مسافرانِ عشق
. . نگاهش قفل نگاهم بود .چند ثانیه بدون پلک زدن نگاهم کرد ..آب دهنشو بلعید.. لبخند زدم. _:خب عزیزم
.
خیلی سخت بود بتونم خودمو و رفتارمو عادی نشون بدم با یه لبخند ملیح گفتم
_:گوشیمو ؟! گوشیمو میخوای چیکار...
_:میخوام مدلشو ببینم ..چند وقته میگی گوشیت مشکل داره میخوام عین همونو برات بگیرم ...
میدونستم فهمیده هکش کردم و با بهونه میخواد گوشیمو بگیره ..
نشستم کنارش ..
رمز گوشیمو باز کردم و دادم بهش ..
گوشیمو گرفت و چک کرد ...
وقتی تلگرام خودش و دید طلبکار و خشن گفت. .
_:میشه بگی چرا هکم کردی ؟!
گوشیمو از دستش گرفتم ..رفتم رو پیام هاش ..تمام پیام هاشون پاک شده بود غافل از اینکه من از همشون شات گرفتم !اسم دختره رو هم به اسم تعمیرکار سیو کرده بود ..
پیام هارو بالا و پایین کردم و با پوز خند گفتم ..
_:جدیدا وکیل ها و تعمیر کار ها چه خوشگلن لامصبا !!!!
احمد ترش کرد حسابی حرفم بهش بر خورد ...
هلن دختر عاقل و فهمیده ای بود سریع دست برادرشو گرفت نگران نگاهی به من و پدرش کرد و رفتن اتاق ..تو چشمای احمد خیره شدم ....
احمدسرش و بین دوتا دستهاش گرفته بود..
_:چرا ؟!!!!!
سکوت کرد ..
_:آره کار من درست نبود که هکت کردم ..ولی نمیگی چرا این کارو کردم ؟چون نزدیکه شش ماهه تو زندگیم ندارمت ..تا دیروقت بیرونی بدخلقی ..بهونه گیری .مثلا هستی ولی من ندارمت ...این تو و اخلاقات بود که منو مجبور به این کار کرد ...این خیانتت و کارت توجیه نداره ولی من بازم ازت میپرسم
_:چررررا؟من کمبودی دارم ؟برات کم گذاشتم ؟با من شاد نبودی ؟چی شد که به این جا رسیدی که با یه دختر ۱۶ سال از خودت کوچیکتر وارد رابطه شدی ؟اصلا میدونی همین دختره همزمان باتو ..با یه پسر دیگه که پژو ۲۰۶ آبی داره هم هست ؟ تو تمام لحظه هایی که به من دروغ گفتی فکر من نبودی باشه ...فکر بچه هاتم نبودی ؟؟
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh
از "خاك" هم مضايقه كردند كوفيان...
آقا بماند رويِ زمين تا سه چهار روز...
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرارِ_عصرانهی_ما
🍃السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌸و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🍃و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌸و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
و سلامی که به دیدار رسید....🍃
سردارِ دلم....
#حاج_قاسم
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دو تا از محله های جهنم💠
#قسمت_سی_و_شش
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 رود خانه ای از مواد مذاب رو دیدم که ...💠
#قسمت_سی_و_هفت
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 باغی رو دیدم که همه درختانش خشکیده بود💠
#قسمت_سی_و_هشت
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نظر اطرافیان تجربه گران💠
#قسمت_سی_و_نه
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 دروغ از حافظه ام پاک شده بود💠
#قسمت_چهل
*________
@mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. خیلی سخت بود بتونم خودمو و رفتارمو عادی نشون بدم با یه لبخند ملیح گفتم _:گوشیمو ؟! گوشیمو میخوای
.
.
دوس داستم سرشو بالا بیاره زل بزنه تو چشمهامو جوابمو بده ..ولی فقط سکوت کرد..سکوت ...سکوت !!!
کمی تن صدامو بالا بردم بغضمو تن تن میبلعیدم نمیخواستم بفهمه شکستم ..تموم شدم. .
_:چرا از اعتمادم سواستفاده کردی ؟؟منو نگاه کن..من همونی ام که خودت و به آب و آتیش زدی تا بهش برسی ..من همونی ام که تو خونه بیست متری باهات زندگی کرده . همونی که یه روز داشتی بخوریم ..یه روز نداشتی ...من همونم !!!منتی نیست .دوست داشتم به پای سختی های زندگیت موندم ..ولی میخوام بدونم چرا وقتی تازه از عذاب هایی که خانوادت بهم میدادن راحت شده بودم ..تازه بچه هامو از اب و گل بیرون دراورده بودم..تازه میخواستم با خیال راحت کنارهم زندگی کنیم..این بلارو سر من آوردی ...من فقط یه جواب میخوام ..تا این دل درمونده اروم بگیره ..همین ...
سرشو آروم بالا آورد...چشمهاش پره هاله اشک بود..لب هاش و چونش میلرزید ...
نادم نگاهم کرد ..هیچ وقت دوست نداشتم این نگاه احمدو ببینم ..حرفهامو گفته بودم ..دیگه نخواستم بیشتر از این خودمو احمدو آزار بدم ..رفتم اتاق دفترچه بیمشو اوردم دادم دستش ..برای اینکه بدونه قهر نیستم ...بسختی نشستم پامو دراز کردم. عصامو گذاشتم کنار مبل و گفتم. .
_:بی زحمت برای خودت چایی ریختنی برای منم بریز...من با عصا سختمه بلندبشم
یهو با صدای تقریبا بلندی گفت. .
_:خودت بیار...چطور بلدی هک کنی ..هکرررر!!!هزار تا کار بلدی یه چایی آوردن بلد نیستی ؟
اصلا انتظار این برخورد رو نداشتم ..جاخوردم حسابی ...بهت زده گفتم ..
_:احمد تو تازه طلبکاری ؟؟
داد زد
_:تلگرام نصب کردی و زاغ سیاه چوب میزنی طلبکار نباشم ...؟
عصبی شدم ..بهم ریختم ..تمام آرامشم تبدیل شد به طوفان ...
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh
#لبیڪ_یا_حسیݧ❤️
جز با خیال عشق تو دردم دوا نشد
چون من کسی به درد غمت مبتلا نشد
این #اربعین خدا نکند که بگویمت
آقا دوباره قسمت من #کربلا نشد
#اللهم_ارزقنا_زیارت_الاربعین❤️
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرارِ_عصرانهی_ما
🍃السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
🌸و عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
🍃و عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
🌸و عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
و سلامی که به دیدار رسید....🍃
سردارِ دلم....
#حاج_قاسم
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 رفتار آدم ها نسبت به گفته های تجربه گر💠
#قسمت_چهل_و_یک
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 حاضر نشدن تجربه گر به مصاحبه 💠
#قسمت_چهل_و_دو
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تاثیر تجربه بر زندگی تجربه گر💠
#قسمت_چهل_و_سه
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 توصیف ناپذیری بهشت 💠
#قسمت_چهل_و_چهار
*________
@mosaferneEshgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 زیبایی بهشت 💠
#قسمت_چهل_و_پنج
*________
@mosaferneEshgh
مسافرانِ عشق
. . دوس داستم سرشو بالا بیاره زل بزنه تو چشمهامو جوابمو بده ..ولی فقط سکوت کرد..سکوت ...سکوت !!! کم
.
.
داد زدم. .گلوم میسوخت نه از شدت دادی که زدم. .از شدت بغضی که شکست ...حالا اشکهام سرازیر شده بودن ولی نفس عمیقی پی در پی کشیدم تا جلوشونو بگیرم ..نباید جلوی این مرد ضعیف میشدم.
_:عوض پیشمونیته ؟اصلا چطوره من برم تو راحت به کارهات برسی ..من برم تا زاغ سیاهتو چوپ نزنم ..
لنگ لنگان میرفتم سمت اتاق ..بچه ها مغموم اومدن سمتون ..میفهمیدن. درک میکردن اوضاع خوب نیست...دستی به سر هلن کشیدم و رفتم اتاق ..کیفمو از تو کمد برداشتم و چن تا تیکه لباس انداختم و سریع بستمش ..
خواستم کیفمو بردارم بلندشدم که دست احمد نشست روی دسته کیف ..
کیف و محکم گرفتم.
_:من میرم !
زورم بهش نرسید...کیف و از دستم کشید...رفتم سمت پله ها .. پله هارو با پای شکستم با چه سختی پایین میرفتم . .عصام همش می افتاد چون دستهام میلرزیدن...احمد منو محکم میکشید و میاورد تو خونه ..یکی دو ساعت طول کشید کشمکشمون ..کنار در اتاق نشسته بود ..بلاخره شب شد ..بلاخره تونست نزاره برم !
بلند شدم رفتم سمت در ..
_:بازش کن ..میرم صورتمو بشورم ..امشب نمیرم ..ولی فردا صب حتما میرم ..ظهر که بیای من خونه نیستم ..برای بچه هات غذا بگیری بیاری ..از قصد بچه هارو گفتم تا نقطه ضعف ندم دستش و از بچه ها برام اهرم فشاراستفاده کنه .. یک لحظه چشمم افتاد تو چشمش داشت گریه میکرد ..با تمسخرگفتم ..
_:این گریت میتونه اعتماد از بین رفته رو برگردونه ؟نه !!پس بهتره گریه نکنی ...ولی اگه برای حال زار زنت گریه میکنی ..گریه کن اصلا زار بزن ..رفتم بیرون و درو محکم بستم. .اون شب تو اتاق بچه ها خوابیدم ..خواب که نه .شب و با گریه و هق هق فقط به صب رسوندم ..
صبح بیدار شدم طبق معمول گوشیمو چک کردم ..دیدم کلی پیام معذرت و عذرخواهی نوشته ..اینکه رابطه فقط در حدچت بوده ..اینکه ببخشمش ..منم جوابشو دادم ...ولی برای رفتن مصمم بودم ....بلند شدم رفتم زیر سماورو روشن کردم ..دستو صورتمو ابی زدم ..اومدم هلن رو بیدار کنم که دیدم زنگ درمون بلندشد ..
این وقت صب کی میتونست باشه ؟؟
هنوز خواب الود بودم ...
دانلود+دعای+فرج+با+صدای+فرهمند.mp3
2.58M
دعای #فرج مولا
«الهی عظم البلاء»
با صدای #فرهمند
بخوان دعای فرج را، دعا اثر دارد🍃
قرار ما هر شب حوالی ساعت ۲۱
التماس دعا🌹
*________
@mosaferneEshgh