eitaa logo
مسافرانِ عشق
4.3هزار دنبال‌کننده
174 عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
آغاز ، عاشقی.... پایان ، خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تمام گناهانم رو با تاریخ و ساعت یادآوری می کردند💠 *________ @mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. گوشی رو ازش گرفتم .. سریع تلگرامشو رو گوشیم نصب کردم ..پیامکشم از گوشیش پاک کردم ..میخواستم اینست
. . گفتم ..چیزی نیست فکر کنم قرص خوردم برای سردردم اون حالمو بد کرد تو برو پیش بچه ها من یه دوش میگیرم میام. . بهت زده سری کج کردو رفت .درحموم و بستم و رفتم زیردوش ..تا جایی که دلم سبک بشه گریه کردم. .مگه اروم میشدم ؟مگه آروم شدنی بود ؟؟نمیدونستم داشتم تقاص چی رو پس میدادم ...اگه به دلم بود باید تا صب زیر دوش گریه میکردم. .بلاخره اومدم بیرون ..حولمو پیچیدم و رفتم اتاقم درو بستم ..چراغ نشیمن خاموش بود. فهمیدم بچه هارو خوابونده و خودش هم خوابش برده...سریع لباس پوشیدم موهای خیسمو بالای سرم کلیپس زدم..روی تخت دراز کشیدم ..دلم میخواست دوباره برم تمام پیام هاشو بخونم ولی میدونستم حالم بد میشه ..نمیخواستم فعلا به روش بیارم ..میترسیدم وقیح بشه ..برگرده بگه خوب کاری کردم !به دوستم که مشاور بود زنگ زدم و با هر جون کندنی بود ماجرارو گفتم ..خیلی دعوت به آرامشم کرد ..از اینکه هیچ عکس العملی نشون ندادم تحسینم کردگفت صبور باش تحقیق کن ببین در چه حده ارتباطش !از زمینه های خیانتو دلایلی که باعثش میشه گفت ... میگفت خیانت هیج توحیهی نداره ولی باید بررسی کنیم ببینیم چی شده که بعد ۱۴ سال همچین مرد نجیبی خیانت کرده ..‌ اون حتی زمان مجردی هم دوست دختر نداشت حالا ... توی ۳۴ سالگی ؟؟ اون شب تصمیم گرفتم منم کمی بدخلقیام کم کنم گیر ندم بهش .. مهربونیمو بیشترکنم بهانه نیارم .. با همون پای شکسته دوباره به زندگیم برسم ...نمیدونم کی خوابم برده بود با تکون های احمد چشم هامو باز کردم ..بیدارم کرد و گفت موهات بالش و خیس کرده سرما میخوری سشوار بکش بیا بخواب ..خودش هم دراز کشید ..رفتم به بچه ها سر زدم موهامو کمی خشک کردم و اومدم دراز کشیدم. حس عجیبی بهش داشتم ..دستهاشو دور کمرم حلقه کرد..دلم گرفت. .حلقه دستش انگار دور قلب میپیچید و هرلحظه امکان داشت قلبم وایسه ..چرا زندگیمو برام زهر کرده بود..چرا بازم این من بودم که باید برای زندگیم تلاش میکردم ..اشک روی گونم غلطید و چشمهامو بستم .. فردا صب بلندشدم افتادم به جون خونه با همون پای توی گچ خونه رو برق انداختم نهار قورمه سبزی گذاشتم ..زنگ زدم دوستم اومد موهامو برام کوتاه کرد ..فکر میکردم باید بیشتر از قبل به خودم اهمیت بدم...باید احمدرو از این بی راهه میکشوندم سمت خودم و زندگیم. . ظهر شد ..احمد اومد ....
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعجیل در فرج، بگو یا علی اکبر ‌ پدرت پیر شده تا که تو رعنا شده ای ‌ *________ @mosaferneEshgh
🔻سفارش موکّد امام زمان ارواحنا فداه در مورد خواندن ⚪️چنان که در ملاقاتی که سید رشتی با امام زمان ارواحنا فداه داشته‌اند؛ حضرت به سید رشتی می‌فرمایند: که چرا عاشورا نمی‌خوانید؟ و بعد سه بار می فرمایند "عاشورا، عاشورا، عاشورا". 📚مفاتیح الجنان ➖امام صادق صلوات الله علیه در رابطه با زیارت عاشورا به صفوان فرمودند:     زیارت عاشورا را بخوان و از آن مواظبت کن، به درستی که من چند چیز را برای خواننده‌ی آن تضمین می‌کنم: ۱-زیارتش قبول می‌شود. ۲-سعی و کوشش او مشکور می‌باشد. ۳-حاجات او هرچه باشد از طرف خداوند بزرگ برآورده می‌شود و ناامید از درگاه خدا برنگردد.   سپس فرمود: «ای صفوان، هرگاه برای تو به سوی خداوند متعال حاجتی روی داد، پس به وسیله‌ی این زیارت از هرجا و هر مکانی که هستی، به سوی آن حضرت توجه کن و این دعا را بخوان و حاجتت را از پروردگار بخواه که برآورده می‌شود و خداوند وعده‌ی خود را خلاف نخواهد کرد.» 📚بحارالانوار، جلد ۹۸، ص ۳۰۰ *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه میدانم نمی آیی ولی هردم ز شوق سوی در می آیم و هر سو نگاهی میکنم *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تصویر برداری از گناهانم به طوری که تمام اجزا ثبت شده بودند 💠 *________ @mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . گفتم ..چیزی نیست فکر کنم قرص خوردم برای سردردم اون حالمو بد کرد تو برو پیش بچه ها من یه دوش میگ
. . ظهرشد ...احمد اومدبا دیدن خونه و موهای جوگندمی کوتاهم کلی تعجب کرد. ذوق زده شد...با دهن نیمه باز گفت. . _:چقدر عوض شدی الهه! کیف دستی چرمشو از دستش گرفتم ..با کمی عشوه گفتم .. _:عوض که شدم ولی نمیدونم خوشگل شدم یابدگل ! احمد قهقه زد و خندید. همون طورکه داشت میرفت سمت سرویس گفت. _:خوب معلومه خوشگل دیگه ..! منم الکی با صدای بلند خندیدم. .تا احمد بیاد میزو چیدم ..با ولع نهار میخورد ولی من هیچ اشتهایی نداشتم برای اینکه شک نکنه کمی خودمو فقط مشغول کردم. .چند روزی گذشت ..توی این چند روز به خودم جرات نمیدادم تلگرامشو چک کنم ..میگفتم من که قرار نیست زندگیمو رها کنم پس چه لزومی داره بدونم و بفهمم و عذاب بکشم ..خودمو به هر سختی بود قانع میکردم ..میگفتم حتما در حد چت هست ..اونم بلاخره سرش به سنگ میخوره ..دقیقا پنج روز بعد از هک تلگرامش بودکه گوشی احمد روی اپن آشپزخونه زنگ خورد...احمد گوشیشو زده بودشارژ و خودش توی اتاق با لپ تاپش مشغول بود. .تا زنگ خورد اومد دیدم اسم همون وکیلی که دختره رو به اسمش سیو کرده افتاده ..دست و پام خیلی زود لرزیدن. قلبم اومد دهنم ..هیجان و وحشت عجیبی تمام بدنم و گرفت. .بچه ها داشتن باصدای بلندی کارتون میدیدن و احمد صدای زنگ گوشیشو نمیشنید...گوشی زنگ میخورد و من با پریشانی زل زده بودم به اسمش ...یهو تصمیم گرفتم جواب بدم ...با عشوه و طنازی جواب دادم .. _:بلههه ؟؟الووو؟ کمی مکث کرد و قطع کرد ...گوشی رو گذاشتم قلبم تن تن میزد کمی بعد احمد اومد..گفتم وکیل زنگ زد صدات زدم نشنیدی منم جواب دادم قطع کرد .‌ دستپاچه شد رنگش پرید ...بریده بریده پرسید جواب دادی ؟؟؟ چرا آخه ؟ با شیطنت خاصی گفتم _:زشت بود خیلی زنگ خورد لابد کار داشته _:حرفم زدی ؟ _:من آره ...ولی وکیلت نه ! کلافه و سردرگم شد ..شروع کرد به قدم زدن تو خونه _:الهه نباید جواب میدادی حالا پیش خودش چی فکر میکنه !! _: به درک هرفکری میکنه مگه کار زشتی کردم ! خیلی نگرانی خب بهش زنگ بزن بگو کار داشتم همسرم جواب داده. . گوشیشو از رو اپن برداشتم و گرفتم سمتش .. _:بیا احمد...بگیر زنگ بزن بهش .. احمد هول شد ..رنگش پرید ..گوشی رو از دستم گرفت ..نگاهش قفل نگاهم بود..
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای مولا «الهی عظم البلاء» با صدای بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃 قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱ التماس دعا🌹 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دستش که به آب خورد✋ یاد وصیت پدرش افتاد "کنارش بمان" مظلوم تر از او نیست چنان سراسیمه بازگشت که دست هایش را جا گذاشت✋✋ 💔 🥀 *________ @mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز تاسوعا جا داره یادی کنیم ازهمه شهدای گرانقدر شهید مصطفی صدرزاده  گفت: ان شاءالله تاسوعا پیش عباسم؛ و تاسوعا شهید شد و رفت پیش حضرت عباس علیه السلام شهید مصطفی صدرزاده 🌹شادی روح مطهر همه شهداء بخوانیم فاتحه مع الصلوات🌹 *________ @mosaferneEshgh