دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◖✋🏻♥️◗
اربعین کرب و بلای همه را امضا کن!
این گدا بهر زیارت نگران است حسین!
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آدم هایی که اصلا ندیده بودم هم می شناختم💠
#قسمت_بیست_و_شش
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 راستی آزمایی گفته های تجربه گر و دادن نشانه ها💠
#قسمت_بیست_و_هفت
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دیدن همزمان سه نقطه💠
#قسمت_بیست_و_هشت
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 زنده تر بودن روح درگذشتگان💠
#قسمت_بیست_و_نه
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 پدرم صورتم را بوسید و ...💠
#قسمت_سی
*________
@mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . نگران شدم ..براش پیام نوشتم دلیل این کارات رو نمیدونم ولی کاش نهارتو میخوردی !! منتظر شدم. ول
.
.
رسیدم جلوبانک ..با یکی از همکاراش که هماهنگ کرده بودم تماس گرفتم بیاد کمکم ...حدود دو نیم ظهر بود که با کیک وارد شعبه شدم. .همه همکاراش با لبخنددو تحسین نگاهم میکردن ..تا کمی جلو تر رفتم ..آهنگ تولدت مبارک پلی شد ..احمد یهو سرشو بالا گرفت و تازه متوجه من شد. .انگار همه چیز براش گنگ بود چند ثانیه طول کشید تا بفهمه چخبره. .بلند شد سریع اومد سمتم. کیک رو از دستم گرفت و بلند تشکرد کرد ...از چهرش کاملا معلوم بودکه حسابی جاخورده و ذوق زدس ..یکی از دوستاش از مون با اجازه فیلم گرفت ..همه غرق شادی بودن. .همکاراش یکی یکی اومدن باهاش دست دادن و تبریگ گفتن ..یکی از همکاراش تقریبا میانسال ..بعد از همه به سمتون اومد...با احمد دست داد. .بعد دستشو رو شونه احمدگذاشت . چند لحظه مکث کرد ..اروم و شمرده شمرده گفت ..
_:بخدا این زن رو باید طلا بگیری ..قدر همچین زنی رو بدون ..نگاهشو چرخوند سمتم ..ادامه داد ...الهی خوشبخت بشین و همیشه حال دلتون خوش باشه ...من همیشه ازشما برای خانومم تعریف میکنم ..اینکه شما با آژانس برای همسرتون غذا میفرستین. ..اینکه وقتی داروش یادش میره بلند میشین و براش داروشو میارین ..اینکه هروقت اومدین ما لبخندرو لبهاتون دیدیم .. و عشق تو نگاهتون ..من شمارو.. این حجم از درکتون رو قابل تحسین میدونم ..
گونه هام گل انداخت. .ازشون تشکررکردم. .نفس عمیقی کشیدم و لبخند گرمی زدم...بعدازینکه کادورو به احمد دادم همه دست زد...از همشون قدردانی و خداحافظی کردم و اومدم ..تا رسیدم سریع بادکنک هارو بادکردم و تدارک یه جشن خونگی هم دیدم. .شب خوبی رو گذروندیم. .دلم دوباره داشت کم کم جون میگرفت ..فردا عصر احمد از سرکار اومد دیدم چندتا وسیله دستشه ..متعحب پرسیدم.
_:اینا چین !!؟
وسیله هارو در حالی که میبرد تو اتاقش بزاره
گفت.
_:بن کالای ورزشی داشتم چند روززپیش خریده بودم تو ماشین مونده بود. .
احساسم هیچ وقت به من دروغ نگفته بود .قلبم بیخودی نمیلرزید . وقتی قلبم لرزید ..رعشه گرفتم ..فهمیدم باز خبراییه ..دوباره کنکاش کردم...بلاخره تونستم با پیج فیک اینستای دختره رو پیدا کنم ..صفحش باز بود ..
همون شب دیدم استوری گذاشت ...
مسافرانِ عشق
. . رسیدم جلوبانک ..با یکی از همکاراش که هماهنگ کرده بودم تماس گرفتم بیاد کمکم ...حدود دو نیم ظهر ب
.
.
استوری تبریک تولد عشقشو گفته بود و تگ کرده بود ! بعد عکس نهار دو نفره با عشق جان ..همون روزی که با قهر بی دلیل از خونه رفت و به من گفت میرم ماموریت. رفته بود با عشق جانش نهارکوفت کرده بود !چشمهام پر اشک شد. ..دوباره نفس کشیدن برام سخت شد ...
سخت بود ..خیلی سخت ..اشکهامو کنار بزنم و از پشت هاله های اشک ..لباس احمدو توی عکس ببینم. همون تی شرت آبی که به انتخاب من خریده بود و برای عشقش پوشیده بود....سخت بود بنویسم ..ولی نوشتم تولد عشق جانت مبارک معلومه روز خیلی خوبی داشتین عزیزم !
نوشت ..ممنون امروز نیست برای چند روز پیشه امروز وقت کردم استوری کنم ..ازشون با چشمهای خیس شات گرفتم ..احمد تو پذیرایی بود و من کیان رو داشتم میخوابوندم تو اتاقش .. وقتی یه دل سیر گریه کردم ..بی هیچ حرفی رفتم تو اتاقم ...کمی بعد اومد ...
پشتم بهش بود ..بدون اینکه برگردم پرسیدم ..
_:پنجشنبه بجای ماموریت ...با کی داشتی پیتزا میخوردی ؟؟ روز تولدم بی دلیل اخم و تخت کردی و الکی قهر که بری با عشقت نهار بخوری ؟!
بسختی انگار صداشو بیرون داد ..با صدای کم جونی گفت.
_:الههه؟!
بدون اینکه برگردم و نگاش کنم بلند گفتم
_:هیسسس!!!!حرف نزن ..اگه حرفی بزنی عصبی میشم و داد میکشم. ..هنوز هلن تو شوک بحث قبلیمون هست. .نمیخوام با صدای داد و بیداد من بیدار بشه ...خواست دستمو بگیره ..محکم هولش دادم ...صدام لرزید ..بغضم سخت شکست. .
_:نامرد. ..پست فطرت. ..خیلی موجود حقیری هستی ...تمام روز های سخت زندگیتو بامن بودی ..بیکاری و در به در بودنت با من بود...کی تو خونه ۳۰ متری زندگی میکرد من کردم ؟کی میتونست اون همه زخم زبونهای خانوادتو تحمل کنه که من کردم بدون اینکه یه بار بهشون بی احترامی کنم ؟!وقتی قرض داشتی کی طلاهایی که از خونه پدریش آورده بود بهت داد ؟کی رفت کار کرد تا بدهی های تو صاف بشه ؟! منتی نیست ...فقط میگم که بدونی حقم نبود ..با من بد تا کردی ..خیلی بد !
صدای گریش و میشنیدم و پشتم میلرزید.
_:با من خوش نیستی ؟باشه تمومش میکنیم ..همین فردا. ..
یهو داد زد.
_:توروخدا الهه؟!
برگشتم صاف تو چشمهای خیسش نگاه کردم ..تمام حرفامو تو اون نگاهم خلاصه کردم ..اشکهام سرخورد رو گونم ..
_:چرا وقتی با یکی دیگه هستی ولم نمیکنی ؟راحتم کن ..طلاقم بده برای همیشه برو پیش عشق جانت ..که لیاقتت همونه ..
حرفهامو گفتم. از روی تخت اومدم پایین ..
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh
ازفـراقِتـواگردِقبڪنم
نیستعجیب؛
ایـنعجیباستڪه
منزندھبمـٰانمبۍتـو..!🌿
اللهمعجللولیكالفرج
امام زمان
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بُعد جسمی در عالم پس از مرگ💠
#قسمت_سی_و_یک
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روح پدرم گفت هنوز ماموریتت تموم نشده💠
#قسمت_سی_و_دو
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 فرد بزرگی رو دیدم که ...💠
#قسمت_سی_و_سه
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دیدار با حضرت ابوالفضل💠
#قسمت_سی_و_چهار
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حضرت ابوالفضل بهم گفت ...💠
#قسمت_سی_و_پنج
*________
@mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . استوری تبریک تولد عشقشو گفته بود و تگ کرده بود ! بعد عکس نهار دو نفره با عشق جان ..همون روزی که
.
.
سرم گیج رفت ..بسختی خودمو به دیوار رسوندم و دستمو به دیوار تکیه دادم ..احمد دوید سمتم تمام قدرتم تحلیل رفته بود باهمون تن نیمه جونم هولش دادم. بازهم هموم درد قفسه سینه ...همون دردی که تیر میکشید تو قلبم ..دستمو رو قلبم گذاشتم و چشمهامو بستم ....وقتی چشمهامو باز کردم ..بحز قطره های سرم چیزی نبود ..سرمو این ور ...اون ور ..چرخوندم ..فهمیدم بیمارستان ..تکونی به خودم دادم ..یه پرستار جوون و خوش رو اومد بالا سرم ..سرمم رو تنظیم کرد و گفت. .خوب خداروشکر بهوش اومدین. بهتری ؟جاییت درد نمیکنه ؟تقلا کردم بلند بشم ..با دستش مانع شد .
_:عزیزم استراحت کن ..الان دکتر میاد برای معاینه ...لبخندشو کش دار کرد ..همسرتون خیلی بی قراری میکرد ..برم بگم که بهوش اومدین...هیچ حرفی نزدم ..پرستار رفت ..احمد نگران اومد سمتم ..تا اومد کنارم چشمهامو بستم ..خواهش کرد التماسم کرد نگاهش کنم ..ولی فقط از بغض لب هام لرزید ...چشمهامو روهم قفل کرده بودم که دکتر گفت.
_:برگرد خانوم ...چشمهاتو باز کن ..همسرتون رفتن ..
سرمو چرخوندم ..دکتر معاینه کرد ..با صدای ارومی گفت. .
_:امشب شوک عصبی بهت وارد شده ؟
با حرکت سرم گفتم اره. .
سری تکون داد ..
_:اوضاع قلبتون زیاد جالب نیست. .فعلا یکی دو روز باید بمونید. .حالتون روبه راه شد بایدتحت نظر متخصص باشید.
تمام وقتی که دکتر صحبت میکرد من فقط به احمد فکررمیکردم. اینکه نتیجه تمام سختی هایی که تو زندگی کشیدم برام شد یه قلب مریض ...اشکهام صورتمو خیس کرد. .دکتر فکر کرد به خاطر ناراحتی قلبیم گریه میکنم ..
_:دخترم گریه نکن شما هنوز سنی نداری ..مطمین باش تحت نظر باشی خیلی زود حالتون بهتر میشه. .
سری متاسف تکون دادم و بسختی لب های خشکیدمو از هم باز کردم ..
_:به همسرم بگین به مادرم اطلاع بده ...خودشم بره پیش بچه ها ...
دکتر متعجب و باشیطنت گفت ..
_:من بگم ؟چرا خودت نمیگی ؟
سرمو برگردونم و گفتم. .
_:لطفا !
با صدای پاهای دکترمتوجه شدم که رفت ..
حس کردم دلم میخواد بخوابم ...فقط با خواب بود که میتونستم دلمو کمی دلمو آروم کنم ..
نمیدونم چقدر خوابیده بودم که با صدای محبت آمیز مامانم چشمهامو از هم باز کردم ..
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh