🔰 پرورش کنجکاوی در کودک
🔻 نیروی کنجکاوی، در اثر روبروشدن با موقعیت مبهم تحریک میشود. هر قدر این موقعیتها جذابتر و مبهمتر باشد، نیروی کنجکاوی کودک فعالتر و شدیدتر میشود. این فعالشدن وقتی است که موقعیتهای فراهم شده ریشه در تجربیات قبلی کودک داشته و یا مرتبط با علایق و نیازهای او باشد. پرسش و طرح سوال، وسیلهای موثر برای درگیر کردن ذهن دانشآموزان در فرآیند کشف و ابداع پدیدههاست.
📖تربیت چه چیز نیست؟ دکتر عبدالعظیم کریمی، ص ۹۸
🔹نحوه مدیریت کودکان برای قطع ارتباط با فضای مجازی
🔺"کاهش ارتباطات کلامی در خانوادههای کمجمعیت سبب حاکمیت دنیای مجازی و رسانه شده است.
😔 کودکی که از تنهایی رنج میبرد،
برای فرار از سکوت حاکم در خانه به دنبال جایگزینی برای اوقات فراغت خود است
👈 درنتیجه به تلویزیون، هیجان کاذب بازیهای رایانهای و شبکههای مجازی رو میآورد."
🔹 وقتی از کودک میخواهید کاری را انجام دهد
سعی کنید از لحنی ملایم و شاد استفاده کنید.
👈 لحن تان باید جوری باشد که گویی کودک را «دعوت» به انجام آن کار میکنید، نه اینکه به او «دستور میدهید»؛
به این ترتیب احتمال لجبازی و نافرمانی او کمتر خواهد بود.
👈 برای مثال میتوانید با هیجان سلام بگویید:
«وقتی دستکشها و کلاهت را بپوشی، میتونیم بریم بیرون بازی کنیم» 😃
دختر کوچولویی با مداد شمعی
نصف مبل کرم رنگ نشیمن رو سیاه کرده بود.
وقتی متوجه شدم صداش کردم
و با تظاهر به ناراحتی گفتم که :
عزیزم من اینجا چیزهای ناراحت کننده ای می بینم.
به نظرت باید چکار کنم؟
بچه خونسرد سری تکون داد و گفت :
خب پاکش کن!
اگه پاک نمی شه چشماتو ببند!
به همین سادگی!
تمام فلسفه ی آرامش
در همین جمله ی کوتاه...!
«پاکش کن، اگه پاک نمیشه چشماتو ببند»
اگر در زندگی چیزهای آزاردهندهای هست که پاک نمیشه، بهش زل نزنید، مدام بهش فکر نکنید، کلنجار نرید...
چشمهاتون رو به روش ببندید
🎀همــ👩❤️👨ـسرانه🎀
➕با شوهر شکاک چه کنم
➖تلافی نکنید
👈اگر از همسرتان رنجیدهاید، برای تلافی کردن موقعیتی را به وجود نیاورید که احساس شک بیشتری کند.
👈زندگی مشترک میدان جنگ و مقابله به مثل نیست و راهحل آرام کردن همسر شکاکتان، بیشتر کردن تردیدهایش نیست.
👈مقابله به مثل یا متهم کردن همسر بدترین راهی است که میتوانید برای آرام کردن زندگیتان انتخاب کنید.
👈مدام انگشت اتهام را به سمت همسرتان نشانه نگیرید و با از بین بردن اعتماد به نفسش برای برنده شدن تلاش نکنید.
👈گاهی به او بگویید که شاید در برخی موارد حق داشته و سوءتفاهمی میان شما چنین مشکلی را ایجاد کرده است.
👈در تمام طول بحث به او بگویید که «برداشتهای اشتباه» در ایجاد این مشکل دخیل بوده و «هر دوی شما» باید برای از بین بردن سوءتفاهمها تلاش کنید.
اگر کودکی در ریاضیات سرآمد باشد،
به سه زبان تکلم کند....
یا نمرات درسی تاپی کسب کند
اما نتواند هیجانات، استرس ها و
تعارضاتش را مدیریت کند،
حقیقتا هیچ یک از آن موفقیت ها
ارزش چندانی نخواهند داشت.
#پندانه
✍عصا زنان و آرام نزدیک شد و در حالی که سعی میکرد نفسی تازه کند گفت: «پسرم خیر از جوونیت ببینی یه کمکی به من میکنی؟» راهش رو کج کرد و زیر لب گفت: من دانشجویم پولم کجا بود؟ پیرزن چند قدم دیگر دنبالش آمد و صدای خواهشش به گوش رسید که: «از صبح هیچی نخوردم، یه کمکی بکن دیگه، منم جای مادرت...»
عصبانی برگشت سمت پیرزن، خواست بگوید که پولی برای کمک ندارد اما پیرزن اسکناس 5 هزار تومانی را سمتش گرفت و گفت: «خیر ببینی، من پا ندارم برم اونور، از سوپر اونطرف یه چیزی بخر برام، ثواب داره.ننه !» هیچگاه برای عصبانی شدن زود تصمیم نگیریم!
🌷
✨﷽✨
✅داستان کوتاه
✍شخصی به پسرش وصیت کرد که پس از مرگم جوراب کهنه ای به پایم بپوشانید، میخواهم در قبر در پایم باشد. وقتی که پدرش فوت کرد و جسدش را روی تخته شست و شوی گذاشتند تا غسل بدهند، پسر وصیت پدر خود را به عالم اظهار کرد، ولی عالم ممانعت کرد و گفت: طبق اساس دین ما ، هیچ میت را به جز کفن چیزی دیگری پوشانیده نمیشود!
ولی پسر بسیار اصرار ورزید تا وصیت پدرش را بجای آورند، سر انجام تمام علمای شهر یکجا شدند و روی این موضوع مشورت کردند، که سر انجام به مناقشه انجامید... در این مجلس بحث ادامه داشت که ناگهان شخصی وارد مجلس شد و نامه پدر را به دست پسر داد، پسر نامه را باز کرد، معلوم شد که نامه(وصیت نامه) پدرش است و به صدای بلند خواند: پسرم! میبینی با وجود این همه ثروت و دارایی و باغ و این همه امکانات حتی اجازه نیست یک جوراب کهنه را با خود ببرم.
یک روز مرگ به سراغ تو نیز خواهد آمد، هوشیار باش، به توهم اجازه یک کفن بیشتر نخواهند داد. پس کوشش کن از دارایی که برایت گذاشته ام استفاده کنی و در راه نیک و خیر به مصرف برسانی و دست افتاده گان را بگیری، زیرا یگانه چیزی که با خود به قبر خواهی برد همان اعمالت است