#سوال726
سلام روزی که شوهر م اومد خواستگاری برام گفتم من از تو هیچی نمیخوام محبت و احترام اخلاق گفتم تو خونه کاه گلی زندگی میکنم خودم خیلی سختی کشید م بعد شوهر م گفت تو روستا زندگی میکنی گفتم اره اولا تا رضایت جلب کنه خوب بود در عقد منو میگفت بزار کار بکنم من شوهر تم بعد گریه کردم گفتم نه بعد گفت می خواستم امتحان کنم نمیدونم چرا این کارا میکرد الان دوسال ازدواج کردم همیشه از خانواده خودم بیشتر احترام خانواده شوهر م داشتم همیشه می گفتم خواهر وبرادر تو ازت ناراحت نکن ولی برای خانواده من ارزش قایل نبود از روز اول زندگی فقط از من با گریه زاری ازش میخوام باهم رابطه داشته باشه بعد م خانواده ش مادر خواهر ش باهام دعوا میکنن فقط سرکوفت خونه وسائل بهم میدن وهر روز که شوهر م سرکار صبح میره شب میاد تا وقتی شوهر م میاد باهم دعوا میکنه ولی من تا حالا احترام شو داشتم اصلا تو نگفتم شوهر م طرفدار خانواده شه اصلا بهم محبت نمی کنه
اصلا نمیدونم چرا نزدیکم نمیشه تو این دوسال ازدواج اصلا یه بار پیش قدم نشده منم دیگه خسته شدم همیشه هر کسی بامن دعوا میکنه سکوت می کنم هیچی نمی گم دیگه صبر م لبریز شده
اصلا میگه اگه من.یکسال نزدیکی نکنم برام مهم نیست ماهی چهل روز يه بار اونم به اصرار من
همیشه من نوازشش محبت میکنم بغلش میکنم ولی اون اصلا میگم مشکل من چیه که بامن اینطوری میکنی یعنی گاهی وقتا به خاطر اینکه پیش خانواده ش خواهر برادر ش بره من نصیحت ش کردم که برو بزرگ تر هستند منو کتک زده دعوا کرد ه اصلا بامن جایی نمیره خودم تنها میرم گفتم این چه ازدواجی هست از این مجرد می بودم بهتر بود منم دلم میخواد با شوهرم جا یی برم
به نظر شما آدم نباید یه دلخوشی داشته باشه تو زندگی
همه جاریام با مادر شوهر م وخواهر شوهر م دعوا میکنن و لی با اونها بهتر رفتار می کنن ولی من که هیچی نمی گم کوچک م باهاشون زندگی میکنم بامن بد رفتاری میکنن
اصلا میگه اگه من.یکسال نزدیکی نکنم برام مهم نیست ماهی چهل روز يه بار اونم به اصرار من
حاضرم باهم رابطه نداشته باشه فقط بهم محبت کنه
میگه من تشنه جنسی نیستم من فقط آرامش میخوام یعنی یه مرد جوان اصلا نیاز نداره
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاورخانواده
باسلام
خواهر خوبم اقای شما دچار اختلال جنسی هست البته شاید بیش از ۲۰نوع اختلال جنسی وجود داره که شایع ترین انها اختلال نعوذ،اختلال انزال،اختلال میل جنسی....که البته میتونه منشاء جسمی باشه که باید به اورولوژیست مراجعه کنید تا از لحاظ جسمی بررسی بشه ویا جنبه روحی روانی داشته باشه که باید به سکس تراپ مراجعه کنید ویا میتونه بر اثر کم وزیاد شدن هورمونهای مردانه باشه که باید با مراجعه به ازمایشگاهای مخصوص میزان تستوسترون اورا مشخص کنید ولازمه ان مراجعه به متخصص غددهستش
این اختلال میتونه براثر مصرف داروهای اعصاب هم به وجود بیاد
اگه کسی به مدت ۶ماه متوالی نتونه رابطه خوبی با همسرش برقرارکنه وتمایلی نداشته باشه بهش میگن سرد مزاج که دونوع یا از اول تمایل نداره یا بعد اینطوری شده که همسر شما نوع اولش هست در نوع شدید ان مرد ممکنه مردماه ها یا اصلا تمایلی به برقراری رابطه نداشته باشه
عواملی مثل خستگی شغلی،مشغله فکری زیاد،افسردگی واضطراب ،واختلال در رابطه با همسر از مشکلاتی هستند که به روان مرد صدمه میزنه وباعث کاهش میل جنسی میشه واما درکنار رفتن به مشاوره وانجام کارهایی که در بالا☝️بهش اشاره کردم از نظر تغذیه ای هم کارهایی میتونی انجام بدی مثلا رایحه درمانی مثل استفاده از عصاره گل محمدی وبوییدن ان ،خوردن معجون شیر زنجبیل ،دمنوش دارچین ،شربت زعفران با بهر نارنج ،چلوگوشت با زعفران (البته گوشت گوسفند یا شتر)واملت پیاز با روغن زیتون وسایر غذاها استفاده کرد وازخوردن غذاهای سرد مثل ماهی ،گوشت گاو،خیار گوجه،هندونه،وتوت فرنگی خودداری کنه بعد از خستگی روزانه میتونید با ماساژ پاها در اب ولرم وعصاره رازیانه خستگی رو ازش گرفت اما در کل بهترین راهکار همدلی ومحبتی که باید بینتون برقرار باشه ودرکش کنی وبه خاطر این موضوع بهش سر کوفت نزنی وصبور باشی ودنبال درمان او منشا اصلی از توی ذوق خوردنش در شب عروسی شروع شده وبعد گفتن این قضیه به اطرافیان که باعث اضطراب وپایین امدن اعتماد به نفسش شده وعامل دلخوری وکمرنگی عاطفی بینتون شده لطفا در عین صبوری مهربا ن باشید وبا خوش زبانی خوش پوشی ومحرک بودن ولوندی ودلبری همسرت رو به خودت جذب واز محبت خودت سیرابش کن ورفتارهای خاله زنکی رو هم کنار بذار مارت چی گفت خواهرت چی گفت هم نباشه زیرا ایشون نیازمند ارامش روحی وروانی هستند
پس شد ارامش ومحبت مراجعه به مشاور ومتخصص تا با تشخیص یکی از راهکار های سه گانه بالا رو اجرایی کنند
موفق باشید.
@onlinmoshavereh
🌺☘🌺☘🌺☘🌺
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#ابدیتی_در_پیش_است
🌸 امام صادق (ع) :
🔹روز قيامت زن زيبارويى كه به خاطر زیبایی اش فريبخورده و گمراه شده است، آورده مى شود.
🔹 او مى گويد:
پروردگارا! مرا زيبا آفريدى و بخاطر همین، این چنین شدم! در اين هنگام حضرت_مریم (س) را مى آورند و به آن زن گفته مى شود: تو زيباترى يا اين؟ ما او را هم زيبا آفريديم، اما فریفته و گمراه نشد!
🔹سپس مرد زيبايى را مى آورند كه به خاطر زيباييش به فتنه و گناه كشيده شده است. او مى گويد: پروردگارا! مرا زيبا آفريدى و در نتيجه، از جانب زنان به این وضع دچار شدم!
🔹 پس، حضرت یوسف (ع) را مى آورند و به آن مرد گفته مى شود: تو زيباترى يا اين؟ ما او را هم زيبا آفريديم، اما گرفتار فتنه و فساد نشد.
🔹 بعد از او، شخص گرفتار و بلا زده اى را مى آورند كه بر اثر آن گرفتاری، به فتنه و گمراهى افتاده است. او مى گويد: پروردگارا! مرا به سختى گرفتار و مبتلا كردى تا اين كه به فتنه و تباهى درافتادم.
🔹 پس حضرتایوب (ع) را مى آورند و به آن مرد گفته مى شود: آيا رنج و بلاى تو سخت تر بود يا رنج و بلاى اين؟ او هم به رنج و بلا افتاد، اما دچار فتنه و تباهى نشد.
📚بحار الأنوار : 7/285/3
☝برای گناه کردنمان توجیه نیاریم، مرگ نزدیک است ابدیتی در پیش است...
🌸
🍃🌸 @onlinmoshavereh
🌸🍃🌸 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #نیاز_زن_و_مرد
💠با احترام گذاشتن به مرد، میتوان او را برای همیشه #عاشق خود کرد!
تحقیقات نشان داده است که مردها اگر مجبور باشند بین #عشق و #احترام یکی را انتخاب کنند، بیشترشان ترجیح میدهند تنها بمانند ولی به آنها بیاحترامی نشود!
💠از سوی دیگر اکثر خانمها به عشق و #محبت بیشتر علاقه نشان دادهاند.
💠اگر مردها و زنها بتوانند یکدیگر را به درستی درک کنند، میتوانند کنار هم زندگی آرام و بیدغدغه و پر از #عشق داشته باشند.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
📌
#رمان #عاشقانه
#لیلی_بیوفا #پارت_25
📌
لبخندی بیزاویه روی صورتم نقش بست و چند بار از شوق ساختگی روی فرش سوراخسوراخ پریدم و هوار زدم: - دیدی بابا! شماها فقط با ناداوری میتونید ما رو ببرید! کاسه رو پر کن تا دستام رو بشورم و بیام! * - تخمه یا پاستیل؟! - نکنه فکر کردی من از این دختر تیتیشمامانیام که جونشون در میره واسه پاستیل؟ نه پسرم من کنار جوب میشینم و تخمه میشکنم بدون اینکه به کثیف شدن مانتو و شلوارم فکر کنم. از این بچه لوسها که سریع لباسهاشون رو میتکونند هم اصلا خوشم نمیاد آقای امیرخان. * لبخندی روی صورتم شکل گرفت که سریع به همان شکل خشک شد. او دیگر برای من نبود! حتما نامزدش عاشق پاستیل است و حتی نمیداند آفساید چیست! قلبم دوباره تیر کشید. چهرهی امیر روی بلندی پشتبام جایی ناشناس، جلوی چشمهایم رژه میرفت. پاهایم سست شد و کنار اپن آشپزخانه خشکم زد. برادرم فرهاد دستهایش را به سمتم دراز کرده بود و با لبخند نگاهم میکرد. روی زمین ولو شدم. صدای فریادهای مادرم در گوشم طنین انداز شد.
فریاد میزد و کمک میخواست" فرهاد، اون چیه تو دستت؟ الهی تیکهتیکه بشی مرد! الهی داغت بمونه تو سینه من و این توله سگهات! ببین به چه روزی انداختیمون که باید شیشه رو از دست فرهاد پنج سالهام بگیرم!" صورتم سرد سرد بود، خیسی عرق پشت موهای فرم را چسبناک کرده بود. صدای وحشت زدهی نیلوفر را میشنیدم اما جز تصویری مات چیز دیگری در نظرم پیدا نبود. - لیلی! وقار لطفا! اگه حاجی ببینه با مانتو جلو باز اومدی دیدنش دهن من رو به قول خودت... - صاف میکنه! اخمی روی پیشانیش جا خوش کرد. - بیادب. - امیر؟ - جونم؟ موهایم را داخل روسریم فرو کرد. - قول بده هیچ وقت ترکم نکنی! مردهای دنیای من با تو خیلی فرق داشتن. نمیخوام از دستت بدم. بوسهای از بالای روسری حواله پیشانیام کرد. - تو رو ترک کنم اون وقت با قلب خودم چی کار کنم؟ اون رو هم باید ترک کنم
اگه من برم به جای قلبت، سنگ میذاری؟! چادری را از پلاستیک درمیآورد و روی سرم میکشد. - از رفتن حرف نزن! ببخش که مجبورم طوری که حاجی میخواد بپوشونمت! بعد از موافقتش با ازدواجمون هر طور که دوست داشتی بگرد! تو آزادی. -میشه قید محرم نامحرمی رو بزنی و بغلم کنی؟! فقط یه بار! -وسط خیابون؟ بیا بریم تو ساختمون! تا همین الانشم از ارث حاجی محرومم. ولی بازم به درک! چون تو هستی! ناگهان فیلم تغییر کرد و به جای امیر، نیلوفر و جوانکی مو فرفری جلوی چشمهایم به تصویر درآمدند. - الهی قربونت برم٬ یهو چت شد؟ - نیلو؟! ببخشید نگرانت کردم! برای چی منو آوردی بیمارستان؟ پولت تو جیبت قر اضافه میداده؟ تو خونه خوب میشدم دیگه. یه سرگیجه ساده بود. با شنیدن صدای مرد پیری با لباس تماما سفید و موهای جوگندمی سرم را بالا گرفتم. - من چیزیم نیست به خدا! مرخصم کنید برم! اما اخمهای مرد٬ حرفهای مرا نقض میکرد. - چی مصرف میکنی؟
کمی چشمهایم را مالیدم. مرد پنجاه- پنجاه و پنج ساله به برگهای که روی آن مشخصات من درج شده بود نگاهی انداخت، سپس به سمتم آمد. - چه اسم قشنگی داری! حیف تو نیست؟ هنوز اول راهی. لب خشکم را با زبان تر کردم. - فقط هر شب لورازپام میخورم. چرا طوری نگاهم میکنید انگار معتادم؟ - پوف...! خانوم گلدرهای شما به این دارو معتاد شدید. عوارض این نوع داروها رو هم که میدونید؟! سرگیجه داشتم، نفسم را به سختی بیرون دادم. - من هیچ چیز راجع به عوارض یه قرص خواب معمولی نمیدونم واقعا! خواهش میکنم انقدر سوال پیچم نکنید! نیلوفر جوگیر شده با چشمهای وزغیاش نگاهی به من انداخت و بعد رو به دکتر گفت: - سیگارم میکشه! هر چقدر هم من و هوشنگ بهش میگیم، مثل یاسین تو گوش خر خوندنه آقای دکتر. لبخند محوی روی لبهایم شکل گرفت. به ساعت بالای سرم نگاهی انداختم، دیرم شده بود! حتما الان مردک مشتاق برای این تاخیر توبیخم میکند. سرم را از دستم جدا کردم. کمی خون بیرون زد هر چند که مهم نبود. خواستم از تخت بلند...
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال727
سلام
ببخشید مشاوره می خواستم بهم بدین
من با همسرم خیلی مشکل دارم
خودم ۴۳
همسر ۳۰
مدت ازدواج :۱۳سال
تعداد فرزندان: ۱
نحوه آشنایی: فامیل خیلی دور
مشکل از اول بوده
مستقل زندگی می کنیم
مشکل : در هیچ چیزی تفاهم نداریم
همسرم فوق العاده تنبل است
خونه ماهی یکبار هم نظافت نمیشه
ظرف کثیف تا چند هفته هم داریم
با بچه مرتب دعوا می کند
مشکل شدید جنسی، بسیار سرد و بی میل، من فوق العاده گرم و میل شدید جنسی
بسیار غر زن
لجباز
و هزاران مشکل دیگه
در حالت طلاق عاطفی هستیم
چند ماه هست هیچ کاری نداریم
با هم حرف هم نمیزنیم
اگه بخاطر بچه نبودم حاضر نبودم لحظه ای تحملش کنم
مصیبت است
خیلی صبر می کنم
بعضی وقتا میخام بترکم
مشاوره رفتیم هم فایده ای نداشت
فرزندانم یه دختر و یک پسرند
ازدواجمون با علاقه بوده ولی بمرور با سردی و تنبلی و بدخلقی ایشان این وضعیت پیش آمد
دیگه حوصله ام رو سر برده
هیچی نمی گم
فقط صبر
بعضی وقتا هم بد وبیراه
خیلی مشکل داریم
خودش هم داغونه
تا چند سال دوستش داشتم
الان فقط تحملش می کنم
اصلا حوصله ندارم که بخام باهاش خوش رفتاری هم کنم
فقط بخاطر بچه تحمل می کنم
تو زندگی هیچی واسم نداره
لطفا راهنمایی ام کنید
پاسخ ما👇
سرکارخانم#شمس مشاور خانواده
باسلام
خدمت برادر خودم عرض کنم که دوست داشتن که تاریخ مصرف نداره که بعد یه مدت منقضی بشه واز بین بره شاید حالا به عللی کمرنگ بشه که اونم باید اپدیت بشه !
ایا شما از اول به خاطر بچه ها با هم ازدواج کردین که حالا به خاطربچه ها بخواین همو تحمل کنید ؟بیچاره بچه ها که با این فضای سرد وبی روح خونه ونبود محبت باید بزر گ بشن !میدونی همین رفتار شما چه ضربه ای به بچه ها میزنه که تا همیشه زندگیشون اثارش هست؟!اگه واقعا بچه ها رو دوست داری به خاطر اونها این رفتارها رو کنار بذارید ودوباره فضای منزل رو سرشار از محبت وگرمی کنید وای به حال زن وشوهری که نتونند با ارتباط درست وگفتگوی منطقی مشکلشون رو حل کنند
در واقع مشکل افرین خود شما هستین (با پوزش از صراحت) میدونی از نظر زن بی توجهی اقا یعنی اخر خط یعنی دیگه منو دوست نداره وهمه چیز تمومه ووقتی همه چیز تمومه دیگه دست و دلش برای هیچ کاری نمیره ودیگه نمیتونه به رابطه همسری دل بده چون اول باید از خواسته شدن مطمئن باشه واینکه دوستش داری وتکیه گاه او هستی وغم خوار او هستی واینکه به توجه داری تا بعد بتونه دلخوش بشه ومیل به رابطه پیدا کنه اقایون بصری هستند اماخا نمها سمعی باید بشنوه کلام محبت امیز شما را وکلمه جادویی دوستت دارم که واقعا معجزه میکنه برات بی توجهی وبی محبتی عامل سردی مزاج زن میشه اگه بهش محبت کنی ومورد توجه قرارش بدی وهنگام برقراری رابطه حتما پیش نوازی ومعاشقه رو داشته باشی واول اورا اماده کنی تابه ارگاسم برسه وبعد خودتون انزال مطمئن باش همه چیز درست میشه با کلامی زیبا (دوست دارم)هدیه ای ناقابل(شاخه گلی)کمک در منزل گردش وتفریح روحیه همسرت عالی میشه وهمه چیز درست میشه در ضمن طلا مزاج خانوم رو گرم میکنه ودر کنارش خوراکی های گرم وبا چاشنی محبت
واما کار منزل شرعاً به عهده خانم نیست ومیتونه برای انجام انها از شما مزد دریافت کنه واگه انجام میده از سر لطف هستش ودر قیامت باز خواست نمیشه که چرا جارو نزدی ووظیفه او فقط تمکین هستش اما اگه مرد کوتاهی کنه در تامین نیازهای همسر وتوجه به او حتما باز خواست میشه
مشکل اصلی بلد نبودن ارتباط گیری ونداشتن شناخت کامل از روحیه طرفین هست همین
کتابهای گلبرگ استاد دهنوی مخصوصا جلد سه همسر داری میتونه کمکتون کنه
موفق باشی
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #استاد_رائفی_پور:
🔴کاش میتوانستم این مطلب را انتقال بدهم قبل اینکه #تجربه کنید.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🔴 #احکام_زناشویی
💠 #سوال: درصورتی که زن #در_آمد کافی داشته باشد، آیا شوهر می تواند از پرداختن نفقه به همسر خود امتناع کند؟
💠 #جواب: نفقه زن بر شوهر، #واجب است؛ اگرچه زن درآمد کافی داشته باشد.
📙احکام بانوان، وحیدی، ص۱۸۰
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕اجازه دهید فرزندتان خانه را زیر و رو کند
➖از حدود ۹ ماهگی به بعد کودکان دست بهکار میشوند که خانه را بههم بریزند و والدینشان را از این کار حسابی عصبانی کنند.
یکی از دلایلی که کوچولوهای خانه دست به چنین کارهایی میزنند بیحوصله شدن آنها ست
آنها معمولا از روی بیکاری به وسایل خانه رو میآورند.
اما خبر خوش اینجاست که کودکان کنجاوتر در آینده افرادی موفقتر میشوند.
به همین دلیل روانشناسان به والدین توصیه میکنند خیلی کودکان را از این کار منع نکنند و حداقل اجازه دهند آنها در اتاق خودشان ریختوپاش کنند
چراكه بههم ریختن وسایل موجب میشود اعصاب کودک آرامش بگیرد و حتی سیستم ایمنی آنها تقویت شود.
جالب اینجاست که بههم ریختن وسایل موجب ترشح هورمونی در کودکان میشود که رشد آنها را دو برابر میکند.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕بی حسی به همسر
➖هیچ چیزی دردناکتر از این نیست که همسر فردی به او بگوید به تو حسی ندارم.
و این کلمه زنگ خطری برای طلاق است
چرا زوج احساس بی میلی و بی حسی به همسرش می کند
هر انسانی به جنس مخالف خود احساس تمایل می کند به خاطر وجود هورمونهای جنسی و وارد شدن به مرحله بلوغ و ایجاد ارتباط عاطفی.
هر مردی و زن با هورمونهای نرمال به سمت جنس مقابل جذب می شود و تشکیل خانواده می دهد.
➖ولی چطور احساس عاشقانه به بی حسی تبدیل می شود.
هنگام استرس شدید عصب سمپاتیک تحریک شده مواد محرک بدن تولید می شود و بدن اماده مقابله می شود .بدن درحالت دفاعی قرار می گیرد.
اگر استرس و اضطراب کم باشد عصب پاراسمپاتیک فعال می شود و هورمونهای ریلکس کننده و ارامش دهنده تولید می شود.
ولی استرس مداوم مثل دعواههای طولانی زوج و مسایل اقتصادی و اجتماعی باعث ترشح زیاد هورمنهای تحریک کننده شده و در نتیجه افزایش انها هورمونهای جنسی کاهش یافته و یا تولید نشده درنتیجه میل جنسی کاهش یافته و رابطه سست می شود و یک فاجعه به نام بی حسی رخ می دهد.
برگشت این حس مشکل است ولی امکان پذیر است.
@onlinmoshavereh
🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺