#ارسالی_اعضا
✳️ #ایده
سلام خسته نباشيد
ميخاستم دو تا تجربه و ايده كه خودم هميشه ازشون استفاده ميكنم بگم
آلارم گوشيه همسرتون رو روي ساعتي كه سركار هستن تنظيم كنيد (البته بازنگ خوده گوشيشون يكي باشه) با اين عنوان كه :
مرد من ممنونم ازت بخاطر زحماتت
يا اينكه ، محض اطلاع ميخاستم ياداوري كنم كه خانومتون دوستون داره و توي خونه بي صبرانه منتظره حضور شماست آقا 😋
ايده دوم
توي داشبورد ماشين یا آفتاب گير ماشین بالاي سرشوهرتون ياددداشت هاي عاشقانه بزاريد☺️ از طريق برگه هاي يادداشت ( اگه رنگي باشه عاليه )
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
#توصیه_من_به_خانمها
چطور بدون #هزینه زیبا تر شويم 🌻🦋
_ اول به #پوستت برس: کل صورت رو پوست فرا گرفته و توی زیبایی خیلی تاثیر داره. پوستی بدون جوش و مو و صد البته نرم و درخشان👸🏻😍
_ بعد به دندان ها: زیبایی دندان ها سفیدی و مرتب بودن آنها تو زیبایی نقش بسزایی داره پس همیشه مسواک بزنید.🐚🍂
_ مرتب بودن ابرو ها هم خيلي مهمه✨*-*
_ سعی کنید همیشه لبهای نرم و براقی داشته باشید، حتی شده با یه ویتامین که به لبها می زنید. لبهای خشک و پوسته پوسته جذابیتی نداره 💋👌
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
#حدیث
💠 رسول خدا (ص):دعای مادر از موانع #اجابت می گذرد.
💐مادرم روزت #مبارک
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
💪#تو_میتونی_نگو_نمیشه
❣تغییر حس...
♨️اگر در اوج #عصبانیت هستید، یا شدیدا #افسرده اید، فقط کمی حس تان را تغییر دهید،
☘افسرده اید، کمی #عصبانی شوید
🌿 #عصبانی هستید، کمی بی حوصله شوید
🌱بی حوصله اید، کمی از خود #سوال کنید
🍃در حال #شکایت و سوال پرسیدن از خود هستید، کمی بی خیال شوید
🍀بی خیال هستید، کمی به آینده #امیدوار شوید
🌿امیدوار هستید، کمی برای رسیدن به هدفتان #حرف بزنید
💯همینجور #ادامه بدید تا حالتون بهتر و بهتر بشه.
👌شاید این #پله ها هرکدوم یک ساعت یا بیشتر طول بکشه ولی شروع کنید تا توی حس بد نمونید
❌چون حس بد #مساوی است با اتفاق بد.
😊 گاهی هم به #خودت سر بزن!
حالِ چشمهایت را بپرس و دستی به سر و روی #احساست بکش؛
💐رو به روی #آیینه بایست و تمام تنهایی ات را محکم در آغوش بگیر وَ با صدای بلند به خودت بگو که "تو" تنها داراییِ من هستی؛
❤️بگو که با همه ی کاستی های جسمی و روحی ، تو را بی بهانه و عاشقانه #دوستت دارم !
❤️برای خودت وقت بگذار ، با مهربانی دستت را بگیر و به هوای آزاد ببر . نگذار احساس #تنهایی کنی ، نگذار ابرهای سیاه، چشمهایت را از پا دربیاورد...
مطمئن باش
💐هرگز کسی #دلسوزتر از تو
نسبت به تو پیدا نخواهد شد!
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
✡#همسرداری
#جذابیت
🤷♀اگه #جذابیت شوهرتون براتون کم شده:
🌷گاهی از #چشم یه زن دیگه همسرتونو نگاه کنید ، میبینید چقدر جذابیت داره که به مرور براتون #عادی شده
💥گاهی تصور کنید زن #دوم مرد هستید ! و هر لحظه ممکنه بره سراغ اولی😁
😍پس کارهایی رو کنید که بیشتر #پایبند شما شه
👈گاهی تصور کنید توی دوران نامزدیتون هستید؛ تعارف کنید و احترام همسرتونو بیشتر #حفظ کنید.
❤️❤️❤️
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
صدا ۰۰۲_sd-۴.m4a
4.38M
🌿 راهکارهای بالابردن#سلامت_روان چیست؟
🌿چگونه #مناطق_مغز خود را فعال تر کنیم؟
🎧 #دکتر_فلاح
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd
😊سلام و ادب خدمت همه دوستان
❤️با عرض تبریک به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) و همچنین تبریک به مناسبت روز #مادر به مادران عزیزم
در خدمتتون هستیم . 😍
لطفا کانال را به دوستانتون معرفی نمایید. 🙏🌷
🏠 خانه مشاوره آنلاین
❤️#داستان_زندگی_افسانه #قسمت_دهم روز ها و ماهها از پی هم می گذشت و صمیمیت ما هر روز بیشتر می شد .
❤️#داستان_واقعی_افسانه
#قسمت_یازدهم
داستان زندگی افسانه
قسمت یازدهم
محسن آنقدر به من اهمیت می داد که واقعا خود را خوشبخت ترین زن دنیا می دانستم . در چشمانش عشق را می دیدم. خودم هم نمی دانم این همه علاقه و توجه برای چه بود ؟؟؟؟ او آن قدر مراقبم بود که.....! یادم می آید روزی همه باهم برای گردش به بازار رفتیم در راه برای بچه ها بستنی خریدیم و همانجا روی یک چیزی شبیه نیمکت که رویش را با پارچه ای ضخیم پوشانده بودند نشستم .به محض اینکه نشستم محسن با تکان دادنش از استحکام آن مطمئن شد ٬بعد خیالش راحت شد و رفت پیش بچه ها !!! آن لحظه هیچ کس حواسش به کار محسن نبود ٬ خودش هم حواسش نبود ٬ اما من حواسم به او بود!!وقتی همه با هم سوار بر ماشین او بودیم و من از روی عادت به در تکیه می دادم و او تا مرا در این حالت می دید قفل مرکزی ماشین را می زد ٬تا در ماشین ناخودآگاه باز نشود ٬ خودش حواسش نبود اما من حواسم بود ! وقتی با مسعود به خانه ی پدرش می رفتیم و او هر طور که بود برنامه اش را تنظیم می کرد تا ما را همراهی کند که مبادا آنجا درگیری بوجود بیاید او حواسش نبود اما من حواسم بود !!! وقتی مسعود گاهی رفتار مناسبی با من نداشت و محسن می دید و اعصابش خراب می شد و پشت هم سیگار می کشید خودش حواسش نبود اما من حواسم بود !!! آری محسن خودش هم حواسش نبود که عاشق شده است اما من حواسم بود !!!
ادامه دارد....
═══✼🍃🌹🍃✼══
🏠 #خانه_مشاوره_آنلاین
http://eitaa.com/joinchat/614793219C5eb00a97bd