خشم_انتخاب_ماست!
از ديدگاه تئوری_انتخاب، «خشم» يك بيماری نيست، يك اختلال در ساختار شخصيت نيز به شمار نمیرود، يك مشكل هورمونی يا چيزی كه فراسوی كنترل فرد پرخاشگر باشد هم تلقی نمیشود.
بلكه «خشم» رفتاری است كه فرد به هنگام مواجهه با مانع و ناكامی از خود بروز میدهد؛ اين #رفتار معطوف به «هدفی» است و آن #هدف «رفع ناكامی» است.
چون اين رفتار، هدفمند است، پس فرد به طور كاملاً آگاهانه آن را انتخاب میكند.
ممكن است بپرسيد چرا افراد «خشم» را انتخاب میكنند ؟
براساس تئوري انتخاب «خشم» و «ابراز پرخاشگری» برای فردی كه آن را انتخاب میكند، كنشهای مؤثری دارد.
خشم يعنی "كنترل خودت را از دست بده تا كنترل ديگران را به دست بگيری".
وقتی خشمگين میشويم و پرخاشگری میكنيم، در واقع شيوهای را انتخاب میكنيم تا ديگران را وادار كنيم، كاری را كه از آنها میخواهيم انجام بدهند.
اين شيوهای است كه ما در دنياي مبتنی بر #كنترل_بيرونی آموختهايم.
📚
#سلامت_روان "را می توان در دو عبارت خلاصه کرد :
۱- " #واقعیت_پذیری"
۲-" #مسئولیت_پذیری"
پذیرش #واقعیت به این معناست که فرد #توانمندی و قدرت پذیرش پیامدهای منطقی و طبیعی #رفتار خود را داشته باشد. این پیامدها بخشی از دنیای واقعیست و هنگامی که ما پیامدهای رفتار و تصمیماتمان را نمی پذیریم، در واقع واقعیت را #انکار می کنیم.
#مسئولیت پذیری، یعنی فرد مسئولیت ارضای #نیازهایشخصیش را به عهده می گیرد، و در راستای این هدف به نیازهای #دیگران #تعدی نمی کند و یا اینکه نیازهایش را به هزینه ی #دیگران #رفع نمی کند.
🔰