eitaa logo
🏠 خانه مشاوره آنلاین
8.6هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
44 فایل
کانال خانه مشاوره آنلاین زیر نظر "بنیاد ملی مصونیت اجتماعی ردم" می باشد 《با بهترین مشاوره #تخصصی خانواده: ازدواج همسرداری تربیت کودک طلاق افسردگی و. 📩 هماهنگی وقت @Moshaver_teh 📞۰۹۳۵۱۵۰۶۳۷۴ رضایتمندی: https://eitaa.com/nnnnvvvv
مشاهده در ایتا
دانلود
سوال761 سلام چند ماه پیش موردی معرفی شد و از لحاظ ایمان و اعتقاد خوب بود و ....بعد که باهم صحبت کردیم ،همه چیزش اونی بود که من همش مد نظرم بود، ولی بعد که رفتند،گفتن به خاطر راه دور قسمت نیست اونا مال شهرستانی بودن که با ما چهارساعت فاصله داره حالا گاهی به این قضیه فکر میکنم که چرا نشد و حس خوبی به خودم ندارم... ولی در یه استان ایم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده سلام عزیزم گذشته در گذشته ازمن به شما نصیحت همیشه در لحظه زندگی کن و هیچ حال خوش الان رو به خاطر موضوعی که تمام شده و دیگه قابل برگشت نیست خراب نکن اما ازدواج اصلا این ازدواج به صلاح نبوده چون از دو شهر متفاوت با دوفرهنگ متفاوت بودین و این خیلی مهم و میتونه اختلاف آفرین باشه برای شما چرا نشد خب لابد حکمت خداوند براین بوده که نشه پس راضی باش به رضای خدا وبه خودش توکل کن و مطمئن باش که خدا یه دونه از اون خوب خوباش رو برات حواله میکنه به زودی پس نگران نباش با ارزوی خوش بختی برای شما خواهر خوبم @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸عقیله ای پا به جهان می‌گذارد 🎊که بنی هاشم به وجودش مفتخر شود 🌸ولادت دردانه‌ای چنین را به همه ی 🎊شیعیان تبریک عرض میکنیم #السلام_على_فخر_المخدرات 🌸🎊🌸 #يازينب💚 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
✔️مادرانه👩👧👦 ➕برای صحبت با فرزندمان به جای نکن؛ ➖بگویید: چه کاری بکند ➕به جای ندو ➖بگویید: یواش راه برو ➕به جای داد نزن ➖بگویید: آرام صحبت کن. ➕به جای روی مبل نپر ➖بگویید: روی رختخواب‌ها بپر. ➕به جای آب را نریز ➖بگویید: اگه آب توی بالکن بریزه اشکالی نداره. ➕به جای در را باز نکن ➖بگویید: اگه فقط بابا اومد در را باز کن. ➕به جای دعوا نکنید ➖بگویید: حرف بزنید، راه حل بدهید. ➕به جای دستت را بده به من ➖بگویید: تو دست منو بگیر. ➕به جای نترس ➖بگویید: تو می‌توانی، من هم کنارتم. ➕به جای اسباب بازی را پرت نکن ➖بگویید: توپ را پرت کن. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
☑️اعتماد به نفس را در کودک خود بالا ببرید; ▪️با کودک خود مطرح کنید که اگر با غریبه ها رازی ناخوشایند داشت به شما اطلاع دهد. ▫️آموزش حریم خصوصی و نه گفتن را به کودک خود بیاموزید. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
➕هرگز كودكی را وادار نكنید چیزی بشود كه نمیخواهد؛ چون جز شكست، نتیجه ای به بار نخواهد آورد.او حق دارد برای زندگی خودش با سلیقه خودش تصمیم بگیرد. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
سوال762 سلام خسته نباشید من میتونم مشکلمو الان بتون بگم من هفده ساله ک بودم بچه دار شدم تو شرایط بدی بودم با مادر شوهرم وجاریم مشکل داشتم ک ریشه این اختلافات مون ب خونم هم کشیده شده بود با شوهرم دعوام میشد ک باعت میشد با بچم بد رفتاری کنم در واقع حرص ک بم میدادم سر بچم خالی میکردم طوری هم شده ک پسرم هم عصبی هم اصلا بم گوش نمیده حتی جوابمو میده همیشه هم حرفی میزنم به قصد کتک زدن ب طوری ک از مردها هم برتر بم حمله میکنه میترسم ک بزرگ بش بدتر هم بشه پسر 8سالشه دوتا بچه دارم دخترم هم 4سالشه خودم هم اعصاب درس حسابی ندارم زود عصبی میشم اصلا مثل بچه پشت سر هم می مونیم بعضی وقتها فکر میکنم من نامادریش ام دخترم خیلی خوبه خیلی حرفم گوش میده منم خیلی در مقابل اون آرامش دارم مشاور✍ رفتار پدر خانواده با بچه ها چطوریه کاربر🖍خیلی خوبه مشاور✍ بعد عکس العمل پسرتان با پدرش چطوریه کاربر🖍 خیلی خوبه خیلی هم حساب میبره ازش مشاور✍ راستی ازدواج شما از روی میل بوده یا به اجبار یعنی الان هم دیگه رو دوست دارید کاربر🖍 بله دوست داریم واز روی میل بوده مشکلی ندارم با همسرم فقط مشکلم پسرم پاسخ ما👇 سرکارخانم مشاور خانواده باسلام
هدایت شده از نازنین
788.8K
از شب گاهی روزگار به بازیهای عجیبی دعوتت میکند وتو را درمسیری قرار میده که اصلا تصورش هم نمیکردی!!پانزده سال پیش هیچ گاه تصور نمیکردم مغلوب چنین سرنوشتی بشم! ااااااااااههههه..!!!!!!این روزها خیلی درگیر کودوکیهامم.چندسالی میشه که خواب آقام رو ندیدم. میدونم باهام قهره.شاید بخاطر همینه که بی اختیار هفته هاست راهم رو کج میکنم به سمت محله ی قدیمی و مسجد قدیمی! با اینکه سالها از کودکیهام گذشته هنوز گنبد و مناره ها مثل سابق زیبا و باشکوهند.من اما به جای اینکه نزدیک مسجد بشم ساعتها روی نیمکتی که درست درمقابل گنبد سبز رنگ مسجد وسط یک میدون بزرگ قرار داره می‌نشینم و با حسرت به آدمهایی که باصدای اذان داخل صحن وحیاطش میشن نگاه میکنم.وقتی هنوز ساکن این محل بودم شنیدم که چندسالیه پیش نماز پیر ومهربون کودکیهام دیگه امامت این مسجد رو به عهده نداره و از این محل نقل مکان کردن به جای دیگری. پیش نماز جدید رواولین بار دم در مسجد دیدمش.یک تسبیح سبز رنگ به دست داشت و با جوونایی که دوره اش کرده بودند صحبت وخوش وبش میکرد.معمولا زیاد این صحنه رو میدیدم.درست مثل امروز!!! او کنار مسجد ایستاده بود با همون شکل وسیاق همیشگی ومن از دور تماشاش میکردم بدون اینکه واقعا نیتی داشته باشم این چند روز کارم نشستن رو این نیمکت و تماشای او و مریدانش شده بود.! شاید بخاطر مرد مهربون کودکیهام، شاید هم دیدن اونها حواس منو از لجنزاری که توش دست وپا میزدم پرت میکرد.آره اگر بخوام صادق باشم دیدن اون منظره حس خوبی بهم میداد.ساعتها روی نیمکت میدون که به لطف مسئولین شهرداری یک حوض بزرگ با فواره های رنگین چشم انداز خوبی بهش داده بود مینشستم و از بین آدمهای رنگارنگی که از کنارم میگذشتند تصویر اون جماعت کنار در مسجد حال خوبی بهم میداد.راستش حتی بدم هم نمیومد برم داخل مسجد و اونجا بشینم.اما من کجا و مسجد کجا؟!!! از شب دوم یادش بخیر !! بچگی هام چقدر مسجد میرفتم.اون هم تو قسمت مردونه.!.عشقم این بود که آقام بیاد خونه و دستمو بگیره ببرتم مسجد کنار خودش بنشونه.آقام برای خودش آقایی بود.یک محل بود و یک آقا سید مجتبی! همیشه صف اول مسجد مینشست.یادمه یکبار پیش نماز سابق مسجد با یک لبخند خیلی مهربون و لهجه ی زیبای مشهدی بهم گفت:سیده خانوم دیگه شما بزرگ شدی.اینجا صف آقایونه.باید بری پیش حاج خانوما نماز بخونی.آقام با شرم و افتخار میخندید و در حالیکه دست منو که با خجالت به کتش حلقه شده بود نوازش میکرد رو به حاج آقا گفت:حاج اقا تا چند وقت دیگه به تکلیف میرسه قول میده بره سمت خانمها..پیش نماز هم به صورت اخم کرده و دمغ من لبخندی زدو گفت: -ان شالله...ان شالله.پس سیده خانوم ما بزودی مکلف هم میشن؟! بعد دست کرد تو جیبش و یک مشت نخودچی کشمش دراورد و حلقه ی دست منو بازکرد ریخت تو مشتم گفت: -این هم جایزه ی سیده خانوم.خدا حفظت کنه بابا! ان شالله عاقبت بخیرشی و هم مسیر مادرت زهرا حرکت کنی... از یاد آوری این خاطره مو براندامم راست شد ودلم برای یک لحظه لرزید.زیر لب زمزمه کردم:سیده خانوووووم.....هم مسیر مادرت زهرا بشی !!!!!!! غافل از اینکه من دیگه نه سیده خانومم نه هم مسیر مادرم زهرا..کاش همیشه بچه میموندم.دست در دست آقام.، صف اول نماز جماعت! کاش بازهم اون مرد پیر مهربون تو کف دستم نخودچی کشمش مینداخت و اجازه میداد همیشه کنار آقام صف اول مسجد نماز بخونم.اینطوری شاید مسیرم عوض نمیشد! شاید برای همیشه سیده خانوم میموندم.. @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨اگر زینب نمی آمدچه میشد ✨ بهار ڪربلا ڪامل نمی شد 🌸✨اگر بلبل هوای گل نمی ڪرد ✨ گل از بی حرمتی پژمرده می شد 🌸✨محبت در ڪجا ابراز می گشت ✨ پرستاری پرستاری نمی شد ولادت باسعادت الگوی پرستاران مبارڪ @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌸🎊🌸 🌸الهے در این عصر زیبا 🎁ڪادوی زندگیتون را از خدا بگیرید 🌸یڪ جعبه خوشبختے 🎊یڪ بسته شادی 🌸یڪ کیسہ ٱرامش 🎊یک پاڪت سلامتے و 🌸یڪ سبد خیر و برکت... عصــر زیباتون بخیر ☕ 😊 🍰 @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نکته های طلایی درباره #گفتگو با همسر @onlinmoshavereh 🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺