💕💕💕
#ذهن_مثبت
🍃از لايه هاي امن زندگيت بزن بيرون!
جسارت تغيير رو داشته باش،
يك بار ديگه خودت رو ، داشته هات رو، آموخته هات رو ورق بزن،
شايد نيازه كه جايي شو عوض كني و يا بازسازي كني،
جسارت خوب زندگي كردن را داشته باش،
آدم ها همونطور زندگي مي كنن كه جسارتشو دارن،
شادي و خوشبختي اتو شرطي نكن،
جسارت اينو داشته باش كه در لحظه به اونچه كه داري و هستي رضايت داشته باشي و لذت ببري،
كسي قهرمان زندگيش شده كه جسارت داشته دوباره بسازه...
يا بازسازي كنه!
حرف و ايده اشو پيگيري كنه!
انتخاب كن جسارت رو،
براي آگاهانه و سلامت زيستن...
#مشاوره_انلاین
@onlinmoshavereh
مطالب کانال ما رو حتما بخون😍
به کودکان خود نگویید بی پول و ندار هستیدچون باعث نا امنی کودک می شود و آنها نگران آینده خود می شوند.
خیالشان را راحت کنید که پول همیشه هست.
@onlinmoshavereh
💕💕💕
#همسرداری
✅نحوه گفتن اشتباهات همسر
🔰 ملایمت رفتاری و گفتاری را فراموش نکنید
سر او داد نکشید.
🔰 با توهین یا کلمات نامناسب اشتباهش را یادآور نشوید
تنها گفتن این که من از این کارت خوشم نیومد”کافی نیست و ممکن است زمینه ساز لجبازی هم بشود .
🔰 علت ناراحتی تان را عنوان کنید تا اگر سوء تفاهمی ایجاد شده،برطرف شود
اگر همسرتان پی به اشتباهش می برد،لازم نیست دیگر ادامه بدهید و موضوع را پشت سر هم تکرار کنید.
👈وقتی اشتباهی عنوان شد و همسرتان آن را پذیرفت ،آن را پایان یافته بدانید و بار دیگر در مساله ی دیگر و اشتباه دیگری که ربطی به این موضوع ندارد ،آن را پیش نکشید.
🔰 با اشتباهات گروکشی نکنید
متاسفانه وقتی اشتباه همسرتان را فراموش نمی کنید و نمی بخشید ،جایی دوباره خودش را نشان می دهد. برای مثال ،همسری در جایی که خودش اشتباه کرده، به جای پذیرش اشتباه و تغییر و بهبود رفتارش ،آن را مقابله به مثل با اشتباه قبلی همسرش عنوان می کند و مسیر اشتباهی از لجبازی را طی میکند.
بنابراین اشتباهات را به او بگویید تا بابت آن ناراحتی خاصی را مدت ها با خودتان حمل نکنید و مانع ایجاد حس انتقام شوید.
🔰 اشتباه را با سرکوفت یکی نکنید
متاسفانه لحن و روش ما می تواند همه چیز را وارونه کند. گاهی تنها با تاکید روی واژه ای یا بالا بردن صدا هنگام ادای جمله ای و … منظور سخن ما گم یا وارونه میشود.
اگر میخواهید همسرتان را متوجه اشتباهی که مرتکب شده کنید ،آن را به شکل بد منتقل نکنید، سرکوفت نزنید و لحن تحقیرکننده در پیش نگیرید.
ضمن آن که باید فرصت پاسخگویی به همسرتان هم بدهید و مانند نصایح والدین به کودکان،بحث را یکطرفه جلو نبرید .شاید این شما هستید که اشتباه متوجه شده اید و این یکطرفه رفتن ها می تواند درنظر همسرتان خودرای بودن ،استبداد و حتی روحیه ناسالم و تردیدآمیز بودن افکارتان را جلوه بدهد.
🔰 توبیخ نکنید
اگر قصد دارید به همسرتان بگویید کارش اشتباه است ،در وهله ای اول لحن مناسبی را انتخاب کنید. هرگز از هر اشتباهی برای فریاد کشیدن سر همسرتان و ایجاد فرصتی برای دعواهای خانگی استفاده نکنید. شما باید اشتباه را و علت این که چرا اشتباه است ،به همسرتان شرح دهید. قرار نیست او را وارد جلسه محاکمه ی کوبنده ای کنید.
🔰 اطلاع رسانی مرحله ی اول کار است
به همسرتان بگویید کارش اشتباه بود و برایش دلیل بیاورید که به چه علت اشتباه است و چه تاثیری بر شما یا رابطه تان داشته .سپس دوستانه و با مهربانی از او بخواهید که در رفتارش تجدید نظر کند.
#مشاوره_انلاین
@onlinmoshavereh
مطالب کانال ما رو حتما بخون😍
💕💕💕
#زناشویی_جنسی
رابطه زناشویی استرس را کم می کند
نزدیکی با همسر می تواند باعث کاهش استرس و اضطراب شما شود.
لمس کردن، بوسیدن و بغل کردن می تواند باعث ترشح هورمون هایی شوند که در شما احساس خوبی را به وجود می آورند.
رابطه جنسی و صمیمیت می تواند به شما اعتماد به نفس و شادی بدهد. بنابراین می توان گفت که رابطه جنسی نه تنها سلامت جسمی شما را ارتقا می دهد بلکه باعث ایجاد یک زندگی شادتر برای شما خواهد شد.
#مشاوره_انلاین
@onlinmoshavereh
مطالب کانال ما رو حتما بخون😍
📌
#به_همین_سادگی
#رمان عاشقانه مذهبی
#پارت۷۹
چشم میریم. دستم رو که دوباره بین دست امیرعلی محصور شده بود، بالا آوردم؛ دست امیرعلی رو بین دو دستم گرفتم و گفتم: -آخ جون میریم تاب بازی، چقدر دلم میخواست. مرموز خندید و یکم ابروهاش اخمو شدن، البته یه اخم پرخنده. -محیا خانوم تاب بازی نداریم. لبهام رو به پایین برگشت، درست مثل نقاشیهای ناراحت. -چرا آخه؟ یه ابروش رو سمت خودش پرتاب کرد. -منظورم به خودم بود، همینم مونده با این سنم سوار تاب بشم. البته شما هم به شرط خلوت بودن پارک میتونی تاب بازی کنی، گفته باشم. لبهام رو جمع کردم و گفتم: -باشه. ولی عجب باشهای گفتم، از صدتا نه بدتر بود. خدا رو شکر به خاطر تاریکی هوا پارک خلوت بود و من به زور امیرعلی رو سوار تاب کردم و محکم تابش میدادم...
چشمهاش رو به خاطر سرعت تاب، روی هم فشار میداد. -محیا بسه. بسه، حالم داره بهم میخوره. دوباره محکم تابش دادم و با خنده گفتم: -امیرعلی از تاب میترسی؟! وای وای وای! نفس زنون خندید و گمونم واقعا حالت تهوع داشت که چشم باز نمیکرد. -مگه من از این تاب نیام پایین محیا، نوبت تو هم میشه دیگه. با خنده نچی گفتم و اومدم روبهروش. -راه نداره اصلا من پشیمون شدم، نمیدونم چرا امشب حوصلهی تاب بازی ندارم. سرعت تاب داشت کمتر میشد و امیرعلی با خنده ابرو بالا مینداخت و حالا چشمهاش باز بود. -جدی؟! اگه شده به زور بغلت کنم و بنشونمت روی تاب، باید تابسواری کنی، فهمیدی؟ یه دل سیر به خط و نشون کشیدنش خندیدم و با خودم فکر کردم اگه واقعا میشد روی پای امیرعلی بشینم و تاب بخورم چه خوب بود. با کشیده شدن پای امیرعلی روی زمین خاکی به خودم اومدم، تاب از حرکت ایستاده بود و امیرعلی با نگاه شیطونش خیره به من. سریع به خودم اومدم و با یه جیغ شروع کردم به دویدن و امیرعلی دنبالم
غلط کردم امیر علی، ببخشید. قهقه خندهش همهی پارک رو پر کرد. -راه نداره. به خاطر سرعت زیادش نزدیکتر شده بود و من باز جیغ زدم. دستم رو گرفت، یه دور کامل چرخیدم و بعد افتادم توی بغلش؛ امیرعلی هم نفسزنون من رو کمی به خودش فشرد. بدون اینکه دست خودم باشه روی قلبش رو بـ ـوسه ریزی زدم، تکونی خورد و من رو از خودش جدا کرد؛ چشمهاش کوک خورد به نگاهم و من برای فرار از خجالتم زدم به بیراه و التماس قاطی صدام کردم. -ببخش دیگه، جون محیا. خندهی رو لبش رفت و انگشت اشارهش به نشونه سکوت نشست روی لبم، نفس عمیقی کشید تا آروم بشه. -دیگه جون خودت رو قسم نخور هیچ وقت. لبهام با خوشی به یه خنده باز شد و من این بار گونهش رو از ته دل بوسیدم. -چشم. چشمهاش گرد شد و صداش اخطارآمیز. -محیا خانوم
نوک بینییم رو آروم کشید. -دوباره این کارم نکن وقتی بیرون از خونهایم. بدون این که به جملهم فکر کنم گفتم: -آها یعنی اگه تو خونه بودیم اشکال نداره هر چهقدر بخوام ببوسمـ... هنوز کلمهی آخر رو کامل نگفته بودم که صورت آمادهی خندهی امیرعلی من رو متوجه حرفم کرد، دستم رو جلو دهنم گرفتم و وای بلندی گفتم؛ صدای خندهی امیرعلی هم دوباره همهی پارک رو پر کرد. تمام تنم داغ شده بود و من به این همه بیپروایی هم عادت نداشتم. کش چادرم رو که عقب رفت بود رو با دو دستش مرتب کرد و همزمان سرش جلو اومد نزدیک گوشم و من گرمی نفسهاش رو از روی روسری هم حس کردم. -نه خب، خوشحالم هم میکنی. کشیده و خجالتزده از این شیطنت صداش گفتم...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
الهی ❣
امروز به برکت صلوات
بر محمد و آل مطهرش (ع)
به من و همه ی عزیزانم خیر و برکت
و رزق و روزی حلال عطا فرما
اللّهُمَّصَلِّعَلي
مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال540
من یکساله ازدواج کردم زندگی ام را دوست دارم و دوست دارم ادامه بدم اما شوهر ی رفتار بد داره ان اینکه تو تلگرام با زن دیگه که واقعا ی زن سن بالا ی که ازدواج نکرده در ارتباط نمیدونم چکار کنم اعصابم خرده قبلا با یکی دیگه به زور از سره راه برداشتم الان دوباره با کسی دیگه است شوهرم نزدیک ۳۸ سالش هست که با دخترهای سن بالا ارتباط داره همش ناراحتم میگم در انتخابم اشتباه کردم چکار کنم یعنی باید جدا شم از طرفی من هر وقت نیاز داشته از لحاظ جنسی پاسخگو ام
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاورخانواده
باسلام
خواهر خوبم هیچ خانمی تاالان نتونسته با خودخوری ولجبازی وجاروجنجال وقهر واینگونه حرکات همسرش رو براب خودش حفظ کنه مرد جماعت نیاز مند توجه وعشق بازی هسنش واینکه هرلحظه اراده گرد باید نیازش برطرف بشه تا دیگه دنبال کسی نباشه باید حتما به ظاهر خودت اهمیت بدی وجذاب وخوش رنگ باشی خیلی ارایش نکن چون اقایون خوششون نمیاد دسپختت عالی باشه ومهمترازاینها اخلاق خوش وزبان نرم شمادر کنارلوندی ودلبری شماست که وی رو جذب میکنه سعی کنید که کشیک ندی وخیلی زیر ذره بین نذارینش وتاحد امکان اصلا به روش نیارید که من میدونم نا حرمت شکنی نشه وبگه اینه که هست پس
لطفت محبت وارامش به او هدیه کن تا توجه دریافت کنی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀
🌺الهی آباد بشه دنیا وآخرتتون
🌈الهی زنده باشید وتندرست
🌼الهی دلتون شاد ولبتون خندون باشه
🌷الهی در دنیا زیارت امام حسین (ع) ودر آخرت شفاعت امام حسین علیه السلام نصیب تون بشه🌹
عصرتون بخیر باشه
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺