادند و گفتند: اين پسر تو است.
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
● شهید رضا امینی رزمنده بیسیمچی که ۱۴ سال سن داشت و از زابل اعزام شده بود :
من کوچک تر از اونی هستم که پیامی برای ملت ایران داشته باشم ولی یک پیامی اینه که راه این شهدا را نگه دارم و نگذارم اسلحه آن بر زمین بیفتد.
#شهید_رضا_امینی
#شهیدانه🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
سربازی رهـبری سربازی #امام_زمان(عج) را در پی دارد این راه عشـق من بـود و عشـق جگـر می خواهد ...
فرازی از وصیت
#شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی بر روی سنگ مزارش
#عاقبتمون_شهدایی
🥀 @morvaridkhaky
.
👌🌷
به قولِ شهید شوشتری ،
قبلا بویِ ایمان میدادیم الآن
ایمانمون بو میده..!
قبلا دنبالِ گمنامی بودیم الآن
دنبالِ اینیم اِسممون گُم نشه!
+خیلی راست میگفت...
#شهیدنورعلیشوشتری
#شهیدانه 🕊
#کانال_کمیل
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
● مرحمت در یکی از عملیاتها که در حال برگشت به موقعیت خودی بود، با نیروهای دشمن مواجه شده بود. با اینکه هیچ اسلحهای هم در اختیار نداشت ولی ناگهان متوجه شیئی شده و آن را برداشته و به عربی گفته بود: "قف" یعنی "بایست" آنها از ترس و وحشت تسلیم او شدند و مرحمت در تاریکی شب آنها را به مقر آورد
● افسر عراقی دستگیر شده به فرمانده ایرانی گفته بود: «میخواهم از شما یک سوال بپرسم. من خودم در چند کشور دوره چریکی دیدهام ولی تابحال اسلحهای که سرباز شما بهدست داشت را ندیدهام!»
مرحمت که به دستشویی رفته بود و اسلحه هم نبرده بود، متوجه اگزوز لودری که روی زمین افتاده میشود؛ آن را بر میدارد و عراقیها هم از خوفی که خداوند بر دل آنها گذاشته بود، آن را اسلحهای پیشرفته میبینند و مرحمت برای اینکه نیروهای دشمن را خوار و ذلیل نشان بدهد، به جای اینکه اگزوز را بیاورد آفتابه را میآورد و میگوید: «من با این اسلحه شما را اسیر گرفتهام.»
این حرفش باعث انفجار خنده در بین رزمندگان اسلام و باعث شرمساری نیروهای عراقی می شود.
#شهید_مرحمت_بالازاده
#ایام_سالروزشهادت🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
● يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
● كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
● بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
#شهید_برونسی
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
تصاویر مراسم عقد ازدواج شهید علیرضا محمدی پور در گلزار شهدای کرمان و مزار سردار شهید #حاج_قاسم سلیمانی اسفندماه ۱۴۰۱
● وقتی شهید علیرضا محمدی پور از دفتر عقد گلزار شهدا نوبت گرفتن ، طبق نوشته دفتر عقد گلزار ، سیصد و نهمین زوجی بودند که نوبت عقد می گرفتند...
حجت الاسلام علیرضا محمدی پور در حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان به جمع شهدا پیوست
#شهید_علیرضا_محمدی_پور
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
چیزهای نو را میداد
به آنهایی که وسایلشان گُم
یا درب و داغان شده بود..!
آرزو به دل بچههای تدارکات ماند
که یک بار او لباس نو تنش کند
یا پتوی نو بیندازد رویِ خودش؛
فقط در یک عملیات لباس نو پوشید
عملیات بدر ؛ همان عملیاتی که
در آن #شهید شد ...
#شهید_عبدالحسین_برونسی
#سالروز_شهادت
#عاقبتمون_شهدایی
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماچاره ای در این عصر نداریم جز اینکه شهید زنده باشیم
#سردارشهیدحاج_احمدکاظمی
#شهیدانه 🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
✧ همان اول انقلاب دادستان اروميه شده بود. من و حميد را فرستاد برويم يک ساواکي را بگيريم.پيرمرد عصا به دستي در را باز کرد. گفت « پسرم خونه نيست.» گزارش که مي داديم، چند بار از حال پيرمرد پرسيد. مي خواست مطمئن شود نترسيده.
#شهید_مهدی_باکری
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
✧ با شروع غائله کردستان و تحریکات نیروهای ضد انقلاب، همراه نیروهای #دکتر_چمران راهی کردستان شد
وی را بهعنوان فرمانده یکی از گردانهای تیپ رسول الله(ص)، که فرمانده آن متوسلیان بود، انتخاب کردند و بعد از شش ماه فعالیت، مسئولیت واحد عملیات را در پادگان توحید پذیرفت و تا شروع جنگ در این سمت باقی ماند.
حاج کاظم در این زمان طی مأموریتی جهت توانمندسازی نیروهای حزبالله، بهعنوان فرمانده گردان به جنوب لبنان اعزام شد و مسئولیت تعدادی از عملیاتها را برعهده گرفت. وی در راه آمادهسازی شیعیان لبنان از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
● بازگشت او با تشکیل تیپ دوم سپاه تهران مصادف شد، که این تیپ بهنام مبارک “سیدالشهدا(ع)” مزین شد و با جمعی از یاران و دوستانش، فرماندهی عملیات تیپ را عهدهدار شد.
● شهید رستگار که تمام عمر خود را در جستجوی رستگاری ابدی گذرانده بود، در حین “عملیات بدر”، روز پنجشنبه ۲۵ اسفند ماه ۱۳۶۳ هنگام اذان ظهر در شرق دجله (منطقه هور الهویزه) در حال شناسایی منطقه، همراه چند نفر از فرماندهان تیپ #سیدالشهدا (ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد و آخرین آرزویش نیز محقق شد.
● پیکر مطهرش بعد از ۱۳ سال همچون سید و سالار شهیدان، قطعه قطعه به وطن بازگشت.
۲۵اسفند ماه،#سالروز_شهادت
#شهید_سردار_کاظم_رستگار
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه🕊🕊
همیشه میگفت:
اگر میخواهی محبوب خدا شوی،
گمنام باش و برای خدا کار کن،
اما نه برای معروفیت...
#شهید_علی_تجلایی
#سالروز_شهادت 🌹
#عاقبتمون _شهدایی 🤲
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
✧ من از خدا فقط همين را میخواهم اگر که کاری کردم،رزمنده ای بودم،اگر هم گناهکار هستم به خاطر دوستان شهيدم خدا منو ببخشد و ما شرمنده نشویم و سرافکنده نباشیم
نمی خواهم غیر از #شهادت به اون دنیا وارد شوم.
#شهید_حاج_احمد_کاظمی
🥀 @morvaridkhaky
.
#شهیدانه 🕊🕊
● مادر و پدرم و خانواده عزیزم عیدتان پیروز؛ ولی این عید، عید ما نیست. روزی که اسلام به پیروزی نهایی برسد عید نوروز ماست.
● پدر و مادرم هدف شهدا تحقق اسلام بود و با خون شهدا انقلاب تقویت می شود و هر روز که اسلام پیروز شد عید نوروز ماست که پرچم اسلام بر فراز #بیت_المقدس به اهتزاز درآید.
#شهید_امیر_عشقی_قوچانی
#نوروز
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
#شهیدانه 🕊🕊
● وقتے ضارب علی رو زد و ما اون رو به گوشه ای از خیابون کشیدیم، یک پیرمرد اومد گفت:
خوب شد همینو می خواستی؟ به تو چه ربطی داشت که دخالت کردی؟
علی با همان بدن بی جان گفت:
حاج آقا فکر کردم دختر شماست، من از ناموس شما دفاع کردم.
● سوم فروردین، سالروز آسمانی شدن شهید امر به معروف و نهی از منکر،
#شهید_علی_خلیلی
🥀 @morvaridkhaky
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃
صد رکـعــت نـمـاز بـخـون
صدتا کار خوب انجام بده؛
ولی کـسی نـتـونه بـاهـات حـرف بـزنه
اخلاق که نداشته باشی، به هیچ دردی
نمیخوره.
[شهید محمدهادی امینی🕊🌹]
#شهیدانه
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
شهید احمدمشلب:
🌱 #امام_زمان عج منتظر ماست؛
زمانی بایدبگوییم منتظر مولامون
هستیم ، که خود را اصلاح کرده باشیم ...
#شهیدانه🕊
#امام_زمان ♥️
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
به اهل سنت طوری احترام میگذاشت انگار بستگانش هستن،ضیافت افطار،نمازجماعت،به آغوش کشیدن...
سالگرد شهادت #سردار_شهید_شوشتری گرامی باد🌹
#شهیدانه🕊🕊
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
#شهیدانه
● خمپارهها امان شهر را بریده بودند و درگیری در خیابان آرش شدت گرفته بود. مثل همیشه بهنام سر رسید، اما نارحتی بچهها دیگر تأثیری نداشت؛
او کار خودش را میکرد. کنار مدرسه امیر معزی (شهید آلبو غبیش) اوضاع خیلی سخت شده بود؛ ناگهان بچهها متوجه شدند که بهنام گوشهای افتاده است و از سر و سینهاش خون میجوشید. پیراهن آبی و چهار خونه بهنام غرق خون شده بود. چند روز قبل از سقوط خرمشهر، شیر بچه دلاور خوزستانی پر کشید.
#شهید_بهنام_محمدی
#سالروز_شهادت 🌹
🥀 @morvaridkhaky
.
🍃
شهید حسین امیرعبداللهیان:
نتانیاهو بدون حمایت آمریکا ۱۰ دقیقه هم دوام نمیآورد.
#شهیدانه🕊🕊
#وعده_صادق۲
🥀 @morvaridkhaky
.