فرازی از وصیتنامه:
شهید سیدکیاءحقیقی پاشاکی
...وَ اِی مردم عیدِما هنگامیاست که پرچم اسلام در بلندترین نقطههای جهان به افراز درآید تا جهان بداند که اسلام پیروز است.
...خدایا قَسّمَت میدهم به خونهای پاک شهیدان....توبهمان را بپذیر و ما را مورد عَفوِ خودت قرار بِده....
📅 تاریخ تولد: ۴۸/۱/۱
📅 تاریخ شهادت : ۶۷/۲/۱
🔺محلِ شهادت: قلهقامیش
🔻مزارشهید:
گلزار شهدایپاشاکی(لاهیجان)
🥀 @morvaridkhaky
#شهیدانه
#شهید_حسن_ساویز
روستای شرفه شهرستان مغان
در سال ۱۳۶۶ بنیاد شهید، اردوی سفر به مشهد مقدّس را برای ما گذاشته بود. یک روز قبل از رفتنمان یک شرط برای من گذاشت. از من خواست تا زمانی که در اردو هستیم، جواد – فرزندمان – را پیش او نبرم. گفت: – «چون توی این اردو، همسران و فرزندان شهدا هم هستند و بودن جواد در کنار من، باعث ناراحتی فرزندان شهدا میشه.»
راوی همسر شهید
🥀 @morvaridkhaky
مروارید های خاکی
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 📚 #رمان #نسل_سوخته 🔥 #قسمت_صد_وبیست_ویکم: ژست یک قهرمان هر چند بعد از
✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨
📚 #رمان
#نسل_سوخته 🔥
#قسمت_صد_وبیست_ودوم :فیل و پیری
خسته از دانشگاه برگشته بودم. در رو که باز کردم، یه نفر با صدای مضطرب و ناراحت صدام کرد.
ـ آقا مهران
برگشتم سمتش، انسیه خانم بود. با حالت بهم ریخته و آشفته
– مادرت خونه نیست؟
ـ نه، دادگاه داشتن
بیشتر از قبل بهم ریخت.
ـ چی شده؟ کمکی از دست من برمیاد؟
سرش رو انداخت پایین
ـ هیچی
و رفت … متعجب، چند لحظه ایستادم. شاید پشیمون بشه برگرده و حرفش رو بزنه. اما بی توقف دور شد.
رفتم داخل، سعید چند تا از هم کلاسی هاش رو دعوت کرده بود، داشتن دور هم فیلم نگاه می کردن. دوست هاش که بهم سلام کردن تازه متوجه من شد، سرش رو آورد بالا و نگاهی بهم کرد.
– چیه قیافه ات شبیه علامت سوال شده؟
نشستم کنارشون و یه مشت تخمه برداشتم.
ـ هیچی دم در انسیه خانم رو دیدم. خیلی بهم ریخته بود، چیزی نگفت و رفت. نگرانش شدم.
با حالت خاصی زل زد بهم
ـ تو هم که نگران هر احمق بیشعوری که رسید بشو.
و بعد دوباره زل به صفحه تلویزیون
ـ حقشه بلایی که سرش اومده، با اون مازیار جونش
– برای مازیار اتفاقی افتاده؟
ـ نه، شوهرش می خواد دوباره ازدواج کنه. مردک سر پیری، فیلش یاد هندستون کرده.
و بعد دوباره با حالت خاصی بهم نگاه کرد، چشم هاش برق می زد.
– دختره هم سن و سال توئه، از اون شارلاتان هاست. دست مریم رو از پشت بسته
#ادامه_دارد...
🥀 @morvaridkhaky
💚سلام امام زمانم💚
هر صبح،
به شوق عهد دوباره با شما
چشمم را باز میکنم🌿
#عهدمیکنمباشما،
هر روز که میگذرد،
عاشقانه تر از قبل
چشم به راهتان باشم...🧡
✨السَّلاَمُ عليكَ يا وَعْدَ اللهِ الَّذِى ضَمِنَهُ✨
الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج
🥀 @morvaridkhaky
🔸 اگر نگاه به نامحرم را کنترل کنی، نگاه خدا روزیت میشود.
🌹#شهید_محمد_بلباسی
#سلام_صبحتون_شهدایی
🥀 @morvaridkhaky
11.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ماجرای آشنایی شهید آوینی با امام خمینی(ره) به واسطه فرهاد مهراد
#آقامرتضی
#شهید_آوینی
🥀 @morvaridkhaky
#حرف_حساب
✳ هرچه ایمان به خدا بیشتر، آمریکا کوچکتر!
🔻 شما اگر سوار هواپیما و هلیکوپتر بشوید و بالا بروید، یک زمین یک هکتاری که ده هزار متر است، میشود هزار متر، هرچه بروید بالا آن زمین کوچکتر میشود، بالاتر که بروید، یک هکتار میشود اندازهی یک جعبهی پرتقال، بالاتر بروید میشود اندازهی یک صابون، بالاتر بروید میشود اندازهی یک کبریت، بالاتر بروید میشود اندازهی یک آدامس، بالاتر بروید میشود اندازهی یک نخود، اندازهی یک لپه، یعنی هرچه بالاتر بروید این یک هکتار کوچکتر میشود.
🔸 هرچقدر #ایمان شما به #خدا بیشتر شود، #آمریکا هم برای شما کوچکتر میشود. #امام_خمینی که میگفت آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند، این بهخاطر #الله_اکبر است. چون شما میگویی الله اکبر! خدایا تو بزرگی! خب اگر خدا بزرگ است، آمریکا کوچک است.
👤 #حجت_الاسلام_قرائتی
📝 #پیادهشده_سخنرانی
🥀 @morvaridkhaky