🌹
#روانشناسی
این که همسر شما بشنود که او فردی بی همتاست و هیچ زن دیگری نمیتوانسته شما را به این اندازه خوشبخت کند، یک حس فوق العاده به او میدهد.....
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹
اگر یک روز همسر شما به والدینش بیاحترامی کرد، حتما به او بگویید کارش درست نبوده؛ بدانید کسی که احترام والدینش را نگه ندارد، احترام همسرش را هم نخواهد داشت...!
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹سیاستهای_همسرداری
"بدگویی از همسر در مقابل فرزندان؛ ممنوع!"
🍃 هر کدام از همسران ممکن است ويژگی اخلاقی خاصی داشته باشد که همسرش را آزرده گرداند. در اين شرايط بزرگترين اشتباه بدگويی کردن از همسر پيش فرزندان است.
👈 پدر و مادر، همه هستی کودک هستند. پدر تکيه گاه محکم و منبع قدرت و مادر پناهگاه عواطف و احساسات اوست.
👈 تخريب شخصيت هر کدام از والدين در مقابل کودک، علاوه بر ويران کردن امنيت عاطفی و آرامش کودک، موجب پايين آمدن اعتماد به نفس و از بين رفتن شادمانی و احساس رضايت در او خواهد شد.
👈 همچنين وقتی يک از همسران ديگری را به باد انتقاد میگيرد، زمينه بیاحترامی و سرپيچی از والدين در فرزندان تقويت میشود. در اين خانه کسی حرف پدر را نمیخواند و مادر احترامی نخواهد داشت.
✅ يادمان باشد هر کدام از همسران علاوه بر نقش همسری، نقش پدر يا مادر خانواده را نيز به عهده دارد. ويران کردن شخصيت همسر موجب ويران کردن نقشهای ديگر او نيز خواهد شد.
@onlinmosavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال371
سلام وخداقوت به شما
سوالی داشتم از شما چند وقتیکه که پسر اولیم که۵ سالشه، هرچی پول به دستش میاد میره مغازه وبستنی برای خودش وبچه های دوروبرش میخره
چند باری هم پول خواسته و گریه کرده که بره مغازه.من بهش اصلا ندادم گفتم هرچی میخای بگو بابابرات میگیره
بدجورمزه کرده به دهنش و یه حرفی که میزنه بعدش میگه الکی گفتم وپنهون کاری میکنه ؛امروز برای دومین بار فهمیدم هرچی پول توی کیف پول من بوده بی اجازه برداشته ورفته خرید حالا خوبه ما سپرده بودیم به مغازه که بدون نوشته کتبی به این چیزی نده این بنده خدا هم زنگ زده گفته بچتون با کلی پول اومده مغازه وبستنی خواسته...حالا نمیدونم چه برخوردی باهاش کنم.همسرم توی همه مسایل افراط وتفریط میکنه یا خیلی دعوامیکنه و حتی یه توسری هم میزنه ویا بیش از اندازه بیخیاله و اهمیت نمیده
دومین مطلب که خیلی از دیروز منو ریخته به هم اینکه که همین پسرم ودوتا از پسرای فامیل که ازش کوچکترن با دختر خواهرم که ۱سال کوچکتر ازپسرمه دیروز خواهرم از دستشویی حیاط ایناروباهم بیرون اورده
ازدیروز حالم بده،چون من خیلی به نوع تربیت وحرکات ورفتار بچم حساسم. هیچوقت از وقتیکه سنش هم کمتربود حواسم بود که بچه هاروتو اتاق تنهانذارم حتی با داداشش چه برسه بایه دختربچه سرکشی میکردم وخیلی از مسایل این چنینی ...برعکس همسرم خوشبین تر از من نسبت به این نوع وهمه مسائل
به من میگه توخیلی حساسی اینا هنوز بچن و نمیدونن...
من از این رفتاراش داغونم( حتی مادرشوهرم هم اینطوریه میگه شما عروس خیلی حساسی مگه ما بچه بزرگ نکردیم.درحالیکه همسرم خودش میگه ما بعضی کارهایی که درکودکی میکردیم میفهمیدیم ویادمونه و..ا لان هم بعضی مسائل رو رعایت نمیکنه که جالبه صدای شوهرخودمم دراومده...)
حالا دیروز همسرم خودش که دریک سفریکروزه رفته بود نبود من هم ماه آخر بارداریمه وشرایطم خاص.دائم نمیتونم برم حیاط سرکشی کنم این دفعه رو سپردم به خواهرم اونم برای چندکه این اتفاق افتاد...ومن از دیروزوقتی خواهرم گفت انقد حالم بدشد که...وبیشتراز دست خواهرم که برای اینکه کسی نفهمه اصلا بروی خودش نیورد ونمیاره چون مقصرو پسرمن میدونه میگه دخترمن کوچکتر ازپسرته ونمیفهمه درحالیکه دقیقا برعکس چیزی بود که خواهرم گفت چون من از پسرم پرسیدم که کجارفتید وچرا...
موندم به همسرم چطور بگم که بفهمه حساسیتهای من بیجا نبوده وچطوربااین بچه رفتارکنم که هم بفهمه خیلی کارش بدبوده هم یادش بره هم دیگه این مسئله پیش نیاد
میدونم بهش بگم با یه دعوای جزیی از کنارش رد میشه
تشکر از شما.
پاسخ ما👇
سرکارخانم #شمس ماور خانواده
سلام بانو
اصلا نیازی به این هم حرص خوردن ودادوبیداد نیست ارامش لطفا میدونی که این پسر گل ما تازه ۵ سالش وتوی دوره سنی ۷سال اول سیادت سیر میکنه وجای هیچگونه سختگیری وتوپ وتشر ودعوا نیست پس در کمال ارامش وخونسردی همراه باچاشنی محبت بازد به کودکت یاد بدی گه هرگاه چیزی نیاز داره باید به خودت بگه واز کسی چیزی نخواد ودیگه اینکه بدونه اجازه نباید سر وسائل کسی بره اینم بگم که توی این دوره نصیحت کاربردی نداره وفقط با محبت وبارفتار عملی خودماست که او یاد میگیره که چی خوبهدوچی بد رفتار همراه بادخشونت ویا خدای ناکرده تنبیه اشتباه محض هستش وکاربردی نداره وفقط کودکرو دچار اختلال رفتاری وشخصیتی میکنه دیگه راحت کیفت رو در دسترس قرار نده وبگو من این کارخ رو دوست ندارم پسر خوب دیگه این کار رو نمیکنه البته این رفتارها یاد گرفتنی ایست اگه من برم سر جیب ویا کیف همسرم وپول ب دارم خب کودکم هم یاد میگیره یا اینکه ایشون دیده که شما از این کیف پول برداشتی اونم یاد گرفته معمولا تنقلات صحیح (نه چیپس وپفک) براش توی منزل نه دار وبهش بده تا دم مغازه نره فعلا
واما کودکان توی این دوره سنی شناخت اجزباء بدن براشون جالبه واینکه بدونن مال هرکدوم چه شکلیه ویادختر پسر بودن یعنی چی وهیچ منظوری هم در کار نیست وفقط باید یادشون بدین که اجزاء خصوصی یعنی چی واون قسمتهایی که ما با لباس زیر میپوشونیم خصوصی وکسی حق نداره بهشون دست بزنه ویا ببینه واگه کسی این کاررو کردباید سریع به مامان بگی ونباید اجازه بدی کسی دست بزنه والبته اگه ایشون به شما حرفی زد دعواش نکنید که دفعه بعد چیزی نگه بلا با محبت راهنماییش کنید وطوری برخورد کنید که بهت اعتماد کنه وباهات راحت باشه سخت گیری لازم نیست وایجاد حساسیت هودش مضره اما حواستون بهشون باشه وپیش کسی ام نزارید حای به نزدیکان هم نمیشه اعتماد کرد اما بچه باید اموزشهای لازم برای مراقبت از خودش رو ببینه وقدرت نه گفتن رو هم داشته باشه نیازی نیست که مسئله رو گنده کنی وهمه عالم وادمم رو خبر کنی اما کودکت رو با محبت وعاطفه مادرانه متوجه رفتار اشتباهش بکن وبگو این کارها درست نیست واین نقاط ابروی ادمه وکسی نباید ببینه وخصوصی هستش
@onlin mishavereh
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌹آقایان_بدانند
🍃 لطفا با همسر خود مثل یک شی رفتار نکنید. او همسر شما، بهترین دوستتان و ملکه زندگیتان است.
👈 همیشه به او احترام بگذارید و با او روابط عاطفی برقرار کنید.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#قدرت_مردها
💰مردها نیمی از قدرتشون رو از جیبشون میگیرند.
بنابراین اگر شوهرتون وضعیت مالی خوبی نداره به او ایراد نگیرید بلکه با کلامتون از تلاشی که برای شما میکشه قدردانی کنید
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
#داستان_شب
#گهواره_ي_خالي
#قسمت_ششم
- من امير رو بافكرتر از اين حرفا ميشناسم. ولي حق باتوئه. خودم باهاش حرف مي زنم و اگر لازم باشه بعد از سوم آقا يه قراري مي ذارم تا باهم جدي صحبت كنيد. خوبه؟
سرم را به نشانه ي نمي دانم، تكان مي دهم و باپشت دست بيني ام را پاك مي كنم
- اه! اه! پاشو يه دستمال بردار حالم رو بهم زدي. مادرم شدي آدم نشدي!
به گمانم خودش هم از حرفش جا خورد و ناگهان سكوت كرد. صداي گريه ام كه دوباره بلند شد سرم را در آغوش كشيد و در حالي كه تند تند پشتم را نوازش مي كرد مي گفت:
- ببخشيد بهار ... معذرت مي خوام ... هييش ... آروم باش ... اصلا بيا دماغت رو با بلوز من پاك كن. اينطوري راضي ميشي؟!
ميان گريه خنده ام مي گيرد و سر بلند مي كنم و با شوخي او را به عقب هول مي دهم.
- گمشو ...
- وااي وااي بهار! داره رودخونه ي بالا و پايين با هم قاطي ميشه مي ره سمت چاه !
بعد بلند بلند مي خندد.
با دست مشغول تميز كردن صورتم مي شوم و مي نالم:
- رو آب بخندي، چندش! پاشو برو حالمو بهم زدي.
در حال خنديدن از اتاق خارج مي شود كه همزمان با خروجش از اتاق صداي مادر را ميشنوم كه تذكر مي دهد، آرامتر، عيب است! لابد اگر كمي به زندگي تباه من بخنديم، امام حسين جانش ناراحت مي شود!
نفس عميقي مي كشم و بي توجه به سر و صداي پشت در اتاقم، كه به گمانم خانمهايي هستند كه به هيئت آمده اند، پشت پنجره مي روم. از وقتي يادم مي آيد همين بوده، خانمها در خانه و آقايان در چادر خيمه مانند بزرگي كه در گوشه سمت راست حياط برپا مي شود، عزاداري مي كنند.
شهاب را مي بينم كه استكاني چاي از سيني اي كه پسري نوجوان مي گرداند، بر مي دارد و نگاهش خيره به استكان مي ماند. مطمئنم دارد به من و مشكلات تمام نشدني ام فكر مي كند.
تا قبل از ازدواج در همه ي كارهايم، به فكر من بود! وقتي تازه ازدواج كرده بودم و علي دستش خالي بود، به فكر من بود! وقتي سه ماهه باردار بودم و علي در آن تصادف لعنتي جان سپرد، لحظه اي رهايم نكرد و به فكر من بود! وقتي پرهام چهار ماهه بود و متوجه شديم كه دچار سرطان خون حاد است، باز هم لحظه به لحظه همراه من از اين بيمارستان به آن بيمارستان مي آمد و به فكر من بود! شهاب هميشه همين بود و هست. پشت و پناه. يار و ياور. او حقيقتا يك برادر است.
در افكارم غوطه ورم كه صداي حاج آقا مهدوي را از بلندگوهاي هيئت مي شنوم. هميشه يك بلندگو هم در داخل براي خانومها نصب مي كنند. ولي صداي بلندگوي نصب شده در حياط به وضوح در اتاق من مي پيچيد. همان اتاق دوران مجردي ام كه بعد از مرگ پرهام دوباره ساكنش شدم. تا قبل از آن بين خانه خودم و مادر علي و اينجا در رفت و آمد بودم.
- اعوذ بالله من الشيطان رجيم
بسم الله الرحمان الرحيم
الحمد لله رب العالمین
والصلوه و السلام علي سیدنا و نبینا ابی القاسم مصطفی محمد (صلی الله علیه)...
صداي صلوات جمعي را مي شنوم
- و آله و سلم و آله الطیبین الطاهرین و لعن الله اعدایهم اجمعین الی قیام یوم الدین....
هميشه سخنرانيشان را با اين دعاي مشهور منسوب به امام زمان (عجل الله تعالي شريف) شروع مي كردند
چقدر هر سال چشم انتظار سخنراني هاي حاج آقا مي ماندم و با اشتياق گوش مي كردم. هميشه با شنيدن اين دعا قلبم مي لرزيد ولي حالا...!
حاج آقا مهدوي هرسال بعد از سخنرانيشان كه پس از برگزاري نماز در مسجد محلشان داشتن، به هيئت ما مي آمدند و اين ده شب را سخنراني مي كردند. حاج آقا هم از دوستان شهاب هستند، مثل امير و علي.
صداي در اتاق مي آيد. حوصله كسي را ندارم!
دوباره صدا مي آيد، پس حتما غريبه است.
- بفرماييد
- در باز مي شود كسي وارد مي شود كه نمي توانم از ديدنش خوشحال نشوم
- اجازه هست
- رقيه ساداات!!
ادامه دارد...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
بهبود #عفونت_زنان
بادرنجبویه رابصورت دمنوش بمقدار۵گرم هرروزمیل کنید.
فواید دیگر آن
کاهش دردهای عادت ماهانه،
تنظیم اختلالات قاعدگی
@onlinmoshaverh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#همسرانه
مسائل خصوصی زندگی زناشوییتان را با
خانواده ها و دوستان در میان نگذارید.
سعی کنید تا جای امکان بین خودتــ💜ــان مسائل را حل کنید.
و یا از مشــ💜ــاور کمک بگیرید.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
ﻓﺎﻧﻮﺱ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ✨
ﻭ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻣﯿﻤﺎﻧﻢ ﻭﺧﺪﺍﯾﯽ💕
ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶﺣﺎﻝِ ﺩﻟﻢ💓
را ﺧﻮﺏِ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﮑﻨﺪ😉
شبتون آرومــ ، خيالتون آسوده✨🙏
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸سلام بر نگاههایی که
صداقت زینتشان است
🌸سلام بر مهر آدمی که
بالاترین سرمایه است
🌸سلام به شما مهربانان که
بهترین همراهان هستید
صبح زیباتون بخیر و نیکی☕😊🌸🍃
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
اي كشته اشكها،بر نام تو سلام🙏
برشور محرم الحرام تو، سلام🙏
هفتاد و دو گل به كوي تو پرپر شد🙏
بر خاك هميشه لاله فام تو، سلام🙏
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 🙏
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺