eitaa logo
مسافرانِ عشق
4.4هزار دنبال‌کننده
175 عکس
2.1هزار ویدیو
1 فایل
آغاز ، عاشقی.... پایان ، خدا....
مشاهده در ایتا
دانلود
مسافرانِ عشق
🍃 📚#کتاب_سه_دقیقه_در_قیامت #قسمت_هجدهم باید حرفش را قبول می‌کردم من هم خوشحال سوار موتور جواد شدم
🍃 مدافعان وطن پس از شهادت دوستانم حال من خیلی خراب بود. من تا نزدیکی شهادت رفتم ام خودم می‌دانم که چرا شهادت را از دست داده‌ام. به من گفته بودند هر نگاه حرام، شهادت برای آنها که عاشق شهادت هستند را شش ماه عقب میاندازد. روزی که عازم سوریه بودیم پرواز ما با پرواز آنتالیا همزمان بود. چند دختر جوان با لباسهای بسیار زننده در مقابل من قرار گرفتند و ناخواسته نگاه من به آنها افتاد بلند شدم و جای خود را تغییر دادم هر چه می‌خواستم حواس خودم را پرت کنم انگار نمیشد اما دیگر دوستان من در جایی قرار گرفتند .که هیچ نامحرمی در کنارشان نبود شاید آن دخترها فکر می‌کردند من هم مسافر آنتالیا هستم هر چه بود گویی ایمان من آزمایش می‌شد. با اینکه در مقابل عشوه‌های آنها هیچ حرف و هیچ عکس‌العملی نشان ندادم اما متاسفانه نمره قبولی از این آزمون نگرفتم.. در میان دوستانی که باهم در سوریه بودیم چند نفر را می‌شناختم که آنها را هم در جمع شهدا دیدم می‌دانستم آنها نیز شهید حواهند شد. یکی از آنها علی خادم بود، علی پسر دوست‌داشتنی و ساده سپاه بود، آرام بود و با اخلاص. در فرودگاه جایی نشست که هیچ کس در مقابلش نبود تا یک آلوده به نگاه حرام نشود. در جریان شهادت رفقای ما، علی هم مجروح شداما همراه با ما به ایران برگشت. من با خودم فکر میکردم علی به زودی شهید خواهد شد اما چگونه و کجا؟ یکی دیگر از رفقای ما که در جمع شهدا دیده بودم اسماعیل کرمی بوداو در ایران بود و حتی در جمع مدافعان حرم حضور نداشت اما من او را در جمع شهدایی که بدون حساب و کتاب راهی بهشت می‌شدندمشاهده کردم. من و اسماعیل خیلی با هم دوست بودیم یکی از روزهای سال ۱۳۹۷ به دیدنم آمد ساعتی با هم صحبت کردیم او خداحافظی کرد و گفت قرار است برای ماموریت به مناطق مرزی اعزام شود. رفقای ما عازم سیستان و بلوچستان شدند. فردای اونروز سراغ علی خادم رو گرفتم گفتند: سیستان است. یکباره با خودم گفتم: نکند باب شهادت از آنجا برایش باز شود؟؟ سریع با فرماندهی مکاتبه کردم و با اصرار، تقاضای حضور در مرزهای شرقی را داشتم اما مجوز حضورم صادر نشد. در یکی از روزهای بهمن ۹۷ خبری پخش شد خبر خیلی کوتاه بود اما شوک بزرگی به من و رفقا وارد کرد. یک انتحاری وهابی، خودش را به اتوبوس سپاه می‌زندو دهها رزمنده را که مأموریتشان به پایان رسیده بود به شهادت می‌رساند. روز بعد لیست شهدا ارسال شد علی خادم و اسماعیل کرمی هر دو در میان شهدا بودند. و این داستان ادامه دارد.... ___________ با دنیای بعد از مرگ بیشتر آشنا شویم👇 https://eitaa.com/joinchat/4227793163Cdff03b009e 🔴 ♻️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 در تاریکی نوری بود که گفتن باید حتما به اون برسی💠 *________ @mosaferneEshgh