eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🌹 امام علی (ع)میفرمایند: 👈 کودک ، هفت سال یابد،هفت سال به او یاد داده شود و هفت سال به گرفته شود. ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✡با ۵ راهکار، تان را از بین ببرید: 💐۱- آدامس بجوید: شاید برایتان جالب باشد که بدانید، آدامس به طور مرتب، باعث کاهش میزان استرس و اضطراب و تمرکز می ‌شود. 💐۲- بادکنک باد کنید: باد کردن نه تنها سرگرمی جالبی هست و لبخند به لبتان می آورد، بلکه باعث می‌شود نفس‌ های بکشید و استرس تان کاهش پیدا کند. 💐۳- با مهربان باشید: به حیوان ‌ها غذا بدهید، با آن ها بازی کنید و یا نوازششان کنید. این کار تا حد زیادی شما را کاهش می ‌دهد. 💐۴- بکشید: اصلا مهم نیست که تا چه اندازه دارید. از کتاب های رنگ آمیزی بزرگسالان استفاده کنید و یا کاغذ و مداد رنگی هایتان را بردارید و به یاد دوران کودکی، هر چیزی که دلتان می‌ خواهد روی کاغذ بکشید. 💐۵- آب پرتقال بنوشید: نوشیدن روزانه‌ ی آب طبیعی، نه تنها سلامتی شما را می‌ کند، بلکه با داشتن میزان زیادی ویتامین ث، باعث کاهش هورمون استرس در بدن می‌ شود و حالتان را بهتر می ‌کند. ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💑 🤔خانم خونه تا حالا با خودت فکر کردی به جز تیپ زدن و # ارایش کردن و داشتن واس شوهرت چه کارای دیگه ای هس که تو رو مکینه ❓ ❎یه اشکال وجود داره که اقایون همه اینایی که گفتیم رو دوس دارن ولی خانمای گلم ما باید بیشتری روی بذاریم 👌 چرا سعی نمکنید لحظه های غیر داشته باشین ⁉️ کارای غیر منتظره یه خانم و خوش اخلاق رو توجه بفرمایین ☺️👇👇 💥میاد خونه توی اتاق لباسشو عوض کنه بچه ها خونه هستن؟ برو تو اتاق دستشو بگیر با اشاره کن بیاد جلو یواشکی و برو به کارت برس این بوسای اینقد مزه میده به اقا که نگو 😉 💥میره اشپزخونه سر یخچال از پشت بزن سر شونش وقتی برگشت دستتو بنداز بگو اقا چه خبرا؟😉 و ببوس و با لبخند تو چشاش نگا کن و منتظر عکس العملش باش و بعد اروم دستتو بکش و بگو دورت بگردم چی لازم داری واست بیارم البته فقط گاهی واسش چیزی که لازم داره رو ببربن میخوایم رعایت بشه و در نقش نرین 👌 ✅البته میتونین اینکارا رو انجام بدین که از دعوای دیروز با شوهرتون ای به نداشته باشین ❤️اولا که با سیاه نمیشه اینکارا رو انجام داد ❤️دوما با قلب اینکارو انجامم بدین اون انرژی به شوهرت میرسه و متوجه میشه کارتون ته دلی نیس و عکس العملش زباد جالب نیس و بیشتر میشین ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐به و دختر جامعه پیش از انچه که در هست احترام بگذار یعنی کسی که روی سر همه جا داره ... 📹 ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احساس بیچارگی و عجز می کردم . هیچ چیزی برایم بدتر از این نبود که شوهرم به زن دیگری فکر کند . کشمکش های من با مسعود و رفت و آمد های گاه و بی گاه برادرم و ملیحه ازیک طرف و شروع مشکلات من با خانواده ی مسعود از طرف دیگر حسابی مرا از پا انداخته بود . خانواده مسعود دیگر لطف های مرا از سر وظیفه دانسته و انتظارات خود را هر روز بالاتر می بردند . دیگر کاملا تبدیل شده بودم به خدمتکار خانه ی مادر مسعود . آستانه ی صبر تحمل ام تمام شده بود . احساس قربانی شدن می کردم . چرا باید وقتی که ذره ای عشق محبت دریافت نمی کنم این همه لطف و محبت نثار مسعود و خانواده اش می کردم ؟؟؟ آنقدرمنزوی و تکیده و رنجور شده بودم که درون شکسته ام از چهره ام پیدا بود !!! هر کس که مرا می دید ابراز ناراحتی می کرد و احوالم را پی جو می شد !!! چه می گفتم ؟؟؟ چه می توانستم بگویم ؟؟؟؟ زندگی برادرم بود !!! آبروی برادرم بود !!! می دانستم اگر مسائل و مشکلات را به بیرون از خانه و به دوستان و نزدیکان بکشانم اوضاع بدتر از این که هست خواهد شد !!!حتی درباره ی اختلاف با خانواده ی مسعود هم چیزی به خانواده ام نگفتم !! نمی خواستم روی دو خانواده به هم باز شود. گذشته از این٬ خانواده ی مسعود نه از آبرو می ترسیدند و نه از خدا !! اگر دو خانواده را با هم روبرو می کردم حتما کار بالا می گرفت و اختلاف و بین من و مسعود هم بیشتر می شد !!!فشار از طرف خانواده مسعود آنقدر زیاد بود که به شدت عصبی و بیمار شده بودم !! الهی بمیرم برای دخترم . چقدر طفل معصوم یکساله ام از من کتک می خورد !!! اصلا حوصله ی بچه را نداشتم ٬ به پرو پایم که می پیچید می زدمش . دست خودم نبود . بیماری اعصاب و روان گرفته بودم و دق و دلی ام را از مسعود و ملیحه و هر کسی که آزارم می داد سر کودک بی زبانم خالی می کردم !!! ادامه دارد ═══✼🍃🌹🍃✼══ 🏠 http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا