➕هیچ کودکی تا ۱۴ ماهگی حتی یک ثانیه به عمد نباید منتظر شود تا به او شیر بدهند، بلکه با دریافت اولین علامت یا تکان دادن سر باید به او شیر داد و یا با دیدن اولین تلاش برای «بغل گرفتن» و «بازی کردن»، نیاز او باید بلافاصله برآورده شود و زمانی که از آغوش شما میخواهد به پایین بیاید باید بلافاصله او را رها کرد و و این پیام را به کودک داد که تو، توانایی داری آن گونه که میخواهی زندگی کنی و به مجرد بروز انتظارات کودک، بلافاصله آن را برآورده میکنیم
👈دنیای کودک از آن اوست و کودک تعیین کننده خواهد بود که آیا میخواهد بخوابد یا خیر؟
در آغوش کسی باشد یا خیر؟
آیا میخواهد غذا بخورد یا خیر؟
و اگر از من و شما انتظار دارد که برای او آواز بخوانیم، اگر انتظار دارد به او لبخند بزنیم،اگربه نوعی پیامی میفرستد که در ۸ یا ۱۰ ماهگی چه بازی را میخواهد باید انتظار کودک را برآورده کنیم.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
#رمان_عاشقانه #مذهبی
#پارت82
در رو ببنده. با پام در رو گرفتم. گوشی و شارژر رو از دستش درآوردم دوباره و با دست دیگه ام دستش رو گرفتم و آروم دنبال خودم کشیدم. وسیله هاش رو گذاشتم کنار بقیه روی مبل و باز کشیدمش. دستاش خیلی کوچیک بودن تو دستام. از دستای ناهید کوچولو تر بودن. کلا خیلی از ناهید کوچولوتر بود از لحاظ هیکل و همه چی ... نشوندمش روی صندلی پشت میز شام. بعد واستادم جلوش. آروم اومدم پایین و رو زانو هام نشستم مقابلش ... رسما جلوش زانو زده بودم. پشیمون هم نبودم. از ته دل این کارو کردم ... نگاهش به زمین بود ... یه دستمو به جای سیلی کشیدم و با اون یکی دستم هم دستشو گرفتم ... - خیلی بیشعورم ... نه؟ هیچی نگفت. - عاطفه ... عاطفه خانوم ... هیچی نمی گفت. دستش رو فشار دادم. حرارت بدنم داشت میرفت بالا. یه حال خاصی داشتم. خیلی بد بود. - لعنتی یه حرفی بزن خب ... اشکاش ریختن رو دستام. - عاطفه غلط کردم ... خوبه؟ من رو تو غیرت دارم ... تو زن منی
بازم دو قطره دیگه چکید رو دستم. ای لعنت به من که همش عذاب بودم واسه این دختر. نمی تونستم اون حالشو تحمل کنم. داشتم از غصه می ترکیدم. - خب حرف بزن ... فحش بده ... هشت تا بزن تو گوشم ولی حرف بزن ... داری بدجوری شکنجم می کنی با سکوتت ... بازم اشکاش ریختن. دلم می خواست جوری داد بزنم که گلوم پاره شه. خم شدم رو دستای خودم و اشکاش رو با زبونم گرفتم. - نریز اینارو حیفه ... محکم هلم داد و پسم زد. میون گریه داد زد. عاطفه- دلت واسه اشکای ناهیدت بسوزه ... دوید تو اتاقش. حالم بد بود. خیلی بد بود. رفتم تو استودیو ... با خودم حرف میزدم ... - چه حرف مزخرفی است اینکه مرد گریه نمی کند ... گاهی فقط باید مرد باشی تا بتوانی گریه کنی ... - و یه چیزو خوب فهمیدم ... به حرف زدنت احتیاج دارم ... خودمم نمیدونم چرا؟
*** عاطفه اواخر دی ماه بود. ماه صفر هم یکی دو روزه تموم می شد و از عزا هم در اومده بودیم. این دو هفته امتحانام بدترین روزهای عمرم بود. همه می دونستن امتحان دارم و کسی بهم زنگ نمی زد که هوایی نشم مثلا ... فقط تو درس و مشق بودم. فقط ... حالا همه این لعنتی ها به کنار ... دو هفته بود صدای نفس های محمدو نشنیده بودم. من که اصلا بیرون در نمی اومدم. کلمه ای هم باهاش حرف نمی زدم. اصلا نمی دیدمش که باهاش حرف بزنم. خدای بزرگم شاهده که کوچکترین ناراحتی ای نداشتم ازش. فقط می خواستم یه خورده حرصش بدم. اصلا اگه هرکسی ازم می پرسید بهترین هدیه ای که تا حالا گرفتی چی بوده می گفتم سیلی های محمد ... خیلی چسبید بهم ... ... عاشقم دیگه ... محمدم دیگه حرفی نزد باهام. فقط گاهی که می دیدمش نگام می کرد. توی نگاهش یه چیزی خاص بود که هیچ جوره ازش سر در نمی آوردم. بدجور دلم هوای نفس هاش رو کرده بود. هر شب با دلتنگی و گریه از دلتنگی می خوابیدم. دلتنگی صدای نفس هاش ... جونم در می رفت واسش خب ... اونم این دو هفته رو به شدت درگیر بود ... شایان واسه کلاس می اومد. غیر اون روز ها هم می اومد. مازیار و مرتضی هم می اومدن. اصلا بیرون نمی رفتم که حتی بخوام سلام اینا بدم. فقط صدا هاشون رو می شنیدم ... خدا خیر بده هر کسی رو که در استودیو رو باز می ذاشت. حداقل صدای محمد رو می شنیدم ... نمی دونم چش بود عشقم؟ فقط با همشون دعوا می کرد ... مخصوصا با مرتضی ... ولی اونا چیزی بهش نمی گفتن ... انگار همه می دونستن
چشه جز من؟ درگیر کار امام حسینی بود که می گفت. شاید به خاطر تاخیری که افتاده بود واسه کارش و محرم و صفر تموم داشت می شد عصبی بود. این امتحان آخر رو هم عالی داده بودم الحمدلله ... خداروشکر راحت شدم ... حسابی می تونم استراحت کنم ... از دانشگاه خارج شده بودم که یک بنر توجهم رو به خودش جلب کرد. دوباره برنامه بود تو دانشگاه. با یه مهمون ویژه. آخرین برنامه امام حسین بود. تا یه ساعت دیگه هم شروع می شد. لیست مهمونایی که نوشته بودن رو خوندم. اوه اوه چقدر آدم معروف ... حتما برنامه مهمیه ... دیگه بقیه اسم ها رو نخوندم و دویدم سمت محل برگزاری. خدا کنه جا بشه واسم ... رسیدم. خیلی شلوغ بود ولی خداروشکر کاملا پر نشده بود. اون جلو ها یه جا واسه خودم نشون کردم دویدم و نشستم. یه خودکار و کاغذ درآوردم و تا برنامه شروع بشه جرقه هایی که مغزم واسه داستان کوتاه زده بود رو پیاده کردم روی کاغذ ... چقد با نوشتن تخلیه می شدم ... بالاخره با اومدن مجری سرم رو بالا گرفتم. وسیله ها رو گذاشتم تو کیفم. نگاهی به ساعت کردم. 30 /10 بود چه وقت شناس هم هستن ... یه نگاه هم به دور و برم انداختم ... اووه پر بود ... سالن از جمعیت داشت می ترکید ... کلی دوربین اینا هم همه جای سالن مخصوصا ورودی هستن ... اه حتی از صداسیما هم بودن ... مجری کلی چرب زبونی و خوش آمد گویی کرد و بعد قاری رو دعوت کرد.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
نیایش شبانه با حضـــــرت عشق ❤
خدایا 🙏
رمضان نزدیک است🌙
انسانیت مارا کامل کن🙏
ایمان ما را زیاد گردان🙏
دلهاے مارا پاک 🙏
واز آلودگےها دور🙏
بگردان و بهترین🙏
عبادتها را نصیبمان فرما 🙏
آمیـــن یا رَبَّ 🙏
در آخرین جمعه شب ✨
ماه مبارک شعبان 🌙
براتون بهترین حال را
از خداوند متعال تمنا دارم 🙏
پیشاپیش حلول ماه🌙
مبارک رمضان مبارکــــــــَ 🌙 ✨ 🌙
با آرزوی بهترینها برای شما خوبان
شبتون سرشار از آرامش ✨ 🌙 ✨
التماس دعا 🙏
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🌹ســــــلام
🌺شنبه تون پراز شادی و نشاط
🌹آرزو میکنم هر چه صفای دل
🌺سلامت تن,
🌹عشق پاک
🌺و اجابت دعاست
🌹از آن شما مهربانان باشد
🌺روز خوبی درکنار
🌹عزیزانتون داشته باشید
🌺شروع هفته تون عالی
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
سلام اي ربّناي غروب📖
سلام اي رزق و روزي ِ پاك📖
سلام اي جمع ِ افلاك و خاك📖
سلام اي لحظه هاي سحر📖
سلام اي ماه چشمان ِ تر📖
سلام اي بغض افطارها📖
سلام اي ماه ِ ديدار ها📖
سلام اي ختم ياسين و نور📖
سلام اي ماه ِ عشق و سرور📖
سلام ای ماه رو راستی📖
سلام ای بی کم و کاستی📖
سلام اي قدر زلفت دراز📖
سلام اي اشتياق ِ نماز📖
سلام اي لحظه هاي دعا📖
سلام اي ماه ِ ارض و سماء📖
سلام اي ماه ِ صبر و رضا📖
سلام ای ماه آرامش مرتضي📖
سلام ای گرمی آفتاب📖
سلام اي خوابهايت ثواب📖
سلام ای سیب بهترین سرنوشت📖
تو پای مرا می کشی تا بهشت📖
سلام ای ماه تقدیر من📖
سحرهای تو صبح تطهیر من📖
سلام اي بركت سفره ها📖
سلام اي ماه ِ خوب خدا📖
التماس دعا دوستان 🙏
@onlinmoshavereh
ماه رمضان مبارک 🌺
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
💜به ماه خدا نزدیک میشویم...
وقت بخشیدن و صاف کردن دلهاست
💜
پس اگر
نگاهی ☞
صدایی ☞
زبــــانی ☞
ازمن موجب ناراحتی شما عزیزان شده
و بر دلتان تَرَکی 💔 انداخته,
به بزرگی میزبان این ماه مرا ببخشید.
شاید فرصتی برای جبران نباشد...
حــــلالم کـــنید...
ماه مبارک رمضان
بر شما دوستان مبارک باد 🌹
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
➕بعضی وقتا که همه ی تلاشت برای بهبود شرایط به هیچ تبدیل میشه، یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده.
➖بعضی وقتا که زمین و زمان کُفرتو بالا میاره و دیگه خون به مغزت نمیرسه، یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده.
➖بعضی وقتا که احساس میکنی برای بدست آوردن خیلی چیزا دیر شده، یه نفس عمیق بکش و دوباره ادامه بده.
➖هر از چند گاهی باید یه نفس عمیق بکشیم و به زندگیمون از دورتر نگاه کنیم تا بفهمیم چی درست بوده و چی غلط....
➖ما چیزی جز انتخابهامون نیستیم و اگر از امروزمون ناراحتیم به خاطر انتخاب دیروزمون بوده و فقط باید یه نفس عمیق بکشیم و دوباره ادامه بدیم.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
➕اکثر مشکلات زناشویی؛ از رختخواب برمیخیزند!
➖رابطهی جن سی سالم، میتواند به عنوان چسب زندگی عمل کند و خیلی از تعارضات و تنشهای بین زن و شوهر را کاهش دهد. آمارها نشان میدهد که خیلی از طلاقها به دلیل عدم رضایت جن سی است.
➖وقتی که زن و شوهر نتوانند نیازهای همدیگر را برطرف کنند؛ زودرنج و شکننده میشوند. زود از کوره در میروند. به کوچکترین مسئله گیر میدهند.
➖ولی اگر این نیاز ارضا شود؛ زوجین یک احساس سبکی دارند که موجب تخلیهی هیجانی آنها میشود و انرژی مضاعف میگیرند. به راحتی از کنار عیوب همدیگر رد میشوند و همدیگر را با تمام نقایص دوست دارند.
➖برای زنان؛ رابطهی عاطفی، مقدمهی رابطهی جن سی است. ولی برای مردان؛ رابطهی جن سی، مقدمهی رابطه عاطفی است. یعنی مرد به دلیل اینکه نیاز جن سیاش برطرف شده، محبت بیشتری به همسرش میورزد.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
➕واقعا دوست دارید اختلافات خانوادگیتون کمتر بشه!؟
پس حتما تمرین کنید و خیلی خوب یاد بگیرید که اولین و مهمترین فرد زندگیتون،
همسرتونه و نه خانوادتون!
➖ هیچ وقت مترجم و وکیل مدافع خانواده ی خودتون نباشید و تلاش نکنید از کارهاشون دفاع کنید یا اونها رو برای همسرتون با ترجمه کردن توجیه کنید!
➖ هرگز اجازه ندید که دیگران به اسم دلسوزی و راهنمایی و تجربه و ترحم به حریم خصوصی زندگی شما راه پیدا کنند!
هر کسی باید سبک زندگی خودشو شخصا طراحی کنه و نسخه ها و رونوشت زندگی دیگران به درد اشخاص دیگه نمی خوره!
➖ گاهی وقتها خیلی بهتره که از خواسته های خودتون به نفع دوام و بقای خانواده صرف نظر کنید!
➖ تمرین کنید تا از کنار بعضی از مسایل سُر بخورید و رد بشید تا اینکه بخواهید باهاشون برخوردی کنید که دردسر ساز بشه و نشه جمع و جورش کرد!
➖ همیشه و در هر شرایطی، حامی و پشتیبان همسرتون باشید و اونو در شرایط سخت و دشوار زندگی تنها نگذارید!
➖ اگر اهل قهر کردن هستید، هرگز اجازه ندارین خونه رو برای مدت طولانی و بی خبر ترک کنید!
➖ در مواقع دلخوری و عصبانیت و جر و بحث کردن، پای خانواده ها رو وسط نکشید و حتی المقدور جلوی فرزندان خودتون خویشتن داری کنید!
➖ هرگز به همسرتون توهین نکنید و اونو تهدید نکنید، چون با این کار به انتخاب خودتون و دراقع به خودتون توهین می کنید!
➖ یادتون باشه که زندگی مشترک رینگ بوکس و نزاع نیست و برد و باخت یکطرفه نداره.
یا هر دو نفر با هم برنده میشن یا هر دو با
می بازند!
➖ اگر اشتباهی رو مرتکب شدید، صادقانه اونو بپذیرد و جبرانش کنید و البته فراموش نکنید که بهترین نوع عذرخواهی، علاوه بر دلجویی کردن، تکرار نکردن اشتباه و تغییر رفتاره!
✔️ و آخرین نکته:
اگر در هضم و جذب و قبول موارد بالا با مشکل مواجه هستین، مطمئن باشید که بهتره با یک روان درمانگر مجرب یا با یک زوج درمانگر متبحر مشورت کنید!
مراقب شیرازه ی زندگیتون باشید تا به واسطه ی خودخواهی ها، ندانم کاریها و تعصبات غلط و نابجا از هم پاشیده نشه...
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
سوال915
سلام
من دختری سی ساله هستم
که چند وقت تو صفحه مجازی با یه اقا پسری اشنا شدم ،ایشون خیلی ادعا می کنن عاشقم شده ،نماز و دعا می خونه ،با بیماری ها کنار اومده ،حتی پروفایلشو اسممو گذاشته
و میگه دوسم دارع می خواد باهام ازدواج کنه
در رابطه مسایل جنسی حرف نمیزنه
و من ی مشکلی دارم اینکه من زنم و ازدواج نکردم
می خوام بدونم چجوری این مسله رو بگم اصلا بگم یا نگم
کمک کنین
خیلی نیست اشنا شده ولی قبلا تو گروه بودیم اونجا از من خوشش،اومده
چکار کنم
کمک کنین خیلی می ترسم راهنماییم کنین
یعنی خودارضایی کردم و دخترانگیم از بین رفته
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس مشاور خانواده
با سلام
ببین عزیزم از لحاظ سنی دیگه شما
در موقعیتی هستی که بتونی تشخیص خوب بود رو بدی عزیزم فضای مجازی یعنی فضایی که مملو از دروغ و ناامنی هستش و اصلا به ندرت میشه واقعیت رو درش پیدا کرد وهر کس هر جور دوست داره خودش رو معرفی میکنه ودر واقع اونی نیست که باید پس بهتره که خودت رو از چاله به چاه نیندازی وگول اینجور افراد رو نخوری در عالم واقع با کلی تحقیقات ودنگ وفنگ بازم طرف اونی نیست که باید !وای به حال فضای مجازی!برای ازدواج هم فرهنگ بودن هم اعتقاد بودن ویکی بودن سطح طبقه اقتصادی و اجتماعی و ایمانی و تا حدودی تحصیلاتی و دیدگاه فکری وخیلی چیزهای دیگه مهم هستش تا بشه یه ازدواج خوب ! تو الان از کجا بدونی که این اقاواقعا کیه و تا چه حد حرف و قولش سندیت داره ؟پس هشدار میدم که ادامه نده وگول این افراد رو نخور
واما درمورد بکارت لزومی نداره به ایشون چیزی بگی اما توصیه میکنم که به پزشک متخصص مراجعه کن تا بدونی آیا قابل ترمیم و اصلاح هست و اصلا چقدر آسیب دیده
واما خود ارضائی گذشته از گناه کبیره بودنش آنچنان آسیب جسمی و روحی به شما وارد میکنه که به مرور از هستی ساقط میشوی و دیگه نمی تونی از همسرت لذت ببری چون دچار سردی میل جنسی میشوی ونمیتونی پاسخگوی همسر باشی واز طریق همسر ارضاء نمی شی و لذتی نمیبری
گواینکه عامل ضعف چشم ضعف جسم ضعف اعصاب و.....میشود پیری زود رس ،از دست دادن اعتماد به نفس و دچار انزوا شدن ،گود رفتن چشم و سیاهی دور آن و......هزاران مشکل دیگه پس لطفا به این رویه ادامه نده
انشاالله که همسر خوبی نصیبت بشه در عالم واقع نه فضای مجازی که عامل بیچارگی خیلی ها شده وفقط افسوس خوردن رو براشون به جا گذاشته
پس هشدار
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺