📕 پرسش 7⃣1⃣1⃣1⃣
____________________________
🔸شوهرم26سالشونه وخودمم25سالمه
باهمدیگه اقوام میشیم،خاله اش دوست صمیمی بنده هستن وآشنایی زیادی باایشون دارم،
یه سال وخورده ای هست همدیگه رو میخوایم قبل ازعقددائم چندماه عقد موقت بودیم برااینکه همدیگه رو بهتر بشناسیم،باهم دیگه20روزی مسافرت کاروانی زیارتی بودیم اونجا دیدمشون واصلا ازشون خوشم نمیومد ازقبل خیلی ارتباطی نداشتم که بخوام بشناسمش،بعد از مسافرت درخواست ازدواج داد.
🔹منم بعد از کلی آره و نه بالاخره جواب #مثبت دادم
اقوام بنده اوایل قبول نداشتن این ازدواج رو فقط هم بخاطر وضع #مالی طرف،چون خیلی پولدار نیستن،خونواده ام به این چیزا خیلی اهمیت میدن و نماز وروزه ی طرف خیلی براشون مهم نیست برعکس خودم،ولی بعد از مدتها که عقد کردیم خیلی ازش راضین و یجورایی همه #دوسش دارن،اونم بهشون #احترام میزاره
🔸یا گاهی میشینم ب مسخره بازی درآوردن و باهم میشینیم #میخندیم ب کارامون،گاهی هم وقتی ازش #ناراحتم هرچی از دهنم درمیاد میگم و سکوت نمیکنم،گاهی هم #گریه میکنم،،اونم گاهی دست بزن داره
🔹هروقتم آروم میشه #معذرت خواهی میکنه میگه دست.خودم نبوده ببخشید ولی اجازه بده اون موقعی که #عصبی ام از پیشت #برم منم اگه بره حالم بدتر میشه واجازه اش نمیدم بره بعدش دیگه حواسش نیست توعصبانیت داره چیکارمیکنه،اون حرف میزنه و منم #حاضرجوابیش میکنم اوضاع بدتر میشه😔
🔸قبل از اینکه باهاش #آشنا بشم همه جا میرفتم ولی احساس میکنم شدیداً #محدودم میکنه،
اسمم دراومد واسه کربلا نذاشت برم ولی خودش با هیئت رفتن مشهد منم ناراحت شدم از کارش همش با خودم فکر میکنم شاید بهم #اعتماد نداره نمیزاره برم جایی،
🔹گاهی هم #تهدیدش میکنم از بس خسته میشم برم یه مدت خونه دوستام اونم نمیزاره همش میگه باهم میریم جایی،من طاقت دوریت ندارم،یه روزه برم جایی اشکال نداره براش ولی اگه یه روز شد دوروز دیگه خیلی برخوردش باهام خوب نیست و یجورایی خودشو #لوس میکنه تا برم از دلش دربیارم...
والا موندم مشکل ما چیه این وسط
🔸اوایل #عقدمون خوب بودیم همسرم خیلی احساسی بودن،اهل بروبیا بود ولی کم کم احساس میکنم اونجور مثل قبل نیست هرچی از احساسم بهش میگم فکر میکنه #دروغ میگم یا دنبال چیزی هستم که برام تهیه کنه حالا نمیدونم شایدم ب شوخی بهم اینجور میگه،منم دیگه #کنترلم از دست میدم فکر میکنم لابد با کسی #ارتباطی داره که احساسش کم شده واینجاست که بهش میگم ودعوامون میشه،یه وقتایی بهش #شک میکنم ولی مطمئن نیستم که کاری کنه
🔹وقتی دعوامون میشه #گریه ام میگیره اونم میره خونشون براشم اصلا مهم نیست تو چه حالی ام،واسه همین بیشتر #اذیت میشم منم اون موقع تهدیدش میکنم یا میرم یا هم طلاقم بده،میدونم کارم اشتباهه ولی کنترلم دست خودم نیست بهش هم گفتم وقتی عصبی میشم این حرفا بهت میزنم وهیچ قصدی ندارم...
متاسفانه مادرم فوت شده و پدرمم معتاده و کسی رو ندارم باهاش حرف بزنم لطفا کمکم کنین.
_________________
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
#حد_را_نگه_دارید
✅ در مهمانی ها با همسرتان #شوخی زننده نکنید.
✡بین یک شوخي بی ضرر و یک شوخي #ازار دهنده یک خط باریک وجود دارد . حتی اگر شوخي شما به نظر خودتان بی ضرر و صرفا #خندهدار باشد، این بدان معنی نیست که نظر همسرتان هم همین است؛ بنابراین هیچوقت چیزی نگویید که احتمال می دهید همسرتان را شرمنده و #تحقیر کند.
😊اشکالی ندارد که با نیت و خلق خوب شوخي کنید، ولی اگر متوجه شدید که شوخي شما همسرتان را ناراحت کرده است ، به سرعت #اشتباه خود را پذیرفته و در مقابل افرادی که آن را شنیده اند، از همسرتان #معذرت خواهی کنید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
📕پرسش4⃣0⃣3⃣1⃣
#مسائل_ومشکلات_خانوادگی
________________
🔴سلام.۶سال پیش بایه پسر۸سال بزرگترازخودم ازدواج کردم.۲۷ سالمه ویه دختر۳ساله دارم.شوهرم خیلی #مهربون و #دستودلبازه هرچی بخوام بی چون وچرابرام تهیه میکنه ولی درعوض بیش ازاندازه #مغرور و #خودخواه البته خانوادتن همین اخلاقودارن.
🔴هروقتم بیادخونه #پدرم هیچ حرفی نمیزنه که هیچ بااخم میشینه تامیام #گلایه کنم که چرااین رفتاروپیش گرفتی بدترم میشه.درکل #نصیحت پذیرنیس.منومادرشوهروجاریم توخونه سه واحده میشینیم جاریم دخترخاله شوهرم خیلی هم #دیکتاتوره ینی کاری کرده که همه ازش میترسن اگه کاربدی ازش سربزنه یه شهرم جم بشن بگن عروس بزرگه کاربدی کرده مادرشوهرم قبول نمیکنه میگه اون کاری نکرده شما بدفکر میکنید.یه عادتی هم که دارن فک میکنن هرچیزی که اونادارن خوب ومده هرچیزی که من وخانوادم داریم ازمدافتادس وماهیچی نمیدونیم .
🔴این اخلاقشونه که حساسم کرده خیلی ازشون دلسرد شدم.خانوادشون وقتی حرف میزنن اگه #سرزده برم روحرفشون زود #قط میکنن.خیلی هم مطمنم که کسی که منوپیش خانوادش بدجلوه داده جاریمه.به ظاهرخیلی خوب ولی درباطن....دوسال نامزدموندم جاریم همش بدی خاله ش رومیکردولی من تا به امروزبه روش نیاوردم ولی مطمنم اون بدی منو پیش همه کرده خیلی هم حسوده میخوام دستی به خونم بکشم زودترازمن اقدام میکنه تامن نفردوم بشم
🔴۱-حالا موندم چطورخودمو درس کنم که انقدر حساس نباشم درمقابل رفتارناشایست اونا.۲-چطوراخلاق #شوهرمو میتونم درس کنم خیلی #زودجوشه.تقی به توقی دعوارامیندازه اگه چیزی بهش بگم که به نظراون بدباشه توخیابونم که باشه #داد میزنه.چندروزپیشم جلوخونه مادرم نسلمو #فحش داد.حالا میگم ازپدرم معذرت بخواه خیلی ناراحت سر این قضیه میگه من رودرروبابابات دعوانکردم که #معذرت خواهیم کنم سراین موضوع کل کل کردیم گف اونا حقشونه این حرفوبشنون.درصورتی که تاامروز هیچ مشکلی باخانوادم نداشت .خیلی مغرورو یک دنده ست چیکارکنم باهاش.حتی زبونمو به کارگرفتم باسیاست زنانه رفتارکردم تاببینم خوب میشه یانه همون لحظه عادی بوده ولی تااعضای خانوادمو دیده با بامن کاردوپنیرشده.موندم دیگه چیکارکنم؟
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd